اخبار ویژه
تغییر تاکتیک از «نه غزه نه لبنان» به «مقاومت بدون بشار اسد»!
عضو حزب منحله مشارکت به طور کاملاً اتفاقی! ادبیات محافل آمریکایی و غربی را درباره سوریه تکرار کرد.
حسین واله که در دولت اصلاحات معاون سیاسی دفتر رئیس جمهور بوده در مصاحبه با روزنامه بهار مدعی شد برای حمایت از مقاومت ضرورت ندارد از بشار اسد حمایت کنیم. روزنامه بهار وابسته به سعید پورعزیزی از مسئولان معاونت ارتباطات دفتر رئیس جمهور در دولت اصلاحات بوده است.
این عضو حزب منحله مشارکت ضمن ادعای اینکه دوران سیاست عدم تعهد تمام شده، میگوید: باید برقراری ثبات و امنیت در سوریه اصل اول راهنمایی در سیاست ما باشد و باقی ثانوی شود. حفظ مقاومت یک اصل است، اما برای اینکه خط مقاومت آسیب نبیند نباید کاری کرد که همه نیروی مقاومت خرج حفظ خودش یا خرج حفظ همپیمانش شود. باید از مقاومت حمایت کنیم، نه از اسد.
لاف حمایت از مقاومت در حالی است که فتنهگران در انتخابات سال 88 علناً به حمایت از رژیم صهیونیستی و بر ضد مقاومت اسلامی، شعار نه غزه نه لبنان سر دادند اما اکنون که یقین کردهاند ملت و نظام، مقاومت اسلامی را خط اول دفاع میدانند، با تغییر تاکتیکی مدعی میشوند که برای حمایت از مقاومت لازم نیست از اسد حمایت کنیم! این اظهارنظر فریبکاری در واقع پر کردن خانههای جدول آمریکا و برخی کشورهای اروپایی و توجیه خواسته آنهاست که میگویند ایران کمک کند تا بشار اسد را کنار بزنیم؛ حال آن که بشار اسد اولاً منتخب مردم سوریه و ثانیاً رکن هماهنگی محور مقاومت در سوریه است.
جالب اینکه همزمان مارتین شولتز رئیس پارلمان اروپا در جریان کنفرانس مطبوعاتی مشترک با علی لاریجانی گفت: باید همه جنایتکاران جنگی در سوریه - نظیر حکومت سوریه- محاکمه شوند. مسئله سوریه را نباید به اسد منحصر کرد. آینده بلندمدتی برای اسد وجود ندارد ولی زمان حال برای وی وجود دارد و این دو مسئله باید با هم دیده شود.
یادآور میشود پیش از این در جریان سفر وزیر خارجه آلمان به تهران و در جریان اتفاقی خلقالساعه، نشست مقدماتی کنفرانس امنیتی مونیخ با موضوع سوریه برگزار شد که در آن از دولت سوریه نمایندهای حضور نداشت. وزیر خارجه آلمان بلافاصله به ریاض رفت و در آنجا از خلیج فارس به عنوان خلیج عربی!! یاد کرد.
شایان ذکر است گروهک موسوم به شورای هماهنگی سبز در سال پیش همسو با ادبیات آمریکا و متحدانش بیانیهای صادر کرده و همانند گروهک منافقین مدعی شده بود اسد باید برود!
شبکه اجارهای آمریکا برای القای تغییر در ایران
یکروزنامه زنجیرهای ضمن استقبال از سناریوپردازی مجله تایم، به همپوشانی با این مجله آمریکایی درباره آزادی تغییر در ایران در 10 سال آینده پرداخت.
شرق عکس بزرگ صفحه اول و چند مطلب داخلی خود را ذیل عنوان «ایران به وقت تایم- تحلیل مجله تایم از ایران 2025» اختصاص داد. تایم در کنار تحلیلهای خود چند عکس از عکسهای «نیوشا- ت» را منتشر کرده و یکی از این عکسها را در صفحه اول خود نشانده است. در این تصویر دختری با ظواهر مدرن و حجاب نصف و نیمه دیده میشود و در پس زمینه تصویر نیز ساختمانهای مدرن به چشم میخورد. تایم با این عکس و تحلیلهای خود تلاش کرده تغییر ایران به سمت غربی شدن را در پسابرجام و دوره 10 ساله اجرای آن القا کند. به نوشته شرق تایم تلاش کرده تا بگویدایران دارد پوست میاندازد و از استعداد ژورنالیستی بهره جسته است... تایم میکوشد بگوید در دوره شعارهای ضد غربی جوانان به سمت دیگری رفتهاند.
