اخبار ویژه
هر دو طرف که نمیشود!یا با شهید بهشتی یا با قاتلان او
روزنامه اجارهای اعتماد نوشت: عضو سابق حزب جمهوری اسلامی از حذف هاشمی رفسنجانی از مراسم هفتم تیر ناراضی است.
اعتماد میافزاید: با این حال مسیح مهاجری نمیتواند قبول کند که نام هاشمیرفسنجانی از مراسم هفتم تیر خط بخورد و از همین روست که از منتقدان او میپرسد: «مگر کفر میگوید؟»
مدیرمسئول روزنامه جمهوری اسلامی در مراسم سالگرد شهدای هفتم تیر در توضیح شخصیت شهید بهشتی گفت: اگر میخواهیم منافقین با چهرهای دیگر در بین ما معرفی نشوند، باید بهشتی را معرفی کنیم، چون بهشتی مظهر اعتدال بود. اگر بهشتی زنده بود وضع بهتری داشتیم و این بداخلاقیها نبود.
او اضافه کرد: چرا اجازه نمیدهند افرادی مانند آقای هاشمیرفسنجانی و فرزندان شهید بهشتی درباره هفتم تیر سخنرانی کنند؟ مگر کفر میگویند یا شخصیت بهشتی را منحرف میکنند یا واقعیتهایی را میگویند که برای شما خوش نیست؟ عضو سابق حزب جمهوری اسلامی شهدای هفتم تیر را قربانی معرفی چهره واقعی اسلام دانست.
آقای مسیح مهاجری باید روشن کنند که عوامل تروریستی وابسته به آمریکا و غرب چرا آیتالله بهشتی و یارانش را در ماجرای هفتم تیر به شهادت رساندند و چرا همان جبهه از سران فتنه سبز در سال 88 پشتیبانی و حمایت کرد؟ همچنین باید پاسخ داد که اگر خط کشیدن تحریکشدگان سران فتنه سبز روی عنوان اسلام در عبارت جمهوری اسلامی کفر نیست، پس چیست؟ و چه نسبتی میان آقای هاشمی با جماعتی که صراحتا میگفتند اصل نظام نشانه است و انتخابات بهانه است یا در خدمت رژیم صهیونیستی شعار نه غزه نه لبنان را در روز جهانی قدس سر میدادند برقرار بود که هاشمی حاضر نشد با آنها مرزبندی کند هیچ، که در آخرین نمازجمعه نیز از آنها حمایت کرد و موجب گستاختر شدن فتنهگران شد؟ آیا اسلام و انقلاب و نظام مهمتر است یا رفاقت با اشخاص؟ آقای مهاجری باید بپرسد منافقین که شهید بهشتی را به شهادت رساندند در فتنه سبز چه میکردند و نفاق قدیم که ترور فکر شهید بهشتی را کردند در میان مدعیان حمایت از هاشمی چه میکنند؟ از سوی دیگر باید پرسید دو پسر شهید بهشتی غیر از یدک کشیدن نام پدر بزرگوار خویش و سوءاستفاده از اعتبار ایشان در خدمت ضد انقلاب، کدام هنر و ویژگی دیگری دارند؟
مصیبت عظما شب پرداخت یارانه است یا شب پرداخت حقوقهای نجومی؟!
«پرداخت بالای چهل میلیونی به پنجاه مدیر یک وزارتخانه در دولتی رخ میدهد که شب پرداخت یارانه چهل و پنج هزار تومانی را شب مصیبت عظما میداند. شاید این پاسخ سوالی باشد که چرا مردم از دریافت یارانهها به درخواست دولت انصراف ندادند؟! و امروز آنان که با سیلی صورت خود را سرخ نگه میدارند منتظر برخورد با صاحبان قدرتاند.»
