اقدامات لازم برای اصلاح شرایط ورزش پرستاره ایران
جذب نیروهای شایسته /دفع عناصر ناشناس و زیادهخواه(نکته ورزشی)
سرویس ورزشی-
درگذشت سه چهره شناخته شده ورزش کشور، یکی از رشته ریشهدار و تاریخی کشتی (مرحوم جواد رفوگر) و دو نفر دیگر از رشته پرطرفدار و جذاب فوتبال (مرحوم رضا احدی و مرحوم همایون بهزادی) باعث شد بار دیگر جامعه ورزش سوگوار شود و در ماتم این یاران از دست رفته به عزا بنشیند. در چند روز گذشته در حد توان سعی کردیم اتفاقات و مراسم مختلفی را که از سوی جامعه ورزش برای این عزیزان برپا شد را انعکاس دهیم. اینجا میخواهیم ضمن اظهار تأسف و تأثر مجدد و تسلیت دوباره خدمت اهالی ورزش، به نکتهای که البته تکراری است، باز هم از سر انجام وظیفه، تأکید کنیم.
این طور مراسم که به مناسبت و بهانه فقدان عزیزی برپا میشود، معنا و کارکردهای دیگری هم دارد. کارکردهایی مثل قدرشناسی جامعه ورزش، از بزرگترها و پیشکسوتها گرفته تا علاقهمندان و دوستداران ورزش و... اما یکی از مهمترین معانی و کارکردهایی که از این گونه مراسم برداشت میشود این است که برخلاف القا و تبلیغ بیخبران و تازه از راه رسیدهها و یا مغرضان و منفعتجویان، ورزش ما از کهکشانی پرستاره برخوردار است که اگر قدر آنها عملاً - البته تا زمانی که در قید حیات هستند!- به درستی درک شود و از آنها در جای خود استفاده شود، وضع ورزش ما از این که هست، خیلی بهتر خواهد شد. صحبت از کهکشان و کمیت قابل توجه نیروی انسانی در ورزش به هیچ وجه اغراق و تعارف نیست، و حضور بخش وسیعی از این ستارهها در این گونه مواقع و این طور مراسم، خود بهترین دلیل است برای اثبات این مدعا.
تنها کسانی که چشمان خود را بر واقعیات غیرقابل انکار بستهاند، میتوانند این دلایل آشکار و این سندهای زنده را نبینند و حرف از «قحطالرجال» در ورزش بزنند. قصد اطاله کلام نداریم، بارها به نوبه خود از سر احساس مسئولیت، نه شعارزدگی و اسیر جو و القائات شدن، نوشتهایم که جامعه ورزش انصافاً قدردان و قدرشناس است و از استثنائات که بگذریم بارها دیدهایم که در وقت تنگی و سختی و مشکلات و نیاز و در این گونه اتفاقات دردناک و متأثر کننده، چگونه اهالی ورزش فارغ از رنگها، گرایشها، رشتهها و قومیتها و... در کنار یکدیگر جمع میشوند و به یاری هم برمیخیزند. همین چندی پیش بود که بعد از فوت ناگهانی کاپیتان تیم پرسپولیس، دیدیم چگونه همه اهالی ورزش، و به ویژه اعضا و هواداران تیم رقیب یعنی استقلال به میدان آمدند و تسلیت گفتند و داغداران را به شکل و شیوههای مختلف، دلداری دادند و... و بعد دیدیم که در بازی بزرگ پایتخت، چگونه طرفداران دو تیم که در آن بازی به طور مستقیم با یکدیگر رقابت میکردند، آنچه را در میدان میگذشت کنار گذاشتند و یاد آن عزیز از دست رفته را گرامی داشتند و... این روزها دیدیم و میبینیم که باز چگونه اهالی ورزش، بزرگ و کوچک، پیر و جوان، زن و مرد و... سعی میکنند به وظیفه خود به درستی عمل کنند و نقش خود را به بهترین وجه ایفا کنند و... البته این قدرشناسی و حمایت فقط اختصاص به این داغ و دردها ندارد، بلکه در مواقع و شرایط مختلف و... این همکاری ملموس و حمایت گرهگشا و قدر هم دانستن را از اهالی ورزش دیدهایم؛ آنچه اینجا میتواند مکمل این واقعیت مثبت در ورزش ما شود، به طوری که بتواند نقش مؤثری در اداره و مدیریت و همچنین پیشبرد برنامههای ورزشی داشته باشد، توجه و عنایت عملی مسئولان و برنامهریزان ورزش است. آنها باید با شناخت دقیق از واقعیات ورزش از جمله سرمایههای موجود به ویژه در بعد انسانی، با استفاده صحیح و بجا، کار را به دست کاردان بسپارند و شکر نعمت بگزارند. خوشبختانه مسئولان و مدیران ورزش بارها و به مناسبتهای مختلف از جمله در همین اتفاقات اخیر از وجود نیروی انسانی قابل توجه و لزوم رعایت قدرشناسی در ورزش صحبت کردهاند، اما متأسفانه در عمل آن طور که انتظار میرود این حرفها، اجرایی نمیشود و نتیجه این میشود که از ظرفیت این نوع از سرمایهها هم، مثل خیلی از داشتهها و امکانات و فرصتهای ورزش، آن طور که انتظارمیرود، استفاده نمیشود. در عوض با کمال تأسف میبینیم که عناصر تازه وارد، ناشناس،مجهولالهویه، فرصتطلب، منفعتجو، هتاک، زیاده خواه و... در این ورزش و پستها و جایگاههای مختلف و حساس آن جولان میدهند و خط و ربط تعیین میکنند و... روشن است که خود حضور و دور گرفتن این عناصر، خبر از بعضی روابط ناسالم و بده و بستانهای پشت پرده میدهد و ادامه حضور آنها، ضمن اینکه موجب کنار زدن عناصر شناخته شده و شایسته و کار بلد ورزش و دلسردی چکیدههای ورزش و بر باد دادن سرمایه انسانی میشود، ادامه روند ناسالم و روابط پشت پرده توأم با زد و بند را موجب میشود و...
حرف آخر اینکه برای سالم کردن فضای ورزش، ایجاد آرامش و احترام در آن، لازم است کار به دست کاردان و آدمهای لایق و باشخصیت و در یک کلام «شایسته» سپرده شود و به همین ترتیب عناصر آویزان و فرصتطلب و... از پیرامون ورزش، دفع و کنار گذاشته شوند. برای انجام این کار هم همه چیز مهیا است و مهمتر از همه کهکشانی از ستارهها، در ورزش ما، و... هیچ عذری برای عدم اصلاح مکانیزم جذب و دفع در ورزش وجود ندارد.