kayhan.ir

کد خبر: ۷۹۷۸۷
تاریخ انتشار : ۲۱ تير ۱۳۹۵ - ۲۲:۲۲

اخبار ویژه



معرفی 900 غارتگر پیشکش!شما همان 90 نفر را معرفی کنید
رئیس اصلاح‌‌طلب کمیسیون برنامه و بودجه می‌گوید غارتگران بیت‌المال حدود 90 نفر بودند و نباید به 900 مدیر این عنوان را اطلاق کرد.
تاجگردون با انتقاد از ادبیات یکی از مسئولین که 900 مدیر کشور را دزد و غارتگر خطاب کرده بود گفت: طبق‌ گزارش‌های دیوان محاسبات 8 نفر بالای 40 میلیون تومان و 80 نفر بالای 30 میلیون تومان دریافت کرده‌اند لذا نباید این عبارت را برای 900 مدیر به  کار برد. این در حالی است که داود محمدی رئیس اصلاح‌طلب کمیسیون اصل 90 مجلس در گفت‌وگو با شبکه 2 سیما تصریح کرد: دیوان محاسبات 950 مدیر دولتی با حقوق‌های کلان را شناسایی کرده که گزارش آن را به رئیس مجلس ارائه کرد. کف حقوق این افراد 15 تا 50 میلیون تومان است.
صرف‌نظر از این که سخنان رئیس کمیسیون اصل 90 نقض سخنان آقای تاجگردون است، باید از ایشان پرسید حتی اگر به ادعای شما 88 نفر از مدیران مصداق دزدی و غارتگری بیت‌المال هستند، چرا تنها 7-8 نفر استعفا دادند و نه دولت حاضر است 80 نفر بقیه را اخراج کند و ضمن بازپس‌گیری بیت‌المال آنها را به دست محاکمه و مجازات بسپارد و نه امثال آقای تاجگردون شهامت دارند همین افراد را معرفی و رسوا نمایند.

فیش جعل می‌کنند تا رسوایی فیش‌های نجومی را بپوشانند
رسوایی جدید جنجال‌سازان علیه مدیرمسئول کیهان با واکنش قابل تأمل در میان مخاطبان رسانه‌ها مواجه شده است.
پس از جعل ناشیانه فیش حقوقی برای حسین شریعتمداری - که در جهت ایجاد حاشیه‌ و مانع برای افشای برخی ویژه‌خواری‌ها صورت گرفت - کیهان پاسخ روشن و مبسوطی به این اقدام جاعلانه داد و رسانه‌های گاف دهنده مجبور به پس گرفتن ادعای خود شدند.
این موضوع دستمایه کامنت‌های مخاطبان حتی در برخی سایت‌های حامی دولت شده است چنان که در کامنت‌های سایت فرارو می‌خوانیم:  این پاسدار عزیز را با تهمت نمی‌توان از میدان بدر کرد  او برای ما عزیز بوده و هست و این وصله‌ها به او نمی‌چسبد.
- احسنت واقعیت این است که کسی که بخواهد روبه‌روی جریان اشرافی  بایستد باید آماده هر تخریبی از جانب این جریان غوغاسالار باشد.
- حاج‌حسین بدجور پته بخوربخورای اینا رو بالای آب انداخته فکر کردن با تهمت‌های واهی و مسخره میتونن چهرشو مخدوش کنن. آقایون بنفش متالیک این دست و پایی که تو مرداب خود ساختتون دارین میزنین عنقریب غرق همیشگیتونو در پی داره. درود بر شریعتمداری با خدمتی که به بیت‌المال کرد.
- پروژه جنگ روانی کلید خورده است؛  انتشار فیش‌های جعلی متعدد و تکذیبیه‌های متعاقب آن برای زدودن  حساسیت جامعه از ماجرای «فیش گیت».
-شریعتمداری درود بر اون شرفت. اگه تو این افشاگری به موقع رو نمی‌کردی اینا تا دقیقه نود هر چی پول مردمه تحت عنوان حقوق از ریشه درآورده بودن.  جالب اونجاست  قبل از برملا شدن فضاحت بی‌سابقه چنان قیافه‌های مظلومی می‌گرفتن که دل آدم کباب میشد.
