ممیزی کتاب؛ چرا و چگونه؟(بخش دوم)
موسسه فرهنگی قدر ولایت
ج: تاکید بر ضرورت تعیین هیئتی برای بررسی قبل از چاپ
جمعی از ناشران اسلامی، خدمت حضرت امام خمینی می رسند. حضرت امام در این دیدار، بر ضرورت تعیین هیئتی برای بررسی کتب قبل از چاپ و اصلاح موارد انحرافی و سپس انتشار آن، تاکید نمودند. این مطلب، هدف همان چیزی است که با عنوان «ممیزی» شناخته میشود. امام حتی از تعبیری مثل «کنترل شدید» استفاده میکنند که جای تامل دارد.حضرت امام آنچه در این دیدار مطرح میکنند، تحت عنوان «خطمشی اسلام» است که گویای نگاه اسلام به موضوع است تا جای تاویل و تفسیرها را از بین ببرد. واقعا اگر ریگی در کفش کسی نباشد، راه روشن و صراحت درحد فهم همگان بوده و هیچجایی برای توجیه و بهانهتراشی گذاشته نشده است. به این رهنمود نورانی توجه کنیم:
خطمشی را اسلام معین کرده است، و ما تابع اسلام هستیم. و آن این است ]که[ کلیه نشریاتی که شما میخواهید اقدام کنید بر آن، باید اسلامی باشد و منزه از انحرافات و البته این تشخیص با یک هیاتی باید باشد. آقایان مثلا هیاتی را تعیین کنند که دراین امور وارد باشند؛ و کتابها وقتی که بناست نشر بشود، به نظر آن آقایان برسد و آن آقایان وقتی که تصویب کردند که نشرش مانعی ندارد و مخالف با اسلام نیست، آن وقت نشر بکنند، چون ممکن است که یک وقت یک کتابی چند سطرش اسلامی باشد، و در خلالش یک مسائلی غیراسلامی باشد. ابتدایش یک جور باشد؛ بعدش یک انحرافاتی داشته باشد.
شمایی که میخواهید برای اسلام خدمت کنید یک وقت خدای نخواسته این اسباب این نشود که برخلاف مسیر خودتان باشد. و لهذا باید کتابها تحتنظر اهل علم باشد. اهل علم مطلع بر این مکتبهای انحرافی و آنها مطالعه کنند. وقتی این کتابی که میخواهید نشر بدهید مطالعه کنند، بعد که مطالعه کردند آنها، تصدیق کنند که این نشرش مانع ندارد، بعد نشر بدهید. و البته این خدمت بسیار بزرگی است که به اسلام شما میتوانید بکنید و آن نشر معارف اسلامی، نشر احکام اسلام، نشر حقایق اسلام، نشر مکتب اسلام و کتبی که این نحو هستند، نشرش بسیار خوب و انشاءالله شما ماجور هستید در این امر، لکن با این وضع باید باشد. با این وضعی که عرض کردم؛ مصون باشد از این که یک وقت خدای نخواسته شما بخواهید یک کار خیری بکنید، با دست خود شما یک کار خلافی انجام بگیرد. این باید با یک کنترل شدیدی از طرف یک هیات چند نفری، که خودتان تعیین بکنید و مورد تصدیق- مثلا- اهل علم تهران باشد، آن وقت آنها، آن چند نفر، بررسی کنند؛ و شما هم مشغول باشید. 14
لزوم حمایت از نشر کتب سالم و اسلامی
جالب است که حضرت امام خمینی(ره) درعین برخورد بدون مسامحه با نشریات مروج منکرات و مطالب خلاف عفت عمومی و مغایر با مصالح ملت و اسلام، از ترویج کتب مربوط به شرع و حقایق اسلام و مقابله با ظلم، حمایت نمودهاند. این بسیار مهم است که حضرت امام خمینی(ره) با وجود سختگیری بسیار در مورد استفاده از سهم امام، این اذن را برای نشر آثار اسلامی میدهند. که نشانگر اهمیت حمایت از نشریات مفید و اسلامی است و این مساله الگویی است برای مسئولان، که باید این حمایت را انجام دهند و دستشان از چنین اقداماتی نلرزد و از اعتراض برخی از ناشران که درخلاف جهت انقلاب حرکت میکنند یا آثارشان در راستای مصالح و منافع ملت و ترویج شرع مطهر نیست، نهراسند. بایستی به طور روشن از نشریات و کتب مروج اسلام و انقلاب اسلامی حمایت کرد. چنانچه خداوند متعال بسیاری از نعمتها را در اختیار همگان قرار داده است اما دفاع از مومنان و نصرت آنان را حقی برعهده خویش نهاده است.