اما نکته جالب در هم سویی شرق و تایم و برخی عکاسان همکاران این محافل، شبکهسازی طرف غربی است. «نیوشا-ت» که عکس سفارشی تایم را ساخته و تهیه کرده، اتفاقاً همسر توماس اردبرینک خبرنگار 39 ساله روزنامه نیویورک تایمز است که از 13 سال پیش (2002) در تهران اقامت دارد و به واسطه ازدواج مذکور توانسته ارتباطات گستردهتر در ایران بگیرد. اردبرینک که دارای مواضع مغرضانهای علیه جمهوی اسلامی نیز هست، میگوید در یک بیابان در ایران عاشق عکاس مذکور شده است. وی پیش از این درباره حضور خود در ایران گفته است: «من در سال 2002 به ایران رفتم و در سال 2003 با نیوشا یک عکاس و هنرمند ایرانی ازدواج کردم. در سال 2008، من خبرنگار واشنگتن پست در تهران شدم و تا سال 2012 و زمانی که جیسون رضاییان این مسئولیت را برعهده گرفت، در این سمت بودم. وقتی به خیلیها میگویم که من 13 سال در ایران زندگی میکنم، غالباً آنها شوکه میشوند. آنها از من میپرسند چطور میشود در کشوری که دیدگاهی ضد غربی دارد و در آن پرچم آمریکا را آتش زده و شعار مرگ بر آمریکا سر میدهند، زندگی کرد؟ آیا تو نگرانی نداری؟ من به آنها میگویم؛ نه. ایران کشور مدرنتر و قابل زندگیتر از آن چیزی است که شما تصور میکنید و مدرنی جامعه ایرانی فراتر از سمبلهایی چون تعداد برجهای شهر تهران و یا ویراژ دادن بیشترین تعداد خودرو پورشه در شهر تهران است... من اینجا با همسرم و گربه خانگیمان در یک آپارتمان سه خوابه در یک برج 26 طبقه که سازنده آن یک شرکت آمریکایی پیش از انقلاب است، زندگی میکنیم. نیوشا همسرم راهنمای من برای زندگی در این جامعه پیچیده بوده است و او همچنان مهمترین منتقد و راهنمای من است. من بسیاری دوست ایرانی یافتهام و فارسی صحبت کردن را یاد گرفتهام و این زبانآموزی باعث شده زندگی و کار در یک شهر 12 میلیونی برایم راحتتر شود. من یک شهروند هلندی هستم که با یک زن ایرانی ازدواج کردهام و ویزای من تنها برای 6 ماه اعتبار دارد. من یک خارجی پذیرفته شده و در عین حال تنها در این کشور هستم. ایران کشوری منزوی است(!) که شهروندان غربی معدودی در آن زندگی میکنند».
یادآور میشود عکاس یاد شده با برخی نشریات زنجیرهای نظیر روزنامه زن همکاری داشته و برخی تصاویر فاقد روسری خود را در محافل و رسانهها منتشر کرده است. روزنامه شرق در تمجید از کار تایم و عکاس همکار آن، به مصاحبه با «مجید-س» دیگر عکاس بازداشت شده در آشوب 88 پرداخت که پس از آزادی از کشور گریخت. هر دو عکاس به اعتبار همکاری با فتنهگران در برخی جشنوارههای خارجی مورد تفقد قرار گرفتهاند.
مروری بر اقدام تایم و بازنشر آن از سوی شرق نشان میدهد اقداماتی از این قبیل به صورت پروژههای واگذار شده توسط شبکههای مشترک داخلی- خارجی تهیه میشود و هدف آن قبل از هر چیز القای تغییر مرتجعانه ایران و فاصله گرفتن از آرمانهای انقلابی است.
شرق روز گذشته نیز سرمقاله خود را به آینده سید حسن خمینی اختصاص داد و به همین بهانه تصریح کرد: باید از هر احتمالی برای تغییر استفاده کرد. سید حسن خمینی بالقوهای است که میتواند فعلیت پیدا کند.
