kayhan.ir

کد خبر: ۶۵۶۰۵
تاریخ انتشار : ۲۲ دی ۱۳۹۴ - ۲۱:۵۴

اخبار ویژه


فاصله‌گذاری اصلاح‌طلبان با موسوی و کروبی /پس خاتمی چه می‌شود؟!
عضو فراری حلقه کیان می‌گوید اصلاح‌طلبان بدون سر و صدا در حال فاصله‌گیری از موسوی و کروبی هستند در حالی که خاتمی هم با آنها در جنبش (فتنه) سبز همراهی کرده است.
مجید محمدی در بحبوحه فتنه سبز تصریح کرده بود جنبش سبز فراتر از بحث‌های انتخاباتی یا حتی مخالفت با رهبری و نظام، دنبال معارضه با اسلام است تا جایی که بتوان شرابخواری و کشف حجاب کرد و مشکل اصلی سر راه جنبش خود اسلام است.
وی اخیراً ضمن مقاله‌ای در وبسایت رادیو فردا  نوشت: نیروهای اصلاح‌طلب از اعتماد پایین به خود رنج می‌برند و همین آنها را در موضع شکست قرار می‌دهد.
وی درباره «فاصله‌گیری اصلاح‌طلبان از موسوی و کروبی» نوشت: حکومت در رام کردن اصلاح‌طلبان و پایین آوردن انتظارات آنها از خود و انتظارات جامعه از آنها بسیار موفق عمل کرده است. علی تاجرنیا عضو مجلس ششم در مصاحبه با ایسنا و درباره اعتراضات سال 88 می‌گوید: «واقعیت مطلب این است که باید بین اصلاح‌طلبان و کاندیدای اصلاح‌طلب تفکیک قائل شد؛ در واقع کاندیدای اصلاح‌طلبان در سال 88 برای حضور در انتخابات خاتمی بود.» (ایسنا، 3 بهمن 1393) تاجرنیا در فاصله‌گیری از موسوی و کروبی و رهنورد و جایگزین کردن آنها با خاتمی متوجه نیست که خاتمی نیز از سران فتنه به حساب آمده و علاوه بر ممنوع‌الخروج بودن، صدا و تصویر و گزارش از وی در رسانه ها ممنوع است. عضو فراری حلقه کیان همچنین درباره «جدایی عاطفی از روحانی» نوشت: سعید حجاریان مشاور خاتمی و عضو شورای شهر اول برای جداکردن حساب اصلاح‌طلبان از روحانی بالاخص در آستانه انتخابات مجلس می‌گوید: «روحانی چند ماه دیگر گرفتاری‌های عجیب و غریبی خواهد داشت؛ بی‌پولی، پروژه‌های عمرانی، اخراج کارگران، ناتوانی در پرداخت یارانه و حتی بخشی از حقوق دیگران... ما چاره‌ای جز دفاع از روحانی نداریم... شکست روحانی شکست ما نیست. او اصلاح‌طلب نبوده است.» (اعتماد، 24 اسفند 1393)
وی خاطرنشان کرد: اصلاح‌طلبان از یک سو می‌دانند که نمی‌توانند به طور مستقل و بدون نسبتی با بخشی از حکومت به صحنه انتخابات حتی پا بگذارند، چه برسد به این که موفق شوند. اما از سوی دیگر متوجه‌اند که دولت روحانی کارنامه قابل توجهی در حوزه اقتصاد و جامعه و سیاست و فرهنگ نداشته و نمی‌توان با اتکا به آن به صحنه آمد. به همین دلیل است که حجاریان می‌خواهد حساب اصلاح طلبان را از دولت روحانی جدا کند در عین آن که حاضر نیست از آن جدا شود (طلاق عاطفی).