- هر کس مقابل این قوم بنفش و سبز و ... دست به افشاگری بزنه به کثیف‌ترین شکل از اون انتقام میگیرن.  البته اینا نمیدونن که هر چقدر دست و پا بزنن  بیشتر تو باتلاق فرو میرن. انشاءالله که دیگه آخرای عمرشونه.
- جالبه برای کسی که این پشت پرده‌ها را رو کرد حاشیه درست کردند!
کیهان، مچکریم که مردم رو بیدار کردی.
- از همان اول معلوم بود که یک سناریو برای مظلوم‌نمایی شریعتمداری طراحی کرده‌اند. تهیه فیش حقوق جعلی و انتشارش در شبکه‌های اجتماعی کار خودشون بود تا از این فضا مثلا کسب محبوبیت کنند]!![

آقای زیباکلام! مشکل از شیفتگی و نفرت عقل‌سوز است
صادق زیباکلام در ادامه دفاع نابجای خود از مفسدانی چون شهرام جزایری، مه‌آفرید خسروی و مدیران دریافت‌کننده حقوق‌های نجومی می‌گوید آنها اگر در آمریکا و غرب بودند استیو جابز می‌شدند!
وی ضمن مطلب مفصلی در روزنامه کارگزارانی شرق به دفاع از موضع قبلی خود در استیو جابز معرفی کردن امثال جزایری و خسروی و مدیران نجومی ادامه می‌دهد و خطاب به کیهان می‌نویسد: این بار هم پای مرحوم استیو جابز به میان آمده؛ اینکه بنده امثال مه‌آفرید امیرخسروی یا شهرام جزایری به زعم شما «مفسد» را هم‌وزن استیو جابز می‌پندارم. اتفاقاً این یک فقره را درست فرموده‌اید. بنده معتقدم اگر مه‌آفرید امیرخسروی در آمریکا زندگی می‌کرد امروز دست‌کمی از استیو جابز نمی‌داشت. ایضاً اگر شهرام جزایری هم در هر کشور غربی دیگری از جمله آمریکا اقامت می‌داشت الان یک میلیاردر و یک چهره موفق اقتصادی شده بود نه اینکه سال‌ها پشت میله‌های زندان به سر برد. متقابلاً اگر استیو جابز در ایران می‌بود ای‌بسا قبل از آنکه سرطان او را از پای درمی‌آورد، اتهامات او را از پای درمی‌آورد. چون او هم به احتمال زیاد مجبور می‌شد همچون مه‌آفرید امیرخسروی یا شهرام جزایری برای پیشرفت کارش، یا گرفتن وام یا اخذ مجوز، وارد رویه‌های غیرقانونی شود. چرا استیو جابزها در کشورهای دیگر در شرایطی قرار نمی‌گیرند که مجبور به پرداخت رشوه شده و به قول فرمایش جنابعالی «مدیران دولتی را فاسد نمایند»، اما مه‌آفریدها و شهرام جزایری‌ها در ایران مجبور می‌شوند برای پیشرفت کاری‌شان رشوه دهند؟
وی می‌افزاید: چرا با وجود این همه گرفتن و زدن و بستن با وجود این همه دقت روی گزینش مدیران اجرائی نظام و اصرار روی سبقه دینداری‌شان، و با وجود این همه دستگاه‌های عریض و طویل نظارتی، بازرسی، حراستی، حفاظتی، اطلاعاتی، تعزیراتی و کنترلی معذالک یکی از رکورددارهای فساد در دنیا هستیم؟ چرا سرنوشت کارآفرینان و استیو جابزها در ایران این گونه است؟ پاسخ به این پرسش کلیدی را آدام اسمیت دو قرن پیش داده است. کارآفرینان در ایران به این خاطر به قول جنابعالی «به ورطه فساد» می‌افتند چون همه چیز از شیر مرغ تا جان آدمیزاد در ایران در دست دولت است.
