جایگاه و ارزش بهداشت در آموزههای قرآنی
کریم مولائی
در مطلب حاضر نویسنده اهمیت و ارزش بهداشت فردی و جمعی در دو بعد روحی و جسمی را از دیدگاه قرآن و روایات بررسی کرده است.
***
اهمیت بهداشت
شاید بتوان گفت که مهمترین آموزههای قرآنی، آموزههایی است که برای ایجاد زندگی مطلوب و مناسب در دنیا و آخرت فرو فرستاده شده است. در این میان بهداشت برای دستیابی به طهارت ظاهری و باطنی به جهاتی، از جایگاه ویژه و حساسی برخوردار است؛ زیرا سلامت جسم و روان، بخشی از کمالات انسانی و یا دست کمبستر اساسی دستیابی به کمالات انسانی میباشد. انسان بیمار در وضعیت و شرایط مناسبی نیست تا بتواند در مسیر کمالی گام بردارد و طریق عبودیت را برای دستیابی به کمال بپیماید. تن رنجور و بیمار نه تنها روان آدمی را مشغول میدارد بلکه جان و روح او را نیز به بند میکشد و قدرت پرواز را میگیرد. این گونه است که بهداشت در مفهوم گسترده به عنوان یک مطلوب بلکه مسئولیت مسلمانان تعریف شده است. در ادعیه ماثور از معصومان(ع) درخواست سلامت کامل جوارح از خدا به عنوان پیش فرض سلامت روح و تقرب دانسته شده است. خواسته «قو علی خدمتک جوارحی» برای دستیابی به کمال عبودیت خواسته مکرر همگانی است. حضرت ایوب (ع) که در صبر ضربالمثل میباشد، در نهایت، از بیماری دایمی و همیشگی خسته میشود و خواهان رهایی از بیماری میشود. در آیات بسیاری سلامت به عنوان یک نعمت عظمی در دنیا و آخرت ستوده شده است. برای دسترسی به سلامت کامل، نیاز است که انسان بهداشت را مورد توجه قرار دهد. در فقه اسلامی یکی از کتب پنجاهگانه فقه «کتاب طهارت» است که به مباحث طهارت و بهداشت ظاهری و باطنی میپردازد. کتب دیگری چون «کتاب اطعمه و اشربه» نیز به مباحث بهداشت تغذیه توجه کرده و «کتاب النکاح» بخش عمدهای از آن به طهارت و بهداشت جنسی توجه دارد.
بخشهای دیگر از کتب فقهی و یا غیر آن با توجه به آموزههای وحیانی قرآنی و روایی به طهارت ظاهری و باطنی پرداختهاند. این همه خود بیانگر ارزش و جایگاه بهداشت در اسلام و آموزههای وحیانی آن است.
بهداشت، به معنای حفظ صحت است (فرهنگ فارسی، ج 1، ص 611، ش) در اصطلاح پزشکی و تخصصی بهداشت به مجموعه فعالیتها و اقداماتی گفته میشود که برای بهبود و ارتقای تندرستی و توانایی یک فرد یا جامعه انجام شود. از این رو بهداشت شامل همه دانشها و روشهایی است که به حفظ سلامت فرد و جامعه کمک کند. (کتاب بهداشت، زیرنظر جمعی از پزشکان، انتشارات وزارت بهداری، معاونت امور بهداشتی، سال 1363)
هرچند که در قرآن بصراحت از واژه صحت و بهداشت به معنای اصطلاحی آن سخنی به میان نیامده است ولی افزون بر مطالب و مسایلی که در قرآن و آموزههای وحیانی درباره ارزش و اهمیت بهداشت و صحت بیان شده واژگانی را میتوان یافت که ناظر به مسئله بهداشت است. از جمله این واژگان میتوان به واژههای «طیبات»، «طهارت» و مشتقات آن اشاره کرد.
