اخبار ویژه
اصلاحات مُرد برای احیای آن باید احضار اشباح کرد!
روزنامه شرق برای احیای اصلاحطلبان، خواستار «احضار اشباح» شد.
این روزنامه در سرمقاله خود نوشت: اصلاحطلبان به دنبال احیای اصلاحات و حضوری دوباره در جریان قدرتاند. برخی از اصلاحطلبان به این روند نگاهی سادهاندیشانه دارند. در حالی که مسئله پیچیدهتر از آنی است که حجاریان چندی پس از روی کار آمدن دولت نهم، با تعبیر «اصلاحات مرد، زندهباد اصلاحات»، آن را تئوریزه کرد تا نقشه راهی برای اصلاحطلبان و نیروهای اجتماعی و سیاسی نزدیکشان ترسیم کند. در آن روزگار، اصلاحطلبان در مدت کوتاهی شورای شهر، مجلس و دولت را از دست داده بودند و مهمتر آنکه واگرایی و تشتت میان آرا و افکارشان، فضای بیشتری برای رقیبان فراهم آورده بود. در همان زمان بود که بزرگان اصلاحطلب هر قدر تلاش کردند بین نیروهای از هم گسیخته همگرایی ایجاد کنند، راه به جایی نبردند و هر تئوری، ایده یا گفتاری به تشتت بیشتر دامن زد. اینک یک دهه است که اصلاحطلبان فرصت بازگشت به مبدأ تاریخی خود را نیافتهاند و حالا در فرآیند تجربه سیاسی خود به این امر پی بردهاند که توسل به ایده بازگشت یا همان بازگشت به مبدأ به معنای تکرار آن، امکانپذیر است. از این رو باید طرحی نو در انداخت.
این روزنامه ادامه میدهد: میتوان از 3 نظرگاه متفاوت طیفهای اصلاحطلب، درباره ایده بازگشت سخن گفت. گروه نخست به تئوری «تاریخ زوال» روی آوردهاند و معتقدند اصلاحاتی که از درون آن، دولت نهم سر بر آورد، زوال یافته است و اکنون باید ظهور دیگری را جستوجو کرد...
گروه دوم، روحیات کاملا متفاوتی دارند. آنها سعی میکنند برای اصلاحات نوعی تاریخ طبیعی تالیف کنند: تاریخ نسلی. بر این مبنا از مفاهیم طبیعی مانند «بهار دوباره» یا «نسل دوم اصلاحات» سخن به میان میآورند. آنها معتقدند فصل اصلاحات، دوباره فرا میرسد و نسل تازه مشعل قدرت را از دست پدران میگیرند تا راه را ادامه دهند...
گروه سوم، از تعمیم «اصلاحات مرده است» به وجود پدیدهای ناپدید گواهی میدهد؛ اشباح اصلاحات. احیای اصلاحات جز با احضار و فراخواندن اشباح آن میسر نیست. میان زندگان و مردگان، وجه دیگری هم هست که میتوان آن را «شبح» تعبیر کرد. زنده کردن اصلاحات جز در مکالمهای فرساینده با اصلاحطلبی به زعم حجاریان مرده، امکانپذیر نمیشود. این طرز تلقی، نه با تاریخ زوال گروه نخست سروکار دارد و نه با تاریخ طبیعی گروه دوم. نه به شیوه کلیشهای تاریخنویسان رمانتیک، تاریخ ظهور و سقوط را بازخوانی میکند و نه به سیاق اسطورهپردازان، از جوانههای بهار عن قریب، داد سخن سر میدهد. از این رو شکاف نسلی و جدل پدران و پسران هم محملی پیدا نمیکند. اصلاحطلبان گروه سوم، هنوز به اشباح سرگردانی باور دارند که در موقعیت مقتضی میتوانند احضارشان کنند و توان آنها را به کار گیرند. این همجواری با اشباح است که موجب تفاوت اصلاحطلبان با اصلاحطلبان میشود.
صدای آمریکا: دفاع از سوریه منافع راهبردی فراوانی برای ایران دارد
«دفاع از سوریه، گزینههای متعددی را در اختیار ایران قرارداده تا نفوذ منطقهای را گسترش دهد».
وبسایت صدای آمریکا در تحلیلی نوشت: دفاع از سوریه، گزینههای متعددی را در اختیار تهران قرار داده تا نفوذ و قدرت خود را در منطقه و فرای آن به پیش ببرد. جنگ سوریه، ژئوپولتیک منطقه را تغییر میدهد و یکی از تأثیرات بسیار مهم آن گسترش جای پای ایران در شرق مدیترانه و سوریه است.
