همراه با امام در شبهای قدر ( قسمت پایانی)
خدمت به محرومان
ابراهیم حاجیمحمدزاده
«گمان نمیکنم عبادتی بالاتر از خدمت به محرومین وجود داشته باشد.» امام خمینی
خدمت و تعهد به مستضعفان در تمامی ادیان الهی و آسمانی امری ستودنی است و در اسلام ناب محمدی(ص) به تعبیر حضرت امام امری الهی و سیاسی و زمینهساز حکومت جهانی مستضعفان است و دقیقا به همین دلیل ملاک جدائی و رودررویی اسلام ناب محمدی(ص) از اسلام آمریکایی و طرفداران زر و زور و تزویر در عصر غیبت است: حضرت امام در انتخابات و مسائل مختلف انقلاب به مردم همواره هشدار میدادند.
«مردم شجاع ایران با دقت تمام به نمایندگانی رأی دهند که متعبد به اسلام و وفادار به مردم باشند و در خدمت به آنان احساس مسئولیت کنند و طعم تلخ فقر را چشیده باشند و در قول و عمل مدافع اسلام پابرهنگان زمین، اسلام مستضعفین، اسلام رنج دیدگان تاریخ، اسلام عارفان مبارزهجو، اسلامپاک طینتان عارف و یک کلمه، مدافع اسلام ناب محمدی - صلیالله علیه و آله وسلم- باشند و افرادی را که طرفدار اسلام سرمایهداری، اسلام مستکبرین، اسلام مرفهین بیدرد، اسلام منافقین، اسلام راحتطلبان، اسلام فرصتطلبان و در یک کلمه اسلام آمریکایی هستند طرد نموده و به مردم معرفی نمایند... و تمیز بین کسانی که در تفکر خود خدمت به اسلام و محرومین را اصل قرار دادهاند کار مشکلی نیست.» (1)
حضرت امام(ره) بارها تمامی پیروزیهای به دست آمده در انقلاب اسلامی را ثمره ایمان و توکل محرومان و مستضعفان دانسته و در مقابل آن بالاترین خطر را در گرایش مسئولان به جبهه استکباری زر، زور و تزویر معرفی کردهاند؛
«خدا نیاورد آن روزی را که سیاست ما و سیاست مسئولین کشور ما پشت کردن به دفاع از محرومین و روآوردن به حمایت از سرمایهدارها گردد و اغنیا و ثروتمندان از اعتبار و عنایت بیشتری برخوردار شوند. معاذالله که این با سیره و روش انبیا و امیرالمؤمنین و ائمه معصومین- علیهمالسلام- سازگار نیست، دامن حرمت پاک روحانیت از آن منزه است، تا ابد هم باید منزه باشد و این از افتخارات و برکات کشور و انقلاب و روحانیت ما است که به حمایت از پابرهنگان برخاسته است و شعار دفاع از حقوق مستضعفان را زنده کرده است. از آنجا که محرومیتزدایی، عقیده و راه و رسم زندگی ما است، جهانخواران در این مورد هم ما را آرام نگذاشتهاند و برای ناتوان ساختن دولت و دستاندرکاران کشور ما حلقههای محاصره را تنگتر کردهاند و بغض و کینه و ترس و وحشت خود را در این حرکت مردمی و تاریخی تا مرز هزاران توطئه سیاسی- اقتصادی ظاهر ساختهاند و بدون شک جهانخواران به همان میزان که از شهادتطلبی و سایر ارزشهای ایثارگرانه ملت ما واهمه دارند، از گرایش و روح اقتصاد اسلام به طرف حمایت از پابرهنگان در هراسند و مسلم هر قدر کشور ما به طرف فقرزدایی و دفاع از محرومان حرکت کند، امید جهانخواران از ما منقطع و گرایش ملتهای جهان به اسلام زیادتر میشود و روحانیت عزیز باید به این اصل توجه عمیق داشته باشند و افتخارتاریخی و بیش از هزار ساله پناهگاهی محرومان را برای خود حفظ کنند و به سایر مسئولین و مردم توصیه نمایند که ما نباید گرایش و توجه بیشائبه محرومین را به انقلاب و حمایت بیدریغ آنان را از اسلام فراموش کنیم و بدون جواب بگذاریم.
