ضرورت جلوگیری از خسارتها و آسيبهاي مسافران نوروزی به طبيعت (بخش نخست)
مراقبت از طبیعت در تفریحات نوروزی(گزارش روز)
گروه گزارش
همان اندازه كه تعطيلات مخصوصا تعطيلات نوروزي فرصت ايدهآلي براي مسافرت و گذراندن زمان در دل طبيعت و لذت بردن از مناظرطبیعی و حال و هواي بكر بهاري است، شايد درست به همان اندازه هم به جرات بتوان گفت همين روزها شاید يكي از بدترين روزها براي طبيعت باشد. البته بهتر است بگوييم بدترين زمان براي بلايي كه بر سر طبیعت میآوريم!
سالهاست كه با آغاز تعطيلات نوروزي و بالا رفتن حجم مسافرتها در اين ايام، مدام صداي زنگ خطر و هشدارهاي مختلف درباره حفظ طبيعت و درختان از اين طرف و آن طرف و از زبان مسئولان شنيده میشود. البته بيشتر اين هشدارها هم پيرو آتشسوزيهاي گسترده جنگلها، آلودگي رودخانهها و سواحل و حاشيه جاده و رها كردن پسماند و حتي آسيب به محوطههاي باستاني و طبيعي است كه همه اينها در اين ايام از سال چند برابر زمانهاي ديگر افزايش میيابد.
متاسفانه با وجود تمام شعارهايي كه درباره روز آشتي با طبيعت و استفاده و لذت بردن از مواهب طبيعي سر داده میشود اما هر ساله درست در همين ايام يعني روز طبيعت و تعطيلات موسوم به نوروز آسيبهاي جدي به طبيعت وارد میشود. آسيبهاي فاجعهآميزي كه در كمال تعجب فقط و فقط با رعايت نكات كوچك اما مهمي از سوي خانوادهها و مسافران قابل جبران است.
در گزارش امروز وشماره آینده روزنامه کیهان نگاهی به اين معضلات و آسيبها و البته نقشي كه ما میتوانيم در بهبود اين وضعيت داشته باشيم انداخته و نظرات مردم و کارشناسان را در این خصوص جویا شدیم.
نگاه مردم به سفرهای نوروزی
در سالهای اخیر حجم سفرها در مقایسه با گذشته افزایش پیدا کرده است.
سیدمجتبی اللهیاری که راننده تاکسی مسیر شهرک اندیشه به میدان آزادی تهران است مخاطب سوالم قرار میگیرد و میگوید: «شايد تا همين چند سال پيش مسافرت مخصوصا مسافرت نوروزي براي خيليها فقط به معناي سفر به شهرهايي مثل شيراز و اصفهان و مشهد و شمال يا نهايتا چند شهر جنوبي كشور بود. اما چند سالي است كه به لطف اطلاعرساني وسيع شبكههاي مجازي و اينترنت و وب سايتها و برنامههاي مختلفي كه در اين خصوص ايجاد شده است، خيلي از مردم با شهرها ومكانهاي ديدني كشور اما كمتر شناخته شده آشنا شدهاند.»
یکی از مسافران داخل همین تاکسی بحث آقای راننده را اینگونه ادامه میدهد: «حالا ديگر روستاها و طبيعت بکر ايلام و شهر كرد و بوشهر و ....به همان اندازه طرفدار دارد كه مازندران و گيلان و شيراز و اصفهان. اين موضوع فينفسه خوب است. يعني توجه گردشگري به تمام نقاط ايران به يك اندازه رشد کرده است، اما بيشك مشكلات زيادي را هم به دنبال دارد تا جايي كه امروز برخی از طبيعتگردان و راهنمايان تورهاي تفريحي و مسافرتي معتقدند كه خيلي از اين مكانهاي كمتر شناخته شده، به محض اينكه توسط مسافران شناخته و معرفي میشوند ظرف مدت كوتاهي مورد آسيبهاي جدي یا تخریب قرار میگيرند كه اين موضوع به راستي نگرانكننده است.»