این تحلیل میافزاید: ایران بر شبه نظامیان عراقی، افغانی و پاکستانی حاضر در سوریه نظارت دارد. همچنین کمیتههای مردمی را در سوریه و در قالب نیروی شبه نظامی متشکل از 100 تا 150 هزار جنگجو موسوم به «نیروهای دفاع ملی» بر مبنای الگوی نیروی بسیج در ایران سازماندهی دوباره کرد. باور عمومی بر این است که فرماندهان سپاه نیروهای دفاع ملی را هدایت میکنند.
ایران شماری از اعضای سپاه قدس را به سوریه فرستاده که شماری از آنان کشته شدهاند اما حضور نظامی ایران در سوریه با توجه به برخورداری از 100 هزار نیروی سپاه، قابل توجه نیست. تهران بنای نفوذی بلندمدت را در سوریه چیده است.
صدای آمریکا در ادامه نوشت: ایران از این حضور و ارائه کمک به سوریه منافع متعددی به دست آورد، متحدش در منطقه را نجات داد؛ پل ارتباطی با حزبالله لبنان را حفظ کرد؛ خود را به عنوان متحدی قابل اتکا در دوران سختی نمایش داد و با لابیگری، روسیه را به مداخله راضی کرد و تعهد خود را به متحدش بیشتر به اثبات رساند. ایران همچنین موفق به بسیج فراملی شبکهای از شبه نظامیان شیعه شده که به طور رسمی به عنوان «لژیون خارجی» ایران در مقابله با داعش و القاعده عمل میکنند. این شبکه، پایگاهی برای حمایت از سیاستهای ایران در لبنان و پاکستان ایجاد خواهد کرد. ایران میتواند با استفاده از حاشیه حفاظتی روسیه اطراف بندر طرطوس و لاذقیه، فضایی غیرقابل دسترسی در ساحل سوریه و لبنان پدید آورد.
صدای آمریکا تأکید کرد: ایران و سوریه ممکن است یک مجتمع شناسایی حمله در شرق مدیترانه برای تهدید زیرساختهای ساحلی مهم اسرائیل و یک پایه سامانه دفاع موشکی ناتو در دریا بسازند. ایران ممکن است با استقرار شماری از موشکهایش در سوریه در پی گسترش برد و قدرت آنها باشد. تهران زرادخانه بزرگی از موشکهای دوربرد و احتمالاً یک هزار موشک بالستیک کوتاه برد و میان برد دارد. در حال حاضر، تنها نیمی از این موشکها میتوانند به اسرائیل برسند. اما اگر ایران شمار بالایی از موشکهایش را در سوریه مستقر کند، میتواند دفاع موشکی اسرائیل را تحتالشعاع قرار بدهد. این مهم به ایران گزینه مستقل پرتاب راکت به اسرائیل در صورت ناتوانی حزبالله در یک بحران آتی را میدهد.
همزمان، تهران ممکن است انبار موشکی خالی شده سوریه را دوباره پر کند تا به آن هم قابلیت مستقل تلافیجویی را بدهد. نیروی قدس و حزبالله مدتها در تلاش برای تصرف بخش شمالی بلندیهای جولان در سوریه بودهاند تا جبهه جدیدی برای عملیات علیه اسرائیل داشته باشند. در ماه فوریه گذشته، فرماندهان ایران برای پس گرفتن منطقه از شورشیان سنی عملیاتی را با استفاده از ارتش عربی سوریه، نیروی دفاع ملی، حزبالله و نیروهای شبه نظامی شیعه رهبری کردند. این تلاشها به طور یقین ادامه خواهد داشت.صدای آمریکا در پایان نوشت نزدیکی تهدید داعش به ایران هرگونه مخالفت باحمایت از سوریه را مهار میکند.
خوشخیالی اقتصادی نوبخت و پاسخ صریح مقام آمریکایی
سخنگوی وزارت خارجه آمریکا گفت حتی پس از لغو تحریمهای هستهای هم قرار نیست گشایش اقتصادی میان ایران و آمریکا صورت گیرد.
آلن ایر در مصاحبه با خبرگزاری ترند و در پاسخ این پرسش که آیا بعد از لغو تحریمها انتظار میرود که گشایشی اقتصادی نیز در روابط ایران و آمریکا صورت پذیرد؟ آیا شرکتهای آمریکایی خواهند توانست به حوزه نفت و گاز ایران وارد شوند یا قوانین داخلی هنوز چنین امکانی نمیدهد؟ تصریح کرد: بعد از لغو تحریمهای مربوطه انتظار نمیرود که گشایشی اقتصادی بین ایران و آمریکا صورت گیرد، زیرا طبق توافق هستهای برجام تحریمهای اولیه آمریکایی لغو نخواهد شد و پابرجا خواهد ماند. پس به طور کلی شرکتهای آمریکایی نخواهند توانست به حوزه نفت و گاز ایران وارد شوند.
وی همچنین گفت که لغو تحریمهای هستهای پس از اجرای همه تعهدات ایران و فرا رسیدن روز اجرا انجام میشود.
