کشت انسانی و پرورش خدایی
انسان خود را کشاورز میداند و گمان میکند که کشت را ورز میآورد و آن دانه یا مانند آن را پرورش میدهد که این یک باور مادی و سادهلوحانه است، در حالی که بر اساس آموزههای قرآنی، انسان تنها حارث (کشتکار) است و کشت میکند؛ یعنی شیار میکند و دانه را در دل خاک قرار میدهد؛ و آن که این کشت را ورز میدهد و میپروراند و به شکل گیاه میرویاند و جان و زندگی میبخشد و از آن گیاه، دانهها و میوههای بسیار بر میآورد خداوند است.
خداوند میفرماید: أفَرَأَیْتُم مَّا تَحْرُثُونَ أَأَنْتُمْ تَزرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزَّارِعُونَ؛ آیا میبینید آنچه را کشت میکنید؛ آیا شما آن را زراعت میکنید و پرورش میدهید یا ما زارع و کشاورز (پرورشدهنده) آن هستیم؟ (واقعه، آیات 63 و 64).
همین تفاوتی که در باره کشت و کشاورز یعنی حرث و زارع بیان شده، درباره نطفهگذاری و تولید بچه و فرزند در آیات دیگر بیان شده است. خداوند میفرماید: أَفَرَأَیْتُم ما تُمْنُونَ أَأَنْتُمْ تَخْلُقُونَهُ أَمْ نَحْنُ الْخَالِقُونَ؛ آیا میبینید آنچه را به شکل منی پرت میکنید، آیا شما آن را میآفرینید یا آنکه ما آفریدگار آن هستیم؟ (واقعه، آیات 58 و 59) شکی نیست که انسان تنها منیگذار و خداوند خالق است.
بنابراین، در هر کاری باید فراتر از ماده به عالم غیب توجه داشت و دانست که ماده تنها وسیلهای اندک و کوچک است و حقیقت تاثیر، از غیب است نه از ماده، پس دعا و نیایش و نماز و توکل و مانند آنها را نباید دستکم گرفت و گمان کرد که مثلا انفاق و صدقه کمتاثیر است؛ بلکه تاثیر حقیقی در آنها است نه در دارو و درمانگر و مانند آنها.