وظیفه ما در برابر گرايش سکولاريستي برخی مسئولان (زلال بصیرت)
انقلاب اسلامي برکات بسيار فراواني در کشور، منطقه و جهان داشته است و هنوز آن طور که بايد، برکات و ثمراتش بيان نشده است؛ لذا بايد تلاش کرد تا اين پديده الهي بهتر شناخته و شناسانده شود.
من در اینجا به دو مورد از برکات فراوان نهضت امام خميني (ره) اشاره میکنم: اول آنکه امام (ره) در واقع نيمي از احکام اسلامي را در کشور و در امت اسلامي زنده کرد؛ قبل از انقلاب، مردم اين طور تلقي ميکردند که در زندگي، يک سلسله امور ديني است که فقيه بايد به تبيين احکام مربوط به آن بپردازد، و يک سري هم امور عرفي اجتماعي است که ربطي به دين ندارد؛ در واقع مردم نوعي گرايش سکولاريستي را پذيرفته بودند.
از آنجا که علما، حکومتها را در دست سلاطين ميديدند و مسائل و احکام اجتماعي اسلام در جامعه موضوعیت نداشت، بحث از احکام اجتماعي را بدون ثمره عملي ميدانستند. از اين رو ايشان کمتر به بيان احکام و امور اجتماعي اسلام پرداختند، به گونهاي که کمکم فراموش شد؛ فقها عمدتا به مسائلي فردي مانند طهارت، نماز و روزه و برخي تکاليف مالي مانند خمس و زکات ميپرداختند؛ اين در حالي است که بخش اعظم مسائل دين اسلام مربوط به امور اجتماعي و سياسي است.
امام (ره) علاوه بر اينکه نيمي از دين را احياء کرد، نيمي از جامعه مسلمانان کشور را نيز بيدار کرد، زيرا تا قبل از انقلاب، نيمي از جامعه مسلمان فلج بود؛ چرا که تلقي عموم متدينين اين بود که زن تنها وظيفه خانهداري و شستن لباس و پختن غذا را بر عهده دارد و روا نيست که در جامعه حضور يابد. حتي جريان سفارش پيامبر (ص) به حضرت علي (ع) و فاطمه (س) در مورد تقسيم کارها و سپردن کارهاي بيرون از منزل به علي (ع) و درون منزل به فاطمه (س) و خوشحالي حضرت زهرا (س) از اين سفارش را مستند کار خود ميدانستند؛ در حالي که آنها به نقشي که زنان در طول تاريخ اسلام بر عهده داشتند، توجهي نکرده و حتي رفتار حضرت فاطمه (س) در دفاع از ولايت و رفتار حضرت زينب (س) در حمايت از حرکت امام حسين(ع) را ناديده ميگرفتند.
حتي در ابتداي نهضت امام (ره) نيز بيشتر، مردان حضور پيدا ميکردند و در انتشار سخنرانيها و اعلاميههاي امام (ره) نقش داشتند، اما در ادامه، حضرت امام (ره) زمينه را براي شناخت نقش زن در جامعه به عنوان نيمي از جمعيت کشور فراهم کرد و زنان هويت واقعي خود را بازيافتند و دريافتند که نه تنها ميتوانند در جامعه حضور پيدا کنند، بلکه گاهي حضور آنها واجب است.
وضعیت زنان در قبل از انقلاب
در زمان رضا شاه به قدري عرصه بر زنان تنگ بود که زنان متدين نميتوانستند از خانه بيرون بيايند، و حتي اگر براي اموري مانند رفتن به حمام مجبور به ترک منزل ميشدند، بايد نيمه شب يا قبل از طلوع آفتاب و دور از چشم مأموران، آن هم با لباس خاصي که چادر نباشد ـ مبادا مأموران دولتي او را آزار دهند و در عين حال بتواند او را حفظ کند ـ از منزل بيرون ميرفتند؛ و طبيعي بود که در چنان شرايطي يک زن مسلمان هرگز نميتوانست به وظايف اجتماعي خود عمل کرده، در جامعه تأثيرگذار باشد.
هر چند در زمان پهلوي دوم شرايط مقداري عوض شد؛ اما آن هم نه براي احترام به مردم، بلکه از آن جهت بود که دولت ضعيف شده بود و اگر مردم دست به اعتراض گسترده ميزدند، قدرت جلوگيري نداشت؛ از طرفي هم در اين مدتي که حجاب ممنوع بود، نسلي تربيت شده بود که توجه به هوا و هوس و شهوتراني را عادي ميديد؛ لذا خيلي نياز نبود تا آنها را به ترک حجاب مجبور کنند.