مأمور لانه جاسوسی آمریکا اولین چراغ تحریم انتخابات را روشن کرد
رئیس جمهور فراری و همکار گروهک تروریستی منافقین خواستار تحریم انتخابات شد.
ابوالحسن بنی‌صدر ضمن مقاله‌ای که در رسانه‌های ضد انقلاب منتشر شد، تصریح کرد، چون رأی دادن در حقیقت تصدیق حاکمیت است، نباید در انتخابات شرکت کرد و باید به تحریم انتخابات پرداخت. وی می‌نویسد: فرض بگیریم که «انتخابات» به طور کامل «آزاد» باشد؛ به این معنی که هم آزادی نامزد شدن وجود داشته باشد و هم آزادی بیان و آزادی اجتماع و آزادی وسایل ارتباط جمعی و آزادی نامزد گزینی به یمن برخورداری از حق اطلاع و شفافیت انتخابات؛ با وجود همه این‌ها، آیا رأی دادن در چنین سیستمی جز تسلیم شدن به قدرت سالب حق حاکمیت و برگزیدن کارگزار برای «رهبر» معنی دیگری می‌دهد؟
وی ادعا کرد: انتخابات در ایران آزاد نیست چون تحت نظارت شورای نگهبان قرار دارد.
یادآور می‌شود ابوالحسن بنی صدر با اسم رمز SDLURE در استخدام رسمی لانه جاسوسی آمریکا قرار داشت که با تسخیر لانه جاسوسی بخشی از اسناد خیانت و وطن‌فروشی وی لو رفت. وی پس از ریاست جمهوری ارتباطات وسیعی با گروهک تروریستی منافقین برقرار کرد و حتی دختر خود را به عقد مسعود رجوی سرکرده این گروهک درآورد اما در پی سلب اعتماد نمایندگان ملت در مجلس شورای اسلامی و رأی به عدم کفایت وی، بنی‌صدر با پوشش و ظاهر زنانه از کشور گریخت.

وقتی افراطیون اصلاح‌طلب مدعی آرامش و رونق اقتصادی می‌شوند
شعار انتخاباتی افراطیون مدعی اصلاح‌طلبی، توهین به شعور افکار عمومی است.
اصلاح‌طلبان شعار «امید و آرامش- رونق اقتصادی» را به عنوان شعار انتخاباتی برگزیده‌اند و این در حالی است که پرونده و کارنامه دو دهه اخیر آنان انباشته از سیاه‌نمایی، و تزریق ناامیدی و بی‌ثباتی به جامعه بوده و به اعتبار سیاست‌بازی و ترویج آنارشیسم و بی‌قانونی، یکی از عوامل مهم نابسامانی‌های اقتصادی بوده‌اند.
احمد شیرزاد از افراطیون فراکسیون مشارکت در مصاحبه با آریا مدعی شد: شعار انتخاباتی اصلاح‌طلبان گمشده دهه گذشته است و اتفاقات یک دهه گذشته باعث شد در زندگی‌های امروزی چیزی به اسم امید و آرامش وجود نداشته باشد.
همچنین محمود میرلوحی دیگر عضو حزب منحله مشارکت در مصاحبه با روزنامه اعتماد گفت: وقتی دوستان درباره شعار انتخاباتی بحث می‌کردند، متوجه شدیم که آنقدر شعارهای متعدد در کشور تکرار شده که به سمت هر کدام برویم می‌بینیم که از صدر تا ذیل و از ازل تا ابد همه را گفته‌ایم. شعارهایی که وعده تحقق آنها را داده بودیم. متأسفانه فضای جامعه شاهد بوده که همه گفته‌اند اقتصاد را متحول می‌کنیم؛ ژاپن اسلامی درست می‌کنیم؛ همه چیز ارزان می‌شود؛ قیمت‌ها تثبیت می‌شود و دنیا و آخرت را آباد می‌کنیم. لذا وقتی دوستان می‌خواستند شعار انتخاباتی را برگزینند به شدت این دغدغه وجود داشت که شعاری تکراری و روتین نباشد. حتی مسئله بر سر این بود که اساساً شعار انتخاب کنیم یا خیر. اصلاح‌طلبان به این جمع‌بندی رسیدند که به هر صورت باید شعاری انتخاب شود. لذا با توجه به نگاه جریان اصلاح‌طلبی این شعار برگزیده شد.
وی همچنین گفته است: انتخابات بار دیگر می‌خواهد به مردم بگوید که می‌خواهد زندگی مردم بچرخد؛ خواستار رفاه و رونق اقتصادی است؛ به دنبال درمان رکود است؛ مسائل ازدواج جوانان و درمان ناهنجاری‌های اجتماعی همه در گروی رونق اقتصادی است. لذا جریان اصلاحات این شعار را انتخاب کرد. موضوعات زیادی مطرح بود ولی تصمیم نهایی بر این سه پیام بود.
اصرار افراطیون مدعی اصلاح‌طلبی بر ادامه سیاست شعاردهی و در باغ سبز نمایی در حالی است که پس از 2 سال و نیم هیاهو، دعاوی این طیف باید به ثمر می‌نشست و مردم ثمر رونق اقتصادی- و نه رکود اقتصادی تشدید شده به شهادت آمار و ارقام دولتی- را مشاهده می‌کردند.
اخیراً حسین راغفر از اقتصاددانان اصلاح‌طلب در مصاحبه با روزنامه اطلاعات تصریح کرد: «نتیجه سیاست‌های اقتصادی دولت، تشدید فقر و نابرابری است. سیاست خروج از رکود کاملاً بی‌خودی است... بانک‌ها، پتروشیمی‌ها و بنگاه‌های بزرگ، سیاست‌های اقتصادی را به دولت دیکته می‌کنند؛ گرچه اسم این سیاست، خروج از رکود است اما اینها عملاً باعث می‌شود که جامعه فراتر از مرزهای نگرانی برود. اخیراً بحث خصوصی‌سازی آموزش و پرورش و بهداشت مطرح شده که نتیجه این خصوصی‌سازی چه می‌تواند باشد جز بدتر شدن وضعیت جامعه».
وی با تأکید بر اینکه بازار اقتصاد، از دستفروشان تا پتروشیمی را دربر می‌گیرد، افزود: متأسفانه امروز فقط پتروشیمی را می‌بینیم و نامه چهار وزیر به رئیس جمهوری نیز در راستای حمایت از این پتروشیمی‌ها بود نه چیز دیگر؛ در حالی که برای حمایت از پتروشیمی‌ها، گازوئیل کشاورز چند 10 برابر شده و کسی به آن اشاره نمی‌کند.
وی همچنین گفته است متأسفانه در طرح‌های اقتصادی، اصلاً مردم دیده نمی‌شوند.

