kayhan.ir

کد خبر: ۶۳۳۸
تاریخ انتشار : ۰۳ اسفند ۱۳۹۲ - ۱۸:۳۷
 گفت و گو با جانباز نویسنده ابوالفضل درخشنده ( بخش پایانی )

می خواهم در قطعه شهدا دفن شوم نه هنرمندان


 سعیده نام آور

شما جانباز هستید و وظیفه بنیاد حمایت از شماست . تا حالا برای شما در بنیاد کاری انجام شده؟
  بنیاد همان قدر مرا میشناسد که دیگران! یعنی اصلا" نمی‌شناسد. متولیان فرهنگی معمولا" اشخاص را بر اساس قابلیت‌هایشان شناسایی می کنند. در آمریکا با ادبیاتشان با فیلم‌ها و سریال‌هایشان در عرصه سیاسی بسترسازی می کنند. آمادگی ذهنی ایجاد می کنند. این یعنی مهندسی فرهنگی. اینجاست که نقش ادبیات داستانی و انتقال مفاهیم و هدف‌ها اهمیت پیدا می‌کند. متولیان فرهنگی باید از ما درخواست کنند که تولید آثار فرهنگی داشته باشیم که بتوانیم بسترسازی ذهنی برای جامعه مان داشته باشیم. نسل جبهه و جنگ که بهترین نسل است از نظر از خودگذشتگی چرا باید به این جور اقدامات شعاری برسد؟!
منظور از اقدامات شعاری چیست؟
یعنی آمار سازی. کمیت به جای کیفیت!
با این احوالات به نظر شما اینکه از مسئولین انتقاد کنیم ، سودمند است یا باید خودمان کار کنیم تا ارزش های دفاع مقدس را به دست نسل های بعدی برسانیم؟
-  کاملا" درست است. من هم  کار خودم را می‌کنم ولی با ممانعت و کم کاری برخی مسئولین. یک  بنده خدایی که تازه از لبنان آمده بود می گفت آنجا  مدارکی را نشان دادند که اسرائیل با هلی کوپتر هنرمندان و نویسندگان را می آورد  بالای قسمت درگیری در جنگ 33 روزه لبنان تا از نزدیک شرایط آنجا را ببینند  بهترین امکانات را برایشان فراهم می کنند که بتوانند داستان بنویسند. آن هم با فکر اولیه ای که خودشان به آنها دادند. در حالیکه ما اینجا نویسندگانی داریم که جنگ را پوست و خونشان درک کرده اند ولی از آنها حمایتی نمی شود.
با وجود این همه مشکلات شما از ابتدا با چه هدفی آمدیددر این مسیر ؟
وقتی سال 80 بازنشسته شدم، دیدم رهبر معظم انقلاب روی تهاجم فرهنگی تأکید دارند. رفتم در مورد مقابله با تهاجم فرهنگی علمش را به دست آوردم. من در همین حوزه هنری درس خواندم. وقتی درس خواندم متوجه شدم که کارهایی که انجام می شودخیلی ناقص است. به همین خاطر کار پژوهشی را شروع کردم  و بعد براساس پژوهش‌هایم تدریس کردم . طرح درس برای کلاس‌هایم نوشتم و دوران تدریس را طولانی تر کردم تا کامل‌تر به شاگردانم آموزش دهم.
رهبری فرمودند ما در زمینه دفاع مقدس 10 تا رمان خوب نداریم. داستان های ما الان چه کم دارند که تا حالا اقناع کننده نبودند؟
داستان یکی از قالب های نثر است. قالب های دیگر شامل گزارش، سفرنامه، خاطره نویسی، تاریخ نویسی، حکایت، قصه و... که نزدیک به 20 قالب نگارشی ست. وجه تمایز داستان با بقیه قالب ها احساس برانگیزی و تخیل است. داستان یعنی یک نوشته غیر واقعی که از اتفاقات واقعی الهام گرفته شده. ممکن است مواردی در داستان گفته شود که غیرقابل باور باشد اما به گونه ای آورده می شود که مردم باور می کنند. یعنی می تواند واقعی یا غیر واقعی باشد و به باور مردم می‌نشیند. در اینجا خواننده خودش را جای شخصیت اصلی داستان قرار می‌دهد وبه جای او عمل داستانی را انجام می‌دهد . درچنین حالتی ما ارزش ها را به صورت غیر مستقیم در درون مایه اثر منتقل کرده ایم. حتما" هم اتفاق قابل باوری نباید باشد. مثلا امدادهای غیبی دیدنی نیستند ولی در داستان طوری بیان می‌شود که خواننده باور می‌کند. این تکنیک داستان نویسی است که به گونه‌ای خاطرات را به مخاطب عرضه کند که برایش قابل توجه باشد. ضعف داستان‌های دفاع مقدس کمبود تکنیک است.  چون  آموزش کافی نبوده. من همین الان کلی زاویه دید هست که به هنرجوهایم آموزش می دهم.  در خاطره نویسی چند زاویه دید آموزش داده ام که فرد فکر نکند خاطره نویسی خود نوشت یا دیگر نوشت است بلکه با روایت های متفاوت میتواند تأثیربهتری بگذارد.
فرق نویسنده داستان با نویسنده دفاع مقدس را در کجا می دانید؟
کار نویسنده داستان دفاع مقدس سخت تر است  چون باید اتفاقات ماوراءالطبیعه را طوری بیان کند که قابل باور شود. آن هم به نسل امروز که باور کردن آن اتفاقات برای اینها کار خیلی مشکل تری است .ماسعی می کنیم با استفاده از همین تکنیک ها این کار را انجام دهیم.
درخواستی از متولیان و مسئولین دارید؟
- تنها درخواست من از متولیان این است که وقتی زمان رفتنم شد و به دوستان شهیدم پیوستم، میخواهم در قطعه شهدا دفن شوم نه در قطعه هنرمندان. این تنها آرزوی من است که ان‌شاءالله با شفاعت شهدا به آنها بپیوندم.