خطرات فتنه(پرسش و پاسخ)
پرسش:
بر اساس قرآن کریم و روایات چه خطرات وهشدارهایی درباره فتنه مطرح شده است؟
پاسخ:
از منظر قرآن کریم و روایات هشدارها و خطراتی درباره فتنه در عرصههای گوناگونی بیان شده که ذیلا تقدیم میشود:
1 ـ فتنه، شدیدتر از قتل
در دو آیه، خداوند با تعابیری نسبتاً مشابه، از فتنه به عنوان شدیدتر و بزرگتر از قتل یاد میکند:
«الْفِتْنَهُ أَشَدّ مِنَ الْقَتْلِ؛ فتنه آنان از کشتار شما شدیدتر است.» (بقره ـ ۱۹۱)
«وَ الْفِتْنَه أَكْبَرُ مِنَ الْقَتْلِ؛ فتنه جرمش از قتل بزرگتر است.» (بقره ـ ۲۱۷)
در این دو آیه خداوند در مورد قتال مشرکین توسط مسلمانان در ماه حرام میگوید. آنچه مسلم است این که «کشتن مشرکان در ماه حرام اگرچه گناه است، ولی شرک و کفر آنها به خدا و پیامبر مهمتر و شرّ و گناهش بیشتر است. علت اینکه از شرک و کفر به فتنه تعبیر شده این است که کفر به هلاکت و بدبختی می کشاند و فتنه آن چیزی است که باعث بدبختی و هلاکت است». (مجمع البیان، ج۱، ص۲۳۲)
«آنچه با تأملی اندک در این دو آیه میتوان برداشت کرد، این است که براساس تعالیم دینی، کشتن انسان و قتل نفس از گناهان کبیره است. و چون قرآن فتنه را از قتل بزرگتر و شدیدتر می داند، لذا بیتردید فتنه از گناهان کبیره به حساب میآید». (شهیددستغیب، گناهان کبیره، ج۲، ص۵۰۸)
خداوند در دو آیه دستور به کشتار فتنه گران می دهد تا دین از آثار فتنه های آنها محفوظ بماند:
«وَ قاتِلُوهُمْ حَتّى لا تَكُونَ فِتْنَهٌ؛ و با آنان کارزار کنید تا دیگر فتنه ای نباشد.» (بقره ـ ۱۹۳ و انفال ـ ۳۹)
لذا قرآن درباره فراگیری آثار فتنه در میان اجتماع، به مؤمنین هشدار می دهد:
«وَ اتَّقُوا فِتْنَه لا تُصیبَنَّ الَّذینَ ظَلَمُوا مِنْكُمْ خَاصَّه بپرهیزید از فتنه ای که تنها دامن ستمکاران از شما را نمیگیرد.» (انفال ـ ۲۵)؛ علامه طباطبایی در المیزان ج۹، ص۶۳ ذیل این آیه میفرمایند: «فتنه عبارت است از اینکه بعضی از امت با بعضی دیگر اختلاف می کنند در امری که تمامی امّت، حقیقت امر را می فهمند که کدام است، ولیکن یک دسته از قبول آن سرپیچی نموده و آگاهانه به ظلم و منکر اقدام میکنند. آن دسته دیگر هم که حقیقت امر را قبول کردهاند، آنان را نهی از منکر نمی کنند و در نتیجه آثار سوءاش دامنگیر همه امت میشود... اینکه خداوند همه امت را از آن زنهار داده، معلوم میشود که منظور آن ظلمی است که اثر سوءاش عمومی باشد و چنین ظلمی ناچار باید از قبیل بر هم زدن حکومت حقّه اسلامی و زمام آن را به ناحق به دست گرفتن و یا پایمال کردن احکام قطعی از کتاب و سنت که راجع به حکومت حقّه است، باشد.»
فتنه «أشَد» است يا «اكبر» به خاطر اينكه اگر آدم كشته شود، دنيا را از دست داده است. ولي آخرت دارد. اما آد میكه تحت شكنجه باشد، دنياي تلخي دارد و هنوز هم به آخرت نرسيده است. در اينكه چه چيز اكبر است و چه چيز أَشَد، اين دست خداست. خدا گفته فتنه بزرگتر است.
از موارد فتنه میتوان به محروميت اشاره کرد که سبب فتنه است. بعضيها گرفتار فتنه ميشوند، چون محروم هستند. در قرآن يك آيهاي داريم ميگويد: زكات را نزد پيغمبر ميآوردند، پيغمبر تقسيم ميكرد. یک عده چون زكات به آنها نميرسيد، نيش ميزدند. «وَيْلٌ لِكُلِّ هُمَزَه لُمَزَهٍ» (همزه ـ ۱) يعني واي! واي بر كسي كه نيش ميزند. آنوقت« َيَلْمِزُونَ الْمُطَّوِّعين» (توبه ـ ۷۹) «وَ مِنْهُمْ مَنْ يَلْمِزُكَ فِي الصَّدَقات» (توبه ـ ۵۸) يعني عدهاي در زكات نيش ميزنند. ميگويند: پولها را بردند، خوردند. خودشان تقسيم كردند. ميگويد: اين به خاطر اين است كه به او نداديد. يك خرده به خودش بدهي ديگر آرام ميشود. «فَإِنْ أُعْطُوا مِنْها رَضُوا» (توبه ـ ۵۸) اگر يك خرده زكات به آنها داده شود، «رَضوا» راضي هستند. اگر به آنها داده نشود فتنه ميكنند. يعني گاهي وقتها دست به آشوب ميزنند، به خاطر اينكه پول و پست و غذا به آنها نرسيده است. محروميت سبب اين است كه انسان در فتنه محرومیتها بيفتد، مثلاً داريم كه الهي «لَا تَفْتِنِّي بِمَا مَنَعْتَنِي» (بحار الانوار، ج۹۴، ص۳۰۲) خدايا آن را كه از من منع ميكني، به من نميدهي سبب فتنه است. من را در فتنههاي محروميت قرار نده. «و لَا تَفْتِنِّي بِمَا مَنَعْتَنِي فَأَحْسُدَ خَلْقَك» (صحيفه ـ ۱۵۸) روي حسادت فتنه ميكنم.
2