kayhan.ir

کد خبر: ۵۸۴۴۱
تاریخ انتشار : ۲۷ مهر ۱۳۹۴ - ۱۹:۴۰
بازخوانی فلسفه برپایی مجالس عزاداری سیدالشهدا(ع)

غفلت از مکتب انسان ساز عاشورا ممنوع!


عباس شمسعلی
اشاره
کلمه عزا برای انسان کلمه‌ای خوشایند و دوست داشتنی نیست زیرا در باطن آن اندوه و غم نهفته است و کسی تمایل به تجربه آن ندارد، هر چند همه انسانها در طول عمر خود ناگزیر این حس ناخوشایند را تجربه می‌کنند. اما در فرهنگ و در واقع دین و مذهب ما تجربه ویژه‌ای از عزاداری وجود دارد که  تجربه‌ای متفاوت و جلوه‌ای بی‌نظیر از عزا را به نمایش می‌گذارد. در این عزاداری که تجربه‌ای تکرار شدنی اما غیرملال‌آور است همه معادلات  به هم می‌ریزد و دیگر عزاداری صرفاً غم و اندوه نیست بلکه در بطن خود سازندگی، بالندگی، تربیت و سرزندگی دارد و آن عزای بر مصیبت عظمای سرور و سالار شهیدان عالم حضرت ابا عبدالله الحسین(ع) است که علی رغم تأکیدات دین اسلام بر لزوم شاد بودن و دوری از غم و اندوه بر اقامه آن سفارش بسیار شده است که شاید یکی از علت‌های این سفارش موکد نقش سازنده و اثرات ویژه عزای حسین (ع) باشد. اینکه این عزاداری به چه صورت باشد و بهترین شیوه آن کدام است همواره مورد سوال و کنکاش ذهن‌ها بوده است که در شمای کلی می‌توان گفت هر روش و سیره‌ای که بیشترین آثار و برکات نهفته در این عزا را به ارمغان بیاورد بی‌شک بهترین است. در این مقال به بررسی گذرای برخی اتفاقات که به کمرنگ شدن و تحت الشعاع قرار گرفتن اثرات ویژه تربیتی و سازنده عزاداری برای امام حسین(ع) منجر می‌شود می‌پردازیم.
از قدیم الایام اقامه عزا در ایام سوگواری اهل‌بیت(س) به ویژه ایام محرم وصفر جایگاه ویژه‌ای در بین مردم ایران  وکشورهای دیگر داشته است. این عزاداری در نقاط مختلف با حفظ کلیات و روح و فلسفه حاکم برآن با روشهای مختلف برگزار شده و می‌شود. آنچه همواره مورد توجه بزرگان و علما و دلسوزان بوده است توجه به فلسفه عزاداری بر سالار شهیدان و متوقف نشدن در ظواهر و پوسته آن است و اینکه این عزاداری از مسیر خود منحرف نشود. در طول سالیان متمادی برگزاری این مراسم معنوی دستخوش  تغییراتی در اجرا و سبک شده اما استخوان بندی و شاکله اصلی آن حفظ شده است و چه بسا تغییرات انجام شده و استفاده از ابزار به روز به بهتر اجرا شدن آن کمک هم کرده است، هرچند به اعتقاد برخی ورود بعضی ابزار و تکنولوژی‌های جدید و تغییرات اتفاق افتاده منجر به افت کیفیت در برخی ابعاد این مراسم نسبت به ایام گذشته شده است.
امروزه با گسترش اجتماعات و خروج مردم از زیر مجموعه خرده فرهنگ‌ها و در بسیاری از رفتار‌های اجتماعی  از جمله مراسمات جمعی مذهبی شاهد تغییراتی هستیم و اگر به‌طور خاص درباره مراسم عزاداری ابا عبدالله الحسین این تغییرات را بنگریم شاهد بروز رفتارها و شیوه‌های جدیدی هستیم که در برخی موارد به سرعت در حال اتفاق افتادن است. می‌توان برخی از این تغییرات را با نگاه مثبت و بهره‌مندی کامل‌تر از برکات و آثار نهفته درون عزاداری‌ها بررسی کرد و البته برخی تغییرات را در جهت دور شدن از هدف اصلی و پرداختن به یک سری ظواهر دید.