شرق مرداد ماه نیز در سرمقالهای با تمجید از هاشمی- با وجود سوابق منفی وی- نوشته بود: «هاشمی مؤسس اولین دولت پساانقلابی ایران است. او با نامگذاری دولتش- دولت سازندگی- به تلویح اعلام کرد که یک دوره تمام و دوره دیگری آغاز شده است. در آن زمان به جز هاشمی چه کسی میتوانست چنین موضعی- ختم دورهای و آغاز دورهای دیگر- را این قدر صریح اعلام کند به عبارتی، هاشمی با رمز سازندگی، انقلابی در دل انقلاب سامان داد. پیامد جانبی این سیاست هاشمی، خواسته یا ناخواسته به کنار رفتن آدمهایی انجامید که آمادگی روحی یا استطاعت ورود به دوران تازه را نداشتند. پس به ناچار کنار رفته یا بازنشسته میشدند. از همین جا واگرایی آغاز شد. قرائت هاشمی از آرمانهای انقلاب به نحوی بود که بسیاری را با چهرهای از انقلاب مواجه میکرد که هم غرابت داشت و هم دشوار بود. از این رو شکافی تاریخی به وجود آمد. از همین مختصر برمیآید که هاشمی در نهان، انقلابی است و در انظار محافظهکار. کلینگری بخشی از خصلت انقلابی او است که با رفتارها و رویکردهای دموکراتیکاش ناهمساز به نظر نمیرسد... اهمیت هاشمی، نه در روانشناسی شخصیت سیاسی او، که در ایجاد شکاف بین دو دوره [انقلاب و پساانقلاب!] نهفته است.
این نکته نیز شایان ذکر است که با وجود همه صحنهسازیها، اردبرینک در آخرین نوشته خود در نیویورک تایمز اذعان کرد: واکنشها علیه آمریکا در ایران به دنبال توافق هستهای تقویت شده و هر کس امیدوار بود که توافق، گشایشی در این زمینه باشد از دیدن مجموعه تحرکات ضد آمریکایی شوکه شده است. آیتاله خامنهای رهبر عالی ایران گفت شعار مرگ بر آمریکا ابدی است. اخیراً چند روزنامهنگار آمریکاییتبار بازداشت شدند و شعبه KFC بسته شد.
مردم ایران با نظر 4 وزیر موافقند که توافق اثر مثبت اقتصادی نداشت
روزنامه گاردین نوشت انتظار بهبود وضعیت اقتصادی به دنبال توافق هستهای در ایران عملی نشد.
این روزنامه که غالبا از موضع همسویی با طیف مدعی اعتدال تحلیل و گزارش منتشر میکند، از قول یک شهروند به نام الهام که راننده تاکسی است نوشت: آنها برای دو سال با بیان اینکه توافق هستهای به زودی حاصل میشود ما را فریب دادند. آنها دو سال به ما گفتند که صبور باشید و با دستیابی به توافق، تحریمها برداشته میشود. این همه وعده و وعید چه شد؟
گاردین نوشت: با گذشت بیش از دو سال از ریاستجمهوری حسن روحانی و سپری شدن سه ماه از توافق هستهای، بسیاری از اقشار طبقه متوسط احساس میکنند دولتی که خود را دولت تدبیر و امید نامیده به وعدههایش درباره بهبود وضعیت اقتصادی عمل نکرده است.
گاردین در ادامه نوشت: «روحانی در مناظره تلویزیونیاش در مه 2013 (اردیبهشت 92) گفت: با تدبیر و امید همه مشکلات حل خواهد شد. مسئله هستهای و تحریمها حل خواهند شد و ما اقتصادی شکوفا خواهیم داشت. روحانی پس از تبلیغات انتخاباتیاش در ژوئن 2013 (خرداد 92) گفت: «در دو ماه نخست دولت تدبیر و امید، مردم تاثیرات مثبت تلاشهای ما را احساس خواهند کرد. من طرحهایی یک ماهه، سه ماهه و چهار ساله برای رفع مشکلات اقتصادی دارم.» وی همچنین وعده داد مشکل بیکاری را به طرز چشمگیری کاهش دهد.
این روزنامه با استناد به گزارش مرکز آمار ایران نوشت: نرخ بیکاری در سالهای 2013 و 2014 میلادی به ترتیب 10/4 و 10/6 درصد بوده است. «مجید سلیمی بروجنی» تحلیلگر اقتصادی ایران در مارس 2015 (فروردین 94) تخمین زد در سال 2015 نرخ بیکاری احتمالا 10 تا 12 درصد خواهد بود. «در 25 اکتبر (3 آبان)، خبرگزاری ایسنا گزارش داد که در ماه گذشته ایرانی (تا 30 مهر) نرخ تورم ماه به ماه با سه دهم درصد افزایش به 13/3 درصد و نرخ سالانه آن با 7دهم درصد کاهش به 10/9 درصد رسیده است. وضعیت اقتصادی زنگ هشدار را برای مقامات دولت به صدا درآورده است.