اظهارات صریح آلن ایر در حالی است که اخیراً نوبخت سخنگوی دولت درباره تأکید رهبر انقلاب مبنی بر ممنوعیت واردات کالا از آمریکا گفت: برای واردات از آمریکا ممنوعیت قانونی وجود ندارد اما تذکر مقام معظم رهبری را اجرا میکنیم، ایشان تصریح کردند که کالاهای مصرفی از آمریکا وارد نشود، اما واردات تکنولوژی از آمریکا میتواند انجام شود، در عین حال همه تلاشمان این است که از تولید داخلی استفاده کنیم.
برخلاف این اظهارات، گزارش خبرگزاری اصلاحطلب ایسنا نشان میدهد عمده اقلام وارداتی از آمریکا مصرفی و بعضاً غیرضروری بودهاند. به گزارش ایسنا، در سال 1393 ایران از آمریکا کالاهایی مانند کره، برنج، روغنهای خوراکی مختلف، مکملهای غذایی و دارویی، عطر، لوازم آرایش و پودرهای آرایشی و فرآوردههای زیبایی، شامپو، نخ دندان، میخ، ابزار مانیکور و پدیکور، یخچال، فریزر، کامپیوتر، تبلت، صفحه کلید، لامپ و مسواک خریداری کرده است. همچنین در نیمه نخست امسال فهرست کالاهای وارداتی از آمریکا، مکملهای غذایی، فرآوردههای آرایشی، خمیربازی، لوله و شلنگ، تبلت، کامپیوتر، جتاسکی، تردمیل و برخی ادوات ورزشی دیگر بوده است.
آقای هاشمی! نسبت شما با دشمنان اندیشه امام(ره) چیست؟!
هاشمی رفسنجانی گفت اگر انقلاب با اندیشه امام پیش میرفت، وضعیت بهتری داشتیم.
وی ضمن سخنانی در «همایش قرآن در سیره و اندیشه امام خمینی(ره)» گفت: اگر انقلاب را با توجه به دیدگاه و اندیشههای امام خمینی پیش میبردیم، قطعا در حال حاضر وضعیت بهتری داشتیم اما من مایوس نیستم که با توجه به آگاهی که مردم پیدا کردند، ما موج جدیدی از پیشرفت را که تا الان نگذاشتند به آن دست پیدا کنیم، در آینده ایجاد کنیم. وی افزود: امام را آنطور که ما میشناختیم و هرچه پیشتر میرویم، ایشان را بیشتر میشناسیم، دارای یک روح اساسی و افکار بلندی بودند که برگرفته از قرآن و سیره اهل بیت(ع) بود. ایشان با چنین مشخصهها و ویژگیهایی توانستند این انقلاب عظیم و کار بزرگی که در تاریخ تشیع و بعد از معصومین(ع) بیسابقه بوده است را شکل بدهند.
قطعا اصل این حرف، حرف درستی است که هر قدر اندیشه امام خمینی(ره) به عنوان منطق برخاسته از اسلام و قرآن بیشتر عمل کنیم، وضعیت بهتری خواهیم داشت اما باید دید نسبت آقای هاشمی با این سخن درست چیست؟ ارکان اندیشه امام را «استکبارستیزی، نفی اباحهگری و مرزبندی با اسلام التقاطی- آمریکایی، عدالتخواهی، مبارزه با فقر و تبعیض و فساد، نهضت جهانی اسلام و مستضعفان، مقابله جدی با جریان فتنهگر و آشوبطلب» و عمود قائم همه اینها «ولایت فقیه» تشکیل میدهد. اینکه «آمریکا ابرقدرت است و بدون رابطه با او نمیشود سر کرد»! و «باید در زمینه رابطه با آمریکا تابوشکنی کرد»! یا «نباید درباره مسائل لبنان و فلسطین و سوریه ماجراجویی بکنیم» آیا نسبتی جز تضاد با اندیشه امام دارد؟ میدان دادن به طیفی از مفسدان اقتصادی و فرهنگی و سیاسی در دولت سازندگی و سپس همصف شدن با فتنهگران و آشوبطلبان، آیا کمک به اجرای اندیشه امام بود؟ چگونه آقای هاشمی در اردوگاهی ایستاد که پیشاهنگان آن صراحتا شعار حذف اسلام از «جمهوری اسلامی» و «انتخابات بهانه است، اصل نظام نشانه است»، «مرگ بر اصل ولایت فقیه»، «نه غزه نه لبنان» و... سر میدادند؟!
