فرهنگ پیشرفت ورزش(نکته ورزشی)
ورزش ایران باید از حالت «چند رشتهای» به یک ورزش قدرتمند و مطرح در دنیا تبدیل شود. این حرف در وقع یکی از مطالبات اصلی و شاید مهمترین خواسته اهالی ورزش و علاقهمندان به سرافرازی این سرزمین بزرگ در همه عرصهها، از ورزش و دستاندرکاران آن است.
سرویس ورزشی -
معنی دیگر این سخن آن است که ورزش کشور باید در مسیر آرمانهای ملی و اهداف انقلابی این مردم حرکت کند و آنها را یکی پس از دیگری محقق سازد. ما میدانیم هدف بزرگ انقلاب اسلامی پیشرفت کشور و ملت ایران در همه عرصهها و ابعاد است، به گونهای که در نهایت به احیای تمدن بزرگ اسلامی بلکه قویتر و با دوامتر از دوران قبلی (قرن 2 تا7 و 8 هجری) باشد. این هدف را رهبر معظم انقلاب بارها یادآور شده و از مسئولان و مردم خواستهاند هرکجا که هستند و به هر کاری مشغولند در مسیر تحقق این هدف حرکت کنند.
برای مثال ایشان در سخنرانی خود در جمع مردم بجنورد (سال 91) فرمودند: «اگر بخواهیم هدفهای ملت ایران را در یک مفهوم خلاصه کنیم که بتواند تا حدود زیادی خواستههای عمومی کشور و ملت را بیان کند و آن را در برگیرد، آن مفهوم کلیدی عبارت است از پیشرفت منتها با تعریفی که اسلام برای پیشرفت میکند. پیشرفت اسلامی، پیشرفت در منطق انقلاب، یعنی... همه جانبه. هدف پیشرفت است» ایشان در ادامه میافزایند: «ملت ایران این استعداد را دارد، که آن قدر پیشرفت کند که بتواند در جهات گوناگون به عنوان یک الگو در دنیا خودش را نشان دهد. پیشرفت تداعی کننده حرکت است...» بدیهی است فرمایشات رهبری جملگی ریشه در سابقه و گذشته این سرزمین دارد و مستندات و مدارک غیرقابل کتمان در برگهای کتاب قطور تاریخ وجود دارد.
هدف بزرگ ورزش و مسئولان ورزش هم به سهم خود حرکت در این مسیر است، حرکتی تحولآفرین و اصلاحگرانه که ایران عزیز را به کشوری «صاحب ورزش» در دنیا معرفی کند و به جهانیان بشناساند. این توانایی و استعداد در نزدمدیران ما، جوانان برومند و مستعد ما، امکانات مالی، فیزیکی و جغرافیایی ما و... وجود دارد، باید آن را به کار انداخت و در مسیر رسیدن به هدف ذکر شده، عزمها را جزم کرد و امیدوارانه به پیش رفت. طبیعی است که پیشرفت، ترقی، تمدن و... باید از متن و درون جامعه بجوشد، باید از سنتها و ارزشهای اصیل اما نهفته و پنهان خودی نشأت بگیرد و برپایه آنها استوار شود. نه آنچنان که بعضی به اصطلاح منورالفکرها و روشنفکرنماهای پرمدعی تنها راه پیشرفت ایران و ایرانی را در این میدانستند که باید «از فرق سر تا ناخن پا فرنگی شوند»! پیشرفت و تمدنسازی با ادا درآوردن و تقلید کردن از دیگران تفاوت ماهوی و اساسی دارد. این حرف ما به معنای استفاده نکردن از تجربیات و یافتههای دیگران نیست، همه ملتها و قومیتها و فرهنگها باید با دیگران تبادل و تعامل داشته باشند، اصلاً رمز پویایی و تداوم فرهنگ و پیشرفت ممالک، در وجود این انعطاف و روحیه تبادل و ارتباط با دیگران است.
در این باره در تاریخ نمونههای فراوان پیدا میشود، از جمله در تحول و اصلاح فرهنگی که رسول خدا(ص) انجام داد و فرهنگی نوین که با تحمل سختیها و به خرج دادن ظرافتها جایگزین فرهنگ جاهلی کرد، این نمونه را به وضوح میتوان یافت منتها حرف برسر این است که پیشرفت و تمدن و... با تقلید و ادا درآوردن فرق دارد. به قول مرحوم دکتر علی شریعتی: «تمدن یک انقلاب تکاملی در انسان است، نه یک کالا و یا مجموعهای از کالاهای صادراتی... یک جوهر و حقیقت متعالی است.»
معلم شهید ادامه میدهد: «تمدن یعنی زمین را شخم زدن و بار دادن و آبیاری کردن و بذر افشاندن و مراقبت کردن و وجین کردن و سمپاشی کردن و... روئیدن.» و باز «... رنج و پشتکار و صبر و اراده و هوشیاری و استعداد میخواهد، اما تنها راهش همین است. آن متد... سابقالذکر یعنی تمدن مصرفی و وارداتی، تمدن نیست، بازار است...»
