kayhan.ir

کد خبر: ۵۸۶۵۱
تاریخ انتشار : ۲۹ مهر ۱۳۹۴ - ۱۸:۲۰
از رواج تهمت و بداخلاقی تا پاسخگو نبودن کی‌روش

مدیریت ناکارآمد علت‌العلل مشکلات فوتبال

سرویس ورزشی- جریاناتی منفعت‌جو و هرج‌ومرج‌طلب از پشت پرده، قدرت واقعی فوتبال را در دست دارند و مسئولان رسمی آن تنها از قدرت و اختیارات ظاهری برخوردارند. کسانی که البته افرادی مثل علی کفاشیان اصلاً وجود آنها را تکذیب می‌کند، چه رسد به نحوه عملکرد آنها.
سرمربی تیم‌ملی فوتبال ایران بعد از تساوی هفته گذشته این تیم با عمان، در مصاحبه‌ای، جریانی را که به زعم او از پشت پرده علیه وی درحال اقدام است، مورد خطاب قرار داده و تهدید کرده که «آن‌قدر قدرت دارم که بتوانم... آن بازی غیرقابل باوری را که دارند پشت پرده برای من صورت می‌دهند، مدیریت کنم و بگذرانم.» و ضمناً این نکته را هم که بیانگر شیوه مبارزه اوست، اضافه می‌کند که: «بازی من این طور نخواهد بود که بخواهم از پشت به شانه‌هایشان(؟) ضربه بزنم، بلکه من رو دررو و چشم در چشم بازی آنها را در آینده نزدیک پاسخ خواهم داد.» به نظر می‌رسد آقای کی‌روش این اظهارات را در واکنش به صحبت‌های اخیر اعضای کمیته اخلاق، مطرح کرده است.
حمایت از فرد هتاک
خوانندگان گرامی اطلاع دارند که اعضای کمیته اخلاق فدراسیون فوتبال چندی پیش در اعتراض به قانون‌شکنی‌های مکرر، بی‌اعتنایی فدراسیون و رئیس آن به احکام صادره از طرف کمیته اخلاق که باعث تشویق قانون‌شکنان و گردنکشان می‌شود و... دست‌جمعی استعفا دادند و رئیس غیر فوتبالی فدراسیون فوتبال هم با استعفای ایشان موافقت کرد! یکی از حرف‌های اعضاء مستعفی کمیته اخلاق این بود  که فردی که عضو کادر فنی تیم‌ملی است، درحالی که به رئیس فدراسیون و حتی وزیر ورزش توهین کرده است، به این خاطر از طرف اعضای کمیته محکوم و برای یک سفر (به هند) ممنوع‌الخروج می‌شود، چرا باید از طرف کی‌روش و آقای پیروانی، حمایت شود و این فرد هتاک و توهین‌کننده با خواست و اصرار سرمربی تیم‌ملی و مدیر تیم‌ملی، مجوز خروج از کشور بگیرد و رئیس فدراسیون هم در مقابل این قانون‌شکنی و بی‌ادبی فرد هتاک، طبق معمول و روش شناخته شده او، منفعل و خنثی عمل کند و حامی قانون‌شکنی و قانون‌شکنان شود؟ و اصولاً چرا آقای کی‌روش که به فردی «حرفه‌ای» و دنیا دیده معروف است، برخلاف مرام حرفه‌ای‌گری، از قانون‌شکنان و افراد هتاک حمایت می‌کند؟
ابهام در مسائل مالی
... و این البته سؤالی است که ما هم مثل خیلی دیگر از کسانی که نه با این هستند و نه با آن، نه به سمت خارجی‌ها غش می‌کنند و نه کورکورانه علیه آنها ستیز می‌کنند و تعصب می‌ورزند و... دنبال شنیدن پاسخ آن از زبان آقای کی‌روش است. سؤال صریح- و نه پشت‌پرده- که نیاز به پاسخ صریح و روشن دارد بدون اینکه لازم باشد از پشت پرده یا جلوی پرده یا...! برای کسی رجزخوانی شود. البته کمیته اخلاق درباره برخی مسائل مالی آقای کی‌روش و قرارداد با بعضی کارخانه‌ها و تولیدکنندگان پوشاک و وسایل ورزشی... هم حرف‌هایی زده و اتهاماتی را به سرمربی تیم‌ملی وارد کرده است، که باز این هم خیلی صریح مطرح شده و پاسخگویی آقای کی‌روش به اتهامات آن هم به قول خودش «چشم در چشم و رو دررو» می‌تواند مسائل را خیلی راحت حل کند. به قول استاد سخن سعدی:
