دستاوردهای انقلاب اسلامی در سی و هفتمین بهار آزادی- بخش ششم
انقلاب اسلامی ایران نقطه عطف تاریخ معاصر
فریده شریفی
بدون شک انقلاب اسلامی ایران که در 22 بهمن 1357 تحقق یافت یکی از پدیدههای منحصر به فرد و واقعهای بینظیر بود که نهتنها منطقه خاورمیانه بلکه کل جهان را تحت تاثیر خود قرار داد. به نحوی که مورخان و تحلیلگران ازآن به عنوان«انفجار نور»، «دستاوردی عظیم»، «تحولی شگرف»، «نقطه عطف تاریخ» و... نام بردند.
نوری که از ایران برخاست همه ملتها را تحت تاثیر قرار داد و الهامبخش آنان برای مقابله با نظامهای دستنشانده غرب و حاکمان دیکتاتور شد. جریانی که بعدها به نام بیداری اسلامی در کشورهای منطقه صورت گرفت دقیقا در جهت الگوپذیری از انقلاب اسلامی ایران بود.
انقلاب اسلامی ایران به ملتهای منطقه ثابت کرد که بدون اتکا به غرب و شرق هم میتوان زندگی کرد، آزاد بود و استقلال داشت و ثروتهای منطقه متعلق به مردم این منطقه است نه قدرتهای چپاولگر...!
مردم منطقه دریافتند که میتوانند در سرنوشت سیاسی کشور خود تاثیرگذار باشند و در مدیریت تحولات داخلی و حتی جهانی نقش مؤثری ایفا کنند.
انقلاب اسلامی ایران دستاوردهای فراوانی برای کشور، منطقه و جهان اسلام داشته و دارد که برخی به صورت بالقوه و در طول زمان خود را نشان خواهد داد و برخی به صورت بالفعل و با کوشش فراوان به دست آمده و در واقع سرمایههایی هستند که خداوند متعال در اختیار این ملت قهرمان قرار داده تا باعث شود این انقلاب همچون خورشید درخشانی تشعشعات خود را بر مردم منطقه و جهان بگستراند و همگان از این نعمت الهی بهرهمند شوند.
حاکمیت اسلام بر پایه ولایت فقیه
در قرن حاضر تنها حکومتی که دارای ماهیت اسلامی است و بر مبنای قوانین نجاتبخش اسلام ناب محمدی(ص) پایهگذاری شده است نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران است.در رأس این نظام ولایت فقیه قرار دارد که حافظ و پاسدار حریم ارزشهای اسلامی و تعالیم حیاتبخش اسلام ناب محمدی(ص) است.
دین اسلام دین حکومت و اداره امور جامعه است. لذا وجود ولی امر و رهبر در جامعه اسلامی لازم و ضروری است تا از نظام اسلامی پاسداری نموده و عدالت را در آن برقرار سازد.
ولایت فقیه حکم شرعی تعبدی است که مورد تایید عقل نیز می باشد و در تعیین مصداق آن روش عقلایی وجود دارد که در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز بیان شده است. به اعتقاد صاحبنظران مسائل سیاسی همه مسلمانان باید از اوامر ولایی و دستورات حکومتی ولیفقیه اطاعت نموده و تسلیم امر و نهی او باشند این حکم شامل فقهای عظام هم میشود چه رسد به مقلدین آنها.
امام خمینی(ره) نیز به منظور ایجاد حاکمیت الهی براساس موازین اسلام، اصل مقدس ولایت فقیه را مطرح و زمام امور جامعه اسلامی را خود در دست گرفت و رهبری سیاسی، مذهبی را عینیت بخشید و توانست چهره مخدوش جهان اسلام را اصلاح کرده، تاثیر فوقالعادهای بر جهان اسلام و کشورهای دیگر بگذارد.
از دیدگاه حضرت امام(ره) فقیه همه اختیارات لازم حکومتی امام معصوم(ع) را دارد و هر نوع ولایتی که در حوزه رهبری جامعه برای امام ثابت شده برای فقیه نیز ثابت است. جز آنچه که به دلیل خاص از مختصات امام معصوم(ع) شمرده شده است، از قبیل عصمت، ولایت تکوینی و پارهای از اختیاراتی که پیامبر(ص) در حوزه مسائل خصوصی افراد داشتهاند.