زیباکلام همچنین نوشت: جناب شریعتمداری عزیز 200 سال پیش آدام اسمیت دولت‌ها را از مداخله در امور بازار و کسب و کار برحذر داشت و استدلال کرد که «دست غیبی بازار» به نحو مطلوبی قیمت‌ها و عرضه و تقاضا را کنترل می‌کند و نیاز به دخالت دولت نیست.
درباره این اظهارات به اجمال باید گفت: 1- با سفسطه آقای زیباکلام هر مفسد و خائنی و هر جنایتکاری می‌تواند هنگامی که به دام افتاد، از خود سلب مسئولیت کند و بگوید من استیو جابزی بودم که در ایران خلافکار شدم! 2- و با همین سفسطه نباید گانگسترها و مافیاهای بزرگ و اعجوبه‌هایی مانند برلوسکونی در غرب پیدا شود! 3- براساس مغالطه آقای زیباکلام، مدیران اشرافی که حقوق‌های چند ده تا چند صد میلیون تومانی گرفتند، «مجبور بودند»؟! چرا آقای زیباکلام وکیل مدافع مفسدان است؟ آیا نمی‌شود به زعم خودشان هم نگاه ریشه‌ای(!) داشته باشند و هم مجرمان را تبرئه نکنند؟! 4- زمین‌خواری و اختلاس و آلوده‌سازی مدیران و دریافت وام‌های کلان و پرکردن اقساط آن با انواع فریبکاری‌ها، کجایش غم و غصه تولید و رونق اقتصادی است که آقای زیباکلام به امثال مه‌آفرید خسروی و شهرام جزایری نسبت می‌دهد؟ 5- انبوه مدیران دولتی یا اقتصادی غیردولتی که با پاکدستی و عرق جبین و زحمت طاقت‌فرسا خدمت می‌کنند خیانت نمی‌کنند، آیا به اندازه آقای زیباکلام نمی‌فهمند که «مجبورند»(!؟) رشوه بدهند و بگیرند؟! 6- آقای زیباکلام نقش امثال خود به عنوان میرزابنویس سرمایه‌داری زالوصفت در روزنامه‌های زنجیره‌ای و اجاره‌ای را با زیرکی پنهان می‌کنند. مگر همین روزنامه شرق نبود که درباره مدیران دریافت کننده حقوق‌های نجومی نوشت این پول‌ها حق آنهاست و دولت باید از این حقوق ]بعضاً چند صد میلیونی و پاداش‌های میلیاردی[ دفاع کند؟! مگر غیر از این است که هرگاه دستگاه قضایی سراغ مفسدان رفت انبوهی از همین نشریات و شبه روشنفکران اجاره‌ای برای دفاع از مجرم به صف شدند؛ از ماجرای کرباسچی و بسیج دولت اصلاحات و وزارت کشور برای حمایت از این متهم بگیرید تا دفاع از نمایندگان و مدیران اصلاح‌طلب آلوده به رشوه‌های شهرام جزایری و سپس اعطای لوح یادبود به کسانی چون بابک زنجانی و خاوری و...
