صرف «صعود به جام جهانی» نشانه مسیر انحراف است
فوتبال در خدمت جریانات ضدورزشی منفعتطلب(نکته ورزشی)
سرویس ورزشی-
طی چند سال اخیر بارها دراینباره که «حرفهای»گری در ورزش ما و رشتههایی مثل فوتبال از سر ناآگاهی و یا از روی قصد و غرض «بد» تعریف و معنی شده است، بارها نوشتهایم و به سهم خود دراینباره روشنگری کردهایم. تاکید کردهایم که برخلاف نظر و نوشته کسانی که حتی در این چندسال اخیر حرفهایگری را مغایر و حتی متضاد با ارزشها و خصلتهایی چون غیرت و تعصب و تعهد و مسئولیتپذیری و اخلاق و ادب و عرق ملی مردم محوری، حفظ حرمت و پرهیزگاری ورزشی و... میدانند، حرفهایگری مترادف با این معنا و مفاهیم و ارزشهاست و برای اینکه حرفمان بیسند ومدرک نباشد، از رشتههای حرفهای و ورزشکاران سوپرحرفهای مثال و شاهد آوردهایم. خوشبختانه در سطح ورزش حرفهای جهان و همین رشته فوتبال آنقدر برای اثبات نظر و حرفهای خود شاهد و مثال در اختیار داریم که دراینباره به زحمت نیفتیم و این شاهد و مثالها هر روز هم به گونهای اتفاق میافتد و زیادتر میشوند. شاید آخرین و بهترین نمونه این مثالها که ورزشدوستان دنیا آن را دیدند و متاثر هم شدند، سرازیر شدن اشکهای کریس رونالدو، مهاجم صاحب نام تیم رئال مادرید و کاپیتن تیم ملی پرتغال در دیدار فینال جام ملتهای اروپا بود. اشک رونالدو وقتی درآمد و او «زار» گریست که برایش مسلم شد قادر نیست تیم ملی کشورش را در بازی حساس با فرانسه یاری کند. خوشبختانه موضوع آنقدر روشن و تصاویر به قدری گویا بود که هر کس که خود را به نفهمی نزده بود، عمق قضیه را دریافت و معنی حرفهایگری و حرفهای بودن را در عرصه و صحنه «عمل» بار دیگر فهمید. گریه بازیکن سوپر حرفهای دنیا که از هر نظر اشباع شده است اما چون به خاطر مصدومیت قادر نیست به تیم ملی کشورش کمک کند و حال و روز آن یکی بازیکن فراحرفهای و نامدار فوتبال دنیا (لیونل مسی) که چون به عنوان بازیکن و کاپیتن، نتوانسته تیم ملی آرژانتین را قهرمان و دل مردم کشورش را شاد سازد، پس گریه سر میدهد و... گویاترین تعریف از مقوله حرفهایگری است. حتی آنهایی که در کلاسهای علمی و آکادمیک ورزش و فوتبال پای درس اساتید نشستهاند، میتوانند با دیدن این صحنهها، به راحتی بفهمند وقتی گفته میشود که ورزش حرفهای و ورزشکار حرفهای یعنی چی و یعنی کی؟! با دیدن این صحنه به راحتی میشود فهمید که فرق غالب تعریفها و تحلیلهایی که در کشور ما از فوتبال حرفهای میشود و آن را با پولپرستی و هرهری مسلکی و بیغیرتی و بیتعصبی و بیخیالی و عدم تعهد و حرمتشکنی و بیتربیتی و... یکی میدانند با آنچه که فوتبال حرفهای در عالم واقع هست، که از کجا تا به کجاست؟ با مقایسه این دو تعریف و دو دیدگاه از فوتبال حرفهای، آن وقت بهتر میشود به این سؤال پاسخ داد که «چگونه میشود از فوتبال لذت برد»؟!