در 3 اکتبر (11 مهر) 4 وزیر ایرانی یعنی وزیران صنعت، اقتصاد، رفاه و دفاع با ارسال نامهای سرگشاده به روحانی درباره رکود اقتصادی هشدار دادند. در این نامه آمده بود هر چند توافق هستهای منافع اقتصادی داشته است اما وضعیت نامعلومی را در بازارها ایجاد کرده که به زودی باید برطرف شود.
گاردین تصریح کرد: «الهام با نظر 4 وزیر ایرانی درباره این که کشور در وضعیت رکود اقتصادی به سر میبرد، موافق است. وی میگوید توافق هستهای تاثیری مثبت در زندگی ما نداشته است.»
صاحب یک مغازه نانوایی کوچک در تهران نیز در این زمینه گفت: من نمیخواهم بگویم روحانی ما را فریب داده اما واقعا در دو سال گذشته اتفاقی نیفتاده است.
چرخه اقتصادی - تسلیحاتی خائنانه میان عربستان، غرب و داعش
روزنامههای گاردین و رأیالیوم فاش کردند که کشورهای عربی مرتجع بخشی از تسلیحات وارداتی خود را به داعش میدهند.
به گزارش پایگاه العالم، روزنامه گاردین چاپ انگلیس تأکید کرد برخی کشورهای عربی به علت خریداری تسلیحاتی سنگین خطری بزرگ برای امنیت و آرامش منطقه محسوب میشوند. سازمان بینالمللی شفافیت در تازهترین گزارش خود هشدار داد که گروهی از کشورهای عربی با عقد قراردادهای تسلیحاتی سنگین خطری دائمی برای امنیت و آرامش منطقه خاورمیانه محسوب میشوند.
سازمان بینالمللی شفافیت اعلام میکند که 17 دولت از دولتهای خاورمیانه به علت قراردادهای تسلیحاتی سنگین در لیست کشورهای بسیار خطرناک برای امنیت و آرامش منطقه گنجانده شدهاند.
گاردین به سفر فیلیپ هاموند وزیر امور خارجه انگلیس به خاورمیانه اشاره کرد و افزود: عربستان بزرگترین وارد کننده سلاحهای ساخت انگلیس است و تسلیحات و مهماتی به ارزش 4 میلیارد پوند (بیش از 6 میلیارد و 100 میلیون دلار آمریکا) در 5 سال گذشته خریداری کرده است. اردن و امارات نیز همچون عربستان تهدیدکننده بسیار جدی امنیت و آرامش منطقه هستند و قطر، کویت و بحرین هم از این قافله عقب نماندهاند.
سازمان شفافیت بینالمللی از عربستان به عنوان بزرگترین خریدار تسلیحاتی در جهان یاد کرد و از فساد و نبود شفافیت در هزینه کردن بودجههای نظامی و خرید سلاح برای عناصر مسلح در سوریه از سوی عربستان خبر داد.
به گزارش روزنامه رأیالیوم، هزینههای نظامی سری در شمال آفریقا و خاورمیانه در سال 2014 میلادی بالغ بر بیش از 135 میلیارد دلار میباشد.
سازمان شفافیت بینالمللی خاطرنشان کرد: درگیری و تنش در خاورمیانه و نبرد در سوریه، یمن و عراق باعث بالاترین رشد بودجه دفاعی کشورهای منطقه، در سطح جهان شده است. بنا به این گزارش، عربستان سعودی بیشترین افزایش هزینههای تسلیحاتی در جهان را از آن خود کرده است که طی سالهای 2010 و 2015 به بیش از 17 درصد رسیده است.
واقعیت این است که درآمدهای هنگفت نفتی رژیم سعودی و برخی رژیمهای مرتجع، تبدیل به وسیلهای برای خروج آمریکا و برخی کشورهای اروپایی از رکود و بحران شدید اقتصادی شده است که خریدهای صدها میلیارد دلاری تسلیحات از جمله این کمکهاست. از سوی دیگر غرب محل استفاده این سلاحها را نیز مشخص کرده و در حقیقت این تسلیحات به واسطه بازوهای نیابتی نظیر داعش و القاعده و... صرف معارضه با کشورهای محور مقاومت ضدصهیونیستی میشود.
