آداب و احکام عذرخواهی و عذرپذیری
حسین کریمان
انسان در زندگیاش اشتباهات و خطاها و حتی گناهانی را مرتکب میشود که ریشه در غفلت، نسیان، جهالت، سفاهت، غرور و مانند آنها دارد. از اینرو، پوزشطلبی امری بسیار مطلوب و نیکو است، به شرط آنکه خاستگاه آن اخلاص و توبه و نیت عدم بازگشت به آن اشتباه و خطا و گناه باشد. پذیرش عذر دیگران نیز امری نیک و از مصادیق احسان و اکرام است. نویسنده در این مطلب با مراجعه به آموزههای اسلام به برخی از آداب و ابعاد اعتذار و عذر پرداخته است.
***
مفهومشناسی عذر و اعتذار
ابن منظور در لسان العرب مینویسد: عذر دلیل و حجتی است که بدان پوزش و عذر خواسته میشود و جمع آن اعذار است. گفته میشود فلانی معذرتخواهی کرد از دینی که بر گردن دارد... عذر هر چیزی است که به عنوان پوزشخواهی به کار گرفته میشود. معذرت اسم مصدر است و نتیجه عذرخواهی است. (لسانالعرب، ج4، ص545، ذیل واژه عذر)
عذر در زبان فارسی به معنای پوزش و در اصطلاح، به دلیل و بهانه آوردن برای سرپیچی از امری، یا توجیه خطا و گناه خود (فرهنگ بزرگ سخن، ج5، ص4987) و اظهار اصلاح و توجیه نسبت به خطایا امر ناخوشایندی است که از انسان صادر شده بهگونهای که قبح و کراهت از آن برداشته شود. (التحقیق، ج8، ص70، «عذر»)
در قرآن 6 بار واژه عذر و مشتقات آن در همین معنای اخیر به کار رفته است. به عنوان نمونه خداوند در آیه 164 سوره اعراف میفرماید: واذ قالت أمه منهم لم تعظون قوماً الله مهلکهم أو معذبهم عذاباً شدیدا قالوا معذره الی ربکم و لعلهم یتقون؛ و آنگاه که گروهی از ایشان گفتند: «برای چه قومی را که خدا هلاککنندهشان است، یا آنان را به عذابی سخت عذاب خواهد کرد، پند میدهید؟» گفتند: «تا معذرتی پیش پروردگارتان باشد و شاید که آنان پرهیزکاری و مراقبت کنند.»
پس این معنای اصطلاحی که در فرهنگنامهها آمده است، تعریفی جامع نیست؛ زیرا با نگاهی به کاربرد واژه عذر در قرآن از جمله همین آیه معلوم میشود، عذر و پوزشخواهی تنها نسبت به اعمال نادرست خود نیست، بلکه عذرخواهی برای اعمال زشت دیگران، نیز از مصادیق عذرخواهی است؛ مگر آنکه گفته شود این مورد نیز از مصادیق عذرخواهی برای خود شخص است نه دیگران؛ زیرا یکی از وظایف هر مسلمانی امر به معروف و نهی از منکر است، پس اگر این کار را نکند باید مجازات شود چنانکه از آیه 165 سوره اعراف معلوم میشود که تنها آمران به معروف و ناهیان منکر از عذاب الهی رستند و دیگرانی که گناه میکردند و یا آنانی که در قبال گناهکاران به وظیفه امر و نهی نمیپرداختند، از سوی خداوند مجازات و به بوزینه مسخ شدند. پس این نیز از مصادیق عذرخواهی است؛ زیرا آمران و ناهیان، با این کار خویش برای خودشان وسیله عذرتراشی مثبت فراهم آوردند.
کاری نکن که عذر بخواهی
براساس آموزههای قرآن و اسلام، انسان باید عذرخواهی را بیاموزد و هرگاه خطا و اشتباه و گناهی کرد، باید عذر بخواهد و عذر دیگران را نیز بپذیرد، ولی انسان نباید کاری کند تا عذر بخواهد. پیامبر(ص) میفرماید: ایاک و ما تعتذر منه؛ فان فیه الشرک الخفی؛ زنهار از کاری که به سبب آن پوزش بخواهی؛ زیرا در این کار شرک پنهان، است. (بحارالانوار؛ ج87، ص200، ح82.)