ان الله یدافع عن الذین آمنوا
و کان حقا علینا نصرالمومنین
از فضای آزاد جمهوری اسلامی و امکانات آن همه ناشران استفاده میکنند و این حق برابر آنها از نظام اسلامی است اما همانطور که تولیدکنندگان اولویتبندی میشوند و آنها که در راستای رفع نیازهای اساسی مردم و با کیفیت بالا عمل میکنند مورد حمایت بیشتر قرار میگیرند، در عرصه نشر نیز همین اتفاق باید بیفتد. بیتالمال مسلمین بایستی در حمایت از نشر مورد نیاز انقلاب اسلامی که بصیرت و آگاهی و معارف را ارتقاء میدهند، مصرف شود.
به چند نمونه از حمایتهای حضرت امام خمینی(ره) توجه میکنیم:
1-سؤالکننده: روحانی (زیارتی)، سیدحمید.
[بسمهتعالی. پیشگاه قائد بزرگ اسلام حضرت آیتالله خمینی- متعالله المسلمین بطول بقائه.
با اهدای سلام وتحیات وافره معروض میدارد، صرف ثلث اموال، که حسبالوصیه باید به مصرف امور خیریه و بریه برسد، در طبع و نشر کتب سیاسی- اسلامی که بیانگر حقایق اسلام و نظریات مراجع عظام در مقابله و مبارزه با ظلمه، حکام جور و استعمارگران باشد و جهت روشنگری و انقلاب فکری اسلامی به کار آید چه صورت دارد؟ مستدعی است نظر شریف را بیان فرمایید. ادامالله ظلکم علی رئوس الانام].
بسمه تعالی
آنچه مربوط به ترویج شرع مطهر و بیان حقایق اسلام در مقابله با حکام جور و ظلمه و مطلع ساختن طبقات مردم از مسائل اسلامی است و نشر کتب مربوطه به این امور، از امور خیریه بلکه بهترین خیرات است. و اگر وصیت به ثلث یا نذر و عهد و غیر اینها متعلق به خیرات و مبرات است، صرف در این امور جایز و راجح است.
- روحالله الموسوی الخمینی15 نجف اشرف/13 اسفند 1353/ 20 صفر 1395
2- مخاطب: اشرفی، مصطفی
بسمه تعالی
پس از اهدای سلام و تحیت، مرقوم شریف و اصل، توفیق و سلامت جنابعالی را از خداوند تعالی خواستار است. راجع به موضوعی که مرقوم شده است جنابعالی مجازید به جناب آقای رضاقلی محرمزاده اجازه دهید. از جنابعالی امید دعای خیر دارم. والسلام علیکم و رحمه الله.
