kayhan.ir

کد خبر: ۵۹۵۸۲
تاریخ انتشار : ۱۰ آبان ۱۳۹۴ - ۲۲:۰۴

اصلاحات مُرد برای احیای آن باید احضار اشباح کرد!(خبر ویژه)

روزنامه شرق برای احیای اصلاح‌طلبان، خواستار «احضار اشباح» شد.

این روزنامه در سرمقاله خود نوشت: اصلاح‌طلبان به دنبال احیای اصلاحات و حضوری دوباره در جریان قدرت‌اند. برخی از اصلاح‌طلبان به این روند نگاهی ساده‌اندیشانه دارند. در حالی که مسئله پیچیده‌تر از آنی است که حجاریان چندی پس از روی کار آمدن دولت نهم، با تعبیر «اصلاحات مرد، زنده‌باد اصلاحات»، آن را تئوریزه کرد تا نقشه راهی برای اصلاح‌طلبان و نیروهای اجتماعی و سیاسی نزدیک‌شان ترسیم کند. در آن روزگار، اصلاح‌طلبان در مدت کوتاهی شورای شهر، مجلس و دولت را از دست داده بودند و مهم‌تر آنکه واگرایی و تشتت میان آرا و افکارشان، فضای بیشتری برای رقیبان فراهم آورده بود. در همان زمان بود که بزرگان اصلاح‌طلب هر قدر تلاش کردند بین نیروهای از هم گسیخته هم‌گرایی ایجاد کنند، راه به جایی نبردند و هر تئوری، ایده یا گفتاری به تشتت بیشتر دامن زد. اینک یک دهه است که اصلاح‌طلبان فرصت بازگشت به مبدأ تاریخی خود را نیافته‌اند و حالا در فرآیند تجربه سیاسی خود به این امر پی برده‌اند که توسل به ایده بازگشت یا همان بازگشت به مبدأ به معنای تکرار آن، امکان‌پذیر است. از این رو باید طرحی نو در انداخت.
این روزنامه ادامه می‌دهد: می‌توان از 3 نظرگاه متفاوت طیف‌های اصلاح‌طلب، درباره ایده بازگشت سخن گفت. گروه نخست به تئوری «تاریخ زوال» روی آورده‌اند و معتقدند اصلاحاتی که از درون آن، دولت نهم سر بر آورد، زوال یافته است و اکنون باید ظهور دیگری را جست‌وجو کرد...
گروه دوم، روحیات کاملا متفاوتی دارند. آنها سعی می‌کنند برای اصلاحات نوعی تاریخ طبیعی تالیف کنند: تاریخ نسلی. بر این مبنا از مفاهیم طبیعی مانند «بهار دوباره» یا «نسل دوم اصلاحات» سخن به میان می‌آورند. آنها معتقدند فصل اصلاحات، دوباره فرا می‌رسد و نسل تازه مشعل قدرت را از دست پدران می‌گیرند تا راه را ادامه دهند...
گروه سوم، از تعمیم «اصلاحات مرده است» به وجود پدیده‌ای ناپدید گواهی می‌دهد؛ اشباح اصلاحات. احیای اصلاحات جز با احضار و فراخواندن اشباح آن میسر نیست. میان زندگان و مردگان، وجه دیگری هم هست که می‌توان آن را «شبح» تعبیر کرد. زنده کردن اصلاحات جز در مکالمه‌ای فرساینده با اصلاح‌طلبی به زعم حجاریان مرده، امکان‌پذیر نمی‌شود. این طرز تلقی، نه با تاریخ زوال گروه نخست سروکار دارد و نه با تاریخ طبیعی گروه دوم. نه به شیوه کلیشه‌ای تاریخ‌نویسان رمانتیک، تاریخ ظهور و سقوط را بازخوانی می‌کند و نه به سیاق اسطوره‌پردازان، از جوانه‌های بهار عن قریب، داد سخن سر می‌دهد. از این رو شکاف نسلی و جدل پدران و پسران هم محملی پیدا نمی‌کند. اصلاح‌طلبان گروه سوم، هنوز به اشباح سرگردانی باور دارند که در موقعیت مقتضی می‌توانند احضارشان کنند و توان آنها را به کار گیرند. این همجواری با اشباح است که موجب تفاوت اصلاح‌طلبان با اصلاح‌طلبان می‌شود.