امام خمینی(ره) میفرماید: «وقتی میگوییم ولایتی را که رسول اکرم(ص) و ائمه(ع) داشتند بعد از غیبت، فقیه عادل دارد برای هیچکس این توهم نباید پیدا شود که مقام فقها همان مقام ائمه و پیامبراکرم(ص) است زیرا اینجا صحبت از مقام نیست بلکه صحبت از ولایت است، یعنی حکومت و اداره کشور و اجرای قوانین شرع مقدس که یک وظیفه سنگین و مهم است.»
حجتالاسلام والمسلمین «حسین انصاریان» مبلغ دینی درباره ولایت فقیه میگوید: «از دیدگاه اسلام ولی فقیه واجد شرایط حکومت است و ازنظر علم، تقوا و مدیریت جامعه، شباهت زیادی به معصوم دارد و میتواند حکومت تشکیل دهد و هیچ قانونی بدون اجازه و اعتبار ولی فقیه مشروعیت ندارد و هیچکس بدون اجازه او حق اجرای قوانین را هم نخواهد داشت و تمام شئون حکومت با اجازه او اداره میشود. اما این بدان معنا نیست که ولیفقیه بدون درنظر گرفتن مصالح و احکام اسلام میتواند حکم صادر کند و فرامینی مخالف با این امور صادر نماید.»
آزادی
یکی از دستاوردهای مهم انقلاب اسلامی ایران آزادی است که در هنگام تظاهرات از شعارهای اساسی مردم بود. مردم خواستار آزادی بیان، آزادی مسلک و مرام سیاسی، آزادی ابراز عقیده، آزادی رسانهها و آزادی از هر گونه استبداد، خفقان و خودمحوری بودند که بعد از پیروزی انقلاب نیز در قانون اساسی کشور گنجانده شد.
«مازن عیساوی» کارشناس حقوقی درباره آزادی میگوید: «آزادی یعنی انسان بتواند همه تصمیمهایی را که میگیرد عملی و عقاید خود را به راحتی و بدون ترس و نگرانی بیان کند و کسی، اندیشه و گفتار او را محدود نکند.»
به گفته این کارشناس حقوقی، هرگاه در جامعهای خفقان، فشار و استبداد زیادی حاکم باشد و مردم نتوانند احساس آزادی و استقلال داشته باشند تلاش میکنند تا شرایط را تغییر دهند و حکومتهای مطلقه، خودمحور و استبدادی را براندازند و جامعهای آزاد و فارغ از هرگونه استبداد و خفقان ایجاد کنند.
وی تاکید میکند: «مردم ایران آزادی میخواستند اما این آزادی به معنای بیبند و باری و رهایی از هرگونه محدودیت نبود، آزادی به سبک غربیها نبود. بلکه آزادی از استبداد، خفقان و ظلم و ستمی بود که توسط نظام شاهی بر مردم تحمیل میشد.»
«سیدمحمدجواد غروی» در کتاب «مبانی حقوق در اسلام» مینویسد که «آزادی مطلوب اسلام این است که بشر بتواند در سایه آن به حقوق طبیعی خود دست یابد. همچنین آزادی قلم و بیان به منظور افشای حقایق و انتقاد از مفاسد است تا از فساد حکومت و جامعه به هر شکل که باشد جلوگیری شود.»
امروزه با اینکه اصول آزادیهای فردی و اجتماعی در جوامع مختلف جهان مشخص شدهاند اما همه این آزادیها در نظامهای سیاسی گوناگون رعایت نمیشود. در برخی از کشورهای غربی که ادعای دموکراسی، حقوق بشر و آزادی دارند نیز آزادی به معنای واقعی آن رعایت نمیشود و حتی در برخی از این کشورها آزادیهای فردی و اجتماعی مخدوش شده و رعایت نمیگردد.»