- روحالله الموسوی الخمینی16
3- مخاطب: فارسی، جلالالدین- لبنان
بسمه تعالی
پس از اهدای سلام و تحیت، مرقوم شریف و اصل، سلامت و توفیق جنابعالی را خواستار است. اگر ممکن میشد با همت و نظارت جنابعالی و یا به مباشرت شما جزوههای مختصری نوشته شود در موضوع انحراف مکاتب مضره، و طبع و نشر شود بین جوانان ایران و خارج و عرب و عجم، خیلی به موقع است. و این جانب، در صورت عمل، در هزینه آن کمک میکنم انشاءالله. کتابهایی که مرقوم شده است، من به اطمینان به صحت نظر شما مختصر وجهی فرستادم؛ چون از وجوه شرعیه است لابد باید در خدمت مکتب اسلام باشد. از جنابعالی امید دعای خیر دارم. والسلام علیکم- روحالله الموسوی الخمینی17
وظیفه وزارت ارشاد در تبلیغ حق مقابل باطل و ارائه چهره حقیقی جمهوری اسلامی
علاوه بر مطالبی که ذکر شد و به طور قطعی و طبیعی اجرای آن حداقل در حوزه وظایف حکومتی، متوجه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است، حضرت امام خمینی در وصیتنامه سیاسی الهی خود- که دستورالعمل نظام جمهوری اسلامی است- این وزارتخانه را خطاب قرار داده و تبلیغ حق مقابل باطل و ارائه چهره حقیقی جمهوری اسلامی را از وظایف آن دانستهاند و جالب است که این وظیفه را در مقابل تلاش نویسندگان به اصطلاح روشنفکر که گرایش به شرق یا غرب دارند و مصالح کشور و ملت را نمیتوانند درنظر بگیرند، قرار میدهند. درحالی که در برخی ادوار، عملکرد این وزارتخانه دقیقا در مخالف جهت وصیت امام بوده و در راستای تقویت همین روشنفکران بیشتر وابسته به غرب بوده است. دراین وصیت، همه نویسندگان و هنرمندان و حتی وزارت امورخارجه نیز مخاطب قرار گرفته و از آنها نیز این وظیفه برای تمامی اعصار خواسته شده است.وزارت ارشاد در همه اعصار خصوصا عصر حاضر که ویژگی خاصی دارد، آن است که برای تبلیغ حق مقابل باطل و ارائه چهره حقیقی جمهوری اسلامی کوشش کنند. ما اکنون، در این زمان که دست ابر قدرتها را از کشور خود کوتاه کردیم، مورد تهاجم تبلیغاتی تمام رسانههای گروهی وابسته به قدرتهای بزرگ هستیم. چه دروغها و تهمتها که گویندگان و نویسندگان وابسته به ابرقدرتها به این جمهوری اسلامی نوپا نزده و نمیزنند.
معالاسف اکثر دولتهای منطقه اسلامی که به حکم اسلام باید دست اخوت به ما دهند به عداوت با ما و اسلام برخاستهاند و همه در خدمت جهانخواران از هر طرف به ما هجوم آوردهاند و قدرت تبلیغاتی ما بسیار ضعیف و ناتوان است و میدانید که امروز جهان روی تبلیغات میچرخد. و با کمال تاسف، نویسندگان به اصطلاح روشنفکر که به سوی یکی از دو قطب گرایش دارند، به جای آن که در فکر استقلال و آزادی کشور و ملت خود باشند، خودخواهیها و فرصتطلبیها و انحصارجوییها به آنان مجال نمیدهد که لحظهای تفکر نمایند و مصالح کشور و ملت خود را درنظر بگیرند و مقایسه بین آزادی و استقلال را در این جمهوری با رژيم ستمگر سابق نمایند و زندگی شرافتمندانه ارزنده را توام با بعض آنچه را که از دست دادهاند، که رفاه و عیشزدگی است، با آنچه از رژیم ستمشاهی دریافت میکردند توام با وابستگی و نوکرمآبی و ثناجویی و مداحی از جرثومههای فساد و معادن ظلم و فحشا بسنجند؛ و از تهمتها و نارواها به این جمهوری تازه تولد یافته دست بکشند و با ملت و دولت در صف واحد بر ضد طاغوتیان و ستمپیشگان زبانها و قلمها را به کار بگیرند.
