سهیل سلیمی، فیلمساز و کارشناس مسائل استراتژیک:
سینمای ایران از خلأ دکترین جامع فرهنگی رنج میبرد(اخبار ادبی و هنری)
کارگردان فیلم «فرشتگان قصاب» معتقد است که فقدان دکترین جامع فرهنگی، منجر به آشفتگی و حاکمیت سلیقه در سینمای ایران شده است.
سهیل سلیمی، فیلمساز و کارشناس مسائل استراتژیک در گفتوگو با کیهان درباره ضرورت تدوین قانون در سینمای ایران، اظهار داشت: ما نه فقط برای سینما بلکه برای فرهنگ، به یک قانون مدون نیاز داریم. در غرب، به این قانون مدون «دکترین» گفته میشود. وقتی که دکترین فرهنگی ما مشخص باشد، همه حوزههای زیرمجموعه آن، ازجمله عرصه سینما نیز از آشفتگی در میآید. چون در حال حاضر، بر سینمای ما سلیقه حاکم شده است و ما ناچار هستیم تا مسائل را با ملاک سلیقه بسنجیم. علت حاکمیت سلیقه بر عرصه سینمای ما، خلأ دکترین است.
برگزیده جایزه «جنگاور نور» از دانشگاه بریتیش کلمبیا، افزود: برخی معتقدند که با گذشت 37 سال از پیروزی انقلاب اسلامی ما باید به دکترین فرهنگی دست مییافتیم. اما به نظر من، 37 سال عمر بسیار کمی برای دستیابی به یک دکترین جامع فرهنگی است. در این زمان ما تنها فرصت شناخت آسیبهای فرهنگی، زوایای پنهان هنرهای هفتگانه و آنچه بهطور عام فرهنگ نامیده میشود را داشتهایم. تازه از این زمان باید به فکر تدوین دکترین جامع فرهنگی باشیم.
دارنده نشان فیلمساز ضداستعمار از جامعه سرخپوستان کانادا تصریح کرد: آنچه تدوین دکترین فرهنگی را تهدید میکند، تقلید از دکترینهای فرهنگی تدوین شده در غرب است. همان طور که الهام از غرب در دکترین اقتصادی، ما را دچار مشکلات فراوانی کرده است، تدوین دکترین فرهنگی با اکتساب از غرب نیز ما را به بیراهه خواهد برد. چون آنچه غربیها تدوین کردهاند، متناسب جامعه خودشان است. فکر ما اگر قرار است دکترین فرهنگی ما باید براساس الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت شود.
سلیمی در پاسخ به این پرسش که چه کسانی باید دکترین فرهنگی را تدوین کنند، گفت: دکترین فرهنگی باید توسط استراتژیستهای فرهنگی نوشته شود که البته امروز تعداد چنین افرادی در ایران کمتر از انگشتان دو دست است. این افراد باید وقت بگذارند و گرد هم آیند و این دکترین را تدوین کنند. سپس دکترین نوشته شده توسط آنها باید در شورای عالی انقلاب فرهنگی و مجلس شورای اسلامی تصویب و تبدیل به قانون شود.
کارگردان «فرشتگان قصاب» تأکید کرد: بدون تردید با تهیه این دکترین، مشکلات عرصه فرهنگی ما بسیار کاهش خواهد یافت. چون در این صورت، همه نهادهای فرهنگی از جمله سازمان آموزش و پرورش و نظام آموزش عالی و دانشگاههای ما نیز از آن تبعیت خواهند کرد.