تاریخ ما و نهضت ادبی
پژمان کریمی
«دانستن و فهم تاریخ چه فایدهای دارد؟»
پاسخ این پرسش بدیهی به نظر میرسد.
علم تاریخ ،خبر از گذشته و پیشینه ملتها میدهد. هویتها را بازشناسی و تبیین میکند. افکار و باورها وارزشهای مردمان را بازگو میکند.عبرتها را پیشرو میدهد و جمله اینها، خود عناصر و شاخصها و مصالحی میشوند برای تحلیل وضعیت کنونی و افق پیش روی من و ما ویک ملت و ملتهای دیگر!
علم تاریخ به ما میگوید در پرتو کدام اندیشه و از قبل کدام مکتب و در کدام مسیر و بر پایه کدام انتخابهای فردی و اجتماعی، رستگاری و ضلالت انسان و جامعه انسانی ترسیم و حاصل میشود.
تاریخ چون به ما الگو میدهد، میتوانیم دست به مقایسه و تحلیل بزنیم.
میتوانیم در ازدحام اوهام و فتن، واقعیتها را تا اندازهای بشناسیم و درک کنیم.
انسانها را بهتر بشناسیم و بر پایه خواستهای تاریخی، مطالبات به هنگام و آتی همنوعانمان را حدس بزنیم.
علم یاد شده، داشتهها و ارزشهای یک ملت را یادآوری میکند کمک میکند این یادآوری مستمر شود.
اما... تاریخ را چگونه باید پاسداشت و مراقبت کرد؟
یک آفت در برابر تاریخ، «تحریف» است. قلب رخدادها، گاه به انکار ارزشها میانجامد. هویتها را دگرگون میکند. مسیرها را مکنون میسازد و اذهان را منحرف و مشوش میکند.
«بیاعتنایی» به تاریخ نیز شاید مصائب تحریف را بر دوش نگذارد اما ما را و ملتها را از هویت وآموزههای تاریخی به دور پرتاب میکند.
در این میان، هنر وسیلهای است که اگر با تعهد در آمیخته شود، تاریخ را از آفات حفظ میکند و کارکردهای برشمرده آشنایی با تاریخ را موجب میشود.
باید اذعا کرد؛ متاسفانه دشمنان ما سالیانی طولانی است که از هنر برای قلب تاریخ ملتها و جعل ارزشهای تاریخی به نفع خود، بهره میجویند.
بطور مثال صهیونیستها میکوشند با استفاده از حربه «جعل» و در قالب آثار گوناگون هنری بخصوص در عرصههای ادبیات و سینما، چیزی به عنوان تاریخ جامعه صهیونیستی را گسترش دهند.
کتاب «تجلی صهیونیسم در رمانهای جهانی» به عنوان اثری پژوهشی، به خوبی گویای جدیت جهودان در به خدمت گرفتن ادبیات است.
رمان «دیوید آلروی» نوشته بنجامین دیزرائیلی را بخوانید. این کتاب نشان میدهد که اندیشه صهیونیستی و تاریخسازیهای صهیونیستی، از نیمه اول قرن 19 میلادی هم دنبال میشد.
در سینما نیز ساخت فیلمهای صهیونیستی از سالها پیش از شکلگیری دولت عبری آغاز شد.
مثلا فیلم «صابرا» به کارگردانی «الکساندر فورد» لهستانی در سال 1933 ساخته شد و همه اینها یعنی یک نهضت هنری - سیاسی با طرح و برنامه و منسجم!
با تاسف باید گفت؛ پس از پیروزی انقلاب اسلامی، در کشور ما چنین نهضتی بپا نشد.
برخی نویسندگان مسلمان و انقلابی به شکل خودجوش قلم بدست گرفتند و بسیاری از آنها هم تبدیل به نویسندگان بزرگی شدند، همچون امیرحسین فردی، محمدرضا سرشار، محسن مومنی و احمد شاکری و...!
استاد فردی اگر چه هیئت نویسندگان مسجد جوادالائمه را پایهگذاری و هدایت کرد اما تاریخ انقلاب ورخدادهای مقطع جمهوری اسلامی گسترده و فراوانتر از آنی بود و هست که بیرون از یک نهضت هنری پوشش یابد.
توان هر نویسنده نیز محدود است!
به همین دلیل و نیز به دلیل غیرقابل توجیه - گاه - برخی غفلتها و کمکاریها است که میبینیم با وجود مجاهدتهای هنری هنرمندان مسلمان بخشهای بزرگی از تاریخ انقلاب و کشورمان نادیده و ناگفته بجا مانده است.
جالب است بدانید دشمن داخلی برای بیاعتنایی تحریف تاریخ کشورمان بیکار نبود و نیست.
این طیف که بر انبوهی از رسانههای داخلی و خارجی دسترسی و نفوذ دارند، برای دلسرد کردن و متزلزل نمودن قلمهای انقلابی به مراکز تصمیمسازی فرهنگی نفوذ کرد.
در دوره گذشته جایزه جلال، کدام داور حزباللهی انتخاب شد و کدام اثر متعهدانه هدف تجلیل قرار گرفت؟
چرا از جشنواره انقلابی و ادبی «رسول آفتاب» حمایت دولتی صورت نمیگیرد؟
طیف یاد شده، از سال 57 تاکنون هر نویسندهای را که از ارزشهای تاریخی بگوید و راوی تاریخ انقلاب شود، هدف ناسزا و انزوای رسانهای قرار میدهد.
حکومتی بودن یا دولتی بودن، برچسبی است که به نویسندگان اهل درد وارد میشود تا از میدان بهدر شوند. گویی هر نویسندهای که از شهادت و راستی و صداقت و ضرورت حکومت الله بگوید، جرمی نابخشودنی کرده است و سزاوار مجازات است!
بدخواهیهای گفته شده، در کمتر شناخته شدن ادبیات وفادار به تاریخ انقلاب و کشور، در انزوای آثار ادبی متعهدانه تاریخی و نویسندگانشان و دلسردی برخی افراد سست عنصر، بیتاثیر نبود.
حضرت امام خامنهای در روز پنجم تیر، با یادآوری حادثه هفتم تیر سال 1360 و انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی، آن را حادثهای بزرگ و حاوی درسها و عبرتها توصیف کردند و فرمودند: «بعد از گذشت 35 سال هنوز یک فیلم سینمایی یا یک نمایش یا یک رمان درباره حادثه هفتم تیر و شهید بهشتی و شهدای این حادثه نداریم و اگر این حادثه تاکنون زنده مانده است، فقط به دلیل روحیه انقلابی خود مردم است.»
آنچه رهبر انقلاب فرمودند باید مبنای شکلگیری همان نهضت هدف اشاره قرار گیرد و نویسندگان مسلمان و انقلابی را به تکاپوی بیشتر وا دارد.
در این میان، امید بستن به حمایت دولت خطاست. نهضت باید از بستر همدلی اهل قلم متعهد آغاز شود.
بدانیم که دشمن بیکار نیست و دلخوش به غفلت و کمکاری و امید بستنهای بیهوده ماست!