چطور بازداشتیهای سازمان تروریستی منافقین و بهائیت، با صراحت از سوی فرزند آقای هاشمی به عنوان دوستان خوب و جدید معرفی شدند؟ و چگونه امثال عبدالحسین هراتی عنصر فراری و هتاک به حضرت امام(ره) به عنوان مشاور ارشد به دفتر هاشمی راه یافت و در دیدارهای ویژه او با برخی هیئتهای خارجی شرکت کرد؟
در عین حال باید تاکید کرد انقلاب با وجود همه سنگاندازی و کجرفتاریها بر اساس منطق امام پیش رفته است، سند روشن آن هم تشدید دشمنی مستکبران عالم است اما اینکه آقای هاشمی هم به اندیشه امام وفادار مانده یا خیر، موضوع دیگری است.
اگر اندیشه امام و پیشرفت انقلاب واقعا برای آقای هاشمی مهم است، چگونه است که روزنامه زنجیرهای و بدنام شرق در سرمقاله 25 مرداد 94 به تصریح مینویسد «اهمیت هاشمی در اعلام ختم دوره انقلاب است. او اولین دولت پسا انقلابی[!] را تاسیس کرد و کسانی را که آمادگی روحی دوره جدید را نداشتند کنار گذاشت و شکاف تاریخی در انقلاب به وجود آورد. چه کسی جز او میتوانست چنین صریح، ختم دورهای و آغاز دورهای جدید را اعلام کند. او با اسم رمز سازندگی، انقلابی در دل انقلاب سامان داد. از همینجا واگرایی آغاز شد. اهمیت او در ایجاد شکاف بین دو دوره است و نه در روانشناسی شخصیت سیاسی او.»
شرمن: تحریمها دوام نمیآورد میان کشورها شکاف افتاده بود
وندی شرمن معاون بازنشسته وزارت خارجه آمریکا گفت به هنگام مذاکره با ایران نشانههای شکاف و فروپاشی تحریمها آشکار شده بود.
به گزارش صدای آمریکا شرمن که به تازگی بازنشسته شده ضمن سخنانی در کالج دارموت گفت: ایران در سال 2003 میلادی حدود 164 سانتریفیوژ غنیسازی اورانیوم داشت و 10 سال بعد تعداد سانتریفیوژها به 19 هزار رسید.
شرمن درباره اقدام نظامی گفت حتی اگر آمریکا تأسیسات هستهای ایران را نابود میکرد، آنها میتوانستند طی دو تا سه سال آن را بازسازی کنند.
او به چند صد تن از حاضران در سالن کنفرانس فیلن گفت: تأسیسات را میتوان نابود کرد، اما دانش را نمیتوان از بین برد.
توافق هستهای که بندهای عمدهاش بین 10 تا 15 سال برقرار خواهند بود، به ایران اجازه غنیسازی اورانیوم به شکل محدودی را میدهد، اما نه آن قدر که برای ساخت بمب کافی باشد.
وی با یادآوری روابط جان کری با مقامهای بلندپایه در عمان که باعث شد ملاقاتهای محرمانهای در دوره دوم ریاست جمهوری باراک اوباما انجام بگیرد، آغاز تلاشهای دیپلماتیک را مدیون جان کری دانست و گفت آن حرکت شجاعت میخواست، اگرچه ملاقات اول صراحتاً یک شکست کامل بود. احمدینژاد رئیس جمهوری وقت ایران کمک چندانی انجام نداد و مانع زبان هم وجود داشت. در ابتدا روندی مضحک بود و تمام مذاکرات ما به فارسی و وضعیت مسخرهای بود.
جیم روبنز سناتور پیشین مجلس ایالتی نیوهمپشایر پرسید توافق 24 روز به ایران فرصت میدهد تا به درخواست بازرسان برای بازدید از تأسیسات هستهایاش پاسخ دهد؛ بندی که بسیاری از مخالفان معتقدند به ایران فرصت میدهد بر تخلفاتش سرپوش بگذارد؟ شرمن در پاسخ تصریح کرد: بر مبنای پروتکلهای بینالمللی موجود، کشورهایی که موضوع بازرسی آژانس بینالمللی انرژی اتمی هستند، میتوانند عملاً به شکل نامحدودی مانع بازدیدهای مقرر شوند، پس افزودن ضربالاجل حداکثر 24 روزه یک قدم به جلو است این تنها توافقی در دنیا است که چنین دسترسی را در نظر دارد.
یکی از حضار از وندی شرمن پرسید «چرا آمریکا از قدرت اقتصادی چشمگیرش برای حفظ تحریمها و ادامه فشار تا رسیدن به توافقی بهتر استفاده نکرد؟» شرمن در پاسخ گفت فکر نمیکنم تحریمها برقرار میماند. ما نشانههایی از آغاز شکاف بر سر تحریمها به ویژه در واردات نفت را شاهد بودیم.
وندی شرمن گذشته از نقطه نظرش درباره تمایل متحدان آمریکا به راه حل دیپلماتیک، همچنین به نفوذ فزاینده اقتصادی چین اشاره کرد که در صورت دست کشیدن از تحریمها میتوانست به تلاشهای ضد جنگافزار هستهای آسیب بزند.
