kayhan.ir

کد خبر: ۷۷۹۹۴
تاریخ انتشار : ۳۰ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۹:۳۴
خادمان سلطه

ارسال مقاله از ساواک برای چاپ در نشریات


در اجراي اين مصوبه‌، يورش به مطبوعات در فروردين سال 1342 به بهانه تيراژ پايين انجام شد و جهانگير تفضلي‌، وزير مشاور و معاون تبليغاتي دولت علم به دستور محمدرضا حدود 75 روزنامه و مجله را تعطيل كرد. شايد به جرات بتوان گفت كه از اين تاريخ تا آغاز اوج‌گيري انقلاب اسلامي ايران هيچ نشريه‌اي مجوز انتشار نيافت مگر اين‌كه كاملاً در اختيار دولت و جناح‌هاي حاكمه بود يا اين‌كه مطالبش به قدري تخصصي بود كه هيچ رنگ و بويي از سياست و مسائل و مشكلات اجتماعي را نداشت‌. اين طرح باعث بيكاري طيف زيادي از اهل مطبوعات شد. اما هدف علم اين بود كه با تحميل گرسنگي به روزنامه‌نگاران چهره‌هاي مورد نظر خود را با كمترين قيمت ممكن به خدمت خود درآورد كه سرآمد اين طيف‌، رسول پرويزي نويسنده كتاب «شلوارهاي وصله‌دار» بود. كسي كه در سايه حمايت‌هاي علم علاوه بر نمايندگي مجلس به‌عنوان سناتور انتصابي نيز به مجلس سنا راه يافت‌.
 اجازه هست‌؟
از آن‌جا كه طبق دستور ساواك نشريات موظف بودند كه هيچ خبر سياسي را بدون نظر كميسيون چاپ نكنند، مديران نشريات مقالات را براي كسب تكليف و اجازه به‌طور مستقيم به اين كميسيون مي‌فرستادند.
«دوست محترم جناب آقاي سرهنگ سعادتمند زيد
جلاله پس از عرض سلام همان‌طور كه تلفني عرض شد مقاله مربوط به روابط تركيه و روسيه را كه در ضمن مطالب جالبي هم راجع به ايران دارد خدمتتان تقديم مي‌دارم تا هر قسمت آن را صلاح مي‌دانيد حذف و اصلاح فرماييد و قسمتي را كه براي انتشار مناسب است مرحمت نماييد تا چاپ كنيم‌.»
در گزارش ديگري نيز آمده است‌:
«محترماً به عرض مي‌رساند در اجراي امر عين مقاله‌اي كه آقاي اميراني تهيه نموده به عرض مي‌رساند تا در صورت تصويب در مجله خواندني‌ها درج گردد.»
يا در سندي ديگر مي‌خوانيم‌:
«خواهشمند است با عرض تبريك ارتقاء درجه خدمت تيمسار ارتشبد نصيري مقاله ضميمه را كه به اين مناسبت در شماره مخصوص خواندني‌ها تا دو روز ديگر چاپ خواهد شد به نظر ايشان و يا هر شخصيت ديگري كه لازم است برسانيد تا در صورتي كه مطالبي را خواسته باشند به آن افزوده و يا كم كنند حداكثر تا ظهر فردا (يكشنبه‌) ما را مطلع دارند.
 با عرض احترام‌. ع‌. اميراني‌»
  آن چه ساواك مي‌خواست‌
پس از ارسال مقاله‌ها به ساواك معمول‌ترين اتفاقي كه براي بسياري از نشريات آن دوره مي‌افتاد، چاپ مطالب مورد نظر ساواك بود كه كميسيون مطبوعات در اداره كل انتشارات و راديو در زمان بررسي مطالب به نشريات ديكته مي‌كرد. علاوه بر اين‌، مطالبي نيز توسط خود ساواك تهيه مي‌شد كه نشريات پرتيراژ موظف بودند آن‌ها را به صورتي كه منبع خبر به هيچ‌وجه مشخص نباشد، چاپ كنند. تا جايي كه حتي گاهي برخي از اين اخبار كه به‌صورت محرمانه به دست مديران نشريات مي‌رسيد، مورد توجه و گزارش مأموران ساواك قرار مي‌گرفت‌. بخش عمده‌اي از مطالب ارسالي ساواك را مطالب ضدكمونيسم تشكيل مي‌داد كه به‌طور مشخص نشانه حضور سيا در ساواك و نفوذ آمريكايي‌ها در سياست كشور بود كه در جاي خود به آن خواهيم پرداخت‌:
