اصول حاکم بر انتخابات(پاورقی)
11. احياي ارزشهاي اسلامي
احيا و اظهار امر اسلام به توحيد، شاخصِ اصلي دولت است. نماز يکي از مظاهر بندگي خداست و حکومت بايد اقامة صلاة و بسترهاي لازم را براي بندگي خدا فراهم نمايد.
اصل اينکه گفته شود هدفِ توحيد، به تجلّي توحيد در بندگي خداست، اين هم براي دولت و هم براي آحاد ملّـت وظيفه درست ميکند، «الَّذِينَ إِن مَّكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاة وَآتَوُا الزَّكَاه وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنكَرِ وَلِلَّهِ عَاقِبه الْأُمُورِ» كساني كه اگر ايشان را در زمين جايگاه و قدرت دهيم، نماز را برپا دارند و زكات دهند و به كار نيك و پسنديده فرمان دهند و از كار زشت و ناپسند بازدارند و خداى راست فرجام كارها.
در وصيت رسول گرامي اسلام ـصَلَّىاللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِـ به معاذ بن جبل، هنگام اعزام به يمن، بر اين امر تأکيد ميکند که اظهار شعائر و هويّت اسلامي شود. بنابراين منظومه حقوق در اسلام سه ضلعي است؛ حق الله، حق عمومي و حقالناس. توحيد مربوط به حق الله است.
12. انسجام و حفظ وحدت امت اسلامي
فلسفه امامت، نظمبخشي به مسائل امّت است. «فَرَضَ اللَّهُ تَعَالَى الْإِيمَانَ تَطْهِيراً مِنَ الشِّرْكِ ... وَ الْإِمَامَةَ نِظَاماً لِلْأُمَّة» اصلاً اطاعت از حاکم اسلامي و امام مسلمين براي ايجاد نظم در شئون دين است. اينجا ملّـت به معناي دين است و امام هم جامعه را از پراکندگي و تفرقه حفظ ميکند البته حضرت امام ـ رِضْوانُالله عَلَيْهِـ همة اينها را دليل قرار داده براي اينکه امامت و ولايت مسلمين در عصر غيبت هم استمرار پيدا کند اما براي استمرار امامت و ولايت مسلمين براي لزوم حکومت استدلال ميکند. در لزوم حکومت به ناچار اهداف و وظايف حکومت را بيان ميکند. در بيان اهداف و وظايف، اهداف و وظايف را دو بخش تقسيم ميکند اهداف و وظايف عمومي که در همة حکومتها وجود دارد. اهداف و وظايف ويژه که در تنها در حکومت ديني است.
13. انجام فريضه امر به معروف و نهي از منكر
امر به معروف از آن جهت از اهميّت بالايي برخوردار است که يكي از ابزارهاي قويّ فرهنگي براي حيات سالم جامعه ميباشد. دليل اين اهميّت نيز افزايش احساس مسئوليت همگاني و دلسوزي همه افراد براي جامعه است که باعث ميشود نسبت به آنچه در اطراف رخ ميدهد، بيتفاوت نباشند و در برابر ضدّ ارزشها بايستند. امّا متأسفانه در جامعه كنوني، افراد تحمّل شنيدن امر به معروف را كمتر دارند، از كنار يكديگر ميگذرند، اشتباهات هم را ميبينند، اما كسي جرأت نميكند به ديگري تذكر دهد؛ زيرا از يك طرف نميداند با چه رفتاري روبرو ميشود و از طرف ديگر ترجيح ميدهد كاري به كار ديگران نداشته باشد.
حساسيّت در انجام فريضه امر به معروف و نهي از منكر، مهمترين خصوصيّت سبك زندگي اسلامي است. بايد احساس مسئوليّت آحاد جامعه نسبت به انجام اين فريضه، بهطور مطلوب در جامعه اسلامي به عنوان يك گفتمان حاكم در جامعه تبيين و نهادينه شود و حال آنکه تعريف و مصاديق آن به درستي شناسانده نشده است. اين فريضه بايد ضمن تعريف درست و احساس مسئوليت عمومي براي اجراي آن، افزايش يابد. نهادينه كردن فريضه امر به معروف و نهي از منكر، مصداق بارز اين سبك زندگي است. البته تجسس در حريم خصوصي ساير افراد و تخريب و اهانت ديگران به بهانه انجام اين فريضه، به هيچ عنوان صحيح نيست و بايد از آن پرهيز شود.