فرشته امیدیان دبیر یکی از دبیرستانهای تهران نیز به گزارشگر کیهان میگوید: «باید فرهنگ استفاده بهینه از مکانهای دیدنی و جاذبههای طبیعی به خوبی نهادینه شود و با کسانی که به هر نحوی به تخریب طبیعت میپردازند برخورد جدی صورت بگیرد.»
وی تصریح میکند: «امروزه متاسفانه شاهدیم در برخی نقاط مردم به خوبی رعایت وضعیت بهداشتی را ندارند و حریم و حرمت طبیعت ناب الهی را نگه نمیدارند. به عنوان مثال در سواحل شمال کشور شاهدیم که برخی شهروندان و مسافران آشغالهای خود را در کنار ساحل رها میکنند و یا در جنگل با روشن کردن آتش زمینه تخریب جنگل را فراهم میکنند، از همینرو لازم است در این باره تدابیر لازم از سوی مسئولان گردشگری اندیشیده شود.»
ایران، كشوري محبوب براي سفر
اما ناشناخته
ناصر اسكندري ، تور ليدر و طبيعتگرد باسابقهاي است كه تا كنون در تورهاي زيادي سرپرستي مسافران را براي بازديد از مكانهاي ناشناخته بر عهده دارد.
او درباره نگرانيهايي كه از معرفي اين مناطق بكر و كمتر شناخته شده وجود دارد به گزارشگر كيهان میگويد: «در واقع ما در كشورمان با اقليم گستردهاي روبهرو هستيم كه همين موضوع با توجه به بالا بردن ظرفيت و تنوع انتخاب مقصد میتواند در قرار گرفتن ايران در فهرست كشورهاي محبوب براي سفر تاثير مهمي داشته باشد. شايد واقعا كمتر كشوري را بتوان نام برد كه شهرها و استانهايي داشته باشد كه با سفر به هر كدام از آنها با فاصلهاي نزديك به يك ساعت بتوان هم يك منطقه كويري و شنزار را تجربه و هم با فاصله چند كيلومتري يك دماي 15 درجه و حتي پيست اسكي و كوهنوردي را بازديد كرد.خيلي از استانهاي ما مثل كرمان، سمنان، يزد، همدان و .... داراي چنين جاذبههاي طبيعي و گردشگري متضاد و خيرهكنندهاي هستند. اين موضوع از يك طرف فرصت مهمي براي رونق صنعت توريسم محسوب میشود كه با توجه ويژه به آن واقعا میتوان اين شعار درآمدزايي بعد از نفت با صنعت توريسم را محقق كرد. اما از يك طرف من به عنوان يك طبيعتگرد و راهنماي طبيعتگردي معتقدم، خيلي از مواقع معرفي اين جاذبهها به مسافران، مخصوصا مسافران آماتور واقعا پشيماني ايجاد میكند.»
آسیبرسانی به زیستبومها
اسکندری در تکمیل صحبتهایش به تخریب مناطق بکر طبیعی توسط برخی از مسافران کماطلاع از اهمیت آنها اشاره میکند ومیگوید: «بارها پيش آمده كه ما يك مقصد جديد را در ميان چند روستاي دورافتاده ارزيابي میكنيم و مسافران را براي بازديد از جاذبههايش به آن مقصد میبريم اما بعد از چند وقت كه تورهاي ديگر هم اين كار را تكرار میكنند از مردم محلي همان مناطق میشنويم كه آسيبهاي جدي به زيستبوم منطقه وارد شده است.»
