نگاهی به فیلم مستند «خاطرات خانه متروک»
قیام اسناد برای جلوگیری از تکرار تاریخ
آرش فهیم
فیلم مستند «خاطرات خانه متروک» تازهترین ساخته مهدی فارسی به تهیه کنندگی محسن یزدی، یکی از آثار برگزیده ششمین دوره جشنواره فیلم عمار است که به سی و چهارمین دوره جشنواره فیلم فجر نیز راه یافت. این فیلم مستند برای نخستینبار به روایت وقایع منتهی به قحطی بزرگ ایران در دوران جنگ جهانی اول میپردازد. سالهای دهه 1290 هجری شمسی، مطابق با آخرین سالهای سلسله قاجار که سرزمین ما محل تاخت و تاز نیروهای انگلیسی، عثمانی و روسیه میشود صدها هزار ایرانی جان خود را از دست میدهند.
«خاطرات خانه متروک» یک فیلم مستند تاریخی است که براساس اسناد، وقایع یک قرن قبل کشورمان را روایت میکند. مستند تاریخی، یکی از دشوارترین انواع فیلم مستند است. چون در این نوع فیلمها درباره موضوعاتی بحث میشود که دهها و صدها سال از وقوع آنها گذشته است. به همین دلیل هم معمولا سازندگان فیلمهای مستند تاریخی برای تحلیل موضوع مدنظر خود، سراغ کارشناسان تاریخ میروند و از صحبتهای آنها استفاده میکنند. اما جالب است که در مستند «خاطرات خانه متروک» هیچ مصاحبهای دیده نمیشود. آنچه به این اثر، شخصیتی ممتاز و متمایز داده این است که کل آن را اسناد دربر گرفته است. به طوری که طی 80 دقیقه زمان فیلم، صدها عکس کمتر دیده شده و فیلمهای آرشیوی به جا مانده از حوادث مورد بحث در فیلم به نمایش در میآید. استفاده از نوشتهها، نامهها و خاطرات مقامات و شخصیتها نیز بار اسنادی فیلم را افزایش داده است.
این مستند به یکی از مهم ترین مقاطع تاریخ معاصر ایران میپردازد. دوره ای ملتهب و دهشتناک، اما کمتر گفته شده که بازخوانی آن در این فیلم، میتواند برای شرایط کنونی نیز روشنگر و راهنما باشد. دورانی که میتوان آن را زمانه تحمیل تحقیر و فلاکت به ایرانیها از سوی بیگانگان دانست. متأسفانه بسیاری از افرادی که مسئولیت گفتن و بازگفتن برهههای مهم تاریخی این سرزمین را دارند، به ویژه روشنفکران و هنرمندان، به خاطر دلبستگیها و وابستگیهای خاص خود به همانهایی که عامل تحقیر ایران بودند، حاضر به سخن گفتن نیستند. این مسئولیت، امروز بر دوش هنرمندان نوخاسته و جوانی همچون مهدی فارسی است تا آزاد از هر گونه تقید و وابستگی به آن سوی مرزها، با ساخت آثاری چون «خاطرات خانه متروک» این سکوت را در هم شکنند؛ مردم را نسبت به گذشته خود آگاه کنند و جلوی تکرار تاریخ را بگیرند. آری! تاریخ، تنها مرور گذشته نیست. تاریخ، فراتر از قصه و حکایت است. گفتن و نوشتن و نمایش تاریخ، یعنی ساختن حال و آینده. ملتی که تاریخ و گذشته خود را به خوبی نشناسد، بدون تردید دچار بحرانهای پی در پی خواهد شد. اهمیت آثاری چون «خاطرات خانه متروک» هم به خاطر این است که گوشههایی از تاریخ را ترسیم میکنند که امروز نیز امکان وقوع دوباره آنها هست.
مستند «خاطرات خانه متروک» دقیقا به مسائلی میپردازد که مسئله امروز ما هستند. مسائلی چون نفوذ قدرتهای بیگانه، مذاکره، تفرقه، اتحاد، جنگ، خلع سلاح و تحریم اقتصادی. به طور مثال در بخشی از فیلم روایت میشود که در دوران مبارزات استعماری مردم بوشهر به رهبری رئیسعلی دلواری، مستر چیک انگلیسی وقتی دید از راه نظامی نمیتواند بر مردم جنوب غلبه کند و دائم تلفات میدهد، از راه انسداد اقتصادی (بستن مبادی ورود کالا) و ایجاد آشوب و بلوا در میان مردم سعی کرد تا به اهداف خودش برسد. او در نهایت برای از بین بردن رئیسعلی، یکی از هموطنان خودمان را اجیر میکند تا او را بکشد.
در بخشی از فیلم، ماجرای نامه نمایندگان دولت موقت در سال 1296 به وودرو ویلسون رئیسجمهور وقت آمریکا برای حمایت از حقوق ملت ایران! بازگویی میشود. در این نامه خطاب به رئیسجمهور آمریکا آمده است: «جناب رئیسجمهور آمریکا! اعلامیه جدید جناب عالی راجع به حقوق مقدسه ممالک باالنسبه کوچک و ضعیف امیدواری را در قلب ایرانیان برای آینده خود برانگیخته است. ما از جانب ملت ایران از جنابعالی و ملت نجیب آمریکا ملتمس هستیم که نفوذ یگانه خود را برای بهرهمند ساختن ایران از آن حقوق مقدسه که جنابعالی از فرط نوعخواهی شرط لازم صلح پایدار دانسته اید مبذول فرمایید.» خیلی جالب است که جنس و لحن نامه به اظهارات برخی از سیاستمدارهای امروز ما درباره آمریکا شبیه است. و کارگردان مستند به ظرافت، در حین خوانش تلگراف، عکسی را نشان میدهد که در آن یک گله گوسفند در برابر کاخ سفید صف بستهاند!
چند پلان جلوتر ، مخاطب میبیند که یک مسیونر آمریکایی به نام ویلیام شت، پس از مأمور شدن توسط دولت آمریکا به عنوان کنسول آن دولت، چه کشت و کشتاری را علیه مردم ارومیه در اسفند سال 1296 راه میاندازد. پس از مذاکره با این مأمور دولت آمریکا و کنار گذاشته شدن سلاحها توسط ارومیها، نه تنها کشتار متوقف نمیشود که افزایش هم مییابد.
«خاطرات خانه متروک» نشان میدهد که در اوج بلاهت دولتمردان ایرانی در برابر قوای بیگانه –روس و ترک و انگلیس- تلخ ترین روزهای تاریخ این کشور رقم میخورد و قحطی بزرگ در ایران ما فراگیر میشود. به همین دلیل هم میتوان این اثر را هم جزو آثار تلخ سینمای کشور دانست. اما این تلخی، به خودآگاهی منتهی میشود.
البته در فیلم، نقاط روشنی هم روایت میشود. مثل واقعه خوی و نقش رهایی بخش روحانیان که موجب اتحاد و احیای مردم آن شهر میشوند. و یا ماجرای نهضت جنگل و خیزش میرزا کوچک خان که آغازی خوش و پایانی تلخ داشت. این مستند نشان میدهد که باز هم تفرقه در میان نیروها و نفوذ عوامل وابسته در صفوف مبارزه، یک شکست دیگر را در کارنامه جنبشهای مردمی آن دوران ایجاد کرد.