دکتر مصطفی ملکوتیان در گفتو گو با کیهان:
کشور به ایدههای انقلابی نیاز دارد(ویژهنامه دهه فجر)
محمد میرزا طبیبی
«انقلاب اسلامی ایران تنها انقلابی است که توانسته است ماندگاری خود را براساس اصول و آرمانهای اولیه حفظ کند. » این عبارت را رهبر انقلاب اسلامی در 19 دی امسال بیان داشتند، اما چرایی این ماندگاری نیاز به تحلیلی واقع نگرانه دارد. انقلاب اسلامی دارای «اهداف حداکثری» است که پیوسته با خواست و اراده مردم جاری و ساری است. به این معنا که مردم در حکومتی اسلامی که بر مبنای الگوی تمام عیار «مردم سالاری دینی» شکل و بسط یافته، خود را در استمرار اعتبار و اقتدار کشور و نظام صاحب اثر میبینند. اگر مسیر پیشرفت و رشد انقلاب اسلامی با اراده تودههای مردمی، همچون رویشهای نو به نو به بالندگی خویش استمرار میبخشد، باید در این نکته تأمل کرد که هویت انقلاب با هویت جامعه ایرانی گره خورده و عمده مردم خود را در این احساس پیشرفت سهیم و شریک میدانند.
بی تردید ارزشها و آرمانهای حاکم بر روح انقلاب اسلامی با فرهنگ و باورهای تاریخی مردم، از گذشته تا حال، همراهی دارد؛ ارزشها و آرمانهایی که در قالب دو ویژگی «جمهوریت» و «اسلامیت» ساز و کاری ویژه برای استمرار انقلاب ساخته و پرداخته است. انقلاب خود تغییر است و استمرار و رمز ماندگاری آن، علاوه بر تلاش و اراده، ساختار و ساز و کاری مناسب برای «حفظ تغییر» میطلبد. بسیاری از انقلابها به دلیل عدم وجود ساختار و تشکیلات مناسب و متناسب به بن بست رسیدهاند اما پایداری انقلاب اسلامی ایران را میتوان به جهت وجود ساختار حکومتی دقیق و درستش دانست. هر چند ضعفها و خلأهای ساختاری بسیاری را میتوان در انقلاب مشاهده کرد که نیازمند تحلیل و بررسی و سپس راهگشایی هستند. سؤالات و مجهولات فراوانی پیش روی متفکران در عرصه «شناخت انقلاب اسلامی» وجود دارد که از این جهت گفت و گویی هر چند کوتاه با دکتر مصطفی ملکوتیان عضو هیئت علمی و استاد دانشگاه تهران داشتهایم که از نظرتان میگذرانیم.
* ماندگاری و پویایی انقلاب و دلیل استمرار آن از نظر جنابعالی در چه چیزی نهفته است؟
انقلاب برای ایجاد تغییر روی میدهد، حال این تغییر میتواند در ساز و کارهای داخلی یک نظام روی دهد و تحولات مبنایی و محتوایی در آن ایجاد کند و هم این تغییر و تحول میتواند در محدودهای گستردهتر صورت گیرد و در معادلات فضای بینالمللی اثر بگذارد. انقلاب واقعهای نیست که با کسب پیروزی و موفقیت و شکل دهی نظام مورد خواست انقلابیون، تمام شده تلقی شود و به عبارتی پایان تحولخواهی و تغییرخواهی خود را اعلام کند. البته هیچ انقلابی بدون مانع و مشکلات نیست، از جدیترین موانع خارجی برای یک انقلاب، وجود دشمنانی است که سعی دارند از تحولات حال و آینده انقلاب و حوزه تاثیرگذاری آن بکاهند. بنابراین تمام انقلابها بنا به ماهیت و تناسب خود و دشمنانشان، معمولا با طوفانی از حوادث توسط توطئه گران که به ویژه این امر از خارج مرزها هدایت میشود، برخورد میکنند. اما باید به این نکته مهم توجه داشت که هر قدر یک انقلاب مردمیتر بوده و با حضور ادامهدار تودههای متنوع مردمی همراه میشود، در مبارزه با دشمنیها موفقتر خواهد بود.
