انتخابات؛ سبک زندگی سیاسی در نظام اسلامی (4)
اصول حاکم بر انتخابات
حجتالاسلام دکتر محمدجواد نوروزی
2. حاکميت سياسي بر مبناي اسلام
مسئله حاکمیّت دینی و تشكيل حكومت اسلامي، از اموری است که امام خميني ـرِضْوانُالله عَلَيْهِـ از ابتدا مطرح نمود. غرب با استفاده از برخي از اين چهرهها چون بازرگان، تلاش ميكرد در داخل كشور به بدنه انقلاب نفوذ كند و جمهوري اسلامي را به بنبست بکشاند، اما پيشبيني آنها اشتباه از آب درآمد و دليل اصلي آن وجود رهبري الهي در رأس نظام بود.
«أَفَحُكْمَ الْجَاهِلِيَّةِ يَبْغُونَ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللّهِ حُكْمًا لِّقَوْمٍ يُوقِنُونَ.» در اين آيه از قرآن کریم، خداوند تصريح ميكند که حكم و قوانين دو دسته است؛ يا حكم الله است يا حكم جاهليّت و جامعه بشري بايد يكي از اينها را انتخاب كند. انقلاب اسلامي، حكومتي را بنيان نهاد كه تمام نظامهاي سياسي غربي و مادي را به چالش كشيد. اين نظامها بر مبناي اومانيسم؛ يعني حاكميت انسان بر هستي استوار بودند و تجلّي حكومتي آن نيز در انواع نظامها مانند ليبرال - دموكراسي يا سوسيال - دموكراسي ظهور يافت.
نظام اسلامي ايران در عصر غلبه مدرنيته، يكي از نعمتهای بزرگ خداي متعال به امّت اسلامي است؛ بنابراين يكي از مهمترين امتحانات الهي براي امّت فعلي اسلام، حفظ نظام و جهتِ انقلاب اسلامي است. انقلاب اسلامي با ارایه يك نسخه شفابخش كه برگرفته از قرآن و عترت است، درصدد است تا مدل اداره جامعه و سبك زندگي را به دنيا عرضه نمايد.
3. مشارکت حداکثری
ثبات هر نظام سیاسی در گرو میزان مقبولیّت عمومی و مشارکت حداکثری مردم در عرصههای مختلف اجتماعی است. همه مدلهاي حکومتي و از جمله دموکراسيها، درصدد طراحي فرآیندی هستند که مقبولیّت عمومی داشته و تمام مردم در آن سهیم باشند. انتخابات یکی از معيارهاي سنجش میزان مقبولیّت یک نظام سیاسی، در صحنههای سیاسی - اجتماعی است و يکي از اهداف برگزاری و زمینهسازی در انتخابات، سعی بر دستیابی به یک مشارکت حداکثری است تا طبق آن، یک نظام سیاسی با تحکيم پایههای حکومتی خود، مشروعيت سياسي و بينالمللي کسب کند.
اما حضور مردمی در انتخابات و در پای صندوقهای رأی، مرهون عوامل گوناگونی است؛ از جمله اين که تمام جریانهای سیاسی به یک آرمان و میثاق، باور و اعتقاد داشته باشند و اندیشه و خطمشیهای خود را با آن هماهنگ سازند. در تمامی کشورها «قانون اساسی» به عنوان سمبل وحدت شناخته میشود و جناحهایی که به آن پایبند نباشند، عملاً از دایره فعالیّتهای سیاسی کنار میروند و بایکوت میشوند.