14. اصل استقلال (نه شرقي، نه غربي)
«استقلال فرهنگي، ارزش ديگري بود كه اسلام بر آن تأكيد بسيار دارد. استقلال به اين نيست كه انسان شعار استقلال بدهد يا حتي مثلاً در زمينههاي اقتصادي هم به يك رشد بالايي دست پيدا كند؛ نه، استقلال اين است كه يك ملّـت به هويّت خود و به عزّت خود معتقد و براي او اهميت قائل باشد، براي حفظ او تلاش و كار كند و در مقابل متعرضين و مستهزئين، شرمنده اظهارات و جايگاه خود نباشد. ما متأسفانه در برخي از اوقات گذشته، ميديديم كه بعضي از كساني كه مرتبط با مسئولين بودند يا حتي خودشان مسئول يك بخشي بودند، كأنّه از گفتمان انقلاب در مقابل ديگران شرمندهاند و خجالت ميكشند كه حقايق انقلاب را بر زبان جاري كنند يا آنها را پيگيري كنند يا به آنها اهميّت بدهند! اين براي يك جامعه خيلي بلاي بزرگي است؛ اين را شما نداريد».
در زمان حكومت پهلوي غربيها آنقدر نفوذ پيدا كردند كه نحوه پوشش را تعيين ميكردند. در زمان سلطنت پهلوي با روند توسعه واردات و مصرفگرايي، جرقههاي بيكار شدن توليدگران داخلي زده شد. گسترش توليد ملّي و محروميّتزدايي گسترده، از جمله اهداف و آرمانهاي انقلاب بود. در شرايط كنوني هم كه كشورهاي بيگانه به بهانه تحريم، قصد دارند مقاصد خود را بر اين كشور تحميل كنند، لازم است مسئولان با برنامهريزيهاي صحيح و كارشناسانه، زمينه حضور افراد متخصص و توليدگران داخلي را در كشور فراهم كنند تا از اين طريق علاوه بر كاهش فقر و بيكاري، بتوانيم استقلال اقتصادي و سياسي خود را حفظ کنيم.
اكنون زندگي بسياري از ما تحت تأثير فرهنگ بيگانه است. از نحوه پوشش و ظاهرمان گرفته تا طرز تفكراتمان! مدلها و برنامههاي اقتصادي غربي نتوانست مشكل فقر، فساد و تبعيض در يك جامعه اسلامي را حل كند؛ چرا كه اساساً مدلهاي غربي پاسخگوي اينگونه سؤالات نيست. اينها مجموعه سؤالاتي است كه دغدغه يك جامعه ديني و الهي است كه خواص و نخبگان آن ميبايست پاسخگو باشند. دولت اصلاحات با پرداختن به مقوله توسعه سياسي و نهايتاً با حركت به سمت ليبرالـدموكراسي، به جاي اينكه به دنبال اصلاح در روش و اداره جامعه بر مبناي ادبيات انقلاب باشد، بهسمت تغيير سبك زندگي مردم با ارائه الگوهاي غربي و هجمه به دين پيش رفت؛ بنابراين بزرگترين انحراف دولت اصلاحات همين مطلب بود. با واكاوي اين دولت درمييابيم كه بيشترين هجمه به دين، در همين دولت شكل گرفت.
15. علمآموزي و گسترش مرزهاي دانش
گسترش ساحت علم به تمام عرصههايي كه تاكنون قدرتهاي بزرگ ما را از آن منع ميكردند و نيز ناديده گرفتن تهديدات آنان، موجب پيشرفتهاي تكنولوژيكي فراواني شده است. امروزه نگراني اصلي اين است كه الگوي اسلامي و موفق رشد زندگي بشر از سوي ايران ارائه شده است. به گفته يكي از نويسندگان مصري، رمز پيروزي و پيشرفت ملّـت ايران پس از بيرون آمدن از مدار غرب، همان انقلاب الهي و اسلامي است كه در سال 57 به پيروزي رسيد. سختيهايي كه در مسير انقلاب به وجود آمد، مردم ايران را به اين حقيقت ميرساند كه راهشان صحيح بوده است و در ادامه، مسلمانان ساير كشورها نيز از مقاومت ملّـت ايران الگوبرداري كردند و ميتوان گفت نسخه انقلاب در حال تكثير شدن است. سالها است که تهاجم همهجانبه دشمن عليه باورها، اعتقادات، ارزشها و هنجارهاي ما، در جريان است و ترميم، سالمسازي و توانمند كردن ساختارها و پالايش علوم انساني، در زمره اولويّتها است؛ چراكه تربيت نسلهاي آتي مديران كشور، چنانچه بر پايه علوم و مفاهيم وارداتي، بيگانه با مفاهيم و سنن شرعيمان باشد، آسيبپذيري ما در حوزه باورها افزايش يافته و طبيعتاً ابزارهاي تهاجمي دشمن كارآمدتر خواهد بود.
