در قلمرو فرهنگ و هنر و اندیشه و جامعه
بهمن دری
آغاز سخن
در تحلیل و بازشناسی مناسبات فرهنگی و اجتماعی و آسیبشناسی فرهنگی و عوامل آن، هوشمندی و هوشیاری و تیزبینی و دقت با استفاده از سلاح عقلانیت و الگوی ولایتمداری، میتواند بسیاری از گرههای کور شناخت دشمن و راههای نفوذ آن را گشوده و حراست از هنجارهای قابل قبول و ارزشهای اخلاقی را میسر نماید.
در این مسیر تبیین هوشمندانه سایه- روشن خروجی ابزارهای رسانهای، ابزارهای سایبری و نرمافزاری و مغزافزاری در صحنه فرهنگ عمومی و اندیشه، هنر و ادبیات و الگوهای رفتاری و فرهنگساز و بالاخره آسیبشناسی ناکارآمدی نخبگان فرهنگی و ضعف عملکرد نهادهای فرهنگی با محوریت تاثیرگذاری دین و دینداری در سطوح فرهنگ میتواند جامعه را به کام روایی فرهنگی و امنیت اخلاقی رهنمون سازد.
از همین رو این ستون با هدف صیانت و پاسداری از ارزشهای اعتقادی و انقلابی با ابتنا به هویت دینی و ملی، با نگاهی نه چندان رسمی، میهمان چشمان تیزبین و بصیر و قلبهای آکنده از عشق دلسوزان و حامیان نظام و انقلاب اسلامی به حریم ولایت و رهبری و فرهنگ اسلامی- ایرانی خواهد بود و در این راه به کندوکاو نقادانه- دلسوزانه و انشاءالله مسئولانه نقاط ضعف و قوت شرایط فرهنگی جامعه میپردازد. با این امید که یاریرسان اصلاح زودهنگام انحرافات فرهنگی و کاهش آسیبپذیری فرهنگی در رویارویی با قدرت نرم دشمن و نیز شناساندن عوامل موثر فرهنگساز درون و بیرون جامعه و در نهایت به خروج فرهنگ از مظلومیت و قدردان جدی افسران و پاسداران خط مقدم جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی و مبارزه با جنگ نرم دشمنان این مرز و بوم باشیم. انشاءالله.
حذف صفت اسلامیت از انقلاب
برخی از رسانهها، به ویژه مطبوعات زنجیرهای و اجارهای در مقالات و تحلیلهای سیاسی و فرهنگی خود با هدف «اسلامزدایی از انقلاب اسلامی» و دامن زدن به آن، مرموزانه صفت «اسلامیت» انقلاب را حذف میکنند. نشریات و روزنامههای طیف به اصطلاح اصلاحطلب را اگر در چند هفته اخیر مرور کنیم شاهدی است بر این ادعا.
در برخی از مقالات و تفاسیر مطبوعات، نویسندگان امتحان پسدادهشان، عامدانه از انقلاب اسلامی بهعنوان «تحولات سال 57»، «انقلاب 57»، «قیام سال 57»، «خیزش سال 57» و یا در نهایت با ترکیب «انقلاب- ایران» یاد میکنند و البته هر چقدر به زمان انتخابات هفتم اسفند نزدیک میشویم و در حالی که کمتر از دو ماه به سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی باقی مانده، دامنه این کجاندیشی و کژنویسی گسترش یافته است. البته این موضوع، نخستین بار نیست که در مطبوعات ما رخ میدهد و مسبوق به سابقه است. در دوران دولت موقت، در زمان بنیصدر و تحرکات منافقین و نیز در دوران اصلاحات با ظهور نشریاتی چون جامعه، توس، صبح امروز، خرداد، عصرآزادگان و... صفت اسلامیت انقلاب حذف گردید که اخیرا این انحراف، مجددا بروز و ظهور یافته است. ناگفته نماند قبحشکنی و نظرسازی یکی از انواع مهم روشهای انتقال پیام در قالبهای پیچیده و غیرمستقیم است که در قالب آن تلاش میشود با شکلدهی هدفمندانه، بار معنایی خاصی به مخاطبان پیام منتقل شود. نکته پایانی آنکه نمیتوان تاثیرگذاری و القای برنامههای رسانههای فارسی زبان و ماهوارهای را بر این نوع رسانهها و مطبوعات نادیده گرفت. گرچه نشریات وابسته به اردوگاه نفاق مدرن به دلیل تعلقات فرقهای و گروهی و تعصبات حزبی، این تاثیرپذیری را کتمان میکنند.