روزنامه شرق برای احیای اصلاحطلبان، خواستار «احضار اشباح» شد.
این روزنامه در سرمقاله خود نوشت: اصلاحطلبان به دنبال احیای اصلاحات و حضوری دوباره در جریان قدرتاند. برخی از اصلاحطلبان به این روند نگاهی سادهاندیشانه دارند. در حالی که مسئله پیچیدهتر از آنی است که حجاریان چندی پس از روی کار آمدن دولت نهم، با تعبیر «اصلاحات مرد، زندهباد اصلاحات»، آن را تئوریزه کرد تا نقشه راهی برای اصلاحطلبان و نیروهای اجتماعی و سیاسی نزدیکشان ترسیم کند. در آن روزگار، اصلاحطلبان در مدت کوتاهی شورای شهر، مجلس و دولت را از دست داده بودند و مهمتر آنکه واگرایی و تشتت میان آرا و افکارشان، فضای بیشتری برای رقیبان فراهم آورده بود. در همان زمان بود که بزرگان اصلاحطلب هر قدر تلاش کردند بین نیروهای از هم گسیخته همگرایی ایجاد کنند، راه به جایی نبردند و هر تئوری، ایده یا گفتاری به تشتت بیشتر دامن زد. اینک یک دهه است که اصلاحطلبان فرصت بازگشت به مبدأ تاریخی خود را نیافتهاند و حالا در فرآیند تجربه سیاسی خود به این امر پی بردهاند که توسل به ایده بازگشت یا همان بازگشت به مبدأ به معنای تکرار آن، امکانپذیر است. از این رو باید طرحی نو در انداخت.
این روزنامه ادامه میدهد: میتوان از 3 نظرگاه متفاوت طیفهای اصلاحطلب، درباره ایده بازگشت سخن گفت. گروه نخست به تئوری «تاریخ زوال» روی آوردهاند و معتقدند اصلاحاتی که از درون آن، دولت نهم سر بر آورد، زوال یافته است و اکنون باید ظهور دیگری را جستوجو کرد...
گروه دوم، روحیات کاملا متفاوتی دارند. آنها سعی میکنند برای اصلاحات نوعی تاریخ طبیعی تالیف کنند: تاریخ نسلی. بر این مبنا از مفاهیم طبیعی مانند «بهار دوباره» یا «نسل دوم اصلاحات» سخن به میان میآورند. آنها معتقدند فصل اصلاحات، دوباره فرا میرسد و نسل تازه مشعل قدرت را از دست پدران میگیرند تا راه را ادامه دهند...
گروه سوم، از تعمیم «اصلاحات مرده است» به وجود پدیدهای ناپدید گواهی میدهد؛ اشباح اصلاحات. احیای اصلاحات جز با احضار و فراخواندن اشباح آن میسر نیست. میان زندگان و مردگان، وجه دیگری هم هست که میتوان آن را «شبح» تعبیر کرد. زنده کردن اصلاحات جز در مکالمهای فرساینده با اصلاحطلبی به زعم حجاریان مرده، امکانپذیر نمیشود. این طرز تلقی، نه با تاریخ زوال گروه نخست سروکار دارد و نه با تاریخ طبیعی گروه دوم. نه به شیوه کلیشهای تاریخنویسان رمانتیک، تاریخ ظهور و سقوط را بازخوانی میکند و نه به سیاق اسطورهپردازان، از جوانههای بهار عن قریب، داد سخن سر میدهد. از این رو شکاف نسلی و جدل پدران و پسران هم محملی پیدا نمیکند. اصلاحطلبان گروه سوم، هنوز به اشباح سرگردانی باور دارند که در موقعیت مقتضی میتوانند احضارشان کنند و توان آنها را به کار گیرند. این همجواری با اشباح است که موجب تفاوت اصلاحطلبان با اصلاحطلبان میشود.
صدای آمریکا: دفاع از سوریه منافع راهبردی فراوانی برای ایران دارد
«دفاع از سوریه، گزینههای متعددی را در اختیار ایران قرارداده تا نفوذ منطقهای را گسترش دهد».
وبسایت صدای آمریکا در تحلیلی نوشت: دفاع از سوریه، گزینههای متعددی را در اختیار تهران قرار داده تا نفوذ و قدرت خود را در منطقه و فرای آن به پیش ببرد. جنگ سوریه، ژئوپولتیک منطقه را تغییر میدهد و یکی از تأثیرات بسیار مهم آن گسترش جای پای ایران در شرق مدیترانه و سوریه است.
این تحلیل میافزاید: ایران بر شبه نظامیان عراقی، افغانی و پاکستانی حاضر در سوریه نظارت دارد. همچنین کمیتههای مردمی را در سوریه و در قالب نیروی شبه نظامی متشکل از 100 تا 150 هزار جنگجو موسوم به «نیروهای دفاع ملی» بر مبنای الگوی نیروی بسیج در ایران سازماندهی دوباره کرد. باور عمومی بر این است که فرماندهان سپاه نیروهای دفاع ملی را هدایت میکنند.