تکلیفگرایی و تأکید بر گفتمان انقلاب اسلامی، یکی از اصلیترین و مهمترین عاملهای اجتماعی است که منجر به حضور حداکثری در انتخابات جمهوری اسلامی ایران میشود و نشانه پیروی بدنه اجتماعی متعهّد از آرمانهای انقلاب و تأکید بر آنهاست. در واقع بدنه اصلی انقلاب اسلامی، حضور در میدانهای سیاسی را نه یک حق، بلکه یک تکلیف شرعی برای خود میدانند و از این روست که شاهد حضور بیش از پیش مردم در دورههای مختلف انتخابات هستیم. تکلیفگرایی در عرصه انتخابات سیاسی در ایران، امری است که از ابتدای انقلاب از سوی حضرت امام خمینی ـرِضْوانُالله عَلَيْهِـ و مقام معظم رهبری ـمُدَّ ظِلُّهُ الْعالیـ بارها مورد تأکید قرار گرفته و برای آن به صور مختلف، فرهنگسازی شده و به تعبیری تئوریزه گردیده است، لذا از عواملی نیست که در فرآیند چند ماهه انتخابات به وجود آمده باشد و بعد از آن نیز فروکش کند.
یکی از موانع حضور حداکثری در انتخابات، مختل کردن امنیّت روانی و آرامش اجتماعی است. از اینرو، ثبات در ابعاد مختلف، خود از عوامل بسیار تعیینکنندهای است که میتواند در انتخابات تأثیرگذار باشد؛ چرا که وجود برخوردهای سیاسی و ایجاد اصطکاک، به معنی ریزش بخشی از بدنه اجتماعی است. در واقع باید آرامش را یک کلّ دانست که بسیاری از مسائل را در ذیل خود قرار میدهد.
4. تولّي و تبرّي
در هر جامعهاي مهندسي گرايشها و حب و بغضها، ذو مراتب و تشکيکي است. همانگونه که تولّي مراتبي دارد تبرّي نيز چنين است. گاه تبرّي در حوزه باورها و مباني است و گاه در دانش و گاه در آثار آن و مظاهر ظلم و منکرات.
5. استقامت و پايداري
پایداری بر آرمانها و ارزشها از دستورات صریح قرآن کریم به پیامبر اسلام - صَلَّىاللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ - است. خداوند متعال در آیه 12 از سوره هود میفرماید: «فَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَمَن تَابَ مَعَكَ» و به پیامبر اسلام - صَلَّىاللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ - دستور داده میشود که بر آرمانها و ارزشهای اسلامی و رساندن رسالت استقامت بورزد، امت هم مأمور به پایداری است و یکی از دستورهای سنگینی که طبق روایات به پیامبر اسلام - صَلَّىاللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ - داده شده است همین مسئله پایداری بر ارزشها است.
دستور به پایداری و مقاومت به پیامبر - صَلَّىاللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ - در سورههای دیگر هم وجود دارد، ولی چون در این سوره هم به خود پیامبر - صَلَّىاللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ - و هم پیروان ایشان دستور داده شده است که باید پایداری کنند، پیامبر به این جهت فرمودند که این سوره مرا پیر کرد؛ یعنی پایداری امّت و تلاش پیامبر - صَلَّىاللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ - برای پایداری امّت و مردم برای ايشان بسيار مهم و طاقتفرسا بود.
یکی از وظایف سنگینی که پیامبر - صَلَّىاللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ - برای آن بسیار زحمت کشید و نگرانش بود، همین پایداری امّت پیامبر بر ارزشها و آرمانهای اسلامی بود. در نظام مقدّس جمهوری اسلامی که بر مبنای اسلام شکل گرفته است و میخواهد دستورات اسلام و ارزشهای اسلام را پیاده و نهادینه کند، طبعاً پایداری بر این آرمانها یکی از وظایف بسیار مهم و اساسی است و بنابراین جایگاه پایداری بر ارزشها را میتوانیم جایگاهی بسیار مهم و سرنوشتساز برای حفظ اسلام و حفظ انقلاب و آرمانهای حضرت امام - رِضْوانُالله عَلَيْهِ - دانست.