در اهمیت و ارزش بهداشت همین بس که ازنظر قرآن و شریعت اسلامی یکی از مهمترین روشهای ارزشگذاری هرچیزی توجه به مسئله بهداشت و پاکیزگی آن است. از این رو، تنها چیزهایی قابل ارزشگذاری هستند و در معاملات میتوانند به عنوان کالا مطرح شوند که از ویژگی بهداشت و پاکیزگی برخوردار باشند و هر چیز ناپاک که از آن به خبیث یاد میشود، از دایره کالا بودن بیرون میرود. خداوند در آیه 100 سوره مائده در مقام سنجش و ارزشگذاری میان چیزهای دنیوی به تفاوت میان چیزهای پاک و ناپاک اشاره میکند. چیزهای پاک به آن دسته از چیزها گفته میشود که یکی از مولفههای آن طهارت و بهداشتی بودن باشد. در همین آیه مساوی نبودن اشیای پلید و غیربهداشتی با اشیای پاکیزه و بهداشتی به عنوان یک ملاک سنجش طبیعی در آدمی معرفی میشود.
به این معنا که آدمی به طور طبیعی نسبت به چیزهای پلید و ناپاک واکنش منفی از خود نشان میدهد و از آن انزجار و بیزاری میجوید و هرگز چیزهای ناپاک و غیربهداشتی را هم ردیف امور پاک و بهداشتی نمیشمارد. از آنجا که فرهنگ اسلامی و معیارها و قوانین آن براساس فطرت پاک انسانی میباشد، به طور طبیعی آموزههای قرآنی نمیتواند این تفاوتها را نادیده بگیردو در مقام ارزشگذاری و سنجش هر دو دسته از کالاها و اجناس را یکسان برشمارد. این گونه است که تنها چیزهای پاک و بهداشتی مورد ارزشگذاری قرار میگیرد و برای آن بها و قیمتی در نظر گرفته میشود و در معاملات به عنوان کالا مورد تبادل قرار میگیرد.
آیه 168 سوره بقره نیز پاکیزه و سالم بودن و سازگاری آن با طبع انسان را، شرط اساسی در بهرهوری از محصولات زمین معرفی میکند.
این بدان معناست که طبع انسانی تنها متمایل به چیزهای پاک و بهداشتی است و از چیزهای غیربهداشتی انزجار و تنفر داردمگر آنکه طبع انسانی آلوده شده و از حالت طبیعی بیرون رفته باشد.
مطابقت فطرت انسان با امور پاک
از نظر قرآن، طبیعت سالم و فطرت پاک آدمی به سوی امور بهداشتی و پاک تمایل دارد و هرگونه گرایش به ضد آن به معنای خروج فطرت شخص از حالت طبیعی و اعتدالی است. از آنجا که در فرهنگ قرآنی هرگونه گرایش ضدفطری و طبیعی گرایشهای شیطانی و ضدکمالی است، خداوند به تاثیر وسوسههای شیطانی در این بخش توجه میدهد و از مردم میخواهدتا از شیطان در این مسایل پیروی نکنند.
به سخن دیگر، انسان میبایست در مسیر کمالی خود همواره بهداشت را مراعات کند، زیرا بیبهره بودن از بهداشت، سلامت تن و روان آدمی را با خطر مواجه میکند و او را از دستیابی به کمالات مطلق باز میدارد. بهرهگیری از هر چیز بهداشتی و پاک دنیا به معنای پیروی از صراط مستقیم هدایت آدمی به کمال است، چنانکه بهرهگیری از ناپاکیها و چیزهای غیربهداشتی نیز به معنای گام برداشتن در راه ضلالت و دورشدن از کمالات شمرده میشود از این رو قرآن میفرماید انسان نباید از شیطان پیروی کند و این جز از راه استفاده کردن از نعمتهای پاکیزه سالم و سازگار با طبع و طبیعت انسان شدنی نیست: یا ایها الناس کلوا مما فیالارض حلالا طیبا و لاتتبعوا خطوات الشیطان انه لکم عدو مبین. (بقره آیه 168)
بنابراین اگر از نظر شریعت اسلامی و آموزههای قرآنی راه مستقیم همان بهرهگیری از چیزهای بهداشتی و پاک است میتوان گفت که هرگونه استفاده از چیزهای غیربهداشتی و ناپاک در حقیقت گام نهادن در راه شیطان و ابلیس است.