عضو حزب منحله مشارکت به طور کاملاً اتفاقی! ادبیات محافل آمریکایی و غربی را درباره سوریه تکرار کرد.
حسین واله که در دولت اصلاحات معاون سیاسی دفتر رئیس جمهور بوده در مصاحبه با روزنامه بهار مدعی شد برای حمایت از مقاومت ضرورت ندارد از بشار اسد حمایت کنیم. روزنامه بهار وابسته به سعید پورعزیزی از مسئولان معاونت ارتباطات دفتر رئیس جمهور در دولت اصلاحات بوده است.
این عضو حزب منحله مشارکت ضمن ادعای اینکه دوران سیاست عدم تعهد تمام شده، میگوید: باید برقراری ثبات و امنیت در سوریه اصل اول راهنمایی در سیاست ما باشد و باقی ثانوی شود. حفظ مقاومت یک اصل است، اما برای اینکه خط مقاومت آسیب نبیند نباید کاری کرد که همه نیروی مقاومت خرج حفظ خودش یا خرج حفظ همپیمانش شود. باید از مقاومت حمایت کنیم، نه از اسد.
لاف حمایت از مقاومت در حالی است که فتنهگران در انتخابات سال 88 علناً به حمایت از رژیم صهیونیستی و بر ضد مقاومت اسلامی، شعار نه غزه نه لبنان سر دادند اما اکنون که یقین کردهاند ملت و نظام، مقاومت اسلامی را خط اول دفاع میدانند، با تغییر تاکتیکی مدعی میشوند که برای حمایت از مقاومت لازم نیست از اسد حمایت کنیم! این اظهارنظر فریبکاری در واقع پر کردن خانههای جدول آمریکا و برخی کشورهای اروپایی و توجیه خواسته آنهاست که میگویند ایران کمک کند تا بشار اسد را کنار بزنیم؛ حال آن که بشار اسد اولاً منتخب مردم سوریه و ثانیاً رکن هماهنگی محور مقاومت در سوریه است.
جالب اینکه همزمان مارتین شولتز رئیس پارلمان اروپا در جریان کنفرانس مطبوعاتی مشترک با علی لاریجانی گفت: باید همه جنایتکاران جنگی در سوریه - نظیر حکومت سوریه- محاکمه شوند. مسئله سوریه را نباید به اسد منحصر کرد. آینده بلندمدتی برای اسد وجود ندارد ولی زمان حال برای وی وجود دارد و این دو مسئله باید با هم دیده شود.
یادآور میشود پیش از این در جریان سفر وزیر خارجه آلمان به تهران و در جریان اتفاقی خلقالساعه، نشست مقدماتی کنفرانس امنیتی مونیخ با موضوع سوریه برگزار شد که در آن از دولت سوریه نمایندهای حضور نداشت. وزیر خارجه آلمان بلافاصله به ریاض رفت و در آنجا از خلیج فارس به عنوان خلیج عربی!! یاد کرد.
شایان ذکر است گروهک موسوم به شورای هماهنگی سبز در سال پیش همسو با ادبیات آمریکا و متحدانش بیانیهای صادر کرده و همانند گروهک منافقین مدعی شده بود اسد باید برود!
شبکه اجارهای آمریکا برای القای تغییر در ایران
یکروزنامه زنجیرهای ضمن استقبال از سناریوپردازی مجله تایم، به همپوشانی با این مجله آمریکایی درباره آزادی تغییر در ایران در 10 سال آینده پرداخت.
شرق عکس بزرگ صفحه اول و چند مطلب داخلی خود را ذیل عنوان «ایران به وقت تایم- تحلیل مجله تایم از ایران 2025» اختصاص داد. تایم در کنار تحلیلهای خود چند عکس از عکسهای «نیوشا- ت» را منتشر کرده و یکی از این عکسها را در صفحه اول خود نشانده است. در این تصویر دختری با ظواهر مدرن و حجاب نصف و نیمه دیده میشود و در پس زمینه تصویر نیز ساختمانهای مدرن به چشم میخورد. تایم با این عکس و تحلیلهای خود تلاش کرده تغییر ایران به سمت غربی شدن را در پسابرجام و دوره 10 ساله اجرای آن القا کند. به نوشته شرق تایم تلاش کرده تا بگویدایران دارد پوست میاندازد و از استعداد ژورنالیستی بهره جسته است... تایم میکوشد بگوید در دوره شعارهای ضد غربی جوانان به سمت دیگری رفتهاند.