بنابراین بهتر است کاری کرد که نیازمند پوزش نباشد، چرا که عزت آدمی در آن است. امیرمؤمنان میفرماید: الاستغناء عن العذر أعز من الصدق به؛ نیاز نیافتن به پوزشخواهی، عزتبخشتر از پوزشخواهی موجه است. (نهجالبلاغه، الحکمه923)
از آن حضرت در نامهای به حارث همدانی آمده است: بپرهیز از هر کاری که اگر از کننده آن دربارهاش بازخواست شود، انکارش کند و یا پوزش خواهد و آبروی خود را آماج تیرهای سخن مردم قرار مده. (نهجالبلاغه، نامه96)
انسان نباید کاری کند که مجبور به عذرخواهی شود. اگر کارهای انسان همواره معروف و خیر و پسندیده باشد، نیازی به پوزش نیست. اصولاً کسانی دنبال عذر و یا عذرتراشی و توجیه و بهانهجویی هستند که دنبال توانایی علمی و عملی نمیروند؛ زیرا اگر کسی دنبال توانایی باشد دیگر نیازی نیست عذر بخواهد. امام علی(ع) میفرماید: اذا قلت المقدره کثر التعلل بالمعاذیر؛ هرگاه توانایی، کاستی گیرد، تمسک به عذر و بهانهها فزونی یابد. (غررالحکم: 4038)
اقسام عذر
و موارد عدم پذیرش عذر
اعتذار یا پوزشخواهی میتواند: 1- مستند به دلیل و حجت واقعی باشد؛ 2- مستند به دلیل و حجت واقعی نباشد و از مصادیق عذرتراشی و بهانهجویی باشد.
به عنوان نمونه در موارد زیر عذر افراد پذیرفته نمیشود:
1- غفلت در برخی از موارد به عنوان یک عذر شرعی پذیرفتنی نیست. (یوسف، آیات 17 و 18؛ اعراف، آیه172)
2- فراموشی که بر اساس گناه پدید آید قابل پذیرش نیست. (مائده، آیه13)
3- عذر تقلیدکنندگان کورکورانه درحالی که دسترسی دارند تا با تعقل و خردورزی کار درست و راه درست بروند، پذیرفتنی نیست. (مائده، آیه104؛ اعراف، آیه28؛ ابراهیم، آیه21)
4- عذر شرایط محیطی نمیتواند به عنوان یک عذر پذیرفته شود. کسی نمیتواند مدعی شود چون در شرایط گفتمان حاکم یا جبر و شرایط محیطی قرار داشتم گناه و خطا کرده و ترک واجب نمودم؛ زیرا چنین عذری پذیرفته نمیشود. (نساء، آیه97؛ کهف، آیه15) البته اگر شرایط به گونهای باشد که شخص را از هرگونه عملی ناتوان سازد و در حقیقت احاطه و سلطهای را موجب شود که کاری از دست شخص برنیاید، در آن زمان عذرش پذیرفته میشود. (یوسف، آیه66)
5- دلبستگی به کسی یا چیزی نمیتواند به عنوان یک حجت برای عذر قابل قبول تلقی شود، از اینرو، چنین عذری پذیرفته نمیشود. (زمر، آیه10)
6- فقر و نداری نمیتواند عذری موجه برای هر خطا و گناهی چون زنا و دزدی باشد. (نور، آیه33)
در روایات آمده است که انسان نسبت به برخی از چیزها نمیتواند کاری کند که بعداً پوزش بخواهد؛ زیرا عذرش در این موارد پذیرفتنی نیست. مثلاً امامصادق میفرماید: سه چیز است که هیچ کس درباره آنها عذرش پذیرفته نیست: برگرداندن امانت به صاحبش آدم خوب یا بد باشد، وفای به عهد با نیک و بد، و نیکی کردن به پدر و مادر، خوب باشند یا بد. (الخصال، صدوق، ص123، حدیث118)
بنابراین، در پذیرش عذر باید به شرایط و اموری توجه داشت که موجب قبولی و پذیرش عذرخواهی طرف خطاکار یا شفاعتکننده از طرف خطاکار میشود.