در اين شرايط که فساد و بيبندوباري از يک طرف و فراموشي مسائل اجتماعي از طرف ديگر، کار را براي يک حرکت اسلامي عليه رژيم طاغوت دشوار ميکرد، امام (ره) قيام کرد. بسياري از علما اصلا با امام (ره) همکاري نميکردند؛ چرا که حتي احتمال پيروزي بر شاه را نميدادند و لذا امام (ره) در ابتداي راه به قدري تنها بود که گاه در بين سخنان مردم، نوعي مسخره کردن حرکت امام (ره) نيز به چشم ميخورد که امام (ره) چگونه ميخواهد با رژيم بجنگد؛ اما امام خميني(ره) با همت و بصيرت خدادادي خود حرکت کرد و با استقامتي بينظير نگذاشت زندان و تبعيد مانع حرکت وي شود و در نهايت، خداوند متعال او را که براي خدا گام برداشته بود، ياري کرد و مورد عنايت قرار داد و با همراهي مردم، شاه را از کشور بيرون و نظام اسلامي را مستقر کرد.
لزوم قدرداني از نعمت انقلاب اسلامي
ما امروز وارث نظامي هستيم که در طول تاريخ اسلام بينظير است؛ چرا که هرگز سابقه نداشته است که در رأس هرم قدرت، يک روحاني حضور داشته باشد؛ لذا اين نعمت عظيم، شکر عظيم هم ميخواهد و وظيفه سنگينتري نيز به دنبال دارد؛ بايد ببينيم ما به عنوان وارثان اين انقلاب که با فداکاري و خون صدها هزار شهيد به دست ما رسيده است، چه وظيفهاي داريم.
براي حفظ عزت اسلام و حفظ نظام، زن و مرد وظيفه دارند، حال که زمينه فراهم شده تا زنان هويت از دست رفته خود را بازيابند، بايد تکاليف خود را شناخته و با برنامهريزي به آن عمل کنند.
هرچند نظام اسلامي مستقر شده است، اما نبايد توقع داشت که همه مشکلات حل شده باشد و هيچ کس از احکام اسلام تخطي نکند؛ در زمان هيچ يک از پيامبران نيز چنين چيزي رخ نداده است که همه مردم مطيع پيامبري شده باشند و هيچ مخالفتي با آنها صورت نگيرد؛ چرا که آدمي اختيار دارد و ميتواند راه ترقي يا تنزل را با اختيار خود در پيش گيرد؛ اما برقراري نظام اسلامي زمينه را فراهم ميکند تا حداقل کساني که ميخواهند در راه صحيح قدم برداشته و مسير کمال را بپيمايند، شرايط براي آنها مهيا باشد.
متأسفانه امروزه در ميان دولتمردان - نه سخن از اسلام و عزت آن - بلکه سخن از رونق اقتصادي و لزوم استفاده از تکنولوژي است و حتي گاه تصريح ميشود که نبايد دغدغه آخرت مردم را داشته باشيم! آنها عنوان ميکنند که براي رسيدن به زندگي بهتر بايد به کشوري مانند آمريکا تبديل شويم، اما از آنجا که نميتوانيم، بايد نوکري آمريکا را بکنیم تا به پيشرفت برسیم؛ اين عده براي همه مردم نسخه ميپيچند و براي رسيدن به هدف خود، چنين توجيه ميکنند که تحريمها مانع پيشرفت است و بايد اين تحريمها به هر طريقي که شده ولو پذيرش آنچه که آمريکا گفت، برداشته شود تا راه پيشرفت، هموار شود! لذا اولين وظيفه ما اين است که اگر نميتوانيم بر ميزان ارزشهاي انقلاب بيفزایيم، حداقل ارزشهايي که به برکت انقلاب و با تقديم هزاران شهيد به دست آمده را از دست ندهيم؛ اگر بخواهيم نسلي داشته باشيم که ارزشها را شاخته و حاضر باشند براي ارزشهاي انقلاب فداکاري کرده، جان خود را پاي آن بدهند، بايد به اين بينش برسند که انسانيت به شکم و دامن نيست، بلکه انسانيت به معنويت و قرب الهي است.
دعوت مردم به سوي معنويت و کمال، وظيفه انبياء بود و علما وارثان انبياء هستند، حال که به برکت انقلاب اسلامي، حوزههاي علميه خواهران نيز فعال شدهاند و زمينه براي کسب علوم ديني براي زنان فراهم شده است، بايد در مرحله اول عالماني از زنان تربيت شوند که عهدهدار تدريس ساير زنها شوند تا نيازي به تدريس مرد براي آنان نباشد و در مرحله بعد شناخت وظيفه و تلاش براي انجام آنها و ترويج آرمانها و ارزشهاي اسلام و انقلاب در دستورکار قرار گيرد.
سخنرانی آيتالله مصباح يزدي (دام عزه) در ديدار با جمعي از اساتيد بسيجي جامعهالزهرا (س)؛ قم؛ 1/12/1394
زلال بصیرت روزهای پنجشنبه منتشر میشود