نتیجه دیگری که میتوان از این مطلب گرفت آنکه هرگونه بهرهگیری از چیزهای ناپاک به ادعای حلال بودن و یا ترک نعمتهای پاک و بهداشتی به ادعای حرمت میتواند افترا و بهتانی آشکار به خداوند و قرآن و آموزههای اسلامی باشد. این معنا بصراحت در آیه 32 سوره اعتراف بیان شده و خداوند در آن میفرماید که حرام شمردن مواهب پاکیزه سالم و سازگار با طبع انسان، افترا به خداوند است که از سوی برخی مطرح میشود: قل من حرم زینه الله التی اخرج لعباده و الطیبات من الرزق؟
خداوند در آیه 157 سوره اعراف حکم به حلال بودن چیزهای پاکیزه و سالم و سازگار با طبع انسان و تحریم ناپاکها را از وظایف پیامبر(ص) بر میشمارد که این مطلب خود گواه صادقی است که شریعت اسلام هرگز با بهرهگیری از امور ناپاک و غیربهداشتی میانهای ندارد و هرگونه استفاده از امور ناپاک و غیربهداشتی بهتانی به اسلام و قرآن و شریعت پاک اسلام است.
این اهمیت را میتوان از هدف از تشریع غسل جنابت و وضو و دیگر فرمانها و دستورهایی که در حوزه طهارت ظاهری و باطنی وارد شده به دست آورد؛ زیرا هدف از تشریع این امور پاکیزه شدن اهل ایمان، است و امکان ندارد که خداوند خواهان پاکی و بهداشت اهل ایمان باشد و از سوی دیگر بخواهد که چیز پاکی را حرام و امر ناپاک و غیربهداشتی را حل کند.
در اهمیت بهداشت همین بس که اسلام در میان شرایع نسبت به بهداشت چنان حساس بوده و اهمیت قایل شده است که طهارت ظاهری تن و حتی لباس را در همه حال بويژه در امور مذهبی و مناسک و اعمال عبادی شرط دانسته و هرگونه حضور غیربهداشتی در پیشگاه خداوند را امری مردود و باطل شمرده است.
خداوندی که برای حضور در اوقات پنجگانه، طهارت وضویی و غسلی را شرط صحت عبادت میشمارد هرگز اجازه نمیدهد که امری ناپاک و غیربهداشتی وارد جسم و روان آدمی شود. به این معنا که اگر خداوند برای ظاهر از لباس و تن میفرماید وضو گرفته و یا غسل انجام شود و طهارت را در طول شبانهروز تشویق و ترغیب میکند (مائده آیه 68) هرگز اجازه نمیدهد که تن و روان آدمی با تغذیه ناپاک آلوده شود.
در اهمیت بهداشت همچنین میتوان به تاکید پیامبر(ص) بر مسواک اشاره کرد تا حدی که گمان رفته است که امری واجب و به عنوان شرط طهارت است. در حالی که این معنا تنها به سبب تاکید بیش از اندازه نسبت به بهداشت دهان و دندان پدیده آمده است.
میتوان از ضرورت دفن و خاکسپاری مردگان که در اسلام مورد تاکید است و قرآن آن را به عنوان یک سنت تاریخی از زمان حضرت آدم(ع) برمیشمارد، این معنا را استنباط کرد که بهداشت محیط زیست افزون بر حفظ کرامت جسد آدمی مورد توجه اسلام و قرآن در تدفین مردگان بوده است. در حقیقت اسلام با این روش کوشیده است تا به منظور حفظ سلامت و بهداشت محیط و جامعه مردگان دفن شوند و در محیط زیست رها نشوند. در گزارش قرآن آمده است که این حرکت از زمان حضرت آدم(ع) بوده و پیشینه بسیار قدیمی و کهنی را دارد: (مائده آیه 31)
در اهمیت و ارزش بهداشت همه جانبه همین بس که خداوند افراد پاک و پاکیزه را دوست میدارد و آنان را به عنوان دوستان خویش انتخاب و معرفی میکند. (بقره آیه 222)
خداوند در آیات بسیاری در هنگام شمارش نعمتهای خویش به این نکته توجه میدهد که انسانها میبایست همواره خداوند را سپاسگزار باشند که ایشان را از مواهب پاکیزه و موافق طبع و طبیعت آنها بهرهمند ساخته است. در حقیقت یکی از علل لزوم شکرگزاری بهداشت غذا و محیط وجامعه انسانی است که خداوند نصیب انسانها کرده است. (انفال آیه 26) بنابراین هرگونه بهرهگیری از چیزهای ناپاک چون شراب و گوشت حیوانات حرام گوشت و لباس نجس و مانند آن در حکم ناسپاسی است که بسیاری از مرد اینگونه هستند و شکرگزار نعمت بهداشت نیستند.