تغییرات در طول سالها وشاید دهه‌ها و قرن‌ها اتفاق افتاده و برخی از آنها مسائلی  نوظهور هم محسوب می‌شوند. درباره تغییرات قدیمی تا به حال صحبت زیاد شده است و در اینجا قصد پرداختن به آنها را نداریم اما آنچه بیشتر مورد بحث ما است برخی تغییرات ماهیتی است که در سالهای اخیر  شروع شده و متاسفانه رو به ازدیاد هم هست. منظور از تغییرات ماهیتی در اینجا هر آنچه که در نحوه برگزاری مراسم اتفاق می‌افتد مثل سخنرانی، مداحی و ذکر مصیبت، حضور مردم به خصوص جوانان و شیوه‌های انجام مراسم است که در برخی موارد می‌توان با هشدار و نگرانی به آنها پرداخت.
مکتب انسان ساز
سال‌های متمادی است که معارف اهل بیت در هیئت‌های مذهبی از طریق سخنران و خطبا به مستمعین منتقل می‌شود؛ همچنین مداحان و ذاکران با اخلاص و پاک طینت نیز در انتقال بخش دیگری از معارف و زندگانی اهل بیت و ترویج فرهنگ حماسی و سلحشوری و جانبازی مکتب عاشورا مشغول خدمت هستند و این ترکیب زیبای فرهنگ و معارف اهل بیت که با درس آزادگی و جانبازی در راه ارزشها آمیخته می‌شود، قرنهای متمادی حافظ مکتب تشیع و به عبارتی اسلام ناب و تربیت‌کننده دلاور مردانی در قرون و اعصار مختلف بوده که هر کدام در زمان خود در حفظ ارزشها و کیان اسلام مردانه ایستادگی کردند و بسیاری از آنها به پیروی از مولایشان امام حسین(ع) جان خود را نیز در این راه نثار کردند؛ مردان مردی چون میرزا کوچک خان جنگلی، امیر کبیر، شیخ فضل الله نوری و در راس همه آنها امام خمینی.
پس اگر عزای سالار شهیدان را مکتب و دانشگاه تربیت انسانهای آزاده و در واقع ضامن بقای اسلام می‌دانیم که به راستی چنین است، رسیدن به کمتر از این اگرچه خود دارای فضائل و برکاتی است اما چون نرسیدن به حد کمال است به نوعی خسران است.
در سالهای اخیر بارها شنیده‌ایم که دشمنان وقتی  در برابر ایستادگی مردم کشورمان در برابر انواع واقسام توطئه‌ها که هر کدام برای به زانو درآوردن یک کشور کافی است مبهوت شده‌اند با بررسی و کنکاش در رفتار ملت ما رسماً اعلام کرده‌اند تأسی به فرهنگ عاشورا و نترسیدن از بذل جان برگ برنده این ملت است  به ویژه که این میراث ماندگار شیعه که در سالهای قبل از انقلاب اسلامی همچون آتش زیر‌خاکستر بود با دمیدن امام خمینی(ره) شعله‌ور و فروزان شد و تا زمانی که این فرهنگ و تربیت یافتگان آن هستند هر تلاشی  برای تسلیم آنها بی‌فایده است.
حال که هدف اصلی عزاداری را می‌دانیم بهتر می‌توانیم با نگاهی به مراسمات برگزار شده، بهترین و اصولی‌ترین شیوه عزاداری را در بین شیوه‌های مختلف بررسی و پیدا کنیم. به واقع هر مراسم و تجمعی که بار معرفتی و خودشناسی عمیق به ما بدهد و ما را برای ایستادگی در برابر یزید زمان و دفاع از ارزشها و جان فشانی در این راه تربیت کند مفید‌ترین و بهترین است. اگرچه ممکن است برخی با کج اندیشی و کج سلیقگی این هدف را ترویج خشونت بدانند که باید گفت آنچه در بین دریای متلاطم منطقه باعث آسایش و امنیت و دوری از جنگ و خشونت دشمن علیه ما شده و دشمن بهتر از خیلی‌ها به آن ایمان دارد و البته تجربه آن را در سالهای انقلاب و دفاع مقدس داشته است وجود فرهنگ عاشورا در بین مردم ما است؛ لذا همان‌طور که فرهنگ عاشورا ضامن اسلام و تشیع بوده است ضامن انقلاب و ایران اسلامی هم خواهد بود.
