kayhan.ir

کد خبر: ۶۵۶۴۸
تاریخ انتشار : ۲۳ دی ۱۳۹۴ - ۲۱:۰۲
ریزش خواص در حکومت علوی

ماهیت خواص


حجت‌الاسلام دکتر جواد سلیمانی‌امیری
سخن آغازین
تاکنون درباره عوامل انحراف جامعه اسلامی پس از رحلت پیامبر اسلام(ص) بطور عام و عوامل تضعیف حکومت امیرمومنان(ع) بطور خاص بحث‌های فراوانی شده، محققان نظرهای ارزشمندی را مطرح کرده‌اند؛ لکن رهبر معظم انقلاب حضرت آیت‌الله خامنه‎ای(مدّ ظلّه العالی) معتقدند یکی از ریشه‌های اصلی انحراف‌های پدید آمده در صدر اسلام و مخصوصا حکومت امیرمومنان(ع) انحراف خواص در امت پیامبر(ص) بوده. ایشان می‎فرمایند:
(خواص دوران او - خواص طرفدار حق یعنی کسانی که حق را می‎شناختند- اکثرشان کسانی بودند که دنیا را بر آخرت ترجیح می‎دادند! نتیجه این شد که امیرمومنان(ع) بالاجبار سه جنگ به راه انداخت؛ عمر چهار سال و نه ماه حکومت خود را دائما در این جنگ‎ها گذراند و عاقبت هم به دست یکی از آن آدمهای خبیث به شهادت رسید.)
سخن مقام معظم رهبری (مدّ ظلّه العالی) جرقه تحقیق در زمینه خواص در حکومت امیرمومنان(ع) را در ذهن اینجانب ایجاد نمود؛ از این ‎رو، در کنار اشتغال‌های علمی خویش فیش‌برداری و تألیف این اثر را طی سالیان متمادی تعقیب می‎کردم تا اینکه به این نتیجه رسیدم؛ دیدگاه مقام معظم رهبری مویدات فراوانی دارد؛ یعنی شواهد تاريخي نشان مي‌دهد يکي از عوامل مهم انحراف‌های امت پیامبر(ص) در صدر اسلام و به خصوص فروپاشي حکومت علي(عليه السلام) مشکل لغزش خواص بوده؛ خواص اهل لغزش به علت نفوذ فزاينده ناشي از سوابق درخشان‌شان وقتي از جبهه حقّ جدا شده و به جبهه باطل گراييدند، عده زیادی از توده مردم را بدنبال خود به انحراف کشاندند؛ بطوری که بنیان اعتقادات، اخلاق و ارزش‌هاي متعالی اخروی و دینی جامعه سست شد و پایه‌های باورها، اخلاق و ارزش‌های پست دنیوی و غیرديني تقویت گردید.
در اين کتاب، چهره‌های خوش سابقه و متنفذ حکومت علوي، معرفي و لغزشگاه‌ها و عوامل ریزششان بررسي مي‌شود، تا از اين رهگذر هم خواص اهل لغزش شناسايي شده و علت لغزش‌شان تحليل گردد و هم نقش لغزش آنها در تضعيف حکومت آن حضرت تبيين شود؛ لکن قبل از معرفي چهره‌هاي مذکور، نخست مباحثي چون تعریف، اهمیت، طبايع و فرآيند رويش خواص در صدر اسلام بررسی شده و سهم لغزش خواص در تضعيف حکومت امیرمومنان(ع) بطور اجمال بررسي ‌گردید.
خواص اهل لغزش کسانی هستند که در زمان حکومت علی(ع) به نوعی با سیاست‌های آن حضرت هماهنگ نشدند، برخی با آن حضرت بیعت نکرده، بعضی در جنگ‌ها آن حضرت را یاری نکردند و برخی دیگر بصورت رسمی در مقابلش ایستادگی کردند و به جنگ با آن حضرت برخاستند، و برخی دیگر پرچم مبارزه فرهنگی و اجتماعی را بر ضد آن حضرت برافراشتند.
از آنجا که به نظر می‎رسید معرفی خواص اهل لغزش بر اساس حروف الفبا برای برخی از خوانندگان ملال‌آور باشد، آنها بر اساس گرایش‎ها و رفتارهای فکری- سیاسی‌شان نسبت به امیرمومنان(ع) به چهار دسته؛ صدارت‌طلبان فتنه‌گر، متحجران آشوبگران، اعتزالیون عافیت‌طلب، اعتزالیون قدرت‌طلب تقسیم شده‌اند؛ ولی برخی از آنان در قالب‌های مذکور نمی‎گنجیده‌اند؛ ازاین‎رو،آنان را بر اساس اوصافی که به آنها نسبت داده شده به عالمان، قاضیان، خطیبان، شاعران و دوستان بی وفا تقسیم نموده‌ایم و سرانجام بقیه افراد را تحت عنوان عام سایر خواص متنفذ معرفی کرده‌ایم.
اميد است که این اثر نزد خداوند متعال، حضرت ولي عصر(عج) و مقام معظم رهبري(مدّظلّه‌العالی) مقبول افتد.