چو کاری برآید به لطف و خوشی
                   چه حاجت به تندی و گردنکشی
بنابراین دیگر نیازی به این حرف و نقل‌ها نیست، مسائل و شبهاتی علناً و در رسانه‌های مختلف، مطرح شده، آقای کی‌روش اگر احساس وظیفه می‌کند و نمی‌خواهد در ذهن مردم و دوستداران فوتبال شبهه‌ای ایجاد شود، بیاید و رک و صریح، پاسخ بدهد. چیزی که در همه جای دنیا هم هست و آقای کی‌روش بهتر از
- حداقل- ما می‌داند که این چیزها و این حرف و حدیث‌ها در همه جای دنیا هست و مسئولان، مربیان و... براساس وظیفه باید پاسخگو باشند، آن هم نه از نوع پاسخ‌هایی که امثال کفاشیان و تاج و همفکرانشان در فدراسیون می‌دهند، پاسخ‌هایی که یا با لودگی و مسخره‌بازی همراه است یا با سفسطه و مغلطه و...! بلکه پاسخ‌های سرراست و مستند و قانع‌کننده.
مبارزه با کدام جریان پشت پرده؟
شاید آقای سرمربی تحت تأثیر القائات بعضی اطرافیان عزیزکرده و اجنبی پرست خود فکر می‌کند آن حرف‌ها مال فوتبال اروپاست و کشورهای پیشرفته در این رشته ورزشی است و برای فوتبال ایران و بزرگ و کوچکش این حق را قائل نیست که به ایشان کوچکترین ابهام و شبهه‌ای روا دارند و سؤالی را مطرح کنند و حتی بگویند «بالای چشمت ابروست...»! اگر غیر از این بود، ایشان طور دیگر واکنش نشان می‌داد و حرف می‌زد و سخن از مبارزه مستقیم و رویاروی و... این حرف‌ها به میان نمی‌آورد! عرض می‌کنم ما نمی‌فهمیم، مبارزه با کی و چی و کدام جریان پشت پرده؟ جریان پشت پرده‌ای اگر در فوتبال ماست -که حتماً هست- حامی آقای کی‌روش و اکثر قریب به اتفاق مربیان وارداتی و بعضاً بی‌هنر است. از طرف کمیته‌ای رسمی حکمی و احکامی اعلام و سؤالاتی و ایراداتی به نحوه عملکرد و رفتار ایشان مطرح شده، ایشان هم که با حمایت یا انفعال رئیس مرعوب فدراسیون، بدون توجه به احکام صادره با قلدری و قانون‌شکنی کار خودش را کرده و... حال یا می‌آید به سؤالات پاسخ می‌دهد و ایرادات را برطرف می‌کند و یا تحت حمایت جریانات رسانه‌ای و پشت‌پرده در رفتاری غیرحرفه‌ای دیگر، بدون اینکه خود را موظف بداند، به روش و شیوه قلدر مابانه خود ادامه می‌دهد... پس دیگر شلوغ کردن شهر و رجزخوانی و هارت‌و‌پورت راه‌انداختن برای چه..؟! آقای کی‌روش بهتر از - حداقل - ما، می‌داند که این کمیته «در همه جای دنیا، همه فدراسیون‌های دنیا حتی در فیفا، رسمیت دارد و... همین چند روز پیش بود که کمیته اخلاق فیفا علیه سپ‌بلاتر، رئیس فیفا حکمی را صادر کرد، و... بدون اینکه از طرف بلاتر شاهد سر زدن حرکاتی باشیم که از آقای کی‌روش سر زد و شنیدن حرف‌هایی باشیم که از زبان آقای کی‌روش شنیدیم.