شرایط پذیرش عذر
با توجه به آنکه پوزشخواهی اشکال مختلفی دارد، نمیتوان یک حکم کلی نسبت به آن صادر کرد، بلکه برای پذیرش عذر دیگری باید شرایطی فراهم آید و اگر آن شرایط فراهم نباشد، پذیرش عذر معنایی ندارد. مهمترین شرایط پذیرش عذر عبارتند از:
1- حسننیت: شخصی که عذر میخواهد، نیت نیک داشته و قصد فریب دیگری را نداشته باشد.پس همانطوری که در هر کاری حسن فاعلی در کنار حسن فعلی لازم است؛ عذرخواهی که یک فعل نیک است باید در کنارش نیت نیک نیز وجود داشته باشد. (توبه، آیات 91 تا 93)
2- اخلاص و خلوص: عذرخواه باید خالصانه عذر بخواهد و واقعا چیزی جز کسب رضایت دیگری نداشته باشد. (همان) میتوان گفت که خلوص و حسن نیت هر چند دو واژه با دو معنا و مفهوم جداگانه است، ولی از نظر مصداقی یکی بوده و اهل خلوص به طور طبیعی دارای حسن نیت یعنی همان حسن فاعلی هستند.
3- پشیمانی: عذرخواه باید از کرده خود پشیمان باشد و نشانههای پشیمانی در افکار و رفتارش نمایان شود. (همان)
4- عدم تکرار: همانطوری که در توبه گفته شده است، توبهکار کسی است که قصد تکرار نداشته و نخواهد دوباره همان خطا و گناه را تکرار کند. همچنین در عذرخواهی که نوعی توبه است باید گفت که از دیگر شرایط پذیرش کامل عذر آن است که شخص، دیگر به خطایی که انجام داده است بازنگردد و با عمل صالح و خوب و به دور از اشتباهی که مرتکب شده، صداقت خویش را نشان دهد.
5- اصلاح: کسی که عذر میخواهد باید به اصلاح اشتباهات خویش بپردازد و دوباره نخواهد به همان راه و رویه برود و آن را تکرار کند. تغییر شرایط میتواند نشانهای از پشیمانی باشد. از این رو در آیات قرآن مثلا هجرت به عنوان یک راه اصلاحی و نشانهای از پشیمانی و عذرخواهی واقعی بیان شده است. (نحل، آیات 106 و 110)
6- صبر: به طور طبیعی اصلاح اموری که تخریب کرده سخت خواهد بود و نیازمند صبر و بردباری است. باید گفت صبر و تحمل مشکلات بعدی در راه توبه و بازگشت، میتواند شرطی برای پوزشخواهی باشد؛ به این معنا که شخص اگر توبه واقعی کرد و در عمل نشان داد که در راه جدید خویش صادق است، میکوشد تا اشتباهات خویش را جبران کند و در این راه مشکلات آینده را نیز تحمل کند. به سخن دیگر، عذرخواهی باید به گونهای باشد که شخص واقعا در مسیر درست قرار گیرد و از اشتباه خویش پند گیرد و دوباره به آن باز نگردد و حتی با کارهای درست در شرایط سخت و دشوار خود را بیازماید که دوباره به سوی خطا بازنگردد و گناه و اشتباهی را مرتکب نشود.
7- بهنگام: عذرخواهی باید بهنگام و به موقع باشد؛ زیرا اگر در زمان و مکان خودش انجام نگیرد، تاثیری ندارد، همانطوری که عذرخواهی در قیامت برای کافران و مشرکان و گناهکاران سودی ندارد؛ عذرخواهی هنگام مرگ و توبه نیز سودی ندارد. (قیامت، آیات 13 و 15؛ روم، آیه 57؛ غافر، آیه 52؛ جاثیه، آیات 34 و 35؛ نساء، آیه 97) پیامبر(ص) میفرماید: شر المعذره حین یحضر الموت؛ بدترین پوزش، زمانی است که مرگ فرا رسد. (بحارالانوار، ج 77، ص 133، حدیث 43)