6. تشکّل و سازمان
زمانيکه گروهها، احزاب و جریانهای سیاسی با سلایق مختلف، مشغول آمادهسازي خود برای حضور در عرصه انتخابات میشوند، نگاهی آسيبشناسانه به رفتار سياسي انتخاباتی جامعه ما نشان میدهد که حزب پاسخگوي نيازهاي سياسي جامعه ما نبوده و نیست. نه حزب جمهوري اسلامي با اعضاي بسيار برجسته موفق بود و نه ساير احزاب كوچكتر. در جامعه اسلامی، حزب قالبي است كه میبایست نسبت خود را با ولایت فقیه و نهاد مرجعیّت نظام اسلامی، روشن سازد. ولايتمداری نسبت به فقيه حاکم با ولايت حزبي سازگار نيست.
از سوی دیگر ضرورت وجود تشکّل و سازمان در جامعه، امری واضح و روشن است. اما این واقعيّت و ضرورت، چه مدل و ساختار تشكلی را اقتضا میکند؟ آیا اگر بخواهيم امر به معروف و نهي از منكر را عینیّت بخشیم (وَ لْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْر) بدون تلاش سازماني تا چه میزان امکانپذیر است؟
خوشبختانه، تجربه نظام جمهوری اسلامی ایران در بیش از سه دهه گذشته، نشان میدهد نهتنها حزب، بلکه بسیاری از سازوکارهای مدیریتی برآمده از فرهنگ غرب، در جامعه اسلامی کارآمدی لازم را نداشته و ندارد و حلّ و فصل بسیاری از معضلات جامعه، مقتضی تولید نظریههایی بر مبنای اندیشه اسلامی و مختصات نظام اسلامی است. تنها با پيريزي يك الگوي جديد براي تشكّل، میتوان نیازهای جامعه را پاسخ داد. در شرایط کنونی و در آستانه انتخابات، سه نوع تشکّل سازمانی را میتوان تصوّر کرد:
1.تشكّلهاي گفتماني
هدف تشكّلهاي گفتماني، تعميق مباني اعتقادي در جامعه است. هدف، ارائه معيارهاي درست به همگان و کوشش براي یافتن حقيقت است. ابهامات و شبهات فراوانی در جامعه وجود دارد که ناشی از جنگ نرم دشمن و گاه رفتارهای ناموجه مسئولان است. شفاف كردن فضا و ايجاد افقی روشن براي تصميمگيري ديني آحاد جامعه، تلاش براي غبارزدايي از مهمترين رسالتهای تشكّل گفتماني است. در تشكّل گفتماني، روابط نیروها بر مبنای دستور و سلسله مراتب نیست، بلکه بر مبنای اخوّت دینی و تعامل نرم نيروهاي ارزشي استوار است.
هدف تلاش گفتمانی، نخست، تعمیق گفتمان و در اولویّت دوم، تلاش در جهت سالمسازی چرخه مدیریتی قدرت است. در این الگو انحراف افراد خطری برای تشکّل به همراه ندارد و صرفاً همواره بر مبنای سنت الهی با ریزش و رویشهای سازمانی است که تشکّل نشاط و پویایی خود را حفظ میکند.
تعميق معرفت ديني، عمق بخشيدن به قدرت تحليل سياسي، درك درست شرايط، فهم صحيح مطالبات رهبري و همچنین تدارك معقولترين و ممكنترين روشها براي تحقق مطالبات رهبري، مهمترین رسالت تشكّلهاي گفتماني است.
2.تشکّلهای فرد محور
3.تشکّلهای سازمان محور
7. عدالتمحوری
عدالت يكي از شعارهاي دولت و يقيناً محور انقلاب بوده و براساس دیدگاه مقام معظم رهبری ـمُدَّ ظِلُّهُ الْعالی - ؛ «ارزش عدالت نبايد به عنوان يك ارزش درجة دو، كمكم در مقابل ارزشهاي ديگر به فراموشي سپرده شود. ارزشهاي ديگر مثل پيشرفت و توسعه، ارزش سازندگي، ارزش آزادي و مردمسالاري هم خيلي مهماند و مطرح كردن ارزش عدالت، مطلقاً به معناي نفي اينها نيست؛ اما وقتي ما اين ارزشها را عمده ميكنيم و مسئله عدالت و نفي تبعيض و توجه به نيازهاي طبقات محروم در جامعه كمرنگ ميشود، خطر بزرگي است؛ اما با عدالتمحور بودن يك دولت، اين خطر از بين ميرود يا ضعيف ميشود».