خداوند از مومنان میخواهد که نه تنها خود از بهداشت و چیزهای بهداشتی بهره گیرند بلکه دیگران را نیز بدان دعوت کنند و حتی در هنگام انفاق بکوشند چیزهایی پاک و بهداشتی و دستاوردهای پاکیزه و دلپسند با طبع دیگران را انفاق کنند و از بخشش چیزهای غیربهداشتی و ناپاک و خبیث خودداری کنند. (بقره آیه 267)
آثار بهداشت
هر چند که برای بهداشت میتوان آثار بسیاری برشمرد که برخی از آنها در هنگام تحلیل اهمیت و ارزش بهداشت بیان شد ولی میتوان در راستای اهداف والای اسلام به دو اثر و نقش اساسی بهداشت توجه داد؛ زیرا هدف از هر عملی، تقرب جویی به خداوند است.
این تقربجویی به معنای دستیابی به کمالات مطلق و رسیدن به مقام خلافت و عبودیت ربوبی است. برای رسیدن به این هدف، شخص باید نخست محبوب خداوند شود و بیگمان چنانکه آیه 222 سوره بقره تبیین کرده یکی از مهمترین آثار مراعات بهداشت و پاکیزگی در همه امور ریز و درشت زندگی، دستیابی به مقام محبوبیت و دوستی خداست. شخص چنانکه آیه توضیح میدهد میتواند با مراعات بهداشت و پاکیزگی، باعث جلب دوستی خداوند شود و در مقام محبوب قرار گیرد.
از دیگر آثار برجسته و اساسی رعایت بهداشت، رستگاری و سعادت دائمی است که آرزوی هرکسی است. خداوند در آیات 90 و 100 سوره مائده پرهیز از آلودگیها و رعایت بهداشت و طهارت کامل را زمینهای برای دستیابی به رستگاری برمیشمارد. بنابراین میتوان گفت که هرکسی اگر بخواهد به هدف آفرینش دست یابد میبایست این راه و روش را سرمشق زندگی خویش قرار دهد و بهداشت کامل و جامع را مراعات کند. از جمله این بهداشت کامل میتوان به بهداشت بدن اشاره کرد که در آیه6 سوره مائده بر آن توجه داده شده است. در حقیقت لزوم غسل جنابت و تطهیر بدن در راستای دست یابی به بهداشت مطلوبی است که زمینه مناسب تعالی و رستگاری را فراهم میآورد.
خداوند در آیه 222 سوره بقره تشویق به شستوشو با آب، پس از خروج مدفوع را مطرح میسازد که این خودگواهی بر این است که هرگونه آلودگی در ظاهر و باطن، عامل بازدارنده تقربجویی و رستگاری است.
در آیه 42 سوره ص بر مطلوبیت شستشوی بدن، با آب خنک و قابل شرب تاکید شده است که این خود بیانگر آن است که انسان در شست و شوی تن خویش نباید از هر آبی استفاده کند و باید از همان آبی استفاده کند که قابل شرب باشد و بالاتر از آن میبایست از آبی بهره گیرد که خنک باشد و تحت تاثیر گرما بويژه نور خورشید به جوش نیامده باشد؛ زیرا آب گرمی که این گونه به دست میآید منبع میکروبها و آلودگیهاست.