اين مدير آژانس مسافرتي در ادامه میافزايد: «نمونههاي زيادي از اين مقاصد وجود دارد كه الان ديگر تقریبا به گوش همه رسيده است. مثلا همين چشمههاي باداب سورت در مسير بهشهر يا جنگلهاي ابر شاهرود يا تپههاي شنهاي روان كويرهاي كمتر شناخته شده مثل كوير مصر و مرنجاب يا درياچههايي مثل شورمست و نئور، زريوار و ... واقعا تعداد اين مناطق آسيبديده به قدري زياد است كه بينهايت میتوان از آنها مثال زد. اما وجه اشتراك تمامشان اين است تا زماني كه پاي مسافر به آنجاها باز نشده بود، اوضاع بهتري داشتند اما به محض ورود مسافران ظرف مدت كوتاهي تبديل به ويرانههاي نيمه سرپا شدند كه اين موضوع به راستي نشان از فاجعهاي دارد كه مسافران در صورت نديدن آموزشهاي لازم و سفر به مناطق خاص میتواند به دنبال داشته باشد و واقعا نگرانكننده است.»
گاهي هم پاي پياده
حالا مصرف بيش از اندازه كيسهها و بطريهاي پلاستيكي و به طور كلي ظروف يك بار مصرف كه در ايام مسافرت مصرف آنها شدت بيشتري پيدا میكند آنقدر به حاشيه رفته كه ديگر تقريبا براي اكثر مردم كار عادي محسوب میشود!
اما زماني كه صحبت از آسيبهايي به ميان میآيد كه مسافران در ايام تعطيلات و مسافرت به محيط زيست و طبيعت وارد میكنند بد نيست كه به فجايع محيط زيستي كه درست همزمان با همين ايام براي خيليها هم تداعي میشود و هم فرهنگسازي اشاره كنيم. واقعا چند بار در طول زندگيمان شاهد صحنههايي از اين دست بودهايم؟ زبالههايي كه بعد از يك پيكنيك در دل طبيعت رها میشوند، آتشهايي كه به خوبي خاموش نشدهاند، كيسههاي پلاستيكي كه بدون كوچك ترين اهميتي در دل طبیعت رها شدهاند، صداي موزيك و سر و صداهاي آزار دهندهاي كه به نوعي آلودگي صوتي در دل طبيعت محسوب میشوند و.... حتي خيليها دل را به دريا میزنند و براي سختترين مسيرها كه تردد آنها واقعا با خودرو دشوار است و بهتر است با پاي پياده طي شود هم از اتومبيل شخصي استفاده میكنند و اين يعني طبيعتي كه زير چرخهاي اتومبيلهاي آخرين مدل ما به راحتي له میشود!
مهندس اميررضا چراغي، كارشناس ارشد گردشگري با گرايش اكوتوريسم هم در خصوص مشخصات خاص هر منطقه كه بايد با توجه به آن گردشگر به محل اعزام شود در گفتوگو با گزارشگر كيهان میگويد: «در واقع اين خلأیي كه در حال حاضر وجود دارد و باعث شده هم صداي افراد بومي مناطق گردشگري بلند شود و هم اينكه ديگر خود تورگردانان هم رغبتي براي بردن مسافر به مناطق خاص نداشته باشند، نياز به يك تصميم جمعي دارد تا كمي بهبود پيدا كند. مثلا راهنمايان ميراث فرهنگي در برخي از اين مناطق مثل حاشيه آبشارها يا تپههاي باستاني در مناطق دور افتاده يا حتي جنگلها هم در ايام نوروز داوطلبانه فعاليت میكنند اما واقعا يك فعال داوطلب محيط زيست تا چه اندازه میتواند جلوي مسافري را كه به زور قصد دارد با اتومبيل شخصي وارد يك محوطه در خطر شود را بگيرد؟ واقعا بدون الزامات قانوني و حتي جريمه يا مثلا تذكر ماموران اين كار شدني است؟ در حالي كه مثلا در يك مسير به ظاهر معمولي هم گاهي لاستيكهاي اتومبيلهايي كه زياد در اين مناطق تردد میكنند باعث ساييدگي و از بين رفتن تدريجي ريشه درختان يا نشست زمين میشود در نتيجه به شدت روال تخريب يك منطقه را افزايش میدهد.»