«عدالت، حقگرايي و توجه به حقوق آحاد مردم و جلوگيري از ويژهخواري است. جلوگيري از تجاوز و تعدّي به حقوق مظلومان است. در يك جامعه، افراد زيادي یافت ميشوند كه اگر دستگاه مسئولِ قانوني، به مدد آنها نشتابد، در امواج درگيريهاي گوناگون لگدمال ميشوند. وظيفه دولتِ عدالتمدار، توجه ويژه به قشر محرومين است. عدالت را نبايد تندروي و مخالفت با شيوههاي علمي دانست. با استفاده از همه شيوههاي عالمانه و با تدبير ميتوان عدالت را در جامعه مستقر كرد».
«و مسئله فسادستيزي، حمايت از طبقات ضعيف، سادهزيستي، نگاه به مناطق دوردست و محروم، توجه به مشكلات گوناگون مردم. اينها اصولي است كه اگر رعايت بشود و بر اينها پاي فشرده بشود، هم خدا را راضي ميكند، هم مردم را از هر مسئول و از هر نظامي خشنود و دلشاد ميكند.»
«شعار عدالتطلبي، اجتناب از اشرافيگري، يا شعار خدمترساني به مردم، يا شعار استكبارستيزي، يا شعار سادهزيستي، يا شعار كار و تلاش و خدمت به مردم؛ اينها چيزهایي است كه مردم دوست ميدارند و اينها را ميخواهند. يك جامعه و يك كشور و يك ملّـت بيدار، از مسئولينش اين چيزها را مطالبه ميكند: مطالبه عدالت، مطالبه انصاف، مطالبه خدمت، مطالبه ارتباط صميمي با مردم، مطالبه دين، پايبندي به ارزشهاي ديني، پايبندي به شرع. اين چيزها را مردم ميخواهند و دوست ميدارند. شما هم بحمداللَّه اين شعارها را دادهايد، مردم هم قبول و اقبال كردهاند؛ اين را مغتنم بشماريد».
8. خدمتگزاري به مردم و مردمي بودن
«قدرت اگر با هدفِ خدمت به مردم باشد، عبادت است. شايد هيچ عبادتي بالاتر از عبادتِ مسئولي نيست كه بهخاطر تلاش و خدمت به مردم، از راحت و آسايش و امنيّتِ خود صرفنظر ميكنند. اين روحيه خدمتگزاري، خاكساري، تواضع در مقابل مردم و شناخت عظمت مردم ... نعمت بزرگي است».
9. سادهزيستي
یکی از نکات مورد توجه مقام معظم رهبری - مُدَّ ظِلُّهُ الْعالی - ، توجه به سادهزيستي است. «مسئله سادهزيستي، شعار بسيار مهمي است که نبايد دستكم گرفت. يك وقت انسان در زندگي شخصي خود، مثلاً حركت اشرافگونهيي دارد این امر؛ اگر حرام باشد، حرام است؛ اگر مكروه باشد، مكروه است؛ اگر مباح باشد، مباح است؛ اما گاه یک کارگزار جلوي چشم مردم يك مانور اشرافيگري ميدهد؛ اين ديگر مباح و مكروه ندارد؛ همهاش حرام است؛ به خاطر اينكه تعليمدهنده اشرافيگري است، به: اولاً زيردستهاي حکومت، ثانياً آحاد مردم به اين كار تشويق ميشوند. ممكن است در داخل جامعه كساني پولدار باشند و ريخت و پاش كنند ـالبته اين كار بدي است، ولي به خودشان مربوط است - اما ريخت و پاش دولت اولاً از بیتالمال است، ثانياً ريخت و پاش ما مشوّق ريخت و پاش ديگران است».