مقلدید یا مجتهد؟
قبل از آن که به بیان مواضع رهبر معظم انقلاب اسلامی بپردازیم، ذکر این نکته ضروری است که: در شرع مقدس اسلام، انسانها در احکام اسلامی یا مقلدند یا مجتهد. اگر مجتهد باشند اما به مقام مرجعیت نرسیده باشند، تشخیصشان فقط برای عمل خودشان میتواند حجت و ملاک باشد و دیگران نمیتوانند از نظر آنان تبعیت کنند.
خدا رحمت کند شهید رجایی را که تکلیف خودش و همه را به طور شفاف روشن کرد و فرمود: من مقلد امامم. حالا از مسئولین محترم نظام باید پرسید: شما مقلد چه کسی هستید؟ و فرقی نمیکند که این مسئول محترم رئيسجمهور باشد (چنان که رجایی در مقام ریاست هیئت وزیران آن کلام نورانی را گفت) و چه وزیر ارشاد و چه دیگر مسئولیتها، حتی اگر مقلد مرجعی غیراز رهبری وقت نظام «ولیفقیه» باشند، میدانند که در اداره حکومت بایستی تابع حکم و فتوای رهبری باشند. لذا همگان بایستی در حیطه وظایف مسئولیتی، آنجا که قانون روشن است، طبق قانون و آنجا که نیاز به حکم و فتوای رهبری است، به این حکم دست یافته و براساس آن عمل کنند. دراین یادداشت، آنچه ذکر میشود بیانات صریح و روشن رهبری نظام است که واجبالاتباع است و خود مسئولین نیز به کرات از پیروی خود از خط رهبری و فصلالخطاب بودن بیانات معظمله و... سخن گفتهاند...
---------------------
12- صحیفه امام، ج21، صص 435 و 436.
13- صحیفه امام، ج 9، ص 352.
-صحیفه امام، ج 10، ص 115 و 116.
14-صحیفه امام، ج 10، ص 115 و 116.
15-صحیفه امام، ج3، ص 69.
16- همان، ص 197.
17- صحیفه امام، ج3، ص 397.
ج: تاکید بر ضرورت تعیین هیئتی برای بررسی قبل از چاپ
جمعی از ناشران اسلامی، خدمت حضرت امام خمینی می رسند. حضرت امام در این دیدار، بر ضرورت تعیین هیئتی برای بررسی کتب قبل از چاپ و اصلاح موارد انحرافی و سپس انتشار آن، تاکید نمودند. این مطلب، هدف همان چیزی است که با عنوان «ممیزی» شناخته میشود. امام حتی از تعبیری مثل «کنترل شدید» استفاده میکنند که جای تامل دارد.حضرت امام آنچه در این دیدار مطرح میکنند، تحت عنوان «خطمشی اسلام» است که گویای نگاه اسلام به موضوع است تا جای تاویل و تفسیرها را از بین ببرد. واقعا اگر ریگی در کفش کسی نباشد، راه روشن و صراحت درحد فهم همگان بوده و هیچجایی برای توجیه و بهانهتراشی گذاشته نشده است. به این رهنمود نورانی توجه کنیم:
خطمشی را اسلام معین کرده است، و ما تابع اسلام هستیم. و آن این است ]که[ کلیه نشریاتی که شما میخواهید اقدام کنید بر آن، باید اسلامی باشد و منزه از انحرافات و البته این تشخیص با یک هیاتی باید باشد. آقایان مثلا هیاتی را تعیین کنند که دراین امور وارد باشند؛ و کتابها وقتی که بناست نشر بشود، به نظر آن آقایان برسد و آن آقایان وقتی که تصویب کردند که نشرش مانعی ندارد و مخالف با اسلام نیست، آن وقت نشر بکنند، چون ممکن است که یک وقت یک کتابی چند سطرش اسلامی باشد، و در خلالش یک مسائلی غیراسلامی باشد. ابتدایش یک جور باشد؛ بعدش یک انحرافاتی داشته باشد.