ایران شماری از اعضای سپاه قدس را به سوریه فرستاده که شماری از آنان کشته شدهاند اما حضور نظامی ایران در سوریه با توجه به برخورداری از 100 هزار نیروی سپاه، قابل توجه نیست. تهران بنای نفوذی بلندمدت را در سوریه چیده است.
صدای آمریکا در ادامه نوشت: ایران از این حضور و ارائه کمک به سوریه منافع متعددی به دست آورد، متحدش در منطقه را نجات داد؛ پل ارتباطی با حزبالله لبنان را حفظ کرد؛ خود را به عنوان متحدی قابل اتکا در دوران سختی نمایش داد و با لابیگری، روسیه را به مداخله راضی کرد و تعهد خود را به متحدش بیشتر به اثبات رساند. ایران همچنین موفق به بسیج فراملی شبکهای از شبه نظامیان شیعه شده که به طور رسمی به عنوان «لژیون خارجی» ایران در مقابله با داعش و القاعده عمل میکنند. این شبکه، پایگاهی برای حمایت از سیاستهای ایران در لبنان و پاکستان ایجاد خواهد کرد. ایران میتواند با استفاده از حاشیه حفاظتی روسیه اطراف بندر طرطوس و لاذقیه، فضایی غیرقابل دسترسی در ساحل سوریه و لبنان پدید آورد.
صدای آمریکا تأکید کرد: ایران و سوریه ممکن است یک مجتمع شناسایی حمله در شرق مدیترانه برای تهدید زیرساختهای ساحلی مهم اسرائیل و یک پایه سامانه دفاع موشکی ناتو در دریا بسازند. ایران ممکن است با استقرار شماری از موشکهایش در سوریه در پی گسترش برد و قدرت آنها باشد. تهران زرادخانه بزرگی از موشکهای دوربرد و احتمالاً یک هزار موشک بالستیک کوتاه برد و میان برد دارد. در حال حاضر، تنها نیمی از این موشکها میتوانند به اسرائیل برسند. اما اگر ایران شمار بالایی از موشکهایش را در سوریه مستقر کند، میتواند دفاع موشکی اسرائیل را تحتالشعاع قرار بدهد. این مهم به ایران گزینه مستقل پرتاب راکت به اسرائیل در صورت ناتوانی حزبالله در یک بحران آتی را میدهد.
همزمان، تهران ممکن است انبار موشکی خالی شده سوریه را دوباره پر کند تا به آن هم قابلیت مستقل تلافیجویی را بدهد. نیروی قدس و حزبالله مدتها در تلاش برای تصرف بخش شمالی بلندیهای جولان در سوریه بودهاند تا جبهه جدیدی برای عملیات علیه اسرائیل داشته باشند. در ماه فوریه گذشته، فرماندهان ایران برای پس گرفتن منطقه از شورشیان سنی عملیاتی را با استفاده از ارتش عربی سوریه، نیروی دفاع ملی، حزبالله و نیروهای شبه نظامی شیعه رهبری کردند. این تلاشها به طور یقین ادامه خواهد داشت.صدای آمریکا در پایان نوشت نزدیکی تهدید داعش به ایران هرگونه مخالفت باحمایت از سوریه را مهار میکند.
خوشخیالی اقتصادی نوبخت و پاسخ صریح مقام آمریکایی
سخنگوی وزارت خارجه آمریکا گفت حتی پس از لغو تحریمهای هستهای هم قرار نیست گشایش اقتصادی میان ایران و آمریکا صورت گیرد.
آلن ایر در مصاحبه با خبرگزاری ترند و در پاسخ این پرسش که آیا بعد از لغو تحریمها انتظار میرود که گشایشی اقتصادی نیز در روابط ایران و آمریکا صورت پذیرد؟ آیا شرکتهای آمریکایی خواهند توانست به حوزه نفت و گاز ایران وارد شوند یا قوانین داخلی هنوز چنین امکانی نمیدهد؟ تصریح کرد: بعد از لغو تحریمهای مربوطه انتظار نمیرود که گشایشی اقتصادی بین ایران و آمریکا صورت گیرد، زیرا طبق توافق هستهای برجام تحریمهای اولیه آمریکایی لغو نخواهد شد و پابرجا خواهد ماند. پس به طور کلی شرکتهای آمریکایی نخواهند توانست به حوزه نفت و گاز ایران وارد شوند.
وی همچنین گفت که لغو تحریمهای هستهای پس از اجرای همه تعهدات ایران و فرا رسیدن روز اجرا انجام میشود.
