حدیث دشت عشق
از نوشته شهید نادر هدایتی شهیداني
شهادت در راه حق را با آغوش بازميپذيرم
خدایا اینک که به مرحله جهاد در راه تو گام نهادهام ، می خواهم تا با نثار خون خود و جان ناقابل خویش خدمتی بس ناچیز به اسلام و جمهوری اسلامی کرده باشم.
من می دانم در این سفر ،نیستی و مرگ هست، میدانم که سر بریدن، پوست کندن و قطعه قطعه کردن هست، اما این خطرات را به خاطر خدا تحمل می نمایم. از مال و منال دنیا چشم می پوشم و شهادت در راه حق را با آغوش باز می پذیرم.ما پاسداران اسلام با خون سرخ خویش سطور اوراق تاریخ را می نویسیم و بر این گفتار، شهادتمان را گواه می گیریم. ما نمی گذاریم که احزاب و گروهک های خونخوار سرنوشت تاریخ و جامعه را عوض کنند. شما ای ملت قهرمان ایران، شما ای مسلمانان جهان، بپا خیزید، قیام کنید، وسرنوشت خویش را به دست بگیرید.بپا خیزید و کاخ های ظلم و دیکتاتوری را فرو ریزید. برخیزید و نگذارید امپریالیسم آمریکا، این جهانخوار خون آشام و شوروی سوسیالیست سرنوشت تاریخ را به دست بگیرند.
برخیزید از سخنان پیامبر گونه امام حداکثر بهره را ببریدوبه فرمان امام باشید و از دستورات او سر پیچی نکنید. این نعمتی است که خدا به ما عطا نموده است. دعایش کنید و قدرش را بدانید. ای ملت قهرمان ایران ، قدردان خون شهداء باشید و جبهه ها را خالی نکنید.از دنیا چشم بپوشید که دنیا ارزش ندارد.
مادرم ! در مرگ من عزادار مباش،بر سر و صورت مزن و دشمنان را با این کار خوشحال نکن.مادرم، زینب وار در برابر مشکلات صبر کن و خوشحال باش که هدیه خدا را به پاکی دادید. واما شما پدر مهربانم، ای پدر که در سال های سیاه خفقان در زیر تازیانه های خان و نوکرانش کار می کردی و تحمل مینمودی تا تکه نانی برای فرزندان خویش در بیاوری تا گرسنه نمانند.پدری که به خاطر من، شکنجه ها و سختی ها را تحمل کردی. اینک که فرزند خویش را از دست داده ای گریان مباش و خویش را محزون نشان مده. فرزندت در راه خدا شهید گردیده است. خوشحال باش و در مرگ من اندوهناک مباش.
۶/۱۰/۱۳۶۲ سنندج تیپ ویژه قدس
شهادت در راه حق را با آغوش بازميپذيرم
خدایا اینک که به مرحله جهاد در راه تو گام نهادهام ، می خواهم تا با نثار خون خود و جان ناقابل خویش خدمتی بس ناچیز به اسلام و جمهوری اسلامی کرده باشم.
من می دانم در این سفر ،نیستی و مرگ هست، میدانم که سر بریدن، پوست کندن و قطعه قطعه کردن هست، اما این خطرات را به خاطر خدا تحمل می نمایم. از مال و منال دنیا چشم می پوشم و شهادت در راه حق را با آغوش باز می پذیرم.ما پاسداران اسلام با خون سرخ خویش سطور اوراق تاریخ را می نویسیم و بر این گفتار، شهادتمان را گواه می گیریم. ما نمی گذاریم که احزاب و گروهک های خونخوار سرنوشت تاریخ و جامعه را عوض کنند. شما ای ملت قهرمان ایران، شما ای مسلمانان جهان، بپا خیزید، قیام کنید، وسرنوشت خویش را به دست بگیرید.بپا خیزید و کاخ های ظلم و دیکتاتوری را فرو ریزید. برخیزید و نگذارید امپریالیسم آمریکا، این جهانخوار خون آشام و شوروی سوسیالیست سرنوشت تاریخ را به دست بگیرند.
برخیزید از سخنان پیامبر گونه امام حداکثر بهره را ببریدوبه فرمان امام باشید و از دستورات او سر پیچی نکنید. این نعمتی است که خدا به ما عطا نموده است. دعایش کنید و قدرش را بدانید. ای ملت قهرمان ایران ، قدردان خون شهداء باشید و جبهه ها را خالی نکنید.از دنیا چشم بپوشید که دنیا ارزش ندارد.
مادرم ! در مرگ من عزادار مباش،بر سر و صورت مزن و دشمنان را با این کار خوشحال نکن.مادرم، زینب وار در برابر مشکلات صبر کن و خوشحال باش که هدیه خدا را به پاکی دادید. واما شما پدر مهربانم، ای پدر که در سال های سیاه خفقان در زیر تازیانه های خان و نوکرانش کار می کردی و تحمل مینمودی تا تکه نانی برای فرزندان خویش در بیاوری تا گرسنه نمانند.پدری که به خاطر من، شکنجه ها و سختی ها را تحمل کردی. اینک که فرزند خویش را از دست داده ای گریان مباش و خویش را محزون نشان مده. فرزندت در راه خدا شهید گردیده است. خوشحال باش و در مرگ من اندوهناک مباش.
۶/۱۰/۱۳۶۲ سنندج تیپ ویژه قدس