در گزارش مأمور اطلاعاتی آمریکا
شکار خبرچینان آماده به خدمت(پاورقی)
رابطین مطبوعاتی، رسانهای و دانشگاهی
در بخش دیگری از اسناد لانه جاسوسی آمریکا تحت عنوان یادداشتهایی برای ضبط و نگهداری با رده خیلی محرمانه به تاریخ 24 نوامبر 1969 برابر با 5 آذر 1348 با موضوع: «مقداری یادداشتهای بیوگرافیک برای آقای توساینت» از سوی مارتین هرتز (کارشناس اطلاعاتی سفارت) درباره برخی دیگر از رابطین سیاسی، مطبوعاتی، رسانهای و دانشگاهی سفارت ایالات متحده آمریکا مطالبی ذکر شده است.
1- کارگزاران سیاسی
یکی از گروههای رابط با سفارت آمریکا که در این گزارش مد نظر بوده است، کارگزاران سیاسی هستند که چند نفر آنها را تحت عنوان نمایندگان مجلس یا ذیل عنوان دیگران نام برده و به لحاظ عملکرد و کارایی، معرفی مینماید. از جمله:
الف) بهمن شاهنده:
«...خبرنگار دی پی آی و همچنین نماینده مجلس است. بهمن گاه به گاه از پیشرفتهای جاری با اطلاع میشود و تقریباً آماده برای ارائه آنهاست. او یک برادر جوان روزنامهنگار دارد که امکان دارد آشنایی او با جان روس ارزشمند باشد...»
ب)حسین نصر: یکی دیگر از کارگزاران سیاسی مورد اشاره مارتین هرتز در یادداشتهای بیوگرافیکش برای آقای توساینت، بود. حسین نصر از وابستگان فرهنگی رژیم پهلوی به شمار میرفت مراتب زیر را برعهده داشت:
بنیانگذار و مدیر انجمن شاهنشاهی حکمت و فلسفه ایران در تهران، ریاست دفتر فرهنگی فرح پهلوی، سفیر محمد رضا شاه پهلوی و ...
سید حسین نصر در چندین شورای عالی (غالباً با فرمان شاه) شرکت داشت که بدین شرح بودند: عضو شورای عالی فرهنگستان شاهنشاهی علوم ایران، عضو هیئت امنای بنیاد فرح، رئیس دفتر فرح، رئیس انجمن شاهنشاهی فلسفه ایران، عضو بنیاد سلطنتی تحقیقات اسلامی.
علیرغم همه این کارنامه سیاه در قوام و تحکیم رژیم ظالمانه و وابسته پهلوی، بازهم بسیاری از محافل و نشریات شبه روشنفکری، در طول این سالها، همراه با انتشار و چاپ گفتوگوهای متعدد از وی و تطهیر کارنامه سیاهش، سعی در بازگرداندن او به وطن داشتند که سنگینی جرایمش و مخالفت نیروهای انقلابی و متعهد، همواره مانع از این عمل شده است. اما وی همچنان در نشریات مختلف مطلب نوشته و مصاحبه میکند.
هرتز درباره حسین نصر مینویسد:
«... محقق سرشناس اسلامی ایران و رئیس قسمت هنر و نامهنگاری دانشگاه تهران. حسین، یک محقق ارزشمند و ارجمند، علاقهمند به کارگیری یک اسلام مدرن در زندگی اجتماعی ایرانیان و توسعه و رونق آن است. او زیاد خوشبین به مدرنیزه شدن بیچون و چرای ایران نیست و عقاید خاص وی در جهت تحولات اجتماعی و فرهنگی ایران و وسعت دیدگاههای او به این افکار اهمیت سیاسی میدهد. حسین شخص بسیار پرمشغلهای است و احتمالاً از لحاظ اجتماعی بیرون که میرود در اصل به خاطر خوشنودی همسر دوست داشتنیاش، سوزان، میباشد. آنها شدیداً پایبند به اسلام هستند میهمانیهای کوچک را ترجیح میدهند. حسین دوست دارد عقایدش را بقبولاند. دوراندیشی و صحبت با وی سابقه و آگاهی خوبی از ایران را به طرف میدهد...»
2- رابطین مطبوعاتی
گروه دیگر از رابطین مورد اشاره مارتین هرتز، رابطین مطبوعاتی بودند و پرویز رایین یکی از آنان بود که در یادداشتهای بیوگرافیک هرتز برای توساینت آمده است:
الف) پرویز رایین:
«...خبرنگار آسوشیتدپرس است. یک دوست خیلی باصفایی است اغلب به طور قابل ملاحظهای مطلع و در مذاکرات آماده ارائه آنهاست. از قرار معلوم وزیر امور خارجه، زاهدی، مقداری به او اطمینان دارد و نسبتاً با او درک و علنی صحبت میکند. او در همین حال یک منبع اطلاعاتی خوب و همدم باصفایی است...»
ب) جواد علامیر دولو قاجار: از وابستگان مطبوعاتی رژیم شاه بود که سابقه خبرنگاري در اطلاعات و ژورنال دوتهران، مجله جامجهاننما، راديو تلويزيون فرانسه و مجله اکسپرس و نشريه لوموند داشت. در اواخر سال 1350 نخستین مجله پورنو در ایران تحت عنوان «این هفته» را منتشر کرد. مجلهای که مورد خشم و نفرت مردم قرار گرفت و دفترش در اردیبهشت 1351 و پس از انتشار چند شماره با بمب منفجر شد و تخریب گردید. مارتین هرتز درباره علامیر دولو از وی به عنوان عنصری ارزشمند برای خبر فروشی یاد کرده و مینویسد:
«...خبرنگار روزنامه لوموند است. جواد اخیراً به طور زیادی فعال و علاقهمند به موضوعهای سیاسی در ایران شده است و من معتقدم که توسعه آشنایی با او ارزشمند است. او از عقاید محکم و استواری برخوردار است و استعداد پیشرفت مقام در محدوده شغلیاش را دارد. او مطمئناً یک خبر فروش خوب است که امکان دارد در آینده منبع اطلاعاتی از این بهتری بشود...»