7- درست است که بخشی از تخلفات به اعتبار سیطره دولت بر اقتصاد است اما این گونه هم نیست که در غرب، اقتصاد را به توصیه آدام اسمیت رها کرده باشند تا یا دست غیبی آن(!) همه چیز به تعادل برسد. در همین بحران اقتصادی 7-8 سال پیش آمریکا، هم دولت بوش و هم دولت اوباما ارقام 700-800 میلیارد دلاری را از حلقوم مردم زدند و به شرکت‌ها و کارتل‌های بزرگ اقتصادی متبوع اختصاص دادند با این بهانه که اقتصاد رونق بگیرد. آیا این، دخالت دولت آن هم از جیب مردم در سیستم سرمایه‌داری هست یا نیست؟ و از سوی دیگر آیا فساد کوچکی است راه‌اندازی چندین جنگ و تحمیل کسری بودجه و بدهکاری 19 هزار میلیارد دلاری به مردم بیچاره آمریکا؟! 8- امروز در آمریکا قریب 50 میلیون نفر کارتن خواب و فقیر نیازمند کوپن برای هر وعده غذا زندگی می‌کنند؛ که اگر اقتصاد کاپیتالیستی آش دهان‌سوزی بود و ویژه‌خواری و تبعیض‌های عظیم نبود این شکاف عمیق فقر و غنا پدید نمی‌آمد؛ ما هم اگر دچار عوارضی در این زمینه شدیم، به اعتبار الگو گرفتن از همان منطق غلط در برخی مقاطع تاریخی بود. هم‌اکنون نیز برخی از کشورهای غربی نظیر فرانسه و ایتالیا و اسپانیا در بحران عمیق اقتصادی و اعتراض رو به گسترش حاشیه -که در حال تبدیل شدن به متن است- سر می‌کنند؛ منتها چون جماعت غربزده در حسرت تغییرنام و به تعبیر زیباکلام تبدیل شدن به «آلفرد جانسون»! می‌سوزند و می‌سازند، عیب‌های غرب را نیز حسن می‌بینند و در این سو، مفسدان را کارآفرین خیراندیش ترسیم می‌کنند؛ مشکل در لجاجت و شیفتگی و نفرت عقل کور کن است.

نجومی‌های بانکی استعفا دادند تا با نجومی‌های دیگر جایگزین شوند؟!
برخی از مدیرانی که جایگزین مدیران مستعفی شدند، خودشان حقوق‌های 40 میلیونی می‌گرفتند. عضو کمیسیون برنامه، بودجه و محاسبات مجلس در مصاحبه با آریا گفت: برخی از افراد منصوب شده به جای مدیرعاملان میلیونی بانک‌ها، خودشان حقوق‌های 30 و 40 میلیون تومانی دریافت می‌کرده‌اند و از وام‌های 390 میلیونی و همچنین 297 میلیونی استفاده کرده‌اند.
حسینعلی حاجی دلیگانی با اشاره به انتصاب مدیرانی با سابقه دریافت حقوق‌های کلان و وام‌های چند 100 میلیونی به جایگزینی مدیرعامل بانک‌های رفاه و مهر ایرانیان گفت: چنانچه در روند انتصاب افراد جایگزین در مدیرعاملی بانک‌ها درست عمل نشود کل کار انجام شده برای برخورد با تخلفات صورت گرفته را دچار اخلال می‌کند.
این نماینده مجلس افزود: عدم دقت در انتخاب افراد جایگزین در مدیرعاملی بانکها و انتصاب افرادی که سابقه روشنی در مسائل مالی ندارند اعتماد مردم نسبت به مسئولین را با مشکل مواجه می‌کند که این امر به مصلحت نیست.
عضو کمیسیون برنامه، بودجه و محاسبات مجلس اظهار داشت: برخورد با موضوع دریافت حقوق‌های غیرمتعارف دو مرحله دارد؛ ابتدا عزل مدیران متخلف و برخورد قضایی با آنها و استرداد مبالغ برداشت شده به بیت‌المال و سپس انتخاب جایگزینانی که سوابق سوئی در دریافت حقوق و مزایایشان نداشته‌اند.
حاجی دلیگانی در پایان خاطرنشان کرد: اگر افرادی با سابقه سوء دریافت سود و مزایا به مدیرعاملی بانکها منصوب شوند روند را دچار مشکل می‌کند و تنها سر و صدایی انجام شده و هدف کنار گذاشتن افراد متخلف از گردونه مدیریتی کشور بوده محقق نخواهد شد و کار ابتری انجام شده است.

فراکسیون امید 40 روزه به ته خط رسید /فراکسیون اصلاح‌طلبان تشکیل می‌شود
عضو حزب‌ منحله مشارکت گفت، فراکسیون امید باید پالایش و یک فراکسیون جدید به اسم اصلاح‌طلبان تشکیل شود.
علی تاجرنیا عضو فراکسیون مشارکت در مجلس ششم به ایلنا گفت: اعضای فراکسیون امید 100 تا 120 نفر هستند. باید در آینده این مجموعه پالایش شود و نهایتا بتواند با انسجام بیشتری جلو برود.