آیه 11 سوره انفال نیز بر تاثیر آب در زدودن آلودگیها از بدن توجه میدهد که در حقیقت نعمتی است که خداوند به این وسیله سلامت انسان را تضمین کرده است.
بهداشت تغذیه نیز از مصادیق بهداشت جامع و کامل، مورد تاکید آموزههای هدایت بخش قرآنی است. آیه 57 سوره بقره بر رعایت نکردن پاکیزگی و بهداشت به عنوان ظلم و ضرر بر نفس یاد میکند که بیانگر آن است که چگونه انسان میتواند با پرهیز از بهداشت در دام ستم بر نفس بیفتد و عاقبت خویش را به تباهی کشاند.
اهمیت بهداشت تغذیه
چنانکه گفته شد پاکیزه و سازگار بودن خوردنیها با طبع انسان، ملاک حلال بودن آنها در اسلام دانسته شده است. (بقره آیه168 و مائده آیه4) این بدان معناست که در اسلام معیار سنجش در بهداشت غذایی حلال بودن آن میباشد. از اینرو خوردن هر چیز آلوده و کثیف و غیربهداشتی همانند موارد حرام، دانسته شده و از آن نهی شده است. (انعام آیه145)
ناگفته نماند که در فرهنگ اسلامی و قرآنی هرگونه زیادهروی در خوردنیها (پرخوری) و آشامیدنیها، به سبب ایجاد سوء تغذیه مردود دانسته شده تا به این وسیله بر بهداشت تغذیه تأکید شود. آیه 81 سوره طه تبیین میکند که هرگونه پرخوری موجب میشود تا خداوند به خشم آید و فرد به این وسیله زمینه غضب خداوند را بر خود هموار سازد.
به هرحال در بهداشت تغذیه حلیت خوردن هر چیز پاکیزه و سالم و سازگار با طبع در کنار حرمت خوردن هر چیز کثیف و ناسازگار با طبع انسانی (اعراف آیه157) نشان از آن میدهد که آدمی نمیتواند با رفتار ضدبهداشتی به تعالی و کمال و در نتیجه تقرب و رستگاری دست یابد.
آیه 51 سوره مومنون نیز روشن میسازد که وجه مشترک همه ادیان آسمانی، اهمیت دادن به تغذیه سالم و پاکیزه بوده است و خدا به مسلمانان نیز سفارش میکند تا برای بهرهگیری از خوراکیهای پاکیزه، سالم و سازگار با طبع، اقدام نمایند و بهداشت تغذیه را مراعات کنند. (بقره آیه 172) از نظر قرآن ایمان واقعی فرد به آموزههای دینی، سبب میشود تا شخص خویشتن را از غذاهای پاکیزه، سالم و سازگار با طبع محروم نسازد و درپی آن باشد. (مائده آیه87)
تأکید بر بهداشتی بودن از آنروست که سلامت بدن برای سلامت روح و روان ضروری است و به قول استاد حسنزاده آملی این لقمههاست که خون میشود و در روان آدمی تأثیر میگذارد و خلق و خوی شخص را مدیریت و هدایت میکند. بنابراین در اسلام گوشت مردار، خون و گوشت خوک از غذاهای ناپاک و غیرسالم و مضر به سلامت و بهداشت بدن دانسته شده و از آن پرهیز داده شده است. (بقره آیه173 و نیز مائده آیه35 و انعام آیه145) در مقابل، بر شیر شتر و گاو و گوسفند، به عنوان نوشیدنی سالم و گوارا (نحل آیه66) و همچنین عسل طبیعی، به عنوان نوشیدنی سالم و شفابخش (نحل آیه69) و فرآوردههای درختان خرما و انگور، به عنوان مفیدترین و سالمترین غذاها (نحل آیه67) تأکید شده است و حتی در راستای بهداشت تغذیه سالم کودک، بر بهتر بودن شیر مادر برای تغذیه فرزند، نسبت به شیر دیگر زنان و تغذیههای دیگر (بقره آیه233) اهتمام خاص مبذول شده است.