اظهارات صریح آلن ایر در حالی است که اخیراً نوبخت سخنگوی دولت درباره تأکید رهبر انقلاب مبنی بر ممنوعیت واردات کالا از آمریکا گفت: برای واردات از آمریکا ممنوعیت قانونی وجود ندارد اما تذکر مقام معظم رهبری را اجرا میکنیم، ایشان تصریح کردند که کالاهای مصرفی از آمریکا وارد نشود، اما واردات تکنولوژی از آمریکا میتواند انجام شود، در عین حال همه تلاشمان این است که از تولید داخلی استفاده کنیم.
برخلاف این اظهارات، گزارش خبرگزاری اصلاحطلب ایسنا نشان میدهد عمده اقلام وارداتی از آمریکا مصرفی و بعضاً غیرضروری بودهاند. به گزارش ایسنا، در سال 1393 ایران از آمریکا کالاهایی مانند کره، برنج، روغنهای خوراکی مختلف، مکملهای غذایی و دارویی، عطر، لوازم آرایش و پودرهای آرایشی و فرآوردههای زیبایی، شامپو، نخ دندان، میخ، ابزار مانیکور و پدیکور، یخچال، فریزر، کامپیوتر، تبلت، صفحه کلید، لامپ و مسواک خریداری کرده است. همچنین در نیمه نخست امسال فهرست کالاهای وارداتی از آمریکا، مکملهای غذایی، فرآوردههای آرایشی، خمیربازی، لوله و شلنگ، تبلت، کامپیوتر، جتاسکی، تردمیل و برخی ادوات ورزشی دیگر بوده است.
آقای هاشمی! نسبت شما با دشمنان اندیشه امام(ره) چیست؟!
هاشمی رفسنجانی گفت اگر انقلاب با اندیشه امام پیش میرفت، وضعیت بهتری داشتیم.
وی ضمن سخنانی در «همایش قرآن در سیره و اندیشه امام خمینی(ره)» گفت: اگر انقلاب را با توجه به دیدگاه و اندیشههای امام خمینی پیش میبردیم، قطعا در حال حاضر وضعیت بهتری داشتیم اما من مایوس نیستم که با توجه به آگاهی که مردم پیدا کردند، ما موج جدیدی از پیشرفت را که تا الان نگذاشتند به آن دست پیدا کنیم، در آینده ایجاد کنیم. وی افزود: امام را آنطور که ما میشناختیم و هرچه پیشتر میرویم، ایشان را بیشتر میشناسیم، دارای یک روح اساسی و افکار بلندی بودند که برگرفته از قرآن و سیره اهل بیت(ع) بود. ایشان با چنین مشخصهها و ویژگیهایی توانستند این انقلاب عظیم و کار بزرگی که در تاریخ تشیع و بعد از معصومین(ع) بیسابقه بوده است را شکل بدهند.
قطعا اصل این حرف، حرف درستی است که هر قدر اندیشه امام خمینی(ره) به عنوان منطق برخاسته از اسلام و قرآن بیشتر عمل کنیم، وضعیت بهتری خواهیم داشت اما باید دید نسبت آقای هاشمی با این سخن درست چیست؟ ارکان اندیشه امام را «استکبارستیزی، نفی اباحهگری و مرزبندی با اسلام التقاطی- آمریکایی، عدالتخواهی، مبارزه با فقر و تبعیض و فساد، نهضت جهانی اسلام و مستضعفان، مقابله جدی با جریان فتنهگر و آشوبطلب» و عمود قائم همه اینها «ولایت فقیه» تشکیل میدهد. اینکه «آمریکا ابرقدرت است و بدون رابطه با او نمیشود سر کرد»! و «باید در زمینه رابطه با آمریکا تابوشکنی کرد»! یا «نباید درباره مسائل لبنان و فلسطین و سوریه ماجراجویی بکنیم» آیا نسبتی جز تضاد با اندیشه امام دارد؟ میدان دادن به طیفی از مفسدان اقتصادی و فرهنگی و سیاسی در دولت سازندگی و سپس همصف شدن با فتنهگران و آشوبطلبان، آیا کمک به اجرای اندیشه امام بود؟ چگونه آقای هاشمی در اردوگاهی ایستاد که پیشاهنگان آن صراحتا شعار حذف اسلام از «جمهوری اسلامی» و «انتخابات بهانه است، اصل نظام نشانه است»، «مرگ بر اصل ولایت فقیه»، «نه غزه نه لبنان» و... سر میدادند؟!