«مجله سپيد و سياه خبر زير را در شماره 53 مورخه 11/5/42 خود درج نموده و هنگامي كه از مدير مجله سؤال نموده‌اند اين خبر چيست‌؟ جواب داده است كه به دستور سازمان چاپ كرده‌ام‌.»
خبر فوق نمونه‌اي از مطالب ديكته شده ساواك به نشريات است‌. به دنبال اظهارات علي بهزادي مدير سپيد و سياه‌، وي جهت تحقيق به ساواك احضار و بالأخره اين نتيجه گرفته شد:
«درباره خبر مربوط به شيلات كه در شماره 53 مجله سپيد و سياه چاپ شده است به اطلاع مي‌رساند كه اخبار مجله يك روز قبل به كميسيون مطبوعات كه در اداره تبليغات و انتشارات تشكيل مي‌گردد ارسال مي‌گردد و گاهي در آن‌جا اين اخبار كم و كسر و با يكي دو خبر داده يا گفته مي‌شود كه چاپ گردد و در هفته‌اي كه اين خبر چاپ شده خبر مربوط به شيلات و خبر ديگري كه مربوط به اعلام جرم‌هايي كه عليه بعضي از وزرا شده بود و قرار است به جريان بيفتد از طرف آقاي زرين قلم به نماينده مجله ديكته گرديد كه چاپ شده (توضيح آن كه آقاي زرين قلم نماينده اداره انتشارات در كميسيون مي‌باشند).»
در تأييد اين مسئله به نمونه‌اي ديگر از اين اخبار ديكته شده اشاره مي‌كنيم‌:
«از اداره كل هفتم‌
به‌: مديريت كل اداره سوم‌
بدين‌وسيله مقاله‌اي تحت عنوان جغدي در ويرانه مصر و خبري درباره سربازان زخمي كويت كه براي درج در جرايد پايتخت به تصويب تيمسار رياست معظم ساواك رسيده به پيوست ايفا مي‌گردد. خواهشمند است دستور فرماييد در اجراي اوامر تيمسار رياست نسبت به درج آن اقدام و نتيجه را به اين اداره كل اعلام فرمايند.
 مدير كل اداره هفتم سرتيپ كاوه‌»
عبدالرحمن فرامرزي در ضيافتي كه تيمور بختياراولين رييس ساواك به مناسبت افتتاح كاخ پذيرايي دولت ترتيب داده بود وضعيت مطبوعات را در آن دوره چنين تصوير مي‌كند:
«كار ما روزنامه‌نويس‌ها اين است كه برويم‌، بگرديم‌، سوژه پيدا كنيم‌، درباره‌اش فكر كنيم‌، مقاله بنويسيم‌، برايش عكس پيدا كنيم و چاپ كنيم‌. همه اين زحمت‌ها را عوض ما آقايان به گردن گرفته‌اند، سوژه را شما پيدا مي‌كنيد، كار نوشتن را، نويسنده‌هاي فرمانداري نظامي به عهده مي‌گيرند، بعد مي‌دهيد ماشين مي‌كنند، برايش تيتر مي‌زنيد، سرتيتر مي‌زنيد، اندازه حروفش را تعيين مي‌كنيد، حتي از اين مهم‌تر جاي چاپش را شما معين مي‌كنيد كه در چه صفحه‌اي و در كجاي صفحه چاپ شود.»
سندهاي متعددي در بايگاني ساواك موجود است كه نشان‌دهنده دخالت ساواك در امر نشريات است‌. به‌عنوان نمونه در يك گزارش مسئول امور مطبوعاتي ساواك در 5 خرداد سال 1338 به مسئول امنيت داخلي مي‌نويسد:
«چون در مجله سپيد و سياه هفته قبل در مورد حمله به شوروي شرح مختصري درج شده بود لذا به دكتر بهزادي مدير مجله مزبور كراراً تأكيد و متذكر گرديده كه مقاله مفصل‌تري طبق نظريات دولت و سياست عاليه مملكت درج نمايد.»
يا در يك مورد ديگر، در اواخر سال 1336 مجله تهران مصور طي گزارشي مشروح از بازداشت شدگاني كه در انجام كودتا در تهران فعال بوده‌اند، خبر داده و گزارش‌ها و مقالاتي را به چاپ رساند كه بازتاب‌هاي گوناگوني را به‌وجود آورد. ساواك همه اين فعل و انفعال‌ها را تحت نظر داشت و به اطلاع سلسله مراتب خود مي‌رساند.