kayhan.ir

کد خبر: ۵۸۴۱۷
تاریخ انتشار : ۲۶ مهر ۱۳۹۴ - ۲۱:۲۶

ضرورت سوگواری عالمانه برای سالار شهیدان(ع)(خوان حکمت)

خداي سبحان فرمود: من شما را امر كردم، رسول خدا فرمود: من مأمورم اين كار را انجام بدهم. در امتثال اين امر آنقدر پافشاري مي كرد، مي فرمود: ولو هيچ كس من را ياري نكند، من موظّفم امر خدا را امتثال كنم. خداي سبحان هم فرمود: لا تُكَلَّفُ اِلّا نَفسَك(1). رسول من! گرچه بايد سخنراني كني، بايد دعوت كني، گرچه بايد املاء كني، عدّه اي فرمايش تو را بنويسند، جامعه را دعوت كني؛ ولي اگر كسي حاضر نشد با تو همكاري كند و تو تنها ماندي؛ مبادا صحنه را ترك كني، بلکه: حَرّضِ المُؤمِنينَ عَلَي القِتال(2)، ديگران را ترغيب و اتمام حجت بكن؛ ولي اگر كسي تو را ياري نكرد، نبايد بگوئي من تنهايم. مسئله نجات جامعه نيازي به همكاري و همياري ندارد. شما بايد اقدام بكنيد، بَلَغَ مَا بَلَغ؛ عدّه اي به دنبال تو حركت مي كنند.
تصميم سالار شهيدان(ع) بر مبناي شرایط تاريخي عصر نسبت به قيام
همين مضمون را كه خدايِ سبحان در قرآن كريم به رسولش فرمود: لا تُكَلَِّفُ اِلّا نَفسَك، وجود مبارك سالار شهيدان كه به منزلة پارة تن پيامبر (عليهما السَّلام) است فرمود که اگر در تمام دنيا جائي براي آسايش من نباشد، من تن به ذلّت نخواهم داد: لُو لَمْ يَكُنْ مَلجَاءٌ وَ لا مَأوَي لَمَا بايَعتُ يَزيدَ بنَ مَعاوِيه (3). اگر نه تنها هيچ كس مرا ياري نمي كند، هيچ كس هم مرا پناه ندهد و من در كلّ روي زمين تنها بمانم، دست ازاين مبارزه بر نمي دارم. الآن يك فرصت خوبي است؛ براي اينكه من اگر قبلاً در زمان معاويه قيام مي كردم،؛ خودم با بچه هايم قيام مي كرديم، ما را در مدينه مي كشتند، صداي ما هم به جائي نمي رسيد؛ جامة مشكي در بر مي كردند و براي ما عزا مي گرفتند و عوام فريبي مي كردند و صداي ما خاموش مي شد. الآن معاويه رخت بر بسته. اگر ديديد الآن من ساكت نمي نشينم، براي اين است كه فرصت، فرصت مناسبي است. من 20 سال ساكت بودم؛ 10 سال در زمان حكومت برادرم امام مجتبي، چون مسئوليت با برادرم بود؛ 10 سال هم بعد از شهادت امام مجتبي من ساكت شدم و غم خوردم. چون معاويه يك داهية(مکار) تاريخ بود و لُوث مي كرد.
الآن كه او رخت بر بست، مستشاران او هم كه رخت بر بستند،یزید يك جوان فاسقي است، كم تجربه است؛ او دست از اين كارهاي خامي‌اش برنمي‌دارد، فرصت مناسبي است كه من با شهادتم بساط حكومت آنها را بر دارم. فرمود: شما تا روز قيامت بايد اين فكر را احياء كنيد، دين به ما اجازه نمي دهد.