بعداً می‌گم!
نکته بعدی، اینکه اگر واقعاً سرمربی‌ تیم‌ملی معتقد است جریاناتی پشت پرده علیه او و در واقع تیم‌ملی، بازی ناجوانمردانه و کثیفی را آغاز کرده‌اند، باز هم بیاید و مشکل را با مردم، رسانه‌ها و مسئولان در میان بگذارد، آن هم صریح و شفاف. چندی پیش هم از سرمربی سابق تیم استقلال مصاحبه‌ای به دستمان رسید که ایشان نیز از جریانات و باندهایی که علیه او عمل کرده و سال گذشته به وی خیانت کرده، سخن‌ها گفته بود و... اما افشای این جریانات مخرب را به آینده، حواله کرده بود و... همان‌طور که اهالی ورزش و مخاطبان محترم ما می‌دانند، در سال‌های اخیر ترجیع‌بند «به من خیانت شد، اما حالا نه! بلکه در آینده همه حرف‌ها را خواهم زد»، از زبان بسیاری از اهالی فوتبال و ورزش شنیده و تکرار شده، اما این «آینده» هرگز از راه نرسید و این وعده‌ها هرگز عملی نشد و... ظاهراً آقای کی‌روش هم که دارد با تیزهوشی خاص این افراد به جامعه‌شناسی فوتبال ما با ساختار معیوب و مناسبات ناسالم و فرهنگ نامطلوب حاکم بر آن، بیشتر آشنا می‌شود، این روش‌ها و نحوه حرف‌زدن‌ها و... را یاد گرفته و... از آن در وقت‌های مناسب برای فرار از پاسخگویی استفاده می‌کند!
بزرگ‌تر از کی‌روش
 با این همه آقای کی‌روش بداند، در همین فوتبال افرادی استخوان خرد کرده، کارشناسانی وزین و شریف و رسانه‌هایی درستکار و مهم‌تر از همه منتقدانی فهیم و صاحب تشخیص وجود دارند که برخلاف بعضی آدمک‌های بی‌هویت پیرامون ایشان، مو را از ماست بیرون می‌کشند و اسیر این جوسازی‌ها و شانتاژها و شلوغ‌کاری‌ها نمی‌شوند. آنها یا با چشم خود دیده یا اطلاع دارند که سال‌ها پیش از کی‌روش، در فوتبال ما علاوه بر مربیان بزرگ ایرانی، مردانی صاحب‌نام و مربیانی صاحب سبک و کلاس چون مرحوم رایکف یا مرحوم دتمار کرامر و... مشغول به کار بودند که خیلی پیش از ایشان به فوتبال ایران خدمت کرده و در عین حال حرفه‌ای رفتار می‌کردند و حد و اندازه خود را می‌شناختند.
مدیریت، علت‌العلل مشکلات!
البته این که چرا چنین می‌شود و فردی مثل کی‌روش که به عنوان یک مربی باتجربه و حرفه‌ای، قابل احترام است، در پاره‌ای موارد پا را از گلیم خود فراتر می‌گذارد، و بیشتر از اختیارات خود عمل می‌کند و حرف‌هایش آزار دهنده است و... خلاصه «حرفه‌ای» عمل نمی‌کند و...؟ سؤالی است که پاسخ‌های مختلف می‌توان به آن داد، اما اگر بخواهیم خیلی کوتاه به این سؤال پاسخی بدهیم و علتی را ذکر کنیم، به گمان ما باید سراغ آن دلیل برویم که ما به نوبه خود، همواره به آن به عنوان علت‌العلل بسیاری از مشکلات و نابسامانی‌ها و کمبودهای فنی و کژروی‌های اخلاقی فوتبال صریحاً اشاره داشته و بارها راجع به آن مطلب نوشته‌ایم. آری ریشه همه مشکلات، دلیل این که کی‌روش چنین حرف می‌زند و چنان عمل می‌کند، علت این که نه فقط او بلکه اکثر کسانی که می‌توانند منشأ خدمات برای فوتبال ما شوند، در ورطه حاشیه‌ها گرفتار می‌شوند و... عامل «مدیریت» است. واقعیت آن است که فوتبال ما درست مدیریت نمی‌شود. بارها نوشته‌ایم کسانی که سکان مدیریت آن را برعهده دارند، با اینکه وارث بسیاری از خرابی‌های به‌جا مانده از عملکرد غلط اسلاف خویش هستند، اما خودشان هم با روش و نگرشی که در مدیریت و کار و بار و اداره فوتبال دارند، نه تنها قادر نیستند بر مشکلات موجود فائق آیند، بلکه با عملکرد خود، بر مشکلات قبلی می‌افزایند و... جسم و روح فوتبال هر روز بیشتر از گذشته درگیر مشکلات و تنش‌ها و حاشیه‌ها و بداخلاقی‌ها و... می‌شود و دلالی افسارگسیخته در سایه انفعال و عدم اقدام بایسته مسئولان رسمی و قانونی آن، خط‌مشی آن را تعیین می‌کنند و...
