باید نگاه تبعیضآمیز در فوتبال را از بین برد
سرویس ورزشی-
هفته گذشته وزیر محترم ورزش و رئیس محترم کمیته ملی المپیک به اتفاق، به بندرعباس رفتند و سرزده از تمرینات تیم امید بازدید کردند. درباره این حرکت و دیدار مقامات ارشد ورزش کشور از تمرینات تیم امید و گفتگو با مسئولان و بازیکنان این تیم، نکاتی به نظر میرسد که ذکر آنها را خالی از فایده نمیبینیم. اولاً این ملاقات نشان میدهد، برخلاف القاء و تبلیغ جریانات و افرادی که از راه تفرقهافکنی و دعواهای فرصت برباد ده، از طریق ورزش، نام و نان خود را تأمین میکنند، میان مسئولان ارشد ورزش اختلاف و درگیری اساسی وجود ندارد. اگر هم هست به قول آقای هاشمی رئیس کمیته المپیک: «حضور ما در بازدید از تمرینات تیم امید نشان همدلی با وزارت ورزش است. شاید اختلاف سلیقه باشد، اما ما باید با سیاستهای وزارت ورزش، هماهنگ باشیم.» درست و انصاف هم همین است. انتظار میرود مسئولان ارشد ورزش، کسانی که سالها سابقه مدیریتی و درگیر بودن با ورزش و مسائل آن را در کارنامه خود دارند، کسانی که حتماً صبغه انقلابی و عشق به مردم و دغدغه تحقق آرمانهای امام(ره) و شهدا را داشتهاند، که مسئولیت پذیرفته و در سنگر ورزش وظیفه مهمی را برعهده گرفتهاند، از آن هوش، زیرکی و تقوا برخوردار باشند که ملعبه و بازیچه دست بازیگران حرفهای و کسانی که گفتیم از طریق تفرقهافکنی و جدایی انداختن میان عناصر خدوم، در ورزش نفوذ و رخنه کردهاند، نشوند. ورزش ما برای موفقیت به وحدت و همدلی میان عناصر تأثیرگذار، ورزشی، دلسوز و مسئول - علیرغم اختلاف سلیقهها- نیاز دارد. باز به قول آقای هاشمی در آن بازدید: «باید همدلی در ورزش وجود داشته باشد.» بدون شک این اتفاق وقتی فراتر از حرف در وادی عمل اتفاق خواهد افتاد که هدفها مشترک و عزمها برای رسیدن به آن اهداف جزم و یکپارچه شود و منیتها و خودخواهی قربانی هدف بزرگتر و منافع ملی و رضایت مردم، شوند و هرگز فراموش نکنیم که وحدت، رحمت، است و تفرقه و منیت، نقمت و نکبت است!
نکته بعدی این که مسئولان فعلی ورزش به موضوع مهم و مؤثر «نظارت» فقط در حرف اعتقاد ندارند. آنها وظیفه خود میبینند که برای بررسی از نزدیک وضعیت تیم امید، به یکی از مناطق جنوب کشور سفر کنند و از نزدیک با مسئولان و بازیکنان این تیم به گفتگو بنشینند.
درباره بحث نظارت و لزوم حضور، مسئولان ورزش در عرصهها و میادین مختلف ورزشی بارها سخن گفتهایم. بدون تردید حضور مؤثر و دقیق- و نه فقط صوری و تشریفاتی- مسئولان ورزش، در سالمسازی فضای ورزش، دلگرم شدن عناصر زحمتکش و خدمتگزار و همچنین ایجاد ترس و هراس در نزد مزاحمها و آویزانهای ورزش و تنگ شدن عرصه برای نفوذ و دخالت آنان، نقشی اساسی و غیرقابل انکار دارد. بارها نوشتهایم و تأکید کردهایم که از رهگذر فقدان نظارت و کنترل مسئولان ارشد و مراجع ناظر، لطمات بسیاری از حیث فنی و فرهنگی بر پیکر ورزش وارد آمده است. خوشبختانه مسئولان فعلی ورزش، به ویژه شخص وزیر محترم، از بدو مسئولیت تا امروز روی مسئله نظارت تأکید داشته و در مرحله عمل هم سعی کرده، به شعارهای خود وفادار باشند. امیدواریم هر چه میگذرد این روند و رویه با قدرت و قوت بیشتری ادامه پیدا کند، هر چند جریانات مداخلهگر و زیادهخواه و منفعتجو، از سر احساس خطر برای خود، مسئولان محترم ورزش را به دخالت و عدم رعایت اصول مدیریتی، محکوم کنند و آن را در بوقهای رسانهای خود فریاد کنند!