استقلال
یکی دیگر از دستاوردهای مهم انقلاب اسلامی ایران استقلال است، استقلال به معنای توانایی اندیشیدن و عمل کردن بدون اتکاء به دیگران است. نیاز به استقلال یکی از نیازهای اساسی زندگی انسان است که نه تنها از نظر فردی بلکه از نظر اجتماعی نیز حائز اهمیت است. استقلال اصل بنیادین موجودیت کامل و شرط لازم در شکوفایی و پیشرفت یک جامعه محسوب میشود و کشوری میتواند بگوید که مستقل است که کشورهای دیگر در امور آن دخالت نداشته باشند.
هرچند براساس نظریه وابستگی متقابل، استقلال کامل برای واحدهای سیاسی در صحنه بینالملل ممکن نیست اما این واقعیت مشهود وجود دارد که کشورهای مستقل دارای حاکمیت طی چند دهه که از فروپاشی امپراتوریها در سطح جهان میگذرد در حال گسترش هستند.
از طرف دیگر گسترش روزافزون روابط انسانی و نیازمندی کشورها به یکدیگر اقتضا میکند که دولتها بر مبنای عرف یا از طریق انعقاد قراردادهای بینالمللی روابط حسنه و مستقلی داشته باشند اما شرط اصلی این روابط احترام متقابل به استقلال و حاکمیت و عدم دخالت در امور داخلی کشورهای دیگر است. در شرایط کنونی جهان، استقلال دارای ابعاد گسترده سیاسی، اقتصادی، نظامی و فرهنگی است که همه آنها به هم مربوط هستند و کاستی در هر یک از این ابعاد اصل استقلال را مخدوش میکند.
«محمدرضا کیوانفر» کارشناس ارشد روابط بینالملل در گفتوگو با خبرنگار کیهان میگوید: «در استقلال سیاسی آنچه که مهم است مستقل بودن هیئت حاکمه یک کشور از نفوذ بیگانگان و اتخاذ تصمیمات سیاسی براساس منافع ملی کشور است.»به گفته وی «استقلال سیاسی بسیار مهم است چرا که سایر ابعاد استقلال را تحت تأثیر خود قرار میدهد، به عبارت دیگر یک جامعه زمانی به استقلال فرهنگی، اقتصادی و نظامی دست پیدا میکند که دارای استقلال سیاسی باشد و دولتمردان آن به دور از دخالت بیگانگان استراتژی و خط مشی سیاست خارجی کشور را طراحی و پیریزی کنند.»
کیوانفر میگوید: «استقلال سیاسی دارای دو بعد داخلی و خارجی است. در بعد داخلی، دولت از حاکمیت مطلق برخوردار است و میتواند برای مردم حق و تکلیف ایجاد کند و در بعد خارجی به معنای این است که در عین رابطه داشتن با دیگر کشورها از استقلال رأی و تصمیمگیری برخوردار باشد.»
این کارشناس مسائل سیاسی تأکید میکند: «یکی از شگردهای کشورهای غربی برای مقابله با نظام جمهوری اسلامی ایران هدف قرار دادن استقلال اقتصادی و فرهنگی برای تحتالشعاع قرار دادن استقلال سیاسی است که برای این منظور از روشهای تحریم تجاری و اقتصادی استفاده کردند، در حالی که جمهوری اسلامی ایران توانست با تحریمها مقابله کند و استقلال سیاسی خود را همچنان حفظ نماید.»وی اضافه میکند: «مردم ایران با انقلاب خود به جهانیان نشان دادند که نمیخواهند شاهد دخالت کشورهای دیگر در امور داخلی کشورشان باشند و مخالف هرگونه سلطهجویی هستند.»
سیاست نه شرقی نه غربی
از همان اولین روزهای انقلاب، رهبر کبیر انقلاب امام خمینی(ره) و مردم انقلابی چارچوب سیاست خارجی نظام جمهوری اسلامی را در شعار نه شرقی، نه غربی جمهوری اسلامی اعلام نمودند. بر این اساس جمهوری اسلامی ایران نه وابسته به بلوک غرب و نه وابسته به بلوک شرق سابق بلکه مبتنی بر یک سیاست خارجی مستقل براساس ارزشها و موازین اسلامی است.