16. سياست خارجي و استكبارستيزي
«در برابر زيادهخواهيهاي استكبار، نبايد دچار انفعال شد و در تعامل با دنيا، کارگزار انساني بايستي نسبت به جايگاه خود، نيرو و قدرت خودش آگاهي داشته و بداند كه چه رفتار و موضعي اتخاذ ميكند.»
از منظر مقام معظم رهبري ـمُدَّ ظِلُّهُ الْعاليـ معناي استكبارستيزي دشمني كردن با دولتهاي دنيا نيست، بلکه معنايش دشمني كردن با استكبار است. «استكبار ـاز هر دولتي و از هر نظامي سر بزندـ براي بشريت آفت است. مسئله اعاده عزّت ملّي و ترك انفعال در مقابل سلطه و تجاوز و زيادهطلبيِ سياستهاي ديگران و ترك شرمندگي در مقابل غرب و غربزدگي؛ عزّت ملّي و استقلال حقيقي و معنوي از اينجا حاصل ميشود.»
«برخورد نظام جمهوري اسلامي ايران در سياست خارجي و در مقابله با استكبار، زبانِ طلبکاري، عزّت، اقتدار معنوي و اقتدار ملّي است و اين، نقطه ضعف بهشمار نميرود که چنين وانمود شود اين سياست، خوشايند برخي دولتها نيست که لازمه آن، عقبنشيني از حرفهاي انقلاب را به دنبال داشته باشد و در مقابل، اقدامي انجام داد که آنها خوششان ميآيد! اما در مقابل ملّـتهاي منطقه، از جمهوري اسلامي، به خاطر موضع مستقل اسلاميِ شجاعانهاش، استقلال و نترسي، خوششان ميآيد.
«در زمينه ارتقاي جايگاه كشور در عرصه سياست خارجي و مسائل بينالمللي هم همينجور است. امروز در عرصه سياست خارجي، ثقل و وزنه كشور با چند سال قبل تفاوت دارد؛ ما در مسائل، تأثيرگذاريم؛ اينها مهم است. در حوادثي هم كه پيش آمده، ما تأثيرگذار بودهايم ـكه آن، داستان جداگانهاي داردـ به نظر ما آن هم خيلي مهم است».
17. توجه به سيره
امامان معصوم ـعَلَيْهِم السَّلَامُـ قرآن ناطق و امامت تبلور هدايت و نور قرآن در پهنه زمين و زمان، و سيره ائمه اطهار ـعَلَيْهِم السَّلَامُـ تفسير آيات زندگيبخش آن است. اگر قرآن كريم مردم را به حيات طيبه فراميخواند، منش و روش زندگي و اصول حاكم بر رفتار و عمل امامان معصوم ـعَلَيْهِم السَّلَامُـ تجسّم حيات طيبهاي است كه پيامبر اعظم ـصَلَّىاللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِـ و قرآن كريم، بشر را به آن فراخواندهاند.
در زمينه مشاركت در مسائل سياسي و اجتماعي حضرت فاطمه ـ سَلَامُالله عَلَيْهاـ حتيالامكان از ظاهر شدن در انظار عمومي اجتناب ميكرد، اما اين بدان معني نبود كه در مواقع حساس و لازم از انجام وظيفه خود، شانه خالي كند. ابن ابيالحديد، از واقدي نقل ميكند كه پس از جنگ احد، فاطمه ـ سَلَامُالله عَلَيْهاـ با گروهي از زنان مدينه از خانه خارج شد و چون چهره مجروح پدرش را ديد، او را در آغوش گرفت و خون از صورت مباركش پاك كرد؛ سپس آبي فراهم نمود و خونهاي چهره رسول خدا ـصَلَّىاللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِـ را شست و شمشير او را پاك كرد.
دفاع از حريم ولايت از مهمترين و بارزترين قلّههاي زندگي بانوي بزرگ اسلام حضرت فاطمه زهرا ـ سَلَامُالله عَلَيْهاـ است؛ دفاع ايشان از حريم ولايت اميرمؤمنان علي ـ عَلَيْه السَّلَامُـ و خطبه فدكيّه آن حضرت است كه سرانجام آن حضرت در راه دفاع از ولايت مجروح شده، نوزادش محسن ـعَلَيْهِ السَّلَامُـ را سقط كرده و به شهادت رسيد.
آنچه كه بيش از همه ميتواند شيعيان و مؤمنين را به سمت انتخاب سبك زندگي اسلامي رهنمون کند، توجه به سيره و روش بزرگان و رهيافتگان به سوي قرب ذات باريتعالي است؛ مثلاً علامه اميني ـرِضْوانُالله عَلَيْهِـ با كثرت مشاغل، تأليف، مطالعه و تنظيم و رسيدگي به ساختمان كتابخانه اميرالمؤمنين ـعَلَيْهِم السَّلَامُـ در نجف اشرف، مواظبت كامل به خواندن زيارت عاشورا داشتند و سفارش به زيارت عاشورا مينمودند.