شمایی که میخواهید برای اسلام خدمت کنید یک وقت خدای نخواسته این اسباب این نشود که برخلاف مسیر خودتان باشد. و لهذا باید کتابها تحتنظر اهل علم باشد. اهل علم مطلع بر این مکتبهای انحرافی و آنها مطالعه کنند. وقتی این کتابی که میخواهید نشر بدهید مطالعه کنند، بعد که مطالعه کردند آنها، تصدیق کنند که این نشرش مانع ندارد، بعد نشر بدهید. و البته این خدمت بسیار بزرگی است که به اسلام شما میتوانید بکنید و آن نشر معارف اسلامی، نشر احکام اسلام، نشر حقایق اسلام، نشر مکتب اسلام و کتبی که این نحو هستند، نشرش بسیار خوب و انشاءالله شما ماجور هستید در این امر، لکن با این وضع باید باشد. با این وضعی که عرض کردم؛ مصون باشد از این که یک وقت خدای نخواسته شما بخواهید یک کار خیری بکنید، با دست خود شما یک کار خلافی انجام بگیرد. این باید با یک کنترل شدیدی از طرف یک هیات چند نفری، که خودتان تعیین بکنید و مورد تصدیق- مثلا- اهل علم تهران باشد، آن وقت آنها، آن چند نفر، بررسی کنند؛ و شما هم مشغول باشید. 14
لزوم حمایت از نشر کتب سالم و اسلامی
جالب است که حضرت امام خمینی(ره) درعین برخورد بدون مسامحه با نشریات مروج منکرات و مطالب خلاف عفت عمومی و مغایر با مصالح ملت و اسلام، از ترویج کتب مربوط به شرع و حقایق اسلام و مقابله با ظلم، حمایت نمودهاند. این بسیار مهم است که حضرت امام خمینی(ره) با وجود سختگیری بسیار در مورد استفاده از سهم امام، این اذن را برای نشر آثار اسلامی میدهند. که نشانگر اهمیت حمایت از نشریات مفید و اسلامی است و این مساله الگویی است برای مسئولان، که باید این حمایت را انجام دهند و دستشان از چنین اقداماتی نلرزد و از اعتراض برخی از ناشران که درخلاف جهت انقلاب حرکت میکنند یا آثارشان در راستای مصالح و منافع ملت و ترویج شرع مطهر نیست، نهراسند. بایستی به طور روشن از نشریات و کتب مروج اسلام و انقلاب اسلامی حمایت کرد. چنانچه خداوند متعال بسیاری از نعمتها را در اختیار همگان قرار داده است اما دفاع از مومنان و نصرت آنان را حقی برعهده خویش نهاده است.
ان الله یدافع عن الذین آمنوا
و کان حقا علینا نصرالمومنین
از فضای آزاد جمهوری اسلامی و امکانات آن همه ناشران استفاده میکنند و این حق برابر آنها از نظام اسلامی است اما همانطور که تولیدکنندگان اولویتبندی میشوند و آنها که در راستای رفع نیازهای اساسی مردم و با کیفیت بالا عمل میکنند مورد حمایت بیشتر قرار میگیرند، در عرصه نشر نیز همین اتفاق باید بیفتد. بیتالمال مسلمین بایستی در حمایت از نشر مورد نیاز انقلاب اسلامی که بصیرت و آگاهی و معارف را ارتقاء میدهند، مصرف شود.
به چند نمونه از حمایتهای حضرت امام خمینی(ره) توجه میکنیم:
1-سؤالکننده: روحانی (زیارتی)، سیدحمید.
[بسمهتعالی. پیشگاه قائد بزرگ اسلام حضرت آیتالله خمینی- متعالله المسلمین بطول بقائه.