اما نکته جالب در هم سویی شرق و تایم و برخی عکاسان همکاران این محافل، شبکهسازی طرف غربی است. «نیوشا-ت» که عکس سفارشی تایم را ساخته و تهیه کرده، اتفاقاً همسر توماس اردبرینک خبرنگار 39 ساله روزنامه نیویورک تایمز است که از 13 سال پیش (2002) در تهران اقامت دارد و به واسطه ازدواج مذکور توانسته ارتباطات گستردهتر در ایران بگیرد. اردبرینک که دارای مواضع مغرضانهای علیه جمهوی اسلامی نیز هست، میگوید در یک بیابان در ایران عاشق عکاس مذکور شده است. وی پیش از این درباره حضور خود در ایران گفته است: «من در سال 2002 به ایران رفتم و در سال 2003 با نیوشا یک عکاس و هنرمند ایرانی ازدواج کردم. در سال 2008، من خبرنگار واشنگتن پست در تهران شدم و تا سال 2012 و زمانی که جیسون رضاییان این مسئولیت را برعهده گرفت، در این سمت بودم. وقتی به خیلیها میگویم که من 13 سال در ایران زندگی میکنم، غالباً آنها شوکه میشوند. آنها از من میپرسند چطور میشود در کشوری که دیدگاهی ضد غربی دارد و در آن پرچم آمریکا را آتش زده و شعار مرگ بر آمریکا سر میدهند، زندگی کرد؟ آیا تو نگرانی نداری؟ من به آنها میگویم؛ نه. ایران کشور مدرنتر و قابل زندگیتر از آن چیزی است که شما تصور میکنید و مدرنی جامعه ایرانی فراتر از سمبلهایی چون تعداد برجهای شهر تهران و یا ویراژ دادن بیشترین تعداد خودرو پورشه در شهر تهران است... من اینجا با همسرم و گربه خانگیمان در یک آپارتمان سه خوابه در یک برج 26 طبقه که سازنده آن یک شرکت آمریکایی پیش از انقلاب است، زندگی میکنیم. نیوشا همسرم راهنمای من برای زندگی در این جامعه پیچیده بوده است و او همچنان مهمترین منتقد و راهنمای من است. من بسیاری دوست ایرانی یافتهام و فارسی صحبت کردن را یاد گرفتهام و این زبانآموزی باعث شده زندگی و کار در یک شهر 12 میلیونی برایم راحتتر شود. من یک شهروند هلندی هستم که با یک زن ایرانی ازدواج کردهام و ویزای من تنها برای 6 ماه اعتبار دارد. من یک خارجی پذیرفته شده و در عین حال تنها در این کشور هستم. ایران کشوری منزوی است(!) که شهروندان غربی معدودی در آن زندگی میکنند».
یادآور میشود عکاس یاد شده با برخی نشریات زنجیرهای نظیر روزنامه زن همکاری داشته و برخی تصاویر فاقد روسری خود را در محافل و رسانهها منتشر کرده است. روزنامه شرق در تمجید از کار تایم و عکاس همکار آن، به مصاحبه با «مجید-س» دیگر عکاس بازداشت شده در آشوب 88 پرداخت که پس از آزادی از کشور گریخت. هر دو عکاس به اعتبار همکاری با فتنهگران در برخی جشنوارههای خارجی مورد تفقد قرار گرفتهاند.
مروری بر اقدام تایم و بازنشر آن از سوی شرق نشان میدهد اقداماتی از این قبیل به صورت پروژههای واگذار شده توسط شبکههای مشترک داخلی- خارجی تهیه میشود و هدف آن قبل از هر چیز القای تغییر مرتجعانه ایران و فاصله گرفتن از آرمانهای انقلابی است.
شرق روز گذشته نیز سرمقاله خود را به آینده سید حسن خمینی اختصاص داد و به همین بهانه تصریح کرد: باید از هر احتمالی برای تغییر استفاده کرد. سید حسن خمینی بالقوهای است که میتواند فعلیت پیدا کند.