8- صداقت: عذرخواهی باید صادقانه باشد. پس عذرخواهی دروغی و بهانهتراشی کردن، میتواند پذیرش آن را با خطر مواجه کند یا تاثیر مثبتی به جا نگذارد. (فتح، آیه 11؛ قیامت، آیات 10 تا 15)
9- عدم اجبار: عذرخواهی نباید اجباری باشد و شخص به رضا و از روی علم به خطا و پشیمانی باید عذر بخواهد و با اختیار خودش این عذرخواهی را انجام دهد و نیز نباید از روی تمسخر انجام گیرد. (توبه، آیات 64 تا 66)
10- حجت و بهانه مقبول: عذر باید بر اساس حجت و بهانه قابل قبولی باشد نه بر اساس بهانهتراشی. از همین رو عذر خضر(ع) برای جدایی از حضرت موسی(ع) برای حضرت موسی(ع) قابل قبول بود؛ زیرا حجت را بر آن حضرت(ع) تمام کرده بود و بهانهاش برای جدایی مقبول بود. (کهف، آیات 76 تا 78)
مهارت عذرخواهی
یکی از مهارتهایی که انسان باید در زندگی بیاموزد، مهارت عذرخواهی و نیز پذیرش عذر مقبول و دارای حجت و بهانه درست و راست است. به این معنا که انسان هم باید بیاموزد که چگونه عذرخواهی کند و چگونه پوزش دیگران را بپذیرد و نسبت به خطاکار گذشت داشته باشد. اصولا عذرخواهی نشانه عقلانیت شخص است. امام علی(ع) میفرماید: المعذره برهان العقل؛ پوزش ]از خطا[، دلیل خردمندی است. (غررالحکم؛ 497)
از آیه 29 سوریه یوسف به دست میآید که ترغیب دیگران به پوزشخواهی امری خوب است و باید دیگران را به این کار تشویق کرد؛ زیرا تشویق دیگران به معنای ایجاد انگیزه برای بازگشت در مسیر درست و جبران خطا و اشتباه است؛ همچنین پذیرش عذر دیگران به این معنا است که شخص اهل احسان و عفو و گذشت است و به طور طبیعی کسب فضایل اخلاقی یک امر واجب برای هر انسانی است.
از نظر قرآن پذیرش عذر دیگری نشانه بالندگی و رشد اخلاقی انسان است. در حقیقت پذیرنده عذر دیگران نشان میدهد که از نظر فضایل اخلاقی تا چه اندازه رشد کرده و بالنده شده است. (نور، آیات 27 و 28؛ نمل، آیات 17 تا 21)
انسان باید دیگری را آموزش دهد تا بتواند به درستی بر اساس آداب و اخلاق عذرخواهی رفتار و عمل کند. تلقین روش عذرخواهی و آموزش روشهای عذرخواهی و کسب مهارت از مسائلی است که در آموزههای قرآنی به آن توجه داده شده است. به عنوان نمونه حضرت یوسف(ع) به برادران میآموزد که چگونه باید عذرخواهی کرد و آداب آن را بجا آورد. (یوسف، آیه 89)
امام حسین(ع) درباره اهمیت و ارزش عذرخواهی و قبولی عذر میفرماید؛ اگر شخصی در گوش راستم مرا دشنام دهد و در گوش چپم معذرتخواهی کند از او گذشت مینمایم، چون که پدرم علی(ع)، از جدم رسول خدا(ص) روایت کرد: کسی که عذرخواهی دیگران را چه موجه و چه ناموجه نپذیرد، بر حوض کوثر وارد نخواهد شد. (احقاق الحق: ج 11، ص 431).
در آموزههای قرآنی و روایی نه تنها بر عذرپذیری به عنوان یک سنت حسنه و عمل صالح و فضیلت احسانی و اکرامی تاکید شده است، بلکه از مردم خواسته شده تا برای کسی که عذر میآورد، بهانهای جور کنند تا به شکلی عذرش را بپذیرند. اگر کسی خطا کرده و پشیمان است و نمیداند چگونه عذرخواهی کند به او بیاموزید و تلقین عذر و بهانه کنید، چنانکه حضرت یوسف(ع) انجام داد.