با اهدای سلام وتحیات وافره معروض میدارد، صرف ثلث اموال، که حسبالوصیه باید به مصرف امور خیریه و بریه برسد، در طبع و نشر کتب سیاسی- اسلامی که بیانگر حقایق اسلام و نظریات مراجع عظام در مقابله و مبارزه با ظلمه، حکام جور و استعمارگران باشد و جهت روشنگری و انقلاب فکری اسلامی به کار آید چه صورت دارد؟ مستدعی است نظر شریف را بیان فرمایید. ادامالله ظلکم علی رئوس الانام].
بسمه تعالی
آنچه مربوط به ترویج شرع مطهر و بیان حقایق اسلام در مقابله با حکام جور و ظلمه و مطلع ساختن طبقات مردم از مسائل اسلامی است و نشر کتب مربوطه به این امور، از امور خیریه بلکه بهترین خیرات است. و اگر وصیت به ثلث یا نذر و عهد و غیر اینها متعلق به خیرات و مبرات است، صرف در این امور جایز و راجح است.
- روحالله الموسوی الخمینی15 نجف اشرف/13 اسفند 1353/ 20 صفر 1395
2- مخاطب: اشرفی، مصطفی
بسمه تعالی
پس از اهدای سلام و تحیت، مرقوم شریف و اصل، توفیق و سلامت جنابعالی را از خداوند تعالی خواستار است. راجع به موضوعی که مرقوم شده است جنابعالی مجازید به جناب آقای رضاقلی محرمزاده اجازه دهید. از جنابعالی امید دعای خیر دارم. والسلام علیکم و رحمه الله.
- روحالله الموسوی الخمینی16
3- مخاطب: فارسی، جلالالدین- لبنان
بسمه تعالی
پس از اهدای سلام و تحیت، مرقوم شریف و اصل، سلامت و توفیق جنابعالی را خواستار است. اگر ممکن میشد با همت و نظارت جنابعالی و یا به مباشرت شما جزوههای مختصری نوشته شود در موضوع انحراف مکاتب مضره، و طبع و نشر شود بین جوانان ایران و خارج و عرب و عجم، خیلی به موقع است. و این جانب، در صورت عمل، در هزینه آن کمک میکنم انشاءالله. کتابهایی که مرقوم شده است، من به اطمینان به صحت نظر شما مختصر وجهی فرستادم؛ چون از وجوه شرعیه است لابد باید در خدمت مکتب اسلام باشد. از جنابعالی امید دعای خیر دارم. والسلام علیکم- روحالله الموسوی الخمینی17
وظیفه وزارت ارشاد در تبلیغ حق مقابل باطل و ارائه چهره حقیقی جمهوری اسلامی
علاوه بر مطالبی که ذکر شد و به طور قطعی و طبیعی اجرای آن حداقل در حوزه وظایف حکومتی، متوجه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است، حضرت امام خمینی در وصیتنامه سیاسی الهی خود- که دستورالعمل نظام جمهوری اسلامی است- این وزارتخانه را خطاب قرار داده و تبلیغ حق مقابل باطل و ارائه چهره حقیقی جمهوری اسلامی را از وظایف آن دانستهاند و جالب است که این وظیفه را در مقابل تلاش نویسندگان به اصطلاح روشنفکر که گرایش به شرق یا غرب دارند و مصالح کشور و ملت را نمیتوانند درنظر بگیرند، قرار میدهند. درحالی که در برخی ادوار، عملکرد این وزارتخانه دقیقا در مخالف جهت وصیت امام بوده و در راستای تقویت همین روشنفکران بیشتر وابسته به غرب بوده است. دراین وصیت، همه نویسندگان و هنرمندان و حتی وزارت امورخارجه نیز مخاطب قرار گرفته و از آنها نیز این وظیفه برای تمامی اعصار خواسته شده است.وزارت ارشاد در همه اعصار خصوصا عصر حاضر که ویژگی خاصی دارد، آن است که برای تبلیغ حق مقابل باطل و ارائه چهره حقیقی جمهوری اسلامی کوشش کنند. ما اکنون، در این زمان که دست ابر قدرتها را از کشور خود کوتاه کردیم، مورد تهاجم تبلیغاتی تمام رسانههای گروهی وابسته به قدرتهای بزرگ هستیم. چه دروغها و تهمتها که گویندگان و نویسندگان وابسته به ابرقدرتها به این جمهوری اسلامی نوپا نزده و نمیزنند.