شرق مرداد ماه نیز در سرمقالهای با تمجید از هاشمی- با وجود سوابق منفی وی- نوشته بود: «هاشمی مؤسس اولین دولت پساانقلابی ایران است. او با نامگذاری دولتش- دولت سازندگی- به تلویح اعلام کرد که یک دوره تمام و دوره دیگری آغاز شده است. در آن زمان به جز هاشمی چه کسی میتوانست چنین موضعی- ختم دورهای و آغاز دورهای دیگر- را این قدر صریح اعلام کند به عبارتی، هاشمی با رمز سازندگی، انقلابی در دل انقلاب سامان داد. پیامد جانبی این سیاست هاشمی، خواسته یا ناخواسته به کنار رفتن آدمهایی انجامید که آمادگی روحی یا استطاعت ورود به دوران تازه را نداشتند. پس به ناچار کنار رفته یا بازنشسته میشدند. از همین جا واگرایی آغاز شد. قرائت هاشمی از آرمانهای انقلاب به نحوی بود که بسیاری را با چهرهای از انقلاب مواجه میکرد که هم غرابت داشت و هم دشوار بود. از این رو شکافی تاریخی به وجود آمد. از همین مختصر برمیآید که هاشمی در نهان، انقلابی است و در انظار محافظهکار. کلینگری بخشی از خصلت انقلابی او است که با رفتارها و رویکردهای دموکراتیکاش ناهمساز به نظر نمیرسد... اهمیت هاشمی، نه در روانشناسی شخصیت سیاسی او، که در ایجاد شکاف بین دو دوره [انقلاب و پساانقلاب!] نهفته است.
این نکته نیز شایان ذکر است که با وجود همه صحنهسازیها، اردبرینک در آخرین نوشته خود در نیویورک تایمز اذعان کرد: واکنشها علیه آمریکا در ایران به دنبال توافق هستهای تقویت شده و هر کس امیدوار بود که توافق، گشایشی در این زمینه باشد از دیدن مجموعه تحرکات ضد آمریکایی شوکه شده است. آیتاله خامنهای رهبر عالی ایران گفت شعار مرگ بر آمریکا ابدی است. اخیراً چند روزنامهنگار آمریکاییتبار بازداشت شدند و شعبه KFC بسته شد.
مردم ایران با نظر 4 وزیر موافقند که توافق اثر مثبت اقتصادی نداشت
روزنامه گاردین نوشت انتظار بهبود وضعیت اقتصادی به دنبال توافق هستهای در ایران عملی نشد.
این روزنامه که غالبا از موضع همسویی با طیف مدعی اعتدال تحلیل و گزارش منتشر میکند، از قول یک شهروند به نام الهام که راننده تاکسی است نوشت: آنها برای دو سال با بیان اینکه توافق هستهای به زودی حاصل میشود ما را فریب دادند. آنها دو سال به ما گفتند که صبور باشید و با دستیابی به توافق، تحریمها برداشته میشود. این همه وعده و وعید چه شد؟
گاردین نوشت: با گذشت بیش از دو سال از ریاستجمهوری حسن روحانی و سپری شدن سه ماه از توافق هستهای، بسیاری از اقشار طبقه متوسط احساس میکنند دولتی که خود را دولت تدبیر و امید نامیده به وعدههایش درباره بهبود وضعیت اقتصادی عمل نکرده است.
گاردین در ادامه نوشت: «روحانی در مناظره تلویزیونیاش در مه 2013 (اردیبهشت 92) گفت: با تدبیر و امید همه مشکلات حل خواهد شد. مسئله هستهای و تحریمها حل خواهند شد و ما اقتصادی شکوفا خواهیم داشت. روحانی پس از تبلیغات انتخاباتیاش در ژوئن 2013 (خرداد 92) گفت: «در دو ماه نخست دولت تدبیر و امید، مردم تاثیرات مثبت تلاشهای ما را احساس خواهند کرد. من طرحهایی یک ماهه، سه ماهه و چهار ساله برای رفع مشکلات اقتصادی دارم.» وی همچنین وعده داد مشکل بیکاری را به طرز چشمگیری کاهش دهد.
این روزنامه با استناد به گزارش مرکز آمار ایران نوشت: نرخ بیکاری در سالهای 2013 و 2014 میلادی به ترتیب 10/4 و 10/6 درصد بوده است. «مجید سلیمی بروجنی» تحلیلگر اقتصادی ایران در مارس 2015 (فروردین 94) تخمین زد در سال 2015 نرخ بیکاری احتمالا 10 تا 12 درصد خواهد بود. «در 25 اکتبر (3 آبان)، خبرگزاری ایسنا گزارش داد که در ماه گذشته ایرانی (تا 30 مهر) نرخ تورم ماه به ماه با سه دهم درصد افزایش به 13/3 درصد و نرخ سالانه آن با 7دهم درصد کاهش به 10/9 درصد رسیده است. وضعیت اقتصادی زنگ هشدار را برای مقامات دولت به صدا درآورده است.