نکته بعدی تأکید دکتر گودرزی بر «رفع نگاه تبعیضآمیز» در ورزش است. ایشان از شروع کار خود، مسئله «عدالت» را به عنوان یکی از اصول و راهبردهای مهم وزارتخانه تحت مدیریت خود، بر شمرده است و بار آخر هم بعد از صحبت و گفتوگوی رو در رو با بازیکنان و مسئولان تیم امیداست که روی این نکته تأکید میکند. ایشان در آن دیدار به عنوان یک فرد ورزشی خیلی زود دریافته است که در فوتبال ما نگاه تبعیضآمیز وجود دارد و آنقدر که مدیر و متولیان فدراسیون فوتبال به دنبال کار تیم ملی و اجرای خواستهها و تأمین رضایت عناصر خارجی هستند، به فکر تیم امید و سرنوشت آن نیستند. تیمی که قراراست بزودی در رقابتهای مقدماتی المپیک 2016، به مصاف مدعیان برود و اما این که چرا مدیران فوتبال ما چنین نگاه تبعیضآمیزی دارند؟ دلایل متفاوتی دارد که عمدهترین آن این است که جریانات زیادهخواه و دلال مسلک، از طریق بلندگوها و تریبونهایی که بعضی رسانهها در اختیارشان گذاشتهاند، چنین در فکر و ذهن مردم القا کردهاند که تنها چیزی که برای فوتبال ما مهم است «صعود به جام جهانی» است و دیگر نه لیگ، نه جام ملتها، نه باشگاههای آسیا، نه المپیک و... و نه هیچ چیز دیگر اهمیتی برای فوتبال ما ندارد! صعود به جام جهانی هم کاری است که تنها از دستان کیروش و همکاران او ساخته است! پس باید همه توجهات و امکانات و... صرف موفقیت کیروش و تیمش شود و همه چیز تحت امر و اختیار آنان قرار بگیرد، تاچه بشود؟! تا همان طور که گفتیم برویم به جام جهانی؟! و این که چرا این جریانات این گونه رفتار میکنند، پاسخ مشخصی دارد که به طور مختصر ریشه در دلالی و پورسانت بگیری و... دارد. به طوری که مثلاً اگر جای مربیان و کادر فنی دو تیم (ملی و امید) عوض میشد، موضعگیری آن جریانات و افراد و رسانههای تابع نسبت به این دو تیم عوض میشود... بالاخره نحوه عملکرد و موضوع توجه فدراسیون و مدیرانش هم تفاوت میکرد! در واقع در این فوتبال «منفعتطلبی» و «دلالی» و «پورسانتبگیری» است که خط و ربط اصلی و نحوه عملکرد مسئولان آن را تعیین میکند، نه منافع ملی و مصلحت ورزش و تیمهای امید و ملی و علائق مردم! بر همین اساس است که از زبان نایب رئیس فدراسیون فوتبال، که «بعضی» سعی میکنند، بخت وی را برای ریاست فدراسیون فوتبال آزمایش کنند میشنویم که «برای فوتبال ما مهمترین هدف رفتن به جام جهانی است؟» حرفی که کاملاً مشخص است براثر القائات این و آن و خطدهی برخی از جریانات بر زبان ایشان جاری شده و...
باری، سخن وزیر محترم درباره «نگاه تبعیضآمیز در ورزش» ما را واداشت تا آخرین نکته این مطلب را به فوتبال و دردهایی که آن را آزار میدهند، اختصاص دهیم و بار دیگر بر این سخن خود تأکید نمائیم که برای نجات فوتبال، ابتدا مدیریت آن را اصلاح کنید.