تاجرنیا تاکید کرد: این فراکسیون باید یک سری چارچوب‌های اصلاح‌طلبی را تعریف کرده و افراد را به آن متعهد کند حتی ممکن است این عدد از 100 نفر هم کمتر باشد.
او با بیان اینکه این روالی که ما هر کسی که در لیست بوده یا مشی اعتدالی داشته یا اصولگرای معتدلی که ما از او حمایت کردیم را بخواهیم در قالب فراکسیون به شمار بیاوریم موجب عدم انسجام می‌شود، اظهار داشت: ما باید فراکسیونی تحت عنوان اصلاح‌طلبان داشته باشیم.
وی اضافه کرد: وقتی از فراکسیون امید صحبت می‌کنیم، یعنی همه کسانی که با حمایت لیست امید به مجلس راه پیدا کرده‌اند، از این رو خیلی از چهره‌های میانه‌رو و مستقل را نیز شامل می‌شود،  اما اگر فراکسیون خاص اصلاح‌طلبی داشته باشیم مسئله شفاف‌تر می‌شود.
تاجرنیا با تاکید بر اینکه انتظار از لاریجانی برای رفتارهای اصلاح‌طلبانه با این توجیه که او مورد حمایت لیست امید بوده است، ناشی از کم‌تجربگی اعضای فراکسیون است، گفت: «چنین انتظاری از لاریجانی توقع بیجایی است. لاریجانی یک چهره‌ سیاسی با سوابق اصولگرایی روشن است که در حوزه برجام به دولت کمک‌هایی کرده و یک مقدار خط خود را با نیروهای تندرو اصولگرا از جمله جبهه پایداری مشخص کرده که این امر قابل تقدیر است. اما اینکه انتظار داشته باشیم لاریجانی به کمک لیست امید و اصلاح‌طلبان بیاید،  اتفاق نمی‌افتد.»
یادآور می‌شود مجلس دهم از 7 خردادماه آغاز به کار کرده و بیش از 40 روز از تشکیل فراکسیون امید نمی‌گذرد. این فراکسیون در انتخابات ریاست مجلس و ریاست کمیسیون با ناکامی مطلق عمل کرد.

هیئت‌مدیره پتروشیمی بوعلی 350 میلیون در سال 94 پاداش گرفت
«با توجه به احتمال سوءمدیریت در بروز آتش‌سوزی خسارت‌بار در پتروشیمی بوعلی، پاداش 350 میلیونی و حق جلسه 650  هزار تومانی برای حضور در هر جلسه هیئت‌مدیره آن، در نوع خود جالب است.»
مشرق با درج این خبر نوشت: اگر پروژه‌ نوسازی تجهیزات پتروشیمی بوعلی به داخلی‌ها واگذار می‌شد، شاید معایب این کارخانه رفع شده و هیچ‌گاه آتش‌سوزی  بی‌سابقه رخ نمی‌داد و بنا بر اعلام بیمه ایران، 60  میلیون یورو خسارت به صنعت پتروشیمی کشور نمی‌زد. عامل مهم دیگر در وقوع آتش‌سوزی در پتروشیمی بوعلی، عدم نصب سیستم اطفاء حریق اتوماتیک در این کارخانه است. بنا بر اعلام سایت رسمی پتروشیمی بوعلی، آخرین پروژه در دست اقدام این شرکت، پروژه اطفاء  حریق اتوماتیک است که بعد از یازده سال هنوز اجرایی نشده است.
لازم به ذکر است 70 درصد شرکت پتروشیمی بوعلی در اختیار شرکت صنایع پتروشیمی خلیج‌فارس و 30 درصد آن در اختیار سهام عدالت است. بدین ترتیب، این شرکت به طور غیرمستقیم همچنان یک شرکت دولتی محسوب می‌شود.
پتروشیمی بوعلی برای سال 94 بالغ بر 350 میلیون تومان پاداش میان اعضای هیئت‌مدیره تقسیم کرد. اعضای هیئت مدیره این شرکت بابت هر جلسه 650 هزار تومان حق جلسه دریافت می‌کنند.