چطور بازداشتیهای سازمان تروریستی منافقین و بهائیت، با صراحت از سوی فرزند آقای هاشمی به عنوان دوستان خوب و جدید معرفی شدند؟ و چگونه امثال عبدالحسین هراتی عنصر فراری و هتاک به حضرت امام(ره) به عنوان مشاور ارشد به دفتر هاشمی راه یافت و در دیدارهای ویژه او با برخی هیئتهای خارجی شرکت کرد؟
در عین حال باید تاکید کرد انقلاب با وجود همه سنگاندازی و کجرفتاریها بر اساس منطق امام پیش رفته است، سند روشن آن هم تشدید دشمنی مستکبران عالم است اما اینکه آقای هاشمی هم به اندیشه امام وفادار مانده یا خیر، موضوع دیگری است.
اگر اندیشه امام و پیشرفت انقلاب واقعا برای آقای هاشمی مهم است، چگونه است که روزنامه زنجیرهای و بدنام شرق در سرمقاله 25 مرداد 94 به تصریح مینویسد «اهمیت هاشمی در اعلام ختم دوره انقلاب است. او اولین دولت پسا انقلابی[!] را تاسیس کرد و کسانی را که آمادگی روحی دوره جدید را نداشتند کنار گذاشت و شکاف تاریخی در انقلاب به وجود آورد. چه کسی جز او میتوانست چنین صریح، ختم دورهای و آغاز دورهای جدید را اعلام کند. او با اسم رمز سازندگی، انقلابی در دل انقلاب سامان داد. از همینجا واگرایی آغاز شد. اهمیت او در ایجاد شکاف بین دو دوره است و نه در روانشناسی شخصیت سیاسی او.»
شرمن: تحریمها دوام نمیآورد میان کشورها شکاف افتاده بود
وندی شرمن معاون بازنشسته وزارت خارجه آمریکا گفت به هنگام مذاکره با ایران نشانههای شکاف و فروپاشی تحریمها آشکار شده بود.
به گزارش صدای آمریکا شرمن که به تازگی بازنشسته شده ضمن سخنانی در کالج دارموت گفت: ایران در سال 2003 میلادی حدود 164 سانتریفیوژ غنیسازی اورانیوم داشت و 10 سال بعد تعداد سانتریفیوژها به 19 هزار رسید.
شرمن درباره اقدام نظامی گفت حتی اگر آمریکا تأسیسات هستهای ایران را نابود میکرد، آنها میتوانستند طی دو تا سه سال آن را بازسازی کنند.
او به چند صد تن از حاضران در سالن کنفرانس فیلن گفت: تأسیسات را میتوان نابود کرد، اما دانش را نمیتوان از بین برد.
توافق هستهای که بندهای عمدهاش بین 10 تا 15 سال برقرار خواهند بود، به ایران اجازه غنیسازی اورانیوم به شکل محدودی را میدهد، اما نه آن قدر که برای ساخت بمب کافی باشد.
وی با یادآوری روابط جان کری با مقامهای بلندپایه در عمان که باعث شد ملاقاتهای محرمانهای در دوره دوم ریاست جمهوری باراک اوباما انجام بگیرد، آغاز تلاشهای دیپلماتیک را مدیون جان کری دانست و گفت آن حرکت شجاعت میخواست، اگرچه ملاقات اول صراحتاً یک شکست کامل بود. احمدینژاد رئیس جمهوری وقت ایران کمک چندانی انجام نداد و مانع زبان هم وجود داشت. در ابتدا روندی مضحک بود و تمام مذاکرات ما به فارسی و وضعیت مسخرهای بود.
جیم روبنز سناتور پیشین مجلس ایالتی نیوهمپشایر پرسید توافق 24 روز به ایران فرصت میدهد تا به درخواست بازرسان برای بازدید از تأسیسات هستهایاش پاسخ دهد؛ بندی که بسیاری از مخالفان معتقدند به ایران فرصت میدهد بر تخلفاتش سرپوش بگذارد؟ شرمن در پاسخ تصریح کرد: بر مبنای پروتکلهای بینالمللی موجود، کشورهایی که موضوع بازرسی آژانس بینالمللی انرژی اتمی هستند، میتوانند عملاً به شکل نامحدودی مانع بازدیدهای مقرر شوند، پس افزودن ضربالاجل حداکثر 24 روزه یک قدم به جلو است این تنها توافقی در دنیا است که چنین دسترسی را در نظر دارد.
یکی از حضار از وندی شرمن پرسید «چرا آمریکا از قدرت اقتصادی چشمگیرش برای حفظ تحریمها و ادامه فشار تا رسیدن به توافقی بهتر استفاده نکرد؟» شرمن در پاسخ گفت فکر نمیکنم تحریمها برقرار میماند. ما نشانههایی از آغاز شکاف بر سر تحریمها به ویژه در واردات نفت را شاهد بودیم.
وندی شرمن گذشته از نقطه نظرش درباره تمایل متحدان آمریکا به راه حل دیپلماتیک، همچنین به نفوذ فزاینده اقتصادی چین اشاره کرد که در صورت دست کشیدن از تحریمها میتوانست به تلاشهای ضد جنگافزار هستهای آسیب بزند.