امیرمومنان(ع) نیز فرموده است: اقبل عذر اخیک، و ان لم یکن له عذر فالتمس له عذرا؛ عذر برادر خود را بپذیر و اگر او عذری نداشت برای خطای او عذری بتراش. (بحارالانوار) ج 74، ص165)
انسان باید صبر کند تا شخص برای عذرخواهی بیاید و در عقوبت تعجیل نکند. امام علی(ع) میفرماید: در گذشته برادری دینی داشتم... او هیچکس را، بر کاری که میشد در آن عذر آورد، سرزنش نمیکرد و صبر میکرد تا عذر او را بشنود. (نهجالبلاغه: الحکمه 289)
امامحسن مجتبی(ع) میفرماید: در عقوبت کسی که به تو بدی کرده عجله نکن و (با بزرگواری خود) یک راه پوزشی برای او باقی بگذار. (بحار، ج 78، ص 113)
البته انسان نباید کاری کند که نیازمند عذرخواهی باشد؛ چنانکه امامحسین(ع) میفرماید: کاری مکن که از آن پوزش بخواهی زیرا مومن نه بد میکند و نه عذر میطلبد، و منافق هر روز بد میکند و عذر میخواهد. (تحف العقول، ص 248)
به هر حال، از نظر قرآن، پوزش خواهی و عذرپذیری امری بسیار پسندیده است و انسان همواره باید بهگونهای رفتار کند که نیازمند پوزش و عذرخواهی نباشد، ولی از آنجا که انسان ممکنالخطا و به علل درونی و بیرونی دچار خطا و اشتباه میشود و گناهی را مرتکب میگردد و هنجاری را میشکند و آداب و ارزشی را زیرپا میگذارد، از وی خواسته شده است که منش و خصوصیت پوزشخواهی را در خود بیافریند و تقویت کند و از انجام آن سرباز نزند و آن را عامل خواری و خفت خویش نشمارد، بلکه پوزشخواهی را عملی هنجاری شمرده و با انجام آن روحیه دوباره خویش را باز یابد و در مسیر تعالی و کمال گام بردارد. اصولا توبه و استغفار در قالب عذرخواهی و پذیرش پوزش معنا مییابد و اسماء حسنای الهی چون تواب و غفار و غفور و مانند آن در این محیط تجلی و ظهور پیدا میکند. از این رو یکی از آموزشهای جامعهپذیری در کودکان و نوجوانان میبایست آموزش پوزشخواهی و در مقابل دیگران آموزش پذیرش عذر دیگران باشد نسبت به خطایی که انجام دادهاند.
اگر به کودکان و نوجوانان آموزش داده شود که چگونه با عملی ساده چون پوزشخواهی و یا پذیرش آن میتوانند از پیامدهای مخرب و زیانبار خطا و اشتباه و حتی گناهی جلوگیری کنند در این صورت بسیاری از مشکلات کنونی جامعه حل میشود و حتی در سطوح عالی و رسمی کشور سیاستمداران و دولتمردان میتوانند با پوزشطلبی، از مردم بخواهند تا از خطا و اشتباه آنان چشمپوشی کنند و زمینه ادامه فعالیتهای خویش را فراهم آورند و از افزایش تنشها و چالشها جلوگیری به عمل آورند.
بنابراین لازم است جامعه اسلامی و قرآنی خودرا با مهارت عذرخواهی و عذرپذیری تقویت کرده و در مسیر بالندگی و رشدی قرار گیرد که نمونه و اسوه جوامع دیگر بشری باشد. اموری چون تکبر، غرور و تفاخر و مانند آن موجب میشود که انسان نتواند این مهارت را بیاموزد و یا در خود و جامعه عملیاتی سازد. همچنین کینهجویی و فقدان فضایل اخلاقی چون عفو و احسان و ایثار و گذشت خود عاملی است که نمیگذارد که انسان عذرطلب باشد و یا عذر دیگران را بپذیرد.
از نظر اسلام، پذیرش عذر دیگران برای خود انسان مفید خواهد بود؛ زیرا بر اساس اصل ارحم ترحم، رحم کن تا رحم کرده شوی، انسان اگر میخواهد مورد رحمت الهی قرار گیرد باید عذر و بهانه دیگران را بپذیرد.
امیرمومنان علی(ع) به فرزندش محمد بنالحنیفه سفارش میکند و میفرماید: پوزش کسی را که از تو عذرخواهی میکند بپذیر تا شفاعت نصیبتو گردد.» (من لا یحضره الفقیه، ج 4، ص 279)
آن حضرت به کسانی که عذر دیگران را نمیپذیرند هشدار میدهد و میفرماید: ما اقبح العقوبه مع الاعتذار؛ چقدر زشت و ناروا است که انسان، گنهکاری که از او پوزش میطلبد، عقوبت نماید. (فهرست غرر، ص 241)
آثار عدمپذیرش عذر
چنانکه گفته شد، همانطوری که عذرخواهی امری ضروری و واجب است، پذیرش عذر نیز امری پسندیده و خوب است. اما اگر کسی عذرخواهی دیگری را رد کرد و نپذیرفت، باید بداند کاری بس اشتباهی کرده است؛ زیرا آثار و پیامدهایی برای چنین حرکتی است که در اینجا به برخی از آن اشاره میشود.
