kayhan.ir

کد خبر: ۵۸۱۰۱
تاریخ انتشار : ۲۲ مهر ۱۳۹۴ - ۲۰:۰۶

مرا خدا نکند او کنار بگذارد(چشم به راه پیده)

Email:SEPIDEH@Kayhannews.ir


چقدر فاصله دارم...
نه قاره‌ای که به کشف سواحلت برسم
نه قایقم که به هر موج، تا دلت برسم
نه یوسفی که به عطر تو پیرهن بدرم
چو گریه‌های زلیخا مقابلت برسم
نه آسیه، و نه مریم نمی‌شوم هرگز
نه هاجری که به صحرا به منزلت برسم
به زنگ خام شترها نمی‌شوم آرام
مگر به قافله‌ای از قبایلت برسم
کتیبه‌ام و دلم تکه تکه دلتنگ است
چگونه می‌شود آیا به حاصلت برسم؟
جهان من غزلی با مساحت بغض است
نه کاشفم که به حل‌المسائلت برسم
چقدر دور شدی از من همیشه گناه
چقدر فاصله دارم به منزلت برسم؟
فاطمه طارمی
***
حیران تو
ای صاحب عشق و عقل دیوانه تو
حیران تو، آشنا و بیگانه تو
دیدار تو را همه نشانی دادند
ای در همه جا! کجاست پس خانه تو
قیصر امین‌پور
***
برایم بنویس
معنی فاصله‌ها چیست برایم بنویس
درد این واژه‌سرا چیست برایم بنویس
تو تماشاگر من بلکه نه من فاصله‌ای
علت دوری ما چیست برایم بنویس
همه جا غرق دعا می‌شوم از آمدنت
معنی اشک و دعا چیست برایم بنویس
... خون دل خوردنت از بار گناهان من است
معنی شرم و حیا چیست برایم بنویس
مثنوی نه، غزلی نه، نه قصیده آقا
مصرع از درس وفا چیست برایم بنویس
دست من را تو نگیری به زمین می‌افتم
حکمت دست شما چیست برایم بنویس
تو برایم بنویسی به یقین می‌فهمم
حرمت خون خدا چیست... برایم بنویس
***
به هوای کربلا
زین کن به هوای کربلا مرکب را
بشکاف به تیغ، جاده‌های شب را
باید برسی میان این منتظران
تسکین بدهی داغ دل زینب را
سارا سادات باختر
***
مطلع فجر
ای جلوه حسن از تجلای تو مات
ما و شرف بوسه به پایت، هیهات
ای از شب قدر، قدر تو پنهان‌تر
بر مطلع فجر تو سلام و صلوات
محمدجواد غفورزاده (شفق)
***
سال طلوع
من از خدا خواستم، ختم خزان باشد امسال
سال بهار و طلوع، رنگین‌کمان باشد امسال
این آسمان گرفته، ای کاش روشن شود؛ کاش
آبی‌ترین سال عمر، این آسمان باشد امسال
شب‌های آرام امسال، مظنون و نامطمئن‌اند
شاید که دوران قبل از، طوفان‌مان باشد امسال
من از خدا خواستم عشق، معنای خوبی بگیرد
لبخند مردم بدون، دردی نهان باشد امسال
باشد که دیگر نبینیم، چندین قدم آن‌ طرف‌تر
همسایه خانه ما، محتاج نان باشد امسال
یا این که دیگر نبینیم، در کوچه‌های فلسطین
یک کودک پا برهنه، بی‌خانمان باشد امسال
من از خدا خواستم که، در سفره‌های سومالی
یک استکان آب شیرین، یک لقمه نان باشد  امسال
بمب اتم‌ها نباشند، باروت‌ها محو گردند
این جنگ‌های پیاپی، پایان‌شان باشد امسال
دریای آرام و خاموش، با ماهیانی فراموش
شاید که در انتظار، یک ناگهان باشد امسال
هر کوچه پس کوچه‌ای را، با آب و جارو بشویید
شاید زمین میزبان، یک میهمان باشد امسال
عمری‌ست در ظلمت شب، چشم انتظار طلوعیم
... ای کاش سال طلوع، صاحب زمان باشد امسال
سعید تاج