تأثير عزاداري‌ها در تعقل مردم جامعه
در بسياري از موارد سالار شهيدان مي فرمود:ما 14 نفرامامان معصوم يك برنامه داريم. هر كدام از ما يك وظيفه اي دارد، خداي سبحان براي من يك وظيفه اي معيّن كرده، براي برادرم يك وظيفه اي معيّن كرده. ما در هر مقطعي عهده‌دار تأمين عدل و عقل مردم هستیم. اگر چنانچه مردم عاقل باشند، راحتند. اين عزاداري‌ها براي آن است كه مردم عاقل و عادل بشوند و حسنة دنيا و آخرت نصيب آنها گردد.بعضي منطقشان اين است كه خدايا! به ما دنيا بده، ديگر به فكر حلال و حرام نيستند، به فكر عدل و ظلم نيستند، به فكر عقل و جهل نيستند: مِنَ النّاسِ مَنْ يَقُولُ رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنيا، ديگر نمي گويند ( حَسَنَه )! امّا وَ مِنهُمْ مَنْ يَقُولُ رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنيا حَسَنَهً وَ فِي الآخِرَهِ حَسَنَهً وَ قِنَا عَذابَ النّار. بركات دنيا، بركات آخرت، بهشت جاودان؛ اينها را از خدا مي خواهند. حسنة دنيا با عدل و عقل حاصل مي شود.
نقش اساسي فهم عالمانه در مراسم سوگواري سالار شهيدان(ع)
اين كارها به بركت روضه خواني سيّدالشهداء هست. اشك بسيار چيز خوبي است، امّا فائده اشك 10 درصد است؛ آن 90 درصد را فهم و استدلال و سخنراني هاي عالمانه و آيات قرآني و روايات و ارزيابي و تحليل نهضت عاشورا و تاريخ اسلامي و صدها مسائل علمي ديگر تشكيل مي دهد. اگر شما مي بينيد جامعه اي به بركت سالار شهيدان مستقل است؛ محصول آن فهم عالمانه است. گفتند: خواب آدم عالم بهتر از عبادت آدم غير عالم است. آن را با يك فريب مي شود از جا به در برد و اين را هرگز نمي شود تكان داد: لا يُحَرِّكُهُ العَواصِف(4). اينكه گفتند: تا مي توانيد در هر روز علم، در هر زمان علم، در هر زمين علم کسب کنید؛ براي همين جهت است. رسول گرامي فرمود: هيچ بركت ندارد آن مجلسي كه انسان یک ساعت در آنجا بنشيند و چيزی ياد نگيرد. ما تمام كارهايمان بايد قُربهً اِلَي الله باشد، بهترين راه براي نزديك شدن معنوي به خدا همان عدل و عقل است. فرمود: اگر كسي يك جا بنشيند و چيزي ياد نگيرد؛ به همان اندازه از خدا دور شده است. خدا يعني عدل محض، خدا يعني عقل محض، خدا يعني علم محض، خدا يعني حكمت محض. انسان وقتي از عدل و عقل دور شد، از علم و حكمت دور شد، از آن كمالات دور شد؛ قهراً سقوط مي كند، هبوط مي كند: يَتَخَطَّفَهُ الطِّيرْ اُو تَهوِي بِهِ الرّيحْ فِي مَكانٍ سَحيق(5).
الان ماه محرّم است، شما در هر محلّي هستيد، در هر شهر و كوي و برزني هستيد؛ با حسينيه‌هايتان، با سخنرانان‌تان تماس داشته باشيد، بگوئید حرف هاي عالمانه بزنند، حرف هاي عالمانه را گوش بدهيد. آنها را وادار نكنيد كه براي شما خواب و قصّه نقل بكنند! خواب، هرگز كسي را بيدار نمي كند. اين درك است كه انسان اگر مريض است، او را درمان مي كند؛ اگر در حال احتضار هم باشد،‌ به او حيات مي دهد؛ اگر جاهل است، او را عالم مي كند؛ اگر خوابيده است، او را بيدار مي كند. اين است كه امام صادق(ع) فرمود: اگربخواهي به شهر یا روستائی بروي؛ اوّل سئوال بكن در آن شهریا روستا يك عالم هست يا نه!