1. گناه باجگیر: پیامبرخدا(ص) میفرماید: من اعتذر الیه اخوه بمعذرهًْ فلم یقبلها کان علیه من الخطیئهًْ مثل صاحب مکس؛ هرکس برادرش از او عذرخواهی کند و عذرش را نپذیرد، او را گناهی مانند گناه باجگیر باشد. (کنز العمال: حدیث 7030)
2. عدم امکان ورود به حوض کوثر و بهرهمندی از آن: کسی که عذر دیگری را نمیپذیرد باید بداند که از آب کوثر نخواهد نوشید؛ زیرا پیامبر گرامی(ص) میفرماید: هر کس برادرش به عذرخواهی نزد او آید، باید عذرش را بپذیرد، خواه عذرش موجه باشد یا ناموجه که اگر نپذیرد کنار حوض [کوثر] بر من وارد نشود. (کنز العمال: حدیث 7029).
3. عدم بهرهمندی از شفاعت: پیامبر خدا(ص) در سفارش به علی(ع) فرمود: هر که پوزش را نپذیرد چه پوزش خواهنده، راست بگوید یا دروغ، به شفاعت من دست نیابد. (بحارالانوار: ج 77، ص 47، حدیث3)
4. گناه بزرگ: امام علی(ع) میفرماید: اعظم الوزر منع قبول العذر؛ بزرگترین گناه، نپذیرفتن عذر است. (غررالحکم: شماره 3004) از این رو امام زینالعابدین(ع) در دعا میفرمود: اللهم انی اعتذر الیک من مظلوم ظلم بحضرتی فلم انصره... و من مسیء اعتذر الی فلم اعذره؛ بارخدایا! از تو عذر میخواهم اگر در حضور من به کسی ستم شده و من یاری اش نکرده باشم... و کسی به من بدی کرده و عذر خواسته است و من عذرش را نپذیرفته باشم. (صحیفه السجادیه دعای 38)
5. بدترین و شرورترین مردمان: عنوان شرورترین مردمان به کسی اطلاق میشود که عذر دیگری را نپذیرد. پیامبر گرامی اسلام(ص) فرموده است: شر الناس من لا یغفر الذنب و لایقیل العثرهًْ؛ بدترین مردم کسی است که خطای دیگران را نمیبخشد و از لغزش آنها نمیگذرد. (بحار، ج 77، ص 66)
6. عدم بهرهمندی از شفاعت: چنانکه گفته شد از نظر اسلام، پذیرش عذر دیگران برای خود انسان مفید خواهد بود و شخص به شفاعت میتواند امیدوار باشد. امیر مومنان علی(ع) به فرزندش محمد بن حنیفه سفارش میکند و میفرماید: «پوزش کسی را که از تو عذرخواهی میکند بپذیر تا شفاعت نصیب تو گردد». (من لا یحضره الفقیه، ج 4، ص 279)
7. عدم بهره مندی از عفو الهی: پیامبر گرامی اسلام(ص) میفرماید: من یعف یعف الله عنه؛ هر کس عفو و گذشت داشته باشد خدا نیز از او گذشت خواهد کرد. (شهاب الاخبار، ص 143)
8. نشانه سفاهت و کمخردی: امام صادق(ع) میفرماید: کمخردترین مردم کسی است که به زیر دستش ستم کند و کسی را که از او عذرخواهی میکند، نبخشد. (الدرهًْ الباهرهًْ، ص 31)
علل و عوامل عذر شرعی
خداوند در قرآن برخی از موارد را به عنوان موارد پذیرش عذر معرفی کرده است. به این معنا که اگر کسی بگوید در شرایطی خاص قرار گرفته، آن عذرش پذیرفته میشود. از جمله این موارد عبارتند از:
1. اضطرار: اگر کسی در ضرورت قرار گرفته و چارهای نداشت جز آنکه آن عمل خلاف شرع و عرف و اخلاق را انجام دهد، عذرش پذیرفته میشود. (انعام، آیه 119؛ بقره، آیه 173؛ مائده، آیه 3)
2. اکراه و اجبار: عذر کسی که در شرایط اجبار و اکراه به کاری اقدام کرده و کسی او را مجبور نموده تا آن گناه و خطا را انجام دهد، عذرش پذیرفته میشود. (نحل، آیه 106؛ نور، آیه 33)
3. بیماری: از مواردی که به عنوان عذر شرعی مطرح میشود، عذر به سبب بیماری است. در حقیقت ناتوانی و عدم استطاعت، از شرایط پذیرش عذر است. (بقره، آیات 183 تا 185؛ توبه آیات 86 و 91)
4. تقیه: ترس از دیگری یا جامعه،مجوزی است برای ترک واجب یا حرامی و انجام خطا و گناهی که در حالت عادی جایز نیست. (آل عمران، آیه 28) این آیه درباره عمار نازل شده که همراه پدرش یاسر و مادرش سمیه گرفتار شکنجه مشرکان شده بود و در حالی که برخلاف منافقان، ایمان قلبی داشت ولی تحت فشار به تقیه، کفر بر زبان جاری کرد.
