kayhan.ir

کد خبر: ۶۴۳۴۱
تاریخ انتشار : ۰۹ دی ۱۳۹۴ - ۱۷:۴۱
لزوم توجه به انتخابات آینده فدراسیون

راه نجات فوتبال ایران چیست؟!

ما اگر برای فوتبال کشورمان، به ویژه نحوه اداره و مدیریت آن چاره‌ای اساسی نیندیشیم و در تلاش نباشیم این رشته جذاب و تأثیرگذار را در خدمت ورزش، جوانان، فرهنگ عمومی و... به کار نگیریم، دیگران و عمدتاً بدخواهان این ملک و ملت سعی می‌کنند از فوتبال ما، علیه خود ما استفاده کنند.

سرویس ورزشی-

از شنبه همین هفته دور برگشت لیگ برتر آغاز شد و بعد از دو هفته دوباره تعطیل می‌شود! تا تیم امید مسابقات خود را انجام دهد. هفته گذشته در همین صفحه نوشتیم و باز تکرار می‌کنیم که حضور فوتبال ایران در میادین بزرگ و مهمی چون جام جهانی، المپیک و... امری لازم و البته افتخارآفرین است، اما این صعود نباید به قیمت نابودی فوتبال تمام شود چرا که در آن صورت دیگر نام آن «سقوط» است نه صعود! نابودی فوتبال هم یعنی همین که می‌بینید و می‌بینیم، تعطیلی و بی‌رونقی لیگ، و ورزشگاه‌های خالی از جمعیت، رواج دلالی و پورسانت بگیری، هیاهوی شارلاتانیسم و هرج و مرج‌طلبان و... ما در فوتبال نه تنها راه را گم کرده‌ایم، بلکه هدف را هم گم کرده‌ایم. جام جهانی وسیله است، اما در فوتبال ما هدف شده است. فوتبال باید موجب نشاط و جذب تماشاگر و جمعیت علاقه‌مند شود هر بازی داخلی آن هزاران تماشاگر را به ورزشگاه‌ها بکشاند، اما می‌بینیم که کارهایی که انجام می‌دهیم و تدابیری! که به خرج می‌دهیم و اهدافی که تعیین می‌کنیم، همگی ضد این هدف و این اصل است. در دنیا و کشورهای صاحب فوتبال هرگز نمی‌آیند مسابقات داخلی و چهارساله خود را نابود کنند و از رونق و رواج بیندازند تا بعد از چهار سال به جام جهانی صعود کرده و چند روز به آن رقابت‌ها مشغول باشند؛ در آلمان، اسپانیا، انگلیس، برزیل، ایتالیا، فرانسه، ژاپن و... تنور فوتبال داخلی یا همان لیگ، داغ است، لیگ‌های قاره‌ای انجام می‌شود، در ضمن رقابت‌های مقدماتی و مربوط به جام جهانی هم انجام می‌شود. در آنجا که اوج فوتبال حرفه‌ای است هرگز بهانه رفتن به جام جهانی برای از سکه انداختن فوتبال باشگاهی، دلیل موجه و مقبولی نیست. بنابراین ما با این رفتار ناشیانه، غیرمنطقی، و حقارت‌آمیز (رفتاری مثل ندیدبدیدها و عقده‌ای‌ها) و بهانه مضحک، رفتن به جام جهانی، تیشه برداشته، ریشه فوتبال را هدف قرار داده‌ایم، به جای اینکه- مثلاً همچون انگلیس- بازار رقابت‌های داخلی و لیگ را گرم کنیم، به بهانه بازی با امثال گوام و هند و ترکمنستان و... آن را پی‌درپی تعطیل و سرد و بی‌رونق می‌کنیم و... معلوم است که با این کارهای غیرمنطقی وضع فوتبال ما، فرهنگ و سطح شعور و فهم و تشخیص آن، بهتر از این که هست نمی‌تواند باشد. تکرار می‌کنیم رفتن به جام جهانی و درخشش در آن مسابقات خوب است، برای پیشرفت فوتبال ما لازم است، در نوع خود افتخاری در پرونده فوتبال ماست، اما به شرط آنکه به قیمت «نابودی فوتبال» تمام نشود که این عین نقض غرض است.
ثبت نام کاندیداها