درباره الگوتراشی و هنجارشکنیهای اعتقادی و فرهنگی از سوی رسانههای وابسته به «شارلاتانیسم مطبوعاتی» گفتنیهای زیادی است که در روزهای آتی به آنها میپردازیم. البته این نگرش شاید برخی از مسئولان، تصمیمگیران و تصمیمسازان فرهنگی را رنجیده خاطر نماید و به مذاق و مزاجشان خوش نیاید. اما به مصداق «دو صد گفته چو نیم کردار نیست» خوب است به عنوان سرمشق، یکی دو بار حکایت نامهنگاری مهندس بازرگان با امام(ره) را بخوانند و با عرض پوزش، بنویسند!
«بازرگان نامهای به امام نوشت که با بسمالله شروع نشده بود. به جای انقلاب اسلامی هم از لفظ «انقلاب ایران» استفاده کرده بود. امام در جا نامه را پاره کردند و فرمودند:«بگویید به ایشان فلانی نامه را پاره کرد. چند بار من به شما بگویم که انقلاب، انقلاب اسلامی است...» (برداشتهایی از سیره امام خمینی(ره)/ جلد دوم/ غلامعلی رجایی/ 1381)
قرارگاه اصلی فرهنگی پاسخ دهد!
در 19 آذر سال 63 شورای عالی انقلاب فرهنگی با فرمان امام خمینی(ره) تاسیس شد. این مجموعه پیش از این به صورت ستاد فعالیت می کرد که با حکم امام و انتصاب اعضای جدید به شورا تبدیل شد. محض یادآوری بزرگواران عضو این شورا به مطالبه مقام معظم رهبری در دیدار با اعضای آن در تاریخ 90/3/23 اشارتی کوتاه میشود:«در عرصه تهاجم پیچیده و فراگیر- فرهنگ جبهه استکبار بر ضدنظام اسلامی، شورای عالی انقلاب فرهنگی همچون یک قرارگاه اصلی، وظیفه سیاستگذاری راهبردی و هدایت دستگاهها و مراکز تاثیرگذار فرهنگی و بخشهای اجرایی را بر عهده دارد.»
اصلیترین عنصر قدرت نرم در کشورمان «عنصر فرهنگی» آن است، چند و چون هدایت دستگاهها و مراکز تاثیرگذار فرهنگی، تاکنون چه نتیجهای در جهت صیانت از فرهنگ بومی و ارزشهای دینی داشته است؟ و یا مراکزی که عهدهدار تولیدات فرهنگی و هنری هستند چرا در عرصه توجه به ارزشهای اعتقادی و اخلاقی و انقلابی ناموفق بودهاند؟ همین!
جبران غفلت
15 آذر مصادف بود با سالگرد تاسیس شبکه سوم سیما. سال 72 در چنین روزی این شبکه با رویکرد ورزش و جوانان آغاز به کار کرد. درباره چشمانداز راهبردی این شبکه و سیاستهای عمومی آن و همینطور عملکرد و نقاط ضعف و قوت این شبکه فعلا سخنی به میان نمیآوریم اما به جا است که این شبکه با توجه به رویکرد تعریف شده آن و مخاطبانش، گوشه چشمی هم به محتوا و مضامین نامه مهم مقام معظم رهبری به جوانان آمریکایی و اروپایی نشان دهد. نامه اول رهبری در تاریخ 93/11/1 در این شبکه بازتابی نداشت.
به امید جبران مافات و غفلت پیش آمده، منتظر توجه شایسته به نامه مهم رهبری در مورخ 94/9/8 از سوی این شبکه هستیم. انشاءالله.