5. خطا: اگر کسی بگوید نه از روی تعمد بلکه از روی خطا مرتکب اشتباهی شده است، عذرش از نظر شرعی پذیرفته میشود. (بقره، آیه 286؛ نساء، آیات 92 و 93)
6. فراموشی: عذر فراموشکار نیز از نظر شرعی پذیرفته است. (بقره، آیه 286؛ انعام، آیه 68؛ کهف، آیه 73)
7. سفر: عذر مسافر برای ترک برخی از امور نیز از نظر شرعی پذیرفته است. (نساء، آیه 101؛ آیات 183 تا 185)
8. ضعف و ناتوانی: اصولا از نظر اسلام شرط هر کاری عقل و اختیار و قدرت و علم است. از این رو، عذر مجنون، مجبور، ناتوان و نادان البته در شرایطی خاص پذیرفته میشود. (انفال، آیات 65 و 66؛ توبه، آیات 86 و 91؛ اعراف، آیات 148 تا 150)
در همین رابطه میتوان به لنگی (فتح، آیات 16 و 17) و نابینایی (همان) به عنوان برخی از مصادیق ناتوانی برای پذیرش عذر اشاره کرد.
9. غفلت: گاهی چیزی در برابر انسان است ولی از آن غافل است؛ زیرا اموری دیگر او را به شدت درگیر کرده و ذهن و فکرش از آن چیز غافل شده است. از نظر شرعی عذر غافل، پذیرفتنی است. (انعام، آیه 156؛ اعراف، آیه 172)
10. نداری: عذر کسی که دارای فقر و نداری است در برخی از موارد پذیرفتنی است. (بقره، آیه 280؛ توبه، آیات 86 تا 92؛ اسراء، آیات 26 و 28)
11. نادانی و جهل: کسی که علم ندارد و جاهل است در برخی از موارد عذرش پذیرفته میشود. اما اگر گفته شود که نادانی و جهلش از روی تقصیر نباشد و شرایط برای دانایی و علم فراهم باشد ولی او اقدام برای کسب علم و دانایی نکند، در این صورت عذرش پذیرفته نیست.
12. سفاهت و جنون: از نظر اسلام کسی که دچار جنون و سفاهت است در برخی از موارد و برخی از اعمالش عذرش پذیرفته میشود. اما اگر سبک مغزی و سفاهت به اختیار باشد، این عذر پذیرفتنی نیست.
برخی از مردم عذرشان نه تنها قابل قبول نیست، بلکه عذرشان بدتر از گناه است. در روایت است: جمعی نزد حضرت علی(ع) از عذرخواهی عبدالله بن عمرو بن عاص از شرکت در جنگ صفین یاد میکردند که حضرت(ع) فرمود: چه بسا گناهی که از عذرطلبی آن نیکوتر است. (بحار الانوار، ج 78، ص 128)
البته انسان همواره نیازمند عذرخواهی نیست، بلکه در برخی از امور میتوان با اقرار و توبه در پیشگاه خدا، خود را از تبعات خطا و گناه و اشتباه رهاند.
امیر مومنان علی(ع) میفرماید: چه بسا جرمی که اقرار کردن به آن شخص را از پوزش خواستن از آن گناه بینیاز میسازد. (غررالحکم، ج 1؛ شماره 5344) ایشان همچنین فرموده است: الاقرار اعتذار، الانکار اصرار؛ اعتراف [به گناه] نوعی پوزشخواهی است؛ انکار (عدم اعتراف به گناه) پای فشردن [بر آن] است. (غررالحکم شمارههای 179 و 180).