غرب می‌خواهد به نحوی انتقاد کند که پوسته تخم مرغ آل‌سعود نشکند!
موضع کج‌دار و مریز کشورهای غربی در قبال نقض حقوق بشر از سوی عربستان، قابل تداوم نیست.
فیلیپ گوردون (مشاور سابق اوباما و هماهنگ‌کننده سابق سیاست‌های خاورمیانه) ضمن سخنانی در اندیشکده شورای روابط خارجی آمریکا خاطرنشان کرد: بنابر برخی اخبار نخست‌وزیر انگلیس سفر خود به عربستان سعودی را احتمالاً لغو می‌کند که برای تشویق فروش هواپیماهای جنگی به این کشور بود. آلمان نیز در برنامه‌های فروش تسلیحات خود به عربستان سعودی تجدیدنظر می‌کند. در این خصوص باید بگویم فکر نمی‌کنم فروش تسلیحات به عربستان سعودی به علت اتفاق‌های اخیر مربوط به این کشور لغو شود. آنچه موضع‌گیری‌های کشورهای عربی در این خصوص نشان می‌دهد این است که دولت‌های غربی با نوعی دو راهی در روابطشان با عربستان سعودی مواجه هستند. کشورهای غربی با وجود همه اختلاف‌هایی که با عربستان سعودی درباره این اعدام اخیر (شیخ النمر) در این کشور دارند و معتقدند این اعدام اقدامی ناخوشایند و نادرست بوده است، باز هم علاقه‌مند هستند روابط خود را با عربستان سعودی حفظ کنند.
مشاور سابق اوباما می‌افزاید: دولت‌های غربی نه تنها می‌خواهند به عربستان سعودی سلاح بفروشند یا از این کشور نفت خریداری کنند بلکه باید توجه داشت که عربستان سعودی با وجود همه کاستی‌ها و مشکلاتی که دارد، همچنان شریک و همراه غرب در حوزه جمع‌آوری اطلاعات علیه گروه‌های افراطی است. در نتیجه، بروز بی‌ثباتی در پادشاهی سعودی یا بدتر از آن، سقوط آل سعود اصلاً به نفع منافع غرب نیست. بنابراین می‌بینیم که ایالات متحده و شرکای اروپایی آن درباره مسئله عربستان سعودی در وضع بسیار بغرنجی قرار دارند بطوری که از یک سو  می‌خواهند بر عربستان سعودی به خاطر نقض حقوق بشر فشار وارد کنند. اما در عین حال به رابطه با عربستان سعودی نیاز دارند و می‌خواهند این رابطه حفظ شود. به همین علت است که می‌بینیم نوعی ابهام در موضع‌گیری‌های دولتهای غربی برای انتقاد جدی از عربستان سعودی وجود دارد زیرا غربی‌ها نمی‌خواهند اوضاع از این هم بدتر شود. آنها می‌خواهند همکاری با عربستان سعودی حفظ شود. اما در عین حال، دولت‌های غربی نمی‌خواهند حامی برخی از اقدامات عربستان سعودی باشند. به همین علت است که نوعی اکراه در کشورهای غربی برای موضع‌گیری‌های تند ضد عربستان سعودی وجود دارد زیرا دولت‌های غربی نمی‌خواهند با این کار و انتقادهای تند خود، آتش را شعله‌ورتر کنند. اما این موضع‌گیری غربی‌ها درباره عربستان سعودی همانند آن است که بخواهیم روی پوست تخم مرغ راه برویم و پوست تخم مرغ‌ها را نشکنیم!»