«سادهزيستي - بهخصوص در خود آقاي رئيسجمهور - خوب و برجسته است و چيز باارزشي است؛ در مسئولين هم - كما بيش؛ يك جايي كمتر، يك جايي بيشتر - بحمداللَّه هست. سادهزيستي چيز بسيار باارزشي است. ما اگر بخواهيم تجمّل و اشرافيگري و اسراف و زيادهروي را - كه واقعاً بلاي بزرگي استـ از جامعهمان ريشهكن كنيم، با حرف و گفتن نميشود؛ كه از يك طرف بگویيم و از طرف ديگر مردم نگاه كنند و ببينند عملمان جور ديگر است! بايد عمل كنيم. عمل ما بايستي مؤيد و دليل و شاهد بر حرفهاي ما باشد، تا اينكه اثر بكند. اين خوشبختانه هست. فاصلهتان را با طبقات ضعيف كم كردهايد و كم نگه داريد و هر چه كه ممكن است آن را كمتر كنيد».
10. مصالح امّت، مدار تصمیمگیریها
امام هشتم ـعَلَيْهِ السَّلَامُـ میفرماید: «اعْلَمْ يَرْحَمُكَ اللَّهُ أَنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لَمْ يُبِحْ أَكْلًا وَ لَا شُرْباً إِلَّا لِمَا فِيهِ الْمَنْفَعَةُ وَ الصَّلَاحُ وَ لَمْ يُحَرِّمْ إِلَّا مَا فِيهِ الضَّرَرُ وَ التَّلَفُ وَ الْفَسَادُ؛ خدا هیچ خوردنی و یا آشامیدنی را حلال نکرده مگر آن که در آن سود و صلاحی هست؛ و چیزی را تحریم نکرده، مگر آن که در آن زیان و فساد است».
در چارچوب شرع، به حاکم اسلامی اختیاراتی داده شده که میبایست در چارچوب آن عمل کند؛ مصلحت مسلمانان یا مصلحت کشورهایی که تحت ولایتش است. «نعم للوالی ان یعمل فی الموضوعات علی طبق الصلاح للمسلمین او لاهل حوزته» رعايت مصالح عمومی در تصمیمگیریها و دوري از هرگونه منفعت شخصی، موجب پرهيز از استبداد شخصی است. همانگونه که اصولاً تأسیس حکومت دینی و حاکمیّت حاکم اسلامی بر پایه صلاح مسلمین است؛ بنابراین مصلحت عمومی، یکی از شرایط تصمیمگیریهای حاکم اسلامی بهشمار میرود.
حکومت اسلامی در اندیشه متفکران اسلامی حکومت قانون الهی است که تا قیامت میبایست استمرار یابد. جامعه ابعاد مختلفی در حوزههای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی دارد و تحقق قانون الهی در آن، مقتضی تشكيل حکومت است و بدون حکومت، قانون الهی ضمانت اجرا پیدا نمیکند، پس حکومت و دولت، ضامن اجرای قانون الهی است.
حضرت امام در این زمینه میفرمایند: «و لا یمکنُ اجراء احکام الله الا بها لأن لا یلزم الحرج و المرج» اجرای احکام الهی بدون حکومت و دولت ممکن نیست؛ یعنی امور اجرایی احکام در عرصه سیاسی و اجتماعی مستلزم حکومت است. برخی به لزوم حکومت برای حفظ نظم به نحو مطلق استدلال میکنند و معتقدند اگر حکومت نباشد، حرج و مرج ایجاد میشود. پس تشكيل حکومت، اعمّ از صالح يا غیرصالح، دولت اسلامی و یا دولت غیراسلامی، امری ضروری است اما حضرت امام مسئله هرج و مرج را تنها به اجرای قوانین اسلامی ربط میدهد، به دیگر سخن اگر قوانین اسلام توسط حکومت اجرا نشود، هرج و مرج ایجاد میشود؛ یعنی نظمی مطلوب است که مبتنی بر دین باشد.
- ادامه سلسله مطالب «انتخابات؛ سبک زندگی سیاسی در نظام اسلامی» در هفته آینده در صفحه پاورقی منتشر خواهد شد.