معالاسف اکثر دولتهای منطقه اسلامی که به حکم اسلام باید دست اخوت به ما دهند به عداوت با ما و اسلام برخاستهاند و همه در خدمت جهانخواران از هر طرف به ما هجوم آوردهاند و قدرت تبلیغاتی ما بسیار ضعیف و ناتوان است و میدانید که امروز جهان روی تبلیغات میچرخد. و با کمال تاسف، نویسندگان به اصطلاح روشنفکر که به سوی یکی از دو قطب گرایش دارند، به جای آن که در فکر استقلال و آزادی کشور و ملت خود باشند، خودخواهیها و فرصتطلبیها و انحصارجوییها به آنان مجال نمیدهد که لحظهای تفکر نمایند و مصالح کشور و ملت خود را درنظر بگیرند و مقایسه بین آزادی و استقلال را در این جمهوری با رژيم ستمگر سابق نمایند و زندگی شرافتمندانه ارزنده را توام با بعض آنچه را که از دست دادهاند، که رفاه و عیشزدگی است، با آنچه از رژیم ستمشاهی دریافت میکردند توام با وابستگی و نوکرمآبی و ثناجویی و مداحی از جرثومههای فساد و معادن ظلم و فحشا بسنجند؛ و از تهمتها و نارواها به این جمهوری تازه تولد یافته دست بکشند و با ملت و دولت در صف واحد بر ضد طاغوتیان و ستمپیشگان زبانها و قلمها را به کار بگیرند.
مقلدید یا مجتهد؟
قبل از آن که به بیان مواضع رهبر معظم انقلاب اسلامی بپردازیم، ذکر این نکته ضروری است که: در شرع مقدس اسلام، انسانها در احکام اسلامی یا مقلدند یا مجتهد. اگر مجتهد باشند اما به مقام مرجعیت نرسیده باشند، تشخیصشان فقط برای عمل خودشان میتواند حجت و ملاک باشد و دیگران نمیتوانند از نظر آنان تبعیت کنند.
خدا رحمت کند شهید رجایی را که تکلیف خودش و همه را به طور شفاف روشن کرد و فرمود: من مقلد امامم. حالا از مسئولین محترم نظام باید پرسید: شما مقلد چه کسی هستید؟ و فرقی نمیکند که این مسئول محترم رئيسجمهور باشد (چنان که رجایی در مقام ریاست هیئت وزیران آن کلام نورانی را گفت) و چه وزیر ارشاد و چه دیگر مسئولیتها، حتی اگر مقلد مرجعی غیراز رهبری وقت نظام «ولیفقیه» باشند، میدانند که در اداره حکومت بایستی تابع حکم و فتوای رهبری باشند. لذا همگان بایستی در حیطه وظایف مسئولیتی، آنجا که قانون روشن است، طبق قانون و آنجا که نیاز به حکم و فتوای رهبری است، به این حکم دست یافته و براساس آن عمل کنند. دراین یادداشت، آنچه ذکر میشود بیانات صریح و روشن رهبری نظام است که واجبالاتباع است و خود مسئولین نیز به کرات از پیروی خود از خط رهبری و فصلالخطاب بودن بیانات معظمله و... سخن گفتهاند...
---------------------
12- صحیفه امام، ج21، صص 435 و 436.
13- صحیفه امام، ج 9، ص 352.
-صحیفه امام، ج 10، ص 115 و 116.
14-صحیفه امام، ج 10، ص 115 و 116.
15-صحیفه امام، ج3، ص 69.
16- همان، ص 197.
17- صحیفه امام، ج3، ص 397.