انفعال فدراسیون، نفوذ جریانات پشت‌پرده
اینجاست که به فرازی می‌رسیم که با نظر آقای کی‌روش، قلعه‌نویی و... همراه و موافق می‌شویم، و آن این که ما نیز قبول داریم، جریاناتی منفعت‌جو و هرج‌و مرج‌طلب از پشت پرده، قدرت واقعی فوتبال را در دست دارند و مسئولان رسمی آن تنها از قدرت و اختیارات ظاهری برخوردارند. کسانی که البته افرادی مثل علی کفاشیان اصلاً وجود آنها را تکذیب می‌کند، چه رسد به نحوه عملکرد آنها، اما هرکس که واقع‌بین باشد، خود را به خواب نزده و جرأت دیدن مشکلات ورزش را داشته باشد، به وجود این افراد و جریانات مخرب و زیاده‌طلب و باج‌خواه، که مخل ورزش و برهم زننده آرامش و فضای کاری حاکم بر آن هستند، اذعان دارد. همین چند روز پیش بود که وزیر محترم ورزش در مصاحبه‌ای با یکی از خبرگزاری‌ها صریحاً اعلام کرده بود: «عده‌ای از ما باج می‌خواهند»! اما جالب است بدانید، این مصاحبه از سوی خیلی رسانه‌ها و سایت‌ها و... «بایکوت» شد!! ‌برگردیم به بحث خودمان همه کسانی که با چم و خم فوتبال ایران آشنا هستند، مویی در آن سپید کرده و پیراهنی پاره کرده‌اند، کار اجرایی کرده و روی نیمکت مربیگری نشسته و یا در میدان نقش بازیگری ایفا کرده‌اند، خوب و دقیق می‌دانند که جریاناتی مخرب بر فوتبال ایران چنگ انداخته و برای حفظ منافع خود، مانع از حرکت این رشته ورزشی به سمت سامان یافتن و قرار گرفتن در جایگاه حقه خود قرار دارد. همان جریاناتی که همه و در ماجرای اخیر، کمیته اخلاق و شخص کی‌روش و... به نوعی از دست آنها می‌نالند، اما به علت مدیریت ناکارآمد بر رشته‌ای حساس چون فوتبال، کسی قادر نیست وضع موجود را برهم زند و گریبان فوتبال را از چنگال شوم و ویرانگر این جریانات مخرب نجات دهد و... بنابراین ریشه بسیاری از این درگیری‌ها، تهمت زدن‌ها، بداخلاقی‌ها، نتیجه نگرفتن‌ها در بعد فنی، و... شرایط کلی و نامناسب فوتبال، را باید در عامل «مدیریت» دانست، مدیریتی که با گذشت هفت سال، ثابت کرده و نشان داده، مرد میدان مبارزه با باندهای پدرخوانده و جریانات پشت پرده نیست و اصولاً به خاطر عدم شناخت کافی و همچنین روحیات و نگرشی که دارد، اعتقادی به مبارزه و ریشه‌کن کردن این باندها و افراد ندارد و...