احسان نراقی-27
نقش نراقی در کنترل حرکتهای دانشجویی خارج از کشور(پاورقی)
در این فاصله که حسنعلی منصور، در میدان بهارستان ترور شد و امیرعباس هویدا، جایگزین او گشت و فعالیتهای! جبهه ملی رو به افول دوباره نهاد، مأموریت احسان نراقی، به سویِ جامعه سوسیالیستها تغییر جهت داد254 در سفری که در دی ماه سال 1344ش، با هدایت سفارت آمریکا در ایران، به آمریکا داشت، در سخنرانی خود در دانشگاه برکلی و در جمع دانشجویانِ ایرانی، به جبهه ملی حمله کرد و گفت:
«جبهه ملی بزرگترین ضربه را به روحیه جوانان ایران وارد کرده و دیگر نمیتواند در ایران اقدامی به عمل آورد.»255
ولی با وجود این حمله، باز هدایتِ نیروهای جوانی که تحت عنوانِ «جبهه ملی سوم» در فرانسه درحال نشو و نما بودند را به عهده گرفت تا در جریان مقابله با حرکتهای دانشجویی در خارج از کشور که به معضلی برای رژیم شاهنشاهی و ساواک تبدیل شده بود، مانندگذشته فعالیت نماید.256
و نکته جالب این است که او، حتی وظیفه پیک برای انتقال نشریات و کتب آنان را، در سفرهای خود، به عهده میگرفت. حال، این محمولهها به مقصد میرسید یا نه، حکایتی است که اطلاعی از آن در دست نیست:
«چندی قبل، (حدود سه هفته)، احسان نراقی، رئیس مرکز تحقیقاتی و اجتماعی که به تهران میآمد، تعداد زیادی از کتابها را به او تحویل دادند که در تهران به دست کسی که میشناسد، برساند و در دانشگاه و مراکز دیگر به وسیله آن فرد به فروش رود.»257
البته این حرکتِ دوگانه، از نگاه برخی از اعضای جبهه ملی مخفی نبود، کما اینکه کیامرز شاملو که از اعضای هیئت اجرائیه بود، میگفت:
«دکتر احسان نراقی، که مربوط به مطالعات و تحقیقات سازمان امنیت است، در ظاهر خود را طرفدار دانشجویان جبهه ملی نشان میدهد. بدان جهت در روز 20/10/46 عدهای از دانشجویان را دور خود جمع کرده بود، که جلب نظر و اطمینان بنماید و عدهای از دانشجویان گول میخورند و باورشان میآید؛ ولی عدهای هم مثل من، میدانند که دروغ میگوید، میخواهد خود را در جریان گذاشته، تا برای دستگاه کار کند.»258
حضورِ احسان نراقی در پاریس، از سال 1348ش به بعد، ارتباط وی با نیروهای موسوم به «جبهه ملی سوم» را گسترده و نزدیکتر کرد259 که این حضور، به ارائه توانمندی او در ایجاد تشکل و ارتباط با جوانان، نسبت داده شد:
«خواسته است مقیم پاریس باشد، تا طرفداران جبهه ملی را دور خود جمع کند و به دستگاه بفهماند که او قادر است در هر جا، این گونه جوانان را قبضه کرده و در اختیار بگیرد.»260
احسان نراقی به دلیل موقعیتِ حقیقی و حقوقی که داشت، پس از بازگشت به ایران نیز، این ارتباطات را حفظ کرد و گهگاه در حلقه آنان، که اینک، دیگر هیچ حرکتی نداشتند، حضور مییافت،261 تا زمانی که انقلاب اسلامی به نقطههای پیروزی خود نزدیک شد و آمریکاییها توسل به اعضای قدیمیِ جبهه ملی را یکی از راههای نجات رژیم شاهنشاهی تشخیص دادند، احسان نراقی نیز به دلیل ارتباطِ دیرینهای که با غلامحسین صدیقی داشت، در این برهه، دوباره به میدان آمد تا شاید، در این حرکت، نقشی ایفا نماید.
احسان نراقی و انگلیس
یکی از ابهامانگیزترین ابعادِ زندگی احسان نراقی، چگونگیِ روابط او با انگلیس است. او، زمانی از ژنو به ایران آمد که حال و هوایِ ضدانگلیسی، بر فضایِ سیاسی جامعه حاکم بود و دولت دکتر مصدق، قطع رابطه با انگلستان را اعلام نموده بود.262
در این شرایط، احسان نراقی، به عنوان یکی از افراد منتسب به دولت که با آیتالله کاشانی(ره) نیز نسبت فامیلی داشت، به فعالیتهای پنهانی! مشغول شد:
«من، دوستی فرانسوی داشتم به نام پل ماتیو، که درحال حاضر، سرهنگ بازنشسته ارتش است و در شهر تولن در جنوب فرانسه زندگی میکند. این افسر ارتش فرانسه، در زمان جنگ، یک کماندوی نهضت مقاومت را در کوههای آلپ فرانسه، هدایت میکرد. او میگفت که انگلیسها، در دو نوبت در سال 1944، یعنی سال آخر جنگ، به ظاهر سهواً، ولی به اعتقاد دوست من عامداً، محل آنها را بمباران کرده بودند ... دوست من، به همین دلیل از انگلیسیها دلخور بود و تا میتوانست، به من اطلاعاتی درباره فعالیت انگلیس در ایران میداد. روزی از او سؤال کردم که به نظر تو، انگلیس پس از بسته شدن سفارتخانهاش، به چه وسیلهای دستورهایش را به شبکههای ارتباطی خود منتقل میکند. ماتیو گفت: تا پانزده روز دیگر به من جواب خواهد داد. سرِ پانزده روز، به من گفت: در هفته، دو پرواز از بغداد به تهران وجود دارد و انگلیسیها، پیام هایشان را به وسیله کیسه پستی سفارت عراق در تهران، به عواملشان میرسانند.»263