حضرت امام خمینی(ره) مبنا و اساس مبارزه رهاییبخش خویش از استبداد داخلی و استعمار خارجی را برپایه این تفکر و اصل قرار دادند و در یکی از سخنرانیهای خود علیه تصویب قرارداد ننگین کاپیتولاسیون که از سوی آمریکا بر ایران تحمیل شده بود چنین فرمودند:«آمریکا از انگلیس بدتر، انگلیس از آمریکا بدتر، شورویاز هر دو بدتر، همه از هم بدتر، همه از هم پلیدتر، اما امروز سر و کار ما با این خبیثهاست، با این آمریکاست.»مفاد این اصل در دیدگاه حضرت امام(ره) نفی سلطهپذیری است نه نفی رابطه و مناسبات با کشورها، زیرا ایجاد رابطه و مناسبات فینفسه مطرود نیست بلکه کیفیت رابطه و نوع مناسبات است که گاهی مطلوب و زمانی مطرود است.
یا در بخشی دیگر از سخنان حضرت امام خمینی(ره) آمده است که «... اینکه جوانان ما میگویند نه شرق و نه غرب معنایش این است که هیچ کدام در ایران دخالت نکنند و این کاملاً بحق و بجا است.»
نظر «داوود شجاعی» کارشناس مسائل سیاسی را درباره سیاست نه شرقی و نه غربی جویا میشویم. وی میگوید: «یکی از شعارهای عینی و ملموس تظاهرکنندگان در زمان شکلگیری انقلاب اسلامی ایران شعار نه غربی نه شرقی، جمهوری اسلامی ایران بود که هم اکنون نیز بر سر در وزارت امور خارجه نقش بسته است و نشان دهنده جهتگیری سیاست خارجی ایران است.»
به گفته این کارشناس مسائل سیاسی «ساختار نظام بینالملل در هنگام شکلگیری انقلاب، ساختار دوقطبی بود که آمریکا و شوروی به عنوان دو ابرقدرت، دو قطب این نظام را تشکیل میدادند و داعیه تسلط بر جهان و ابرقدرتی داشته، در حالی که ظهور انقلاب اسلامی در ایران به قدرتهای جهانی ثابت کرد که انقلابی تحقق یافته و شکل گرفته که نه متکی بر آمریکا و نه متکی بر شوروی است بلکه متکی بر ارزشهای ناب اسلامی است.»
وی اضافه میکند: «سیاست نه شرقی و نه غربی همانند دیگر دستاوردهای این انقلاب از بدعت، نوآوری و منحصر به فرد بودن برخوردار است و نشاندهنده راهی جدید برای انقلابها و جنبشهای ملی در عرصه منطقهای و جهانی شد. به گونهای که بسیاری از تحلیلگران معتقدند که تحقق بیداری اسلامی در کشورهای عربی با الهام از همین سیاست نه شرقی و نه غربی صورت گرفته است هر چند که برخی از این انقلابها دچار انحراف شده و به سوی غرب گرایش پیدا کردند.»
دخالت بیگانگان ممنوع!
سیاست نه شرقی و نه غربی که نشاندهنده خواست ملت ایران برای استقلال و عدم دخالت کشورهای دیگر در امور داخلی کشور است آنچنان تأثیرگذار است که کشورهای دیگر نیز تلاش میکنند خطوط اصل سیاست خارجی خود را بر همین اصل پایهگذاری کنند و نشان دهند که مخالف هر گونه دخالت بیگانگان هستند.
شیخ «نعیم قاسم» معاون سید حسن نصرالله دبیرکل حزبالله لبنان میگوید: «ایران در عدم وابستگی به شرق یا غرب ثابت قدم ایستاده و بر خدا و ملت مجاهد ایران توکل کرده است. امام خمینی(ره) مؤسس جمهوری اسلامی ایران شعار نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی را اعلام کرد و ملت ایران نیز تصمیم گرفت زندگی و آینده خود و فرزندان خود را با اراده خود و بدون هر نوع وابستگی به شرق یا غرب رقم بزند.»