ضرورت توجه عالمانه به شبهه افكني دشمنان در رسانه هاي گروهي
الآن شما در اين ماهواره‌ها و سايت‌ها و اينترنت مي بينيد؛ چقدر متشابهات را پراكنده مي كنند، چقدر شبهه افكني مي كنند. يا آنها را گوش ندهيد، اگر قدرت تحليل نداريد؛ يا اگر گوش داديد، ضبط كنيد، با علمايتان در ميان بگذاريد كه يك چنين شبهه و اشكالي هست؛ پاسخش چيست! اينها شما را روشن مي كنند، شما هم چهار تا جوان را روشن مي كنيد. مطمئن باشيد آنكه از جريان نظامي نا اميد شد، از جريان تحريم اقتصادي نا اميد شد، از شوراي امنيت بردن نا اميد شد، از شوراي حكام دارد نا اميد مي‌شود؛ از راهِ ايجاد شبهات مي خواهد نسل جوان را خالي كند:فَاستَخَفَّ قُومَهُ فَاَطاعُوهُ(6)، اينها هميشه بنايشان بر شستشوي مغزي است. شما اين شبهات را از هر جا شنيده ايد، با علمايتان در ميان بگذاريد كه اين آية قرآن معنايش چيست.
وجود مبارك امام صادق(ع) فرمود: وقتي يك جائي مي روي، هم مسائل طبيعي را در نظر بگير، ببين هوايش سالم است، آب سالم دارد، زمينش براي كشاورزي آماده است؛ اينها مسائل اقتصادي و دنيائي تو. هم بررسي كن، ببين يك آدم بِفهم، يك عالم، يك محقق، يك پژوهشگر ديني در آن شهر يا روستا حضور دارد يا ندارد كه تو مشكلاتت را با او در ميان بگذاري؛ و گرنه در آن شهر و روستا زندگي نكن، در آن استان زندگي نكن، در آن كشور زندگي نكن. اگر يك كسي يك جائي مي رود، بالأخره طبيب لازم است، مسئول برقراري امنيت لازم است. اينها را حسينيه و نهضت أبي عبدالله و عاشورا به ما مي گويد.
وجود مبارك سالار شهيدان خود مهندس و معمار كلّ بود؛ فرمود: ما آمديم، اينها را سرجايشان بنشانيم؛ هر كسي را وقتي سر جايش نشانديم و هر چيزي را در جاي خود قرار داديم، هر حرفي را در جاي خود گفتيم، هر عقيده يا خُلق يا فقه يا حقوق را در جاي خود نهاديم؛ اين بنيان مي شود « بنيان مرصوص» و چنين بنياني محبوب ذات أقدس إله است.
 امام حسين(ع)، شجره طيّبه عدل و عقل
در جريان سيّد الشهداء، در حقيقت انسان براي مظلوميت عدل و عقل اشك مي ريزد. عدل اگر بخواهد به يك صورتي در بيايد، به زيبا ترين صورت ترسيم مي شود؛ عقل اگر بخواهد به يك صورتي در بيايد، به صورت فرشته ظهور مي كند. آنچه را كه در بهشت ترسيم كرده‌اند، همين نماد عدل و عقل است، همين صورت عدل و عقل است. اينجا درخت عقل، ميوة عدل مي دهد، درخت عدل، ميوة عقل مي دهد. از وجود مبارك امام رضا (ع) سئوال كردند: رواياتي كه مربوط به آن شجرة مَنهيّه است كه وجود مبارك آدم از آن درخت نهي شد كه از آن درخت نخورد؛ آن چه درختي بود؟ بعضي‌ها مي گويند: گندم بود، بعضي مي گويند انگور بود، بعضي مي گويند خرما بود. فرمود:‌ همة اينها درست است. عرض كردند: چطور؟ فرمود: درخت بهشت مثل درخت دنيا نيست كه اگر درخت انگور است، خرما ندهد، سيب و گلابي ندهد! درخت بهشت در اختيار بهشتي است، بهشتي هر چه اراده كند او عطا مي كند. اينجا درخت عدل ميوة عقل مي دهد، درخت عقل ميوة عدل مي دهد. اگر كسي عاقل شد، عادل هم هست؛ اگر كسي عادل بود‌، عاقل هم هست. ما براي اينكه يك چنين درختي را خواستند قطع كنند و بُريدند، اشك مي ريزيم و ناله مي كنيم.
بيانات حضرت آيت الله جوادي آملي (دام ظلّه) در جمع اقشار مختلف شهرستان آمل، حسينية هدايت آمل ـ 11/ 11/ 1384
(1) نساء/ 84              (2) انفال/ 65           (3) بحار الأنوار/ 44/ 329
(4) الكافي/ 1/ 455      (5) حج/ 31            (6) زخرف/ 54
خوان حکمت در دهه اول محرم روزهای  زوج منتشر می‌شود.