طبق اعلام فدراسیون فوتبال ثبت‌نام داوطلبان ریاست فدراسیون فوتبال از روز شنبه 5 دی ماه در محل فدراسیون فوتبال آغاز ‌شده. انتخابات ریاست این فدراسیون قرار است در اسفند ماه آینده، برگزار شود. این خبر بهانه‌ای شد تا بار دیگر بر این موضوع تأکید کنیم که باید برای تحول فوتبال و حرکت آن در مسیری که قادر باشد حداقل بخشی از توانایی‌های نهفته خود را آشکار سازد، کاری کرد و طرحی نو درانداخت. قبلی‌ها، که حالا دوره هشت ساله ریاست آقای کفاشیان را می‌توان جزو آن دانست، هر کاری بلد بودند، انجام دادند و هر هنری داشتند به خرج دادند و به زعم و نظر خود به فوتبال خدمت کرده و یا حداقل نیت خدمت داشته‌اند. ما هم به نوبه خود تردیدی نداریم که چنین بوده، مگر اینکه خلاف آن با سند و مدرک اثبات شود، و به همین دلیل به سهم خود از آنها تشکر می‌کنیم و قدردان زحمات آنها هستیم.
جایگاه فوتبال
... اما واقعیت این است که اداره و مدیریت رشته‌ای با اهمیت، پرطرفدار و جذاب مثل فوتبال که محبوبیت جهانی دارد و میلیون‌ها نفر را در عالم عاشق و علاقه‌مند به خود ساخته است، با شکل و شیوه فعلی، با روش‌ها و رفتارهایی که به آن داشته‌ایم،‌قادر نیست در کشور ما هم، همان کارکردها یا بخشی از کارکردهایی را داشته باشد که در کشورهای صاحب فوتبال در دنیا دارد. همه می‌دانیم که در دنیای امروز فوتبال فقط یک ورزش و بازی کودکانه نیست، بلکه فراتر از این، یک سر و کار جهانی است، یک منبع اقتصادی است، یک ابزار فرهنگی است، یک حربه سیاسی است و... الخ، در دنیا این گونه روی فوتبال حساب می‌کنند، ما چه...؟ آیا ما نیز به فوتبال چنین می‌نگریم، در برنامه‌ریزی‌های ورزشی و حتی اجتماعی خود، جایگاه و نقشی را برای آن قائل هستیم، یا عملاً به حال خود رهایش کرده و در حد خیلی ابتدایی و با شیوه‌های ناکارآمد، بر آن مدیریت می‌کنیم؟ بارها نوشته‌ایم، عاجزانه از مسئولان محترم خواسته‌ایم که به فوتبال، همان قدر که لازم است، بهاء دهند، نه بیشتر و نه کمتر. بها دادن هم معنایش این نیست که بی‌حساب و کتاب برای آن خرج کنیم. به فوتبال همان قدر اهمیت دهید که در دنیا اهمیت می‌دهند. متأسفانه واقعیت تلخ و اثبات شده این است که ما به فوتبال با همه کارکردهای مثبت و نقشی که در ابعاد ذکر شده (ورزشی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی و...) دارد، اهمیت نمی‌دهیم و باز تکرار می‌کنیم آن را به حال خود... نه! ای کاش به حال خود، بلکه به دست نااهلان طماع و سیری ‌ناپذیر رها کرده‌ایم تا شیره جانش را بخشکانند و استعدادهایش را بسوزانند و نفله کنند، سرمایه‌هایش را تحقیر نمایند و فراری دهند و اموالش را حیف و میل کنند و...
واقعیت غیرقابل انکار
بارها نوشته‌ایم، این بار هم تأکید می‌کنیم یکی از اصلی‌ترین دلایل توجه و پرداختن ما، این قلم و نوشته، به فوتبال نه از سر فوتبالزدگی، بلکه به خاطر تأثیری است که وضع و حال فوتبال بر سرنوشت کلی ورزش می‌گذارد. این واقعیت است غیرقابل انکار که چه ما قبول داشته باشیم، چه نه، وجود دارد و... باید برای آن فکری کرد. خلاصه اینکه ما اگر برای فوتبال کشورمان، به ویژه نحوه اداره و مدیریت آن چاره‌ای اساسی نیندیشیم و در تلاش نباشیم این رشته جذاب و مهم و تأثیرگذار را در خدمت ورزش، جوانان، فرهنگ عمومی و... به کار نگیریم، دیگران، و عمدتاً بدخواهان این ملک و ملت با واسطه و بی‌واسطه سعی می‌کنند از فوتبال ما، علیه خود ما، جوانان ما، آرمان‌ها و اعتقادات ما استفاده کنند و بخشی از تهمت‌ها و بدگویی‌های خود را علیه این سرزمین انقلابی و مدیرانش، به وسیله فوتبال به ویژه به جوانان ما با آن روحیات حساس و... ثابت کنند و...! اگر عمری باقی باشد، در شماره‌های آینده باز هم در این باره خواهیم نوشت تا حداقل ما در آستانه انتخابات رشته مهمی چون فوتبال حرف‌ها را زده و هشدارها را داده باشیم.