رهبر فرزانه انقلاب در دیدارهای متعدد خودشان از جمله با فرماندهان و مدیران سپاه در رابطه با تداوم انقلاب مطالب عمیق و گرانمایهای فرمودند که باید در مورد آنها که نظرات کارشناسی شدهای هستند، تأمل و بررسی صورت گیرد. ایشان انقلاب را «یک امر مستمر و حقیقت ماندگار و دائمی» میدانند و به این مسئله میپردازند که انقلاب یعنی دگرگونی و این دگرگونی و صیرورت اصلا حد یقف ندارد و تمام نمیشود. به این معنا که جمهوری اسلامی ایران نیز اگر میخواهد انقلابی و تحول خواه بماند، باید «مظهر انقلاب» باشد. به عبارت دیگر این انقلاب باید حالت تجدید پذیری و تحول دائمی ارزشها و آرمانهای منتسب به خود را حفظ کند تا بتوان آن را به تمام معنا انقلابی نامید. مقام معظم رهبری از وظایف انقلاب را ترسیم آرمانها میدانند و آرمان انقلاب را حیات طیبه میدانند. حیات طیبهای که در آن بشر امروزی را برای رسیدن به سعادت دنیوی و اخروی راهنمایی میکند. یکی از خصوصیات حیات طیبهای که در قرآن بر آن تصریح شده و انقلاب اسلامی نیز بر آن تأکید میکند، ایمان بالله و کفر به طاغوت است. مقام معظم رهبری در این مورد میفرمایند؛ «تکیه تبلیغات دشمنان، روی کفر به طاغوت است، کفر به طاغوت را ضعیف میکنند تا به تدریج این بخش از قضیه را از دست مردم بگیرند. » یعنی اگر شما دشمنی دشمنان را در واقعیات صحنه ندیدی و در این مورد دچار مسامحه و تساهل شدی، آن بخش دیگر که مربوط به ایمان به خدا و یا به معنای دیگر باور به توانمندیها و ظرفیتهای درونی یک کشور است، به تدریج کمرنگ میشود. این چنین است که انقلابها معنای خود را از دست میدهند و پیشرفت و رشد را از خود دور میسازند.
* ماهیت و جنس انقلاب اسلامی چه چیزی است، آیا باید انقلاب را قیام و خواست تودههای مردمی بدانیم یا مسئولان را صاحب نظام فرض کنیم و یا ارزشهای حاکم بر انقلاب را در این مورد مؤثر قلمداد کنیم؟
در بررسی انقلابها میتوان 4 سؤال کلیدی را مورد کنکاش قرار داد و به دنبال پاسخ آنها رفت که عبارتند از؛ چیستی، چرایی وقوع، چگونگی وقوع و نتایج و پیامدهای داخلی و بینالمللی انقلاب ها. مروری در پاسخ این چهار سؤال درباره انقلاب اسلامی، به خوبی بازگوکننده ماهیت اسلامی این انقلاب است. در حالی که تاکنون رویکردهای مختلفی از جانب نویسندگان به ویژه خارجی در تحلیل وقوع انقلاب اسلامی بیان شده است که در این بین میتوان از رویکردهای جامعه شناختی، روانشناختی(فردی - اجتماعی)، سیاسی و اقتصادی نام برد، اما هیچ یک از این رویکردها که مبتنی بر جریان اصلی علمی در علوم انسانی - اجتماعی غربی تدوین و بیان شدهاند، نمیتوانند تحلیل جامعی از وقوع انقلاب اسلامی داشته باشند.