معلوم و روشن است که از تماشای فوتبال و مسابقه و شرایطی که ارزشهای مثبت و انسانی و باب طبع و فطرت آدمیان دیده میشود، بیشتر میشود لذت برد تا فوتبالی که عاری از اکثر آن صفات و ارزشهاست. ما از فوتبال خود، از تماشای آن، از نفس کشیدن در فضای آن لذت نمیبریم، چون در آن چیزی که موجب شود احساس لذت و خوشوقتی به آدمی دست دهد، کم یافت میشود در این فوتبال هر قدر دوستداران واقعی ورزش و علاقهمندان راستین فوتبال لذت نمیبرند، در عوض تا دلتان بخواهد کار چاقکنها و مدیر برنامهها(!) و دلالها و پورسانتبگیرها و... از بودن در آن و نشستن بر سر خوان بیدریغ آن لذت میبرند! شنیدیم بعضی از این عناصر وابسته به جریانات دلالی و پورسانت بگیری که در برخی رسانهها هم جولان میدهند، در جایی نوشته و گفتهاند: «کی گفته ما از فوتبال لذت نمیبریم؟!» که در جواب باید گفت کسی نگفته شما از فوتبال لذت نمیبرید، شما و امثال شما در سایه غفلت مسئولان فاقد غیرت مسئولیت، حسابی هم دارید از فوتبال لذت میبرید و جیبتان را پر میکنید، سفرهتان را چرب و شیرینتر میکنید، باز به لطف مسئولان واداده و ترسو، پای ثابت اکثر مسافرتها هستید و... بلکه، آن کسی که از فوتبال لذت نمیبرد، مردم و دوستداران و علاقهمندان واقعی و بیتوقع فوتبال هستند. این فوتبال به لطف جولان دادن و تاخت و تاز کردن جریانات منفعتجو و ضدفوتبال و بیمسئولیت و تعهد نسبت به مردم و جوانان و منافع ملی، به وضعیتی گرفتار آمده است که نمیتواند و قادر نیست مثل همه جای دنیا، به صاحبان اصلی خود یعنی «مردم» و طرفداران، خدمت کند و برای آنان فضایی سالم، پر نشاط و روحیهبخش ایجاد کند. بارها نوشتهایم که این فوتبال گرفتار جریانات، دستها و افکاری است که آن را وسیله و طعمهای قرار دادهاند برای تامین منافع و حفظ جایگاه خود و... بر همین اساس هم بارها نوشتهایم و تاکید کردهایم، از مسئولان امر، در وزارتخانه و در فدراسیون فوتبال خواستهایم کاروبار فوتبال راجدی بگیرند و برای اداره و مدیریت آن به نحوی که درخدمت مردم و منافع ملی قرار بگیرد، باید اقدامات ضربتی و طرح نو در بیندازند. بار دیگر اطمینان میدهیم تا شرایط فعلی حاکم بر کاروبار فوتبال باشد، از آن بیش از این نمیشود انتظار داشت و نمیشود توقع داشت فوتبال به ورزشی پرهیجان، سالم و لذتبخش تبدیل شود، دردها و گرفتاریهای زیاد به جان این فوتبال افتاده که اجازه نمیدهد، این رشته ورزشی پرطرفدار و جذاب در خدمت مردم و جامعه باشد. فوتبال باید انتخاب کند، مسئولان فوتبال باید تکلیف خودشان را معلوم کنند که آیا فوتبال را برای مردم و جامعه و در خدمت منافع ملی میخواهند یا کماکان طعمه و وسیلهای که از جیب مردم و بیتالمال ارتزاق میکند، به اسم مردم، بساط خود را پهن کرده است، اما عملا به کام منفعتجویان و یا مغرضان تمام میشود؟ آن وقت روش و مشی مناسب و کارساز مدیریتی را برای وصول به هدف، تعیین نمایند.
فوتبال امروز در مسیر ارضای خواستهها و تامین منافع جریانات ضد ورزشی منعفتطلب است، به همین دلیل نمیتواند انتظارات مردم را برآورده و آنان را از تماشای هنرنمایی خود، سیراب و راضی سازد. حداکثر کاری که فوتبال با وضع و حال فعلی میتواند انجام دهد، «صعود به جام جهانی» است که بارها نوشته و به صراحت هم نوشتهایم خود همین که هدف بزرگ و تنها هدف فوتبال ما شده است «صعود به جام جهانی»، نشانه بزرگی است برای اینکه مجاب شویم فوتبال ما در مسیر انحراف و غیرمردمی گام برمیدارد.
وقتی هدف، صعود به هر شکل به جام جهانی شد، آن وقت دیگر مهم نیست که کیفیت باشگاهها، رقابتهای باشگاهی و هر چیز دیگر چگونه است! آیا در سطح قابل قبولی است، رضایت مردم را جلب میکند و... یا نه...؟! با یک «صعود» به جام جهانی دهان همه منتقدان و کسانی که از فوتبال مطالبه به حق دارند، خواه و ناخواه بسته میشود و در سایه و حاشیه امن آن کسانی که دنبال کسب منافع شخصی و بردن لذت شخصی و مالی از فوتبال هستند، تا چهارسال هر بلایی که میخواهند سر فوتبال میآورند و... این شده حکایت و داستان فعلی فوتبال ایران. در هر حال امیدواریم مسئولان ورزش و فوتبال هشیارانه و با جسارت بیشتری با واقعیتهای فوتبال که خیلی از آنها جهت انحراف افکار و القائات نادرست است، روبهرو شوند و برای فوتبال طرحی نو در اندازند و ملاک برنامهها و اقدامات خود را «تامین رضایت مردم و حرکت در جهت منافع ملی» قرار دهند، و با هر چیزی که مغایر و متناقض با این محور و ملاک باشد، به شدت و قاطعانه مبارزه کنند، در این صورت خواهیم دید، وضعیت فوتبال بهتر از این میشود، حرفهایگری، معنای اصلی خود را در آن بازخواهد یافت، ارزشهای اخلاقی و ورزشکاری بیشتر در آن به چشم خواهد خورد و... همه از فوتبال خیلی بیش از این به طور سالم، لذت خواهیم برد.