خلاصه کلام باید فرق گذاشت بین پیشرفت و ورزش و خود را به سطح اول دنیا رساندن، با ادا در آوردن و تقلید کردن و مثل خارجیها شدن! تفاوت است میان تمدنی که از درون فرهنگ و اصالتها میجوشد با تجدد که به وارد کردن کالا و جنس خارجی و دکوراسیون مدرن نسبت به کار ریشهای بیشتر اهمیت میدهد و...
به هر حال پیشرفت همه جانبه و به معنی واقعی ورزش یکی از مسئولیتهای بزرگ اهالی ورزش و به ویژه مسئولان ورزش است کاری که بالاخره باید انجام شود. البته طی این سالها و حالا هم خوشبختانه فعالیتها و حرکاتی در این زمینه صورت گرفته، اما کافی نیست، ضمن اینکه گاه جریاناتی از سر ناآگاهی و یا از سر عمد و غرض، فضا و شرایط را به گونهای میسازند که جرأت حتی حرف زدن از آرمانها و اهداف بزرگ و متعالی، را از صاحبان این دیدگاه و مسئولان میگیرند. جریاناتی چنان اوضاعی ایجاد میکنند و افکار عمومی را سامان و شکل میدهند که اهداف کوچک جای هدفهای بزرگ، مینشیند و روند کمیتگرایی و نتایج زودگذر سلطه پیدا میکند و روزمرگی جای برنامهریزی و اقدامات ریشهای که در آینده منجر به اتفاقات بزرگ و کیفی در ورزش میشود، مینشیند اما همان طور که عرض شد، پیشرفت در ورزش، پیشرفتی با منطق اسلام و انقلاب، هدف بزرگ ورزش ایران و مردم انقلابی و تحولخواه است که باید جامه عمل بپوشاند و باز این ممکن نیست مگر آن که پیش از آن تحولی در فکر و بینش و نگرش و عملکرد اهالی ورزش، به ویژه مسئولان ورزش، ایجاد شود و فرهنگ پیشرفت و حرکت رو به جلو، جای فرهنگ تقلید و کتمان خویشتن و تشبه به دیگران و... تحقیر خودی و بزرگنمایی مهوع دیگران را بگیرد.
... کاری بزرگ پیش روی است، اما این راه طی شدنی است، کاری سخت برعهده ماست، اما این کار هر چقدر هم سخت و طاقتفرسا، سختتر و طاقتفرساتر از خلق حماسه هشت سال دفاع مقدس نیست. پس حتماً شدنی است. آری بزرگی و قدرت و استعداد و فداکاری ملت ایران و... شعار نیست، اسناد و مدارک زیادی در تاریخ گذشته و معاصر آن را گواهی میدهد.
معنی دیگر این سخن آن است که ورزش کشور باید در مسیر آرمانهای ملی و اهداف انقلابی این مردم حرکت کند و آنها را یکی پس از دیگری محقق سازد. ما میدانیم هدف بزرگ انقلاب اسلامی پیشرفت کشور و ملت ایران در همه عرصهها و ابعاد است، به گونهای که در نهایت به احیای تمدن بزرگ اسلامی بلکه قویتر و با دوامتر از دوران قبلی (قرن 2 تا7 و 8 هجری) باشد. این هدف را رهبر معظم انقلاب بارها یادآور شده و از مسئولان و مردم خواستهاند هرکجا که هستند و به هر کاری مشغولند در مسیر تحقق این هدف حرکت کنند.
برای مثال ایشان در سخنرانی خود در جمع مردم بجنورد (سال 91) فرمودند: «اگر بخواهیم هدفهای ملت ایران را در یک مفهوم خلاصه کنیم که بتواند تا حدود زیادی خواستههای عمومی کشور و ملت را بیان کند و آن را در برگیرد، آن مفهوم کلیدی عبارت است از پیشرفت منتها با تعریفی که اسلام برای پیشرفت میکند. پیشرفت اسلامی، پیشرفت در منطق انقلاب، یعنی... همه جانبه. هدف پیشرفت است» ایشان در ادامه میافزایند: «ملت ایران این استعداد را دارد، که آن قدر پیشرفت کند که بتواند در جهات گوناگون به عنوان یک الگو در دنیا خودش را نشان دهد. پیشرفت تداعی کننده حرکت است...» بدیهی است فرمایشات رهبری جملگی ریشه در سابقه و گذشته این سرزمین دارد و مستندات و مدارک غیرقابل کتمان در برگهای کتاب قطور تاریخ وجود دارد.