دلایل متعددی وجود دارد که بر ماهیت اسلامی و دینی انقلاب اسلامی تأکید میکند، از جمله آرمانهای انقلاب اسلامی و جامعیت آنها که در شعارهای مردم انقلابی آشکار بود. مانند استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی، نه شرقی نه غربی، جمهوری اسلامی، حزب فقط حزب الله رهبر فقط روح الله، نهضت ما حسینیه، رهبر ما خمینیه و از این دست شعارها. همچنین رهبری بلامنازع و قاطع و الهی گونه امام در انقلاب بازگوکننده این ماهیت است. حتی ناتوانی نویسندگان از پیشگوئی وقوع انقلاب اسلامی و نیز فراوانی نوشتهها در مورد این انقلاب بعد پیروزی و تاکنون، نیز دال بر وقوع یک انقلاب ویژه و خارج از عرف زمانی موجود و یک انقلاب با ماهیت اسلامی است. از نظر ریشه یابی تاریخی وقوع انقلاب اسلامی نیز رفتارهای ضد اسلامی رژیم پهلوی و جریحهدار شدن عواطف اسلامی مردم از عوامل اصلی وقوع انقلاب بوده است.
اگر تنها از دریچه بازتابهای خارجی انقلاب اسلامی نیز به مسئله بنگریم، بار دیگر به ماهیت اسلامی انقلاب خواهیم رسید. انقلاب اسلامی توانسته است امواجی مهم و مؤثر از بیداری اسلامی در سطوح منطقهای و جهانی بیافریند و این جمله حضرت امام را به اثبات برساند که «اگر نیت خالص باشد انقلاب به همه جا میرسد.» در بیان ماهیت یک انقلاب نه تنها به نوع و ویژگیها و تکوین آرمانها و رهبری آن انقلاب توجه میکنیم، بلکه به نقش، میزان و حضور و تأثیرگذاری مردم همراه و معتقد نیز میپردازیم. همراهی مردم در مقیاس گسترده در انقلاب اسلامی که در میان انقلابهای معاصر بینظیر است و به صحنه آمدن آنها در بزنگاههای حساس برای حفظ انقلاب ما نیز بازگوکننده ماهیت اسلامی این انقلاب است.
* آیا میتوان یکی از دلایل وقوع انقلاب اسلامی ایران را انزجار و قیام مردم از تحجر دانست، رابطه انقلاب و تحجر در چه چیزی است؟
مهمترین جنبه تحجر که حتی در میان برخی قشرهای مذهبی وجود داشته است غیرسیاسی دانستن اسلام و جدایی سیاست از دیانت است. حضرت امام میفرمودند که اسلام همه اش سیاسی است و حکومت فلسفه عملی تمامی فقه اسلامی است. پیش از وقوع انقلاب اسلامی گروههایی در جامعه وجود داشتند که میگفتند دین با علم مخالف است و نیز دین نباید با سیاست رابطه داشته باشد، این کارها با شبهه پراکنیهای بسیاری از جمله همراه دانستن انقلاب اسلامی با شیوه حکومتی مارکسیستها همراه بود. کسانی که این نسبتها را به انقلاب با نیت و اهداف خاص خودشان در میان مردم ترویج میکردند تلاش داشتند تا حرکت جامعه به سوی آرمانخواهی اسلامی را سد کنند و مانع به وجود بیاورند. تلاشهای حضرت امام و گروههای اسلامی در دو دهه پایانی رژیم پهلوی مؤثر افتاد و انقلاب اسلامی با میدان داری نخبگان و همراهی تودههای مردمی توانست شرایط را برای تحول بنیادین جامعه و وقوع اسلامی مهیا کند.