سایت تابناک که با اشاره به برکناری مدیر بانک رفاه نوشت: در حالی این جابجایی اتفاق میافتد که ربیعی وزیر رفاه در صحن مجلس شورای اسلامی مورخ سهشنبه، 26 خرداد ماه ضمن دفاع تمام قد از مدیریت بانک رفاه پیرامون دریافتهای صدقی گفته بود «رویه پرداخت حقوق در بانکهای دولتی بر اساس بانکهای خصوصی است. آنچه منتشر شده، بازمانده حساب مالی مدیرعامل بانک رفاه بوده که گردش مالیاش را گرفته است؛ علاوه بر این، وزیر هنوز با این پرداخت موافقت نکرده بود.»
تابناک میافزاید: هرچه دولت تلاش کرد تا در این چند هفته اخیر با وعده بررسی و برخورد با متخلفین و متهم کردن دولت قبل و دعوت رسانهها به عدم بزرگنمایی مسائل کوچک فضای عمومی و روانی جامعه را آرام کند، کمتر موفق بود.
تابناک در ادامه مینویسد: افکار عمومی فراموش نکرده که این پرداختهای چند ده میلیونی در دولتی که شب پرداخت یارانه چند ده هزار تومانی را شب مصیبت عظما میداند صورت گرفته است. دولتی که مطابق آمارهای بانک مرکزی، هزینههای جاریاش در نیمه نخست امسال نسبت به نیمه اول سال 1392 بیش از 46 درصد بیشتر شده و از 51 هزار میلیارد تومان به 75 هزار میلیارد تومان افزایش یافته و یعنی در دو سال، مخارج جاری دولت 24 هزار میلیارد تومان بیشتر شده است. شفافترین درخواست مردم تنها برخورد با صاحبان قدرت و ثروت است. همانهایی که به گفته معاون اول دستگاه قضا امروز 50 مدیر یک وزارتخانه حقوق بالای 40 میلیون دارند و بازگرداندن حقوق تضییع شده بیتالمال که این در گرو قاطعیت، اقدام و عملی است که نباید گرفتار گذر زمان گردد.
3 هزار فیش نجومی در رحم اجارهای دولت
اظهارات عضو شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان درباره فیشهای حقوقی، این ماجرا را وارد فاز تازهای کرد.
عبدالله ناصری در مصاحبه با روزنامه وقایع اتفاقیه میگوید: 3 هزار فیش در اختیار رقبای دولت است.
وی گفته است: ما خبرهایی که داریم مدتهاست آنها به این فیشها دست پیدا کردهاند و تعداد آنها نیز زیاد است و در بزنگاه مناسبی هم آن را منتشر کردند. وی در پاسخ این سوال که آیا دولت در برابر این ماجرا واکنش مناسبی داشت؟ گفت: از زمانی که فیش آقای صفدر حسینی منتشر شده تا به امروز، دولت بسیار ضعیف عمل کرده است. این مسئله یک بمب بود اما دولت در کنار کارهای روزمره خودش خیلی عادی با آن برخورد کرد در نهایت یک مدیر بیمه استعفا کرد و یک مدیر عامل بانک هم برکنار شد. اتفاق دیگری نیفتاد. این اتفاق اگر فرسایشی شود به نفع دولت نخواهد بود جا داشت که دولت بخشی از دولتمردان خودش را مامور ویژه رسیدگی به آن کار کند و مسئولیت را به صورت جهادی پیش ببرد. این پدیدهای نیست که مشمول مرور زمان شود.
ناصری در پاسخ این پرسش که گفتید اطلاع پیدا کردید که فیشهای زیادی در «دست رقبای دولت قرار گرفته، تعداد این فیشها چقدر است؟» میگوید: حدود 3 هزار فیش البته ممکن است آمار مقداری کم و زیاد شود. اما از طریق دستگاه های حراستی همه این فیشها را گرفتهاند و آنها را به مرور منتشر میکنند و دولت باید زودتر دست به کار شود و دستورالعملهای نظام حقوقی جدیدی را که بین کف و سقف تعیین کرده اعلام کند و رسما آن را به جامعه نمایش دهد.