غفلت از فلسفه عزاداری
اما نکته اصلی که باید به آن اشاره کنیم برخی اتفاقها و تغییراتی است که به خصوص در سالهای اخیر در حال ترویج و ظهور در عرصه برگزاری مراسم عزاداری سالار شهیدان است. اگر بطور مصداقی بخواهیم به برخی از این موارد بپردازیم باید گفت: همانطورکه اشاره شد یکی از راه‌های انتقال درست درسهای عظیم عاشورا خطبا و علمایی هستند که این درسها را از سرچشمه درست دریافت کرده و به کام خیل مشتاقان می‌چشانند و این مسیر انتقال معارف معمولاً علاوه بر بیان مباحث قیام عاشورا فرصت خوبی است تا بسیاری از معارف دین مثل احکام، اخلاق و ... بیان شود که این خود یکی دیگر از برکات ماندگار و ابدی نهضت عاشورا است  و الحق در بسیاری از مجالس در سالهای اخیر شاهد رشد چشمگیر کمی و کیفی، مستدل و علمی سخنرانی‌ها و استقبال بسیار زیاد مردم به خصوص جوانان از آن هستیم. اما در مجالس زیادی هم متأسفانه دیده می‌شود کم کم نقش سخنران کمرنگ و یا حذف شده است و صرفاً تأکید بر مراسم عزاداری است و اگر هم سخنرانی وجود دارد جایگاه واقعی آن لحاظ نشده و این زنجیره تاریخی مکمل از هم باز شده و عزاداری با کمترین انتقال معارف و بازدهی حداقلی  را می‌توان دید و به تدریج سبک قدیمی مجالس وعظ و روضه  جای خود را به سبک مداحی و شور می‌دهد.
اما در موارد جدیدی که در سالهای اخیر در حال رشد آن هستیم این زنجیره دچار گسستگی شدید شده وشاهد مجالسی هستیم که نه تنها سخنرانی از آن حذف شده بلکه عزاداری به شکل مرسوم هم تعطیل شده و مثلاً شاهد تجمع عده‌ای جوان هستیم که در مکانی چون تکیه یا جای دیگر مشغول نواختن موسیقی حزین هستند از جمله نواختن  دمام و ....
هرچند نمی‌توان به راحتی درباره جوانی که با تمام عشق و علاقه به امام حسین مثلاً با همسالانش به نواختن این موسیقی اقدام می‌کند اعلام نظر کرد یا مثلاً جوانانی که همه ساله با شور و هیجان ساعت‌ها مشغول تزیین و حمل  علامتهای فلزی هستند که بارها گفته وشنیده شده است که هیچ مبنایی در دستگاه عزاداری اهل بیت ندارد را بی‌توجه به اهل بیت خواند، اما آیا نباید نگران ترویج یک سری ظواهر کم‌ارزش به جای اصول انسان ساز عزاداری درست و اصولی باشیم؟ آیا نباید نگران باشیم که در سال‌های آتی عزاداری درست جایش را به فستیوال آهنگ و موسیقی حزین بدهد؟
تلاش دشمن برای مقابله
آیا وقتی دشمن به نقش تعیین‌کننده فرهنگ عاشورا در معادلات منطقه و حتی جهان اذعان و اعتراف می‌کند نباید نگران این باشیم که درصدد مقابله با این فرهنگ برآید؟ اینکه بارها نسبت به ترویج تعریف جدیدی از تشیع از سوی دشمن در قالب‌های مختلف از جمله تشیع لندنی که با پول غرب و حتی کمک حامیان وهابیت به ساخت و پخش گسترده برنامه‌های ماهواره‌ای و تحریف شیعه و تحریف فلسفه قیام عاشورا می‌پردازند توسط بزرگان از جمله رهبر انقلاب هشدار داده شده است نگران‌کننده نیست؟