*آیا توانسته ایم در ساختارهای کشور اسلامی خود نیز انقلاب کنیم یا این انقلاب فقط در شیوه کلان حکومت داری آن به وقوع پیوسته است؟
پس از پیروزی انقلاب اسلامی مجموعهای از نهادهای انقلابی به فرمان حضرت امام پدید آمد که تاکنون حافظ تداوم انقلاب بوده است. نهادهایی مانند سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، بسیج مستضعفین، جهاد سازندگی، دادگاههای انقلاب و مانند آن. یک انقلاب نیازمند به وجود آوردن ساختارهایی در تناسب با ماهیت و اهدافش و در جنبههای متعدد اجتماعی- اقتصادی - سیاسی است، اگر این گونه نباشد شما برای رسیدن به هدف خودتان، طریق رسیدن به آن را مشخص نکرده اید و دچار فقدان و نقص در برنامهریزی و مدریت خواهید شد. در کنار این بعضی جنبه و حوزههای انقلاب اسلامی مانند ساختار روابط خارجی کشور از اهمیت ویژهای برخوردار است چرا که به عنوان بلندگو و پرچم حکومت عمل میکند و آن را به جهانیان معرفی مینماید.
با این حال ما نیازمند ایجاد تغییرات اساسی و تحولات اداری و اقتصادی با محور قرار دادن افکار و ایدههای انقلاب اسلامی هستیم. ما باید اقتصاد مقاومتی را بسیار جدی بگیریم. به علاوه در آموزش آرمانهای انقلاب به نسلهای جدید باید تلاشهای مضاعفی به عمل آوریم تا با مسئله شکاف نسلی مواجه نشویم. ما باید در دادن مسئولیتهای مختلف دقت بیشتری داشته باشیم. باید به مسئله گردش نخبگان شایسته توجه ویژه داشته باشیم. چرا که حضرت امام فرمودند که من در میان شما باشم یا نباشم نگذارید انقلاب به دست نا محرمان و نا اهلان بیفتد.
* با توجه به آنچه تا کنون گفته شد، در مقایسه انقلاب اسلامی با سایر انقلابها چه تفاوتهایی را میتوان برشمرد؟
مقایسه انقلابها میتواند به گونههای مختلفی صورت بگیرد. به یکی از این روشها اشاره میکنم؛ کتاب «انقلاب اسلامی در مقایسه با انقلابهای فرانسه و روسیه» انقلاب اسلامی را با این دو انقلاب در دوره قبل و بعد از پیروزی و با دو عنصر نیروی اجتماعی (نیروی انقلابی) و رژیم سیاسی مقایسه کرده است. مقایسه نیروی اجتماعی در انقلابها در سه عامل مکتب، رهبری و مردم و مقایسه رژیمهای سیاسی در سه عامل قدرت نظامی، قدرت اقتصادی، مدیریت سیاسی و حمایت خارجی صورت میگیرد. این مقایسه نشان میدهد که علی رغم قدرت بالای نظامی و اقتصادی و برخورداری از حمایت خارجی قوی رژیم شاه، این رژیم نتوانست در مقابل قدرت معنوی نیروی اجتماعی انقلاب اسلامی ایستادگی کند و در نهایت از پای درآمد.
در مقایسه دوره پس از انقلاب میان انقلاب اسلامی و انقلاب فرانسه به یک نتیجه دیگر نیز میرسیم، به دلیل عدم اصالت آرمانی و پراکندگی انقلاب فرانسه، تفرقه در رهبری و شرکت ضعیف مردم در انقلاب، انقلاب فرانسه پس از پیروزی نتوانست بطور سریع نظامسازی کند و ثبات قابل اعتمادی به دست آورد. این انقلاب دهها سال پس از پیروزی به بیثباتی، تشکیل حکومتهای متفاوت، کشتارهای زیاد و مسائل از این دست انجامید. در این جا مجال برشمردن و بیان تاریخچه این بیثباتیها نیست. اما به دلیل اصالت و وحدت آرمانی، وحدت رهبری و رهبری وحدت بخش، جامعیت آرمانی و حضور گسترده مردم در صحنه انقلاب، انقلاب اسلامی قادر شد در مدتی نسبتا محدود یعنی حدود یک سال قانون اساسی را نوشته و به تصویب ملت برساند و همه نهادها و ساختارهای قانونی خود را در نوعی از نظام جدید متعلق به خود پدید آورده و کشور را به ثبات برساند.