تلاش ناصری برای سیاسی و جناحی و رقابتی کردن موضوع فیشهای نجومی در حالی است که این تخلف بارز صورت گرفته و با برچسب زدن نمیشود، مسئولیت دولت را کتمان کرد. جالب اینکه ناصری همین چند روز پیش تصریح کرده بود اگر رحم دولت جنین ما را خوب نگه دارد، دوباره آن را اجاره میکنیم.
از 3 سال اجاره دولت تا اعلام ناکارآمدی اقتصادی آن
عضو شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان با تأکید بر ناکارآمدی دولت میگوید اگر نصف یا یک سوم کابینه در سال آخر تغییر کند اتفاق ناگواری نمیافتد.
عبداله ناصری به مجله مثلث گفت: بعضی وزرا شاید در ابتدا که سر کارآمدند سوابق بسیار خوبی داشتند اما به جهت رویکردهای خاص آنها به ویژه در حوزههای اقتصادی عملاً نتوانستند هیچ گشایشی را در فضای اقتصادی جز مهار تورم ایجاد کنند که در مقابل این مهار تورم نیز رکود در کشور تشدید شد.
امروز در سال پایانی ریاست جمهوری آقای روحانی قرار داریم و بیش از آن حد تصور اولیه، ناکارآمدی را به عنوان یک واقعیت برای دولت یازدهم باید پذیرفت و حتماً هم با توجه به اینکه سال آخر است باید دست به یک تحول جدی زد.
وی با بیان اینکه تغییر در حوزههای اقتصادی و اجتماعی در اولویت است میافزاید: درحوزه اقتصادی اگرچه ممکن است در یک سال باقی مانده خیلی آقای روحانی نتواند کار بزرگ و برجستهای انجام دهد، اما چون انتظار تلمبار شدهای در بین گروههای مرجع و آحاد جامعه وجود دارد، نفس تغییر و تحول ضروری است. بخشی از وزارتخانهها همچون صنعت، معدن و تجارت کارآمدی قابل قبولی نداشتند بنابراین حتماً این انتظار باید برآورده شود و قبل از پایان دوره اول ریاست جمهوریاش یک تغییر کابینه و در سطوح مدیریت عالی و میانی و استانی اتفاق بیفتد.
عضو مشترک حزب مشارکت و سازمان مجاهدین که پیش از این دولت را رحم اجارهای اصلاحطلبان توصیف کرد، میافزاید: امروز دیگر همه کارشناسان اقتصادی یک بیان مشترک دارند که تیم آقای روحانی در حل معضل تورم موفق بود اما در رفع رکود بسیار ناموفق عمل کرد، همه معتقدند تبعات اجتماعی رکود بسیار مفصل و نگرانکنندهتر از تبعات اقتصادی تورم است.
ناصری در پاسخ این سؤال که «اگر این طور باشد که باید بیش از نصف کابینه از منظر شما تغییر کند؟» میگوید: این اتفاق مهمی نیست، یعنی شاید بعضی فکر کنند سال آخر دولت اگر نصف یا یک سوم کابینه تغییر کند اتفاق ناگواری میافتد، خیر این طور نیست چون خبر دارم بعضی از وزرا چون مشکلاتشان زیاد است از خدا میخواهند و این آمادگی روحی را دارند که کار را رها کنند. فکر نکنیم اگر در نصف کابینه جابهجایی صورت گرفت یا تغییراتی انجام شد یا ثلث استانداران و نیمی از فرمانداران کشور تغییر کردند، اتفاق ناگواری میافتد و نشانه بیثباتی دولت تلقی میشود.
ناصری گفت: یکی از اشتباهات شخص رئیس جمهور این بود که تمام دغدغههایش به لحاظ افکار عمومی را در سه سال اول مسئولیت خود روی قضیه مذاکرات هستهای و اجرایی شدن برجام متمرکز کرد و به سایر حوزهها کمتوجهی داشت یا لااقل نتوانست افکارسازی در سطح جامعه انجام دهد.