ماهیت خواص
افراد اجتماع را با ملاک‌های مختلف می‌توان تقسیم کرد؛ به عنوان نمونه از حيث ثروت و تمکن مالی می‌توان آنان را به دو دسته فقیر و غني، از نظر التزام به دستورهاي ديني به متدين و غيرمتدين ، ‌و براساس توانایی خواندن و نوشتن به باسواد و بی‌سواد و از حیث شغل به معلم و کارگر و صنعتگر و غیره تقسیم نمود؛ لکن در یک بُرش اجتماعی، اعضاي جامعه به دو دسته کلان خواص و عوام تقسیم می‌شوند. ملاک این تقسیم‌بندی توانایی درک و تحلیل مسائل سياسي- اجتماعی و میزان نفوذ افراد در جامعه است.
تعریف خواص
مراد از عوام کسانی هستند که در مسائل فرهنگی، سیاسی و اجتماعی از خود نظر ندارند و تابع تحلیل و تصمیم‌گیری خواص هستند، آنها اکثریت افراد جامعه را تشکیل می‌دهند. و در یک تقسیم بندی کلی می‎توان عوام را به دو دسته تقسیم کرد؛
دسته اول: کسانی هستند که از تحصیلات و اطلاعات سیاسی و اجتماعی بی بهره اند و در امور سياسي- اجتماعی اهل نظر نمی‎باشند.
دسته دوم: کسانی هستند که اگرچه ممکن است دارای تحصیلات عالیه و اطلاعات سیاسی و آگاهی های اجتماعی در خوری هم باشند، اما قدرت تجزیه و تحلیل اطلاعات مذکور را نداشته و تحت تأثیر دیگران مسائل را تجزیه و تحلیل می‎کنند ، لذا تصمیم گیری، هدایت و یا لغزش‌های آنها اثری در هدایت یا لغزش جامعه ندارد.
خواص، بر خلاف عوام کسانی هستند که مسایل و مشکلات فرهنگی و سیاسی و اجتماعی جامعه‌شان را درک می‌کنند و توان تجزیه و تحلیل آنها را دارند. آنان غالباً در شناخت جريان‌هاي سياسي - اجتماعي از هوشیاری برخوردارند، به‌طوری که در برخی موارد بی‌آنکه تحصیلات بالايي داشته یا از مراتب علم و دانش رتبه‌ای کسب کرده باشند، مشکلات جامعه خویش را می‌شناسند، وقتی يک موج فکری- فرهنگی یا سیاسی و اقتصادی خاصي در جامعه ايجاد مي‌شود، خواص با کمی درنگ در خاستگاه، شعار و عملکرد آن جریان، به ماهیت آن و اغراض سردمدارانش پی می‌برند.
آنان به علت داشتن اين قابليت‎ها مورد توجه و عنايت توده مردم بوده و مرجع تصميم گيريهاي توده مي‌باشند از اين رو از نفوذ اجتماعی بالایی برخوردارند و آراي مردم را تحت تأثير رهنمود خود قرار مي‌دهند و در هدايت جامعه نقش مهمي ايفا مي‌کنند.
البته الزاماً همه خواص در امور سياسي، اجتماعی، فرهنگي و اقتصادي اهل نظر نیستند، و قابليت‌هاي فوق را بصورت همساني ندارند؛ ولی به دلیل پیوند با مراکز قدرت یا جسارت در اظهار نظر و تهور در برخورد با مخالفان نظر برخی از توده مردم را به خود جلب می‎کنند و عده‎ای از عوام را بدنبال خود می‎کشند.
بنابر این خواص، نخبگانِ اجتماعي می‎باشند که یا به دلایلی چون قوّه تحلیل مسائل(فرهنگی، سیاسی و اجتماعی) ، پیوند با مراکز قدرت یا حضور جسورانه و متهورانه در امور اجتماعی گروهِ مرجع عوام و داراي نفوذ و پايگاه اجتماعي مي‌باشند، آنان را در همه اقشار می‎توان يافت، اعم از علماي ديني، تحصيل کرده‌هاي دانشگاهي، بازاريان، صنعتگران، کارمندان، کشاورزان، و صاحبان مشاغل و حرفه هاي خرد و کلان و حتي افراد بي سواد .
با توجه به این تعریف می‎توان گفت نفوذ اجتماعی و تأثیر گذاری در تصمیم گیری و تصمیم سازی جامعه مهمترین ویژگی خواص از سایر اقشار جامعه محسوب می‎شود؛ البته هر یک از خواص فراخور توانایی‌شان دامنه نفوذشان متفاوت می‎شود، برخی در محدوده یک روستا و بعضی در حیطه یک شهر یا استان نفوذ دارند و بعضی دیگر یک یا چند کشور و حتّي نسل‌هاي آينده را تحت تأثیر آراي خویش قرار می‌دهند.