لایحه برنامه ششم توسعه به خاطر ناهماهنگی در دولت لنگ می‌زند
یک روزنامه اصلاح‌طلب به خاطر ناهماهنگی در میان دستگاه‌های دولتی و سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی، خواستار تجدیدنظر در لایحه برنامه ششم توسعه شد. این در حالی است که تاخیر دولت در ارائه لایحه بودجه و همزمان شدن ارائه لایحه بودجه 95 و لایحه برنامه ششم توسعه به مجلس با اعتراض نمایندگان و کارشناسان مواجه است.
روزنامه شرق با تردید در رعایت ویژگی‌های علمی و مدیریتی در تدوین لایحه برنامه ششم توسعه نوشت: چندی پیش وزیر نیرو مخالفت خود را با ادغام شدن با وزارت نفت و ایجاد وزارت انرژی اعلام کرد و پس از آن وزیر کشاورزی درباره جدا کردن بخش بازرگانی کشاورزی و پیوند آن با وزارت اقتصاد و دارایی نیز انتقاد کرد، به قول مولوی، آفتاب آمد دلیل آفتاب،  این دو دستگاه از محتوای برنامه بی‌خبر بوده‌اند!  همین مقدار گویای آن است که برنامه، مشارکت‌های لازم را نداشته و به دور از پشتوانه مطالعاتی بوده است. چه اصراری است که برنامه‌ای با کلی‌گویی و بدون اسناد ثبت شده و مشارکت گروه‌های مرتبط، تهیه شود؟
شرق می‌افزاید: از همه مهم‌تر هماهنگی لازم میان دستگاه‌های اقتصادی به ویژه میان بانک مرکزی، وزارت اقتصاد و دارایی و سازمان برنامه انجام شود تا سیاست انبساطی بانک مرکزی (وام‌های ضد رکود اخیر) با سیاست انقباضی وزارت دارایی (افزایش درآمد مالیاتی) خنثی نشود!
این روزنامه خاطرنشان کرد: در مرحله نخست باید نظام فکری واحدی در اداره اقتصاد باشد. بانک مرکزی نمی‌تواند از یک آبشخور فکری سود جوید و سازمان برنامه از جریانی دیگر و دارایی نیز فارغ از آنها باشد؛ نحله فکری و نظام عقیدتی مشخصی باید راننده اقتصاد کلان کشور باشد. پس از این مرحله، سازمان برنامه متولی تهیه و تنظیم برنامه شود و دستگاه‌های دولتی هر یک براساس شاخه فعالیت خود با بخش خصوصی وارد تصدی‌گری برنامه شوند و حوزه‌های استراتژیک را تعریف کنند.