هدف بزرگ ورزش و مسئولان ورزش هم به سهم خود حرکت در این مسیر است، حرکتی تحولآفرین و اصلاحگرانه که ایران عزیز را به کشوری «صاحب ورزش» در دنیا معرفی کند و به جهانیان بشناساند. این توانایی و استعداد در نزدمدیران ما، جوانان برومند و مستعد ما، امکانات مالی، فیزیکی و جغرافیایی ما و... وجود دارد، باید آن را به کار انداخت و در مسیر رسیدن به هدف ذکر شده، عزمها را جزم کرد و امیدوارانه به پیش رفت. طبیعی است که پیشرفت، ترقی، تمدن و... باید از متن و درون جامعه بجوشد، باید از سنتها و ارزشهای اصیل اما نهفته و پنهان خودی نشأت بگیرد و برپایه آنها استوار شود. نه آنچنان که بعضی به اصطلاح منورالفکرها و روشنفکرنماهای پرمدعی تنها راه پیشرفت ایران و ایرانی را در این میدانستند که باید «از فرق سر تا ناخن پا فرنگی شوند»! پیشرفت و تمدنسازی با ادا درآوردن و تقلید کردن از دیگران تفاوت ماهوی و اساسی دارد. این حرف ما به معنای استفاده نکردن از تجربیات و یافتههای دیگران نیست، همه ملتها و قومیتها و فرهنگها باید با دیگران تبادل و تعامل داشته باشند، اصلاً رمز پویایی و تداوم فرهنگ و پیشرفت ممالک، در وجود این انعطاف و روحیه تبادل و ارتباط با دیگران است.
در این باره در تاریخ نمونههای فراوان پیدا میشود، از جمله در تحول و اصلاح فرهنگی که رسول خدا(ص) انجام داد و فرهنگی نوین که با تحمل سختیها و به خرج دادن ظرافتها جایگزین فرهنگ جاهلی کرد، این نمونه را به وضوح میتوان یافت منتها حرف برسر این است که پیشرفت و تمدن و... با تقلید و ادا درآوردن فرق دارد. به قول مرحوم دکتر علی شریعتی: «تمدن یک انقلاب تکاملی در انسان است، نه یک کالا و یا مجموعهای از کالاهای صادراتی... یک جوهر و حقیقت متعالی است.»
معلم شهید ادامه میدهد: «تمدن یعنی زمین را شخم زدن و بار دادن و آبیاری کردن و بذر افشاندن و مراقبت کردن و وجین کردن و سمپاشی کردن و... روئیدن.» و باز «... رنج و پشتکار و صبر و اراده و هوشیاری و استعداد میخواهد، اما تنها راهش همین است. آن متد... سابقالذکر یعنی تمدن مصرفی و وارداتی، تمدن نیست، بازار است...»
خلاصه کلام باید فرق گذاشت بین پیشرفت و ورزش و خود را به سطح اول دنیا رساندن، با ادا در آوردن و تقلید کردن و مثل خارجیها شدن! تفاوت است میان تمدنی که از درون فرهنگ و اصالتها میجوشد با تجدد که به وارد کردن کالا و جنس خارجی و دکوراسیون مدرن نسبت به کار ریشهای بیشتر اهمیت میدهد و...
به هر حال پیشرفت همه جانبه و به معنی واقعی ورزش یکی از مسئولیتهای بزرگ اهالی ورزش و به ویژه مسئولان ورزش است کاری که بالاخره باید انجام شود. البته طی این سالها و حالا هم خوشبختانه فعالیتها و حرکاتی در این زمینه صورت گرفته، اما کافی نیست، ضمن اینکه گاه جریاناتی از سر ناآگاهی و یا از سر عمد و غرض، فضا و شرایط را به گونهای میسازند که جرأت حتی حرف زدن از آرمانها و اهداف بزرگ و متعالی، را از صاحبان این دیدگاه و مسئولان میگیرند. جریاناتی چنان اوضاعی ایجاد میکنند و افکار عمومی را سامان و شکل میدهند که اهداف کوچک جای هدفهای بزرگ، مینشیند و روند کمیتگرایی و نتایج زودگذر سلطه پیدا میکند و روزمرگی جای برنامهریزی و اقدامات ریشهای که در آینده منجر به اتفاقات بزرگ و کیفی در ورزش میشود، مینشیند اما همان طور که عرض شد، پیشرفت در ورزش، پیشرفتی با منطق اسلام و انقلاب، هدف بزرگ ورزش ایران و مردم انقلابی و تحولخواه است که باید جامه عمل بپوشاند و باز این ممکن نیست مگر آن که پیش از آن تحولی در فکر و بینش و نگرش و عملکرد اهالی ورزش، به ویژه مسئولان ورزش، ایجاد شود و فرهنگ پیشرفت و حرکت رو به جلو، جای فرهنگ تقلید و کتمان خویشتن و تشبه به دیگران و... تحقیر خودی و بزرگنمایی مهوع دیگران را بگیرد.
... کاری بزرگ پیش روی است، اما این راه طی شدنی است، کاری سخت برعهده ماست، اما این کار هر چقدر هم سخت و طاقتفرسا، سختتر و طاقتفرساتر از خلق حماسه هشت سال دفاع مقدس نیست. پس حتماً شدنی است. آری بزرگی و قدرت و استعداد و فداکاری ملت ایران و... شعار نیست، اسناد و مدارک زیادی در تاریخ گذشته و معاصر آن را گواهی میدهد.