البته پرواضح است که همه اقشار کشور ما در انقلاب سهیم و شریکند و همه برای خدا و انجام وظیفه الهی خود وارد صحنهها شدهاند و مقصد خدا است و هرگز آمال بلند و الهی خود را به مسائل مادی آلوده نمیکنند و با کمبودها از میدان به در نمیروند، چرا که کسی که برای خدا جان و مال فدا میکند، به خاطر شکم و دنیا از پا درنمیآید، ولی وظیفه ما و همه دستاندرکاران است که به این مردم خدمت کنیم و در غم و شادی و مشکلات آنان شریک باشیم که گمان نمیکنم عبادتی بالاتر از خدمت به محرومین وجود داشته باشد. راستی وقتی که پابرهنه و گودنشینان و طبقات کمدرآمد جامعه ما امتحان و تقید خود را به احکام اسلامی تا سرحد قربانی نمودن چندین عزیز و جوان و بذل همه هستی خود دادهاند و در همه صحنهها بودهاند - و انشاءالله خواهند بود- و سر و جان را در راه خدا میدهند، چرا ما از خدمت به این بندگان خالص حق و این رادمردان شجاع تاریخ بشریت افتخار نکنیم! ما مجددا میگوییم که یک موی سر این کوخنشینان و شهیددادگان به همه کاخ و کاخنشینان جهان شرف و برتری دارد.(2)
و با هشدار درباره عدول از این رهنمودهای انبیایی میفرمایند؛ «و مصلحت زجرکشیدهها و جبههرفتهها و شهید و اسیر و مفقود و مجروح دادهها و در یک کلام، مصلحت پابرهنهها و گودنشینها و مستضعفین، بر مصلحت قاعدین در منازل و مناسک و متمکنین و مرفهین گریزان از جبهه و جهاد و تقوا و نظام اسلامی مقدم باشد و نسل به نسل و سینه به سینه شرافت و اعتبار پیشتازان این نهضت مقدس و جنگ فقر و غنا محفوظ بماند و باید سعی شود تا از راه رسیدهها و دین به دنیافروشان، چهره کفرزدایی و فقر ستیزی روشن انقلاب ما را خدشهدار نکنند و لکه ننگ دفاع از مرفهین بیخبر از خدا را بر دامن مسئولین نچسبانند و آنهایی که در خانههای مجلل، راحت و بیدرد آرمیدهاند و فارغ از همه رنجها و مصیبتهای جانفرسای ستون محکم انقلاب و پابرهنههای محروم، تنها ناظر حوادث بودهاند و حتی ازدور هم دستی بر آتش نگرفتهاند، نباید به مسئولیتهای کلیدی تکیه کنند، که اگر به آنجا راه پیدا کنند چه بسا انقلاب را یکشبه بفروشند، و حاصل همه زحمات ملت ایران را برباد دهند، چرا که اینها هرگز عمق راه طی شده را ندیدهاند و فرق و سینه شکافته نظام و ملت را به دست از خدا بیخبران مشاهده نکردهاند و از همه زجرها و غربتهای مبارزان و التهاب و بیقراری مجاهدان که برای مرگ و نابودی ظلم بیگانگان دل به دریای بلا زدهاند، غافل و بیخبرند.(3)
و با مقایسه کسانی که در مقابل ابرقدرتها کرنش میکنند، با بتپرستان مخالف انبیاء میفرمایند: «مگر ابرقدرتهای زمان ما بتهای بزرگی نیستند که جهانیان را به اطاعت و کرنش و پرستش خود میخوانند و با زو رو زر و تزویر خود را به آنان تحمیل مینمایند؟ کعبه معظمه یکتا مرکز شکستن این بتهاست. ابراهیم خلیل، در اول زمان و حبیب خدا و فرزند عزیزش مهدی موعود- روحی فداه- در آخر زمان از کعبه ندای توحید سردادند و میدهند... ما باید از آنها تبعیت کنیم و ندای توحید کلمه و کلمه توحید را از آن مکان مقدس سردهیم... و شیاطین را که در رأس آنها شیطان بزرگ است در عقبات رمی کنیم و طرد نمائیم تا حج خلیلالله و حبیبالله و ولیالله عزیز، مهدی عزیز را به جا آورده باشیم والا در حق ما گفته میشود: «ما اکثر الضجیج و اقل الحجیج «نالهکنندگان چه بسیارند ولی حاجیان واقعی کم» (4)
_____________________
(1) صحیفه امام ج 21- ص 11
(2) صحیفه امام ج 20 ص 342
(3) صحیفه امام ج 20 ص 333
(4) صحیفه امام ج 18 ص 87