آیا غیراز این است که دشمن مانع ترویج چهره واقعی اسلام و به خصوص شیعه می‌شود و مثلاً صحنه‌های خشن قمه زنی و ... را به عنوان نماد شیعه معرفی می‌کند؟
جوانان عاشورایی اهل سنت
امروز شاهد این هستیم که در سوریه و عراق جوانان اهل سنت با درک و پذیرش درس عاشورا همپای برادران شیعه خود مشغول جنگ با دشمنان هستند، یا جوانان مدافع حرم که مظلومانه به یاری مسلمانان دیگر می‌روند و جان خود را عاشقانه نثار می‌کنند، آیا این اتفاق باعث وحشت بیش از پیش دشمن از این تفکر ارزشمند که قرن‌ها پس از قیام عاشورا گره‌گشای سخت‌ترین مشکلات جهان اسلام در برابر دشمنان شده نیست؟ اگر هست پس به راحتی می‌توان تصور کرد آنها برای دور کردن جوانان ما و سایر جوانان جهان اسلام از مسلح شدن به این تفکر و تربیت در مکتب انسان‌ساز  هر کاری بکنند.
لحظه‌ای تفکر
قطعاً جوانان ما که  با هر ظاهر و تفکری عاشقانه در ایام عزای سالار شهیدان خالصانه در برپایی و تشکیل مراسمات حضور و نقش دارند  خلوص و  زحماتشان قابل ستایش  است اما آیا تا به حال به فلسفه برپایی این مجالس فکر کرده اند؟ آیا از خود پرسیده‌اند اگر به قول شهید بزرگوار استاد مطهری امروز امام حسین(ع) در بین ما بود جهت قیامش به کدام سو بود و نقش هر کدام از ما در قیام ایشان چه بود؟ آیا برپایی مجلس عزا که در روایات ما به آن بسیار سفارش شده است و آثار دنیوی و اخروی  فراوانی برای آن وجود دارد صرفاً عزاداری است و یا فلسفه و تدبیری الهی درون آن تعبیه شده تا برای همیشه تاریخ تکلیف انسان‌ها در رویارویی حق و باطل و ظالم و مظلوم مشخص و مسیر نمایان باشد.
در این میان وظیفه همه کسانی که در برپایی جلسات  عزاداری نقش دارند این است که زمینه حضور فعال جوانان و همه اقشار جامعه در این مراسمات را فراهم کنند و با آسیب‌شناسی و رفع اشکالات احتمالی  و با دعوت از خطبا و مداحان متعهد دانا وتوانا باعث جذب حداکثری شوند، همچنین بر همه سخنرانان و ذاکران اهل بیت است که با تجهیز هر چه بیشتر خود به اخلاص و علم همراه عمل و اشراف به مسائل روز و علایق جوانان در جذب آنان بکوشند و با دوری از بیان مسائل غیرعلمی و خدای نکرده غیرواقعی یا خرافات باعث دلزدگی جوانان نشوند. نکته مهم این است که  ظاهر افراد نباید ملاک  قضاوت ما شود و یقین داشته باشیم جاذبه محبت وعشق سیدالشهدا آنقدر زیاد است که دلهای جوانان با هر ظاهری را مجذوب خود می‌کند، فقط ما باید زمینه‌ساز حضور درست آنها باشیم.جوانان عزیز هم باید بدانند حضور در این مکتب برای تربیت و پرورش آنهاست وبا توجه و بصیرت قدم در راه درست عزاداری و دلدادگی اهل بیت بگذارند  و اسیر و مشغول ظواهر بدون پشتوانه  نشوند و با تحصیل در دانشگاه معرفت اصیل اهل بیت خود را برای قیام حسین عصر در برابر یزید زمان آماده کنند.