همچنین برای دوری از هرگونه آلودگی جسمی و روانی و روحی، از حیوانات ذبح شده به نام غیرخدا به عنوان غذای ناسالم و لازمالاجتناب نهی شده است؛ زیرا در تفکر و بینش اسلامی هر چیزی حتی کلمات در جهان تأثیر خوب و بد بهجا میگذارد و میتواند آن را از حالت مثبت و سازنده به حالت منفی و غیرسازنده تبدیل کند. از اینرو در آیات 173 سوره بقره و 3 سوره مائده و 145 سوره انعام از آثار سوء ذبح جانوران به نامی غیر از خداوند سخن به میان آمده است؛ به ویژه آن که ابلیس میکوشد تا با غیربهداشتی کردن محیط زیست و تغذیه انسان، وی را از خداوند و اهداف کمالیاش دور سازد و به سوی گمراهی سوق دهد. خداوند در آیه 168 سوره بقره میفرماید که تنها کسانی از غذاهای ناسالم و غیر پاکیزه و غیربهداشتی بهره میگیرند که در مسیر شیطان گام برمیدارند.
بهداشت محیطزیست و خاک
افزون بر بهداشت بدن و تغذیه میتوان به بهداشت محیطزیست و خاک اشاره کرد. خداوند در آیات بسیاری میفرماید که انسان را از خاک و گل آفریده است تا به این وسیله اهمیت خاک و محیط زیست انسانی را به وی نشان دهد.
برخی از مردمان با اعمال نامناسب و زشت خویش محیط زیست به ویژه خاکها را آلوده میکنند و زمینه مساعد برای بیماری فراهم میآورند. از اینرو قرآن از فساد زمین به دست برخی از انسانها سخن به میان آورد و آنان را مورد سرزنش قرار میدهد.
خاک البته به سبب ویژگیهای خاص خود از این قابلیت برخوردار است که در یک فرآیند، خود را پاکسازی کند. از این روست که در اسلام خاک به عنوان طاهر یعنی پاک و نیز مطهر یعنی پاککننده شناخته شده است. به این معنا که هم خود پاک است و هم چیزهای دیگر را پاک و پاکیزه میکند. در آیه 43 سوره نساء خاک به عنوان منبع پاکیزگی و بهداشت معرفی و طهارت با آن در مواردی مجاز دانسته شده است.
بهداشت محیطزیست در آیه 15 سوره سبا مطرح شده و خداوند در آنجا میفرماید که چگونه مردم سبا در عصر خوشبختی و سعادت شهری با محیط بهداشتی داشتند و از هرگونه پلیدیها و ناپاکیها در امان بودند.
از نظر قرآن محیطزیست سالم و شهری که از بهداشت برخوردار باشد در زمره نعمتهای الهی قرار میگیرد. بنابراین فقدان بهداشت شهری به معنای دوری از نعمت است و خداوند در آیه 79 سوره توبه یکی از ويژگیهای بهشت را برخورداری از بهداشت محیطزیست برمیشمارد و میفرماید که انسانهای بهشتی در خانههای پاکیزهای به سر میبرند.
همچنین میتوان گفت که تأکید خداوند در آیه 125 سوره بقره و نیز آیه 29 سوره حج بر پاکیزه نگه داشتن و پاکیزه کردن عبادتگاه در راستای توجه دادن مؤمنان به بهداشت محیطزیست ارزیابی میشود.
بهداشت در روابط جنسی
همانگونه که در اسلام لازم دانسته شده تا شخص در تغذیه و لباس (مدثر آیه4) و امور دیگر پیش گفته طهارت و بهداشت را مراعات کند بر بهداشت جنسی نیز تأکید شده است. در آیه 222 سوره بقره از لزوم خودداری از مقاربت با همسران، در دوره قاعدگی آنان سخن به میان آمده است؛ زیرا هرگونه مقاربت در این زمان میتواند آثار بدی بر دو طرف به جا گذارد و آنان را از سلامت تن و روان بیرون برد.
سخن درباره بهداشت و پاکیزگی در اسلام و قرآن بسیار است ولی در این مجال به همین مقدار بسنده میشود.