مزدور چو مزدور ببیند خوشش آید!
همکار سابق نشریات اصلاحطلب با اشاره به دور تازه حملات تروریستی در ترکیه، مدعیان اصلاحطلبی را به خاطر برخی مواضع در گذشته سرزنش کرد.
داریوش سجادی ضمن انتشار تصویری از جنایت تروریستی اخیر ترکیه که قریب 200 کشته و مجروح برجای گذاشت، نوشت: در این وانفسای ترور و خشونت و ناامنی و بحران ناشی از بیکفایتی اردوغان در ترکیه، جای مصطفی تاجزاده و محمدرضا خاتمی خالی است تا تحلیلهای سابق خود را بازخوانی کنند که چگونه فخر اسلام ترکیه را به نظام میفروختند و با طعنه و اشتلم و ایهام به نظام، لزوم تأسی از عملکرد و رویکرد اسلام ترکیهای را به ایشان گوشزد میکردند! تحلیلهایی که اثبات میکنند «بغض و غیظ»، قتلگاه انصاف و واقعبینی است.
یادآور میشود فتنهگران 7 سال پیش با وجود اذعان به دروغ بودن تقلب در انتخابات، آن را بهانهای برای مقابله با جمهوریت و اسلامیت قرار دادند و در روز قدس 88 شعار صهیونیستی نه غزه نه لبنان را علم کردند که اگر به لوازم آن عمل میشد و نظام و مردم دست از حمایت از مقاومت اسلامی میکشیدند، اکنون سرطان جنایتها و خباثتهای داعش غیر از سوریه و عراق، در شهرهای ایران نیز ریشه دوانده بود. گروهک شورای هماهنگی سبز مدتی پس از شعار نه غزه نه لبنان و هنگامی که آمریکا و حامیانش تروریستها را علیه دولت سوریه علم کردند، دوشادوش غربیها و سازمان تروریستی منافقین مدعی شدند «اسد باید برود.» آنها در حقیقت داعشهای ایرانی بودند که تظاهر به اصلاحطلبی میکردند.
یادآور میشود همزمان با تلاش غرب برای الگوسازی از ترکیه مقابل ایران اسلامی، جریانی هم در داخل کشور خط تبلیغاتی غرب را پی گرفت اما امروز کاملا آشکار شده که دولت ترکیه با صهیونیستها پیوند خورده و عملا جور جنگ نیابتی آمریکا و رژیم صهیونیستی علیه اسلام ناب و ملتهای مقاوم منطقه را میکشد.
برادر سخنگوی دولت: متخلفان حقوقهای نجومی باید اعدام شوند
برادر سخنگوی دولت خواستار اعدام متخلفان در موضوع حقوقهای نجومی برخی مدیران شد.
علی نوبخت نماینده مجلس در مصاحبه با «آریا» درباره علت بروز ماجرای حقوقهای نجومی برخی مدیران گفت: علت بروز این پدیده میزان آزادی یک مدیر است. برخی افراد حقوقهای این چنینی را حق خودشان میدانند.
وی افزود: این موضوع مشابه موضوع مالیات است. الان کسانی هستند که مالیاتهایی که برای مردم بریدهاند را خودشان کم میکنند و میبینیم که این افراد 20 درصد از مبلغ مالیات را پرداخت میکنند و مالیات صفر میشود، سپس 80 درصد باقی مانده از مبلغ را با افراد وارد معامله میشوند.
نوبخت درباره نوع برخورد با مدیران متخلف، گفت: باید در این زمینه مثل چین رفتار کرد. در کشور چین کوچکترین تخلف به صورت جدی و محکم برخورد میکنند، برای شخص خاطی اعدام میبرند و این موضوع را رسانهای میکنند تا دیگر مدیران و افراد حساب کار دستشان بیاید یا به عبارت دیگر میتوان گفت به گونهای که در پرونده اختلاس سه هزار میلیاردی برخورد شد، باید با آنها برخورد شود.