در 3 اکتبر (11 مهر) 4 وزیر ایرانی یعنی وزیران صنعت، اقتصاد، رفاه و دفاع با ارسال نامهای سرگشاده به روحانی درباره رکود اقتصادی هشدار دادند. در این نامه آمده بود هر چند توافق هستهای منافع اقتصادی داشته است اما وضعیت نامعلومی را در بازارها ایجاد کرده که به زودی باید برطرف شود.
گاردین تصریح کرد: «الهام با نظر 4 وزیر ایرانی درباره این که کشور در وضعیت رکود اقتصادی به سر میبرد، موافق است. وی میگوید توافق هستهای تاثیری مثبت در زندگی ما نداشته است.»
صاحب یک مغازه نانوایی کوچک در تهران نیز در این زمینه گفت: من نمیخواهم بگویم روحانی ما را فریب داده اما واقعا در دو سال گذشته اتفاقی نیفتاده است.
چرخه اقتصادی - تسلیحاتی خائنانه میان عربستان، غرب و داعش
روزنامههای گاردین و رأیالیوم فاش کردند که کشورهای عربی مرتجع بخشی از تسلیحات وارداتی خود را به داعش میدهند.
به گزارش پایگاه العالم، روزنامه گاردین چاپ انگلیس تأکید کرد برخی کشورهای عربی به علت خریداری تسلیحاتی سنگین خطری بزرگ برای امنیت و آرامش منطقه محسوب میشوند. سازمان بینالمللی شفافیت در تازهترین گزارش خود هشدار داد که گروهی از کشورهای عربی با عقد قراردادهای تسلیحاتی سنگین خطری دائمی برای امنیت و آرامش منطقه خاورمیانه محسوب میشوند.
سازمان بینالمللی شفافیت اعلام میکند که 17 دولت از دولتهای خاورمیانه به علت قراردادهای تسلیحاتی سنگین در لیست کشورهای بسیار خطرناک برای امنیت و آرامش منطقه گنجانده شدهاند.
گاردین به سفر فیلیپ هاموند وزیر امور خارجه انگلیس به خاورمیانه اشاره کرد و افزود: عربستان بزرگترین وارد کننده سلاحهای ساخت انگلیس است و تسلیحات و مهماتی به ارزش 4 میلیارد پوند (بیش از 6 میلیارد و 100 میلیون دلار آمریکا) در 5 سال گذشته خریداری کرده است. اردن و امارات نیز همچون عربستان تهدیدکننده بسیار جدی امنیت و آرامش منطقه هستند و قطر، کویت و بحرین هم از این قافله عقب نماندهاند.
سازمان شفافیت بینالمللی از عربستان به عنوان بزرگترین خریدار تسلیحاتی در جهان یاد کرد و از فساد و نبود شفافیت در هزینه کردن بودجههای نظامی و خرید سلاح برای عناصر مسلح در سوریه از سوی عربستان خبر داد.
به گزارش روزنامه رأیالیوم، هزینههای نظامی سری در شمال آفریقا و خاورمیانه در سال 2014 میلادی بالغ بر بیش از 135 میلیارد دلار میباشد.
سازمان شفافیت بینالمللی خاطرنشان کرد: درگیری و تنش در خاورمیانه و نبرد در سوریه، یمن و عراق باعث بالاترین رشد بودجه دفاعی کشورهای منطقه، در سطح جهان شده است. بنا به این گزارش، عربستان سعودی بیشترین افزایش هزینههای تسلیحاتی در جهان را از آن خود کرده است که طی سالهای 2010 و 2015 به بیش از 17 درصد رسیده است.
واقعیت این است که درآمدهای هنگفت نفتی رژیم سعودی و برخی رژیمهای مرتجع، تبدیل به وسیلهای برای خروج آمریکا و برخی کشورهای اروپایی از رکود و بحران شدید اقتصادی شده است که خریدهای صدها میلیارد دلاری تسلیحات از جمله این کمکهاست. از سوی دیگر غرب محل استفاده این سلاحها را نیز مشخص کرده و در حقیقت این تسلیحات به واسطه بازوهای نیابتی نظیر داعش و القاعده و... صرف معارضه با کشورهای محور مقاومت ضدصهیونیستی میشود.