18. برخورد فعال با فتنه
امتحانات الهي، نهانها را عيان ميكند. شيطان سراغ قويترين رزمندگان، مجاهدان و شهادتطلبان تاريخ رفته و آنها را فاسد كرده و ميكند. دنياطلبي عامل اصلي بروز ابتلائات و امتحانات و فتنه و شبهه در جامعه ديني است. ميادين امتحان و بروز فتنهها، از الزاماتِ صحنه حيات دنيا و مايه آزمايش انسانهاست، تا مؤمن مخلص از منافق مكار شناخته شود و هر كدام مستحق پاداش يا عقاب شوند و مؤمنين با تحمّل آزار منافقين و ثبات قدم در ايمانشان، به درجاتي دست بيابند. در تاريخ، افراد به شكلي مورد آزمايش قرار گرفتهاند كه بين دين و دنيا يكي را انتخاب كنند؛ خداوند ميفرمايد نميگذاريم هيچ كدامتان از دنيا برويد، مگر اينكه بين دين و دنيا انتخاب كنيد.
خداي متعال به ظواهرمان كاري ندارد. آنچه كه عيارها را عيان ميكند و نهانها را ظاهر، امتحانات الهي است. ما در طول حياتمان بايد آزموده شويم. علاقه طبيعي به ماديات، در نهاد هر كسي وجود دارد، آنچه خطرناك است، فريب خوردن از زينتها و جلوههاي آن و عدم كنترل دلبستگيهاست. به همين خاطر؛ همه ما تا لحظه آخر در خطريم و بايد توجه داشت كه تداوم هدايت، جز در پرتو دعا و استمداد از پروردگار ميسّر نيست. هر چند فتنهها، سختي و تلخيهاي خاصّ خود را به دنبال ميآورد و همچنين سبب بروز اختلاف و ترديد، گم كردن دوست از دشمن، بيثباتي و تزلزل در ايمانِ برخي خواص جامعه ميشود؛ ليكن شيرينيهايي نيز در پي آن، نصيب مؤمنين ميگردد كه شايد از هيچ راه ديگري تحصيل آنها براي مؤمنين ممكن نباشد. در روايات رسول خدا ـصَلَّىاللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِـ و امامان معصوم ـعَلَيْهِم السَّلَامُـ ميخوانيم: «از فتنههاي آخرالزمان كراهت نداشته باشيد كه منافقان را نابود ميكند».
19. خدمتمداري و طرد رياستطلبي
مسئولين نظام اسلامي، ميبايست شيفتگان خدمت و نه تشنگان قدرت، باشند. نگاه كوتاهي به زندگي دولتمرداني مانند شهيدان رجايي، باهنر، بهشتي نشانگر سادگي زندگي آنان و در عين حال، توجه زيادشان به خدمترساني به مردم است. آنان نماد واقعي شيفتگان خدمت و بهترين الگو براي مسئولان جامعه محسوب ميشوند. آنچه امروز اهميّت دارد و هدف انقلاب مردم نيز بود، آسايش در زندگي و دريافت خدمات مناسب است. در زمان حكومت پهلوي، مردم از نظر اقتصادي در شرايط مناسبي نبودند؛ اختلاف طبقاتي بين آنها بسيار زياد بود، بهطوري كه عدّه اندكي در رفاه مطلق زندگي ميكردند و ديگران زير خط فقر؛ و فشارهاي اقتصادي يكي از منشأهاي انقلاب بود.
رياستطلبي كه در مسير هدايت و خدمت به بندگان خداوند باشد، امري پسنديده و مطلوب است، بلكه از ضروريات نظام خلقت و زندگي بشري است؛ مانند رهبري و رياست انبيا ـعَلَيْهِم السَّلَامُـ و اوليا و صالحان خدا. رياستطلبي و جاهطلبي، كه در اسلام مورد نكوهش قرار گرفته و موجب نفاق و بيديني معرفي شده، آن است كه در جهت حاكميت بر مردم، براي كسب قدرت، شهرت و ثروتاندوزي باشد. اين نوع جاهطلبي يكي از رذايل اخلاقي است. امامرضا ـعَلَيْهالسَّلَامُـ در پاسخ به اين كه خطر رياستطلبي بر دين مسلمان تا چه اندازه است؟ آن حضرت ميفرمايند: «اگر دو گرگ درنده، به يك رمه بيشبان حمله كنند، خسارتي كه ميزنند كمتر است از خسارتي كه جاهطلبي، به دين مسلمان وارد ميكند».