او همچنين يادآور میشود: «راهكارهاي فرهنگي زيادي وجود دارد، مثلا پخش تراكت يا تبليغات جذاب در خصوص منطقه هدف گردشگر و اينكه اين منطقه مستلزم رعايت چه مواردي است و... مثلا خود ما قبل از ثبت نام براي سفر به مناطق خاص، تمام مشخصات منطقه و شرايط خاص سفر به آنجا را اطلاعرساني میكنيم يعني مسافر میداند كه مثلا براي سفر به يك بافت جنگلي چندين هزار ساله با درختاني كه خشك و آسيبپذير هستند، بايد چه اقداماتي انجام دهد و چه نكات ايمني را براي حفظ منطقه به ياد داشته باشد و چه سختيهايي را تحمل كند اما امكان آموزش فرد به فرد براي تمام كساني كه قرار است در اين تورها ثبتنام كنند وجود ندارد و البته هزينهاي هم براي اين آموزشها تعريف نشده است. ضمن آنکه فرصت اين آموزشها هم خیلی وجود ندارد و در هر صورت با اين آموزشهاي كم و بيش چند درصد امكان خطا در نحوه برگزاري تور وجود دارد كه آن هم طبيعي و غير قابل اجتناب است. البته صدا و سيما و مسئولان گردشگري كشور هم بيتاثير نيستند و میتوانند با برنامهريزي كمك بزرگي به جلوگيري از تخريب و حفاظت از مناطق كمتر شناخته شده كنند.»
چادرزدن ممنوع!
اين موضوع تنها مختص به كشور ما نيست و تقريبا چنين قوانين و مقرراتي در همه جاي دنيا تعاريف مشخصي دارند. مثلا براي اتراق كردن و چادر زدن در مناطق كوهستاني، جنگلي، باستاني و... قوانين خاصي وجود دارد. به اين ترتيب كه دولتها مناطق مشخصي را در اين محلها براي اقامت مسافر در نظر میگيرند.اين محلها به امكانات مختلفي مثل آلاچيق، منقل به همراه هيزم، آب كافي براي شستوشو و ... مجهز هستند. اين تدابير به معناي اين است كه ديگر نيازي نيست مسافر در رودخانه كار شستوشوي ظروف و لباسهايش را انجام دهد كه مواد شوينده شيميايي در آب باقي بماند و جان حيوانات و موجودات بومي منطقه را تهديد كند .
اسكندري راهنمای تور مسافرتی درباره اهميت برنامهريزي و تدوين برنامههاي بلندمدت براي صيانت و حفاظت از محيطهاي طبيعي كه مقصد مسافران مختلف است در توضیحاتی به گزارشگر کیهان میگويد: «يك واقعيتي كه وجود دارد اين است كه خيلي از طبيعتگردان دوست دارند طعم شيرين اقامت در طبيعت را تجربه كنند و به طبع براي اقامت به لوازم و امكاناتي هم نياز است. حال اگر دولتها و مسئولان گردشگري و محيط زيست اين امكانات را تامين كنند و مثلا خودشان هيزم آتش را از قبل تامين كرده باشند ديگر نيازي نيست گردشگر و مسافر درختها و شاخه را بشكند يا مثلا تعبيه منابع آب در محلهاي مناسب به گونهاي كه پسماند آب حتي اگر با مواد شوينده شيميايي هم تركيب شده باشد رها شدن آن در مسير مناسب آسيبي به بافت طبيعي گياهان و يا جانوران وارد نكنند.شايد اصلا به همين دليل باشد كه در خيلي از محلهاي تفريحي و طبيعي مدام تاكيد میشود كه چادر زدن يا اقامت ممنوع است و فقط در محلهاي خاص میتوان چادر زد. براي اينكه به احتمال زياد برنامهريزان در اين محلها امكانات رفاهي مناسب را از قبل تدارك ديدهاند كه هم مسافران آسودهتر باشند و هم به طبيعت آسيب وارد نشود.»