kayhan.ir

کد خبر: ۵۳۱۳۳
تاریخ انتشار : ۳۰ مرداد ۱۳۹۴ - ۲۲:۱۰
نتیجه مدیریت صحیح، موفقیت و شادی دل مردم است

ورزش را از دست نااهلان نجات دهید!(نکته ورزشی)

سرویس ورزشی-
یکی از موضوعات بسیار بدیهی که مثل خیلی از موضوعات مشابه آن، در ورزش ما هنوز حل نشده است و این طور که از شواهد و قرائن برمی‌آید، ظاهراً قرار نیست، به این زودی‌ها هم حل شود، موضوع سپردن کار به دست متخصص و اهل آن کار است. این در حالی است که ورزش امری کاملاً تخصصی است و کسی که ورزش را نمی‌شناسد و یا حداقل به علم مدیریت وقوف ندارد و «مدیر» نیست، حق ندارد، کاری در حوزه ورزش، به ویژه که آن کار، مدیریتی هم باشد، بر عهده بگیرد و مهمتر از آن کسی حق ندارد که اصولاً چنین افرادی را در ورزش به کار بگیرد. خوشبختانه با وقوع انقلاب بزرگ و تحول‌آفرین اسلامی خیلی وقت است که باید دوره خودکامگی و سیطره خودکامگان به پایان رسیده باشد. بنابراین کسی حق ندارد با این شیوه و روش با ورزش و اهالی محترم ورزش برخورد کند. ورزش را باید «اهلش» اداره کنند. موضوعی ساده و بدیهی که متأسفانه برخی به هر دلیل در دوره‌های مختلف و طی سال‌های گذشته یا از درک این موضوع ساده عاجز بوده‌اند و یا چون فکر می‌کرده‌اند، با چند خط حکم، مسئولیتی در ورزش گرفته‌اند، حق دارند، با آن هر طور «دلشان» می‌خواهد رفتار کنند.
صاحب این قلم ناتوان در آغاز دهه 70،  مطلبی نوشت تحت عنوان «ضربه از طاغوت»! در آن مطلب که به دنبال بروز برخی ناهنجاری‌های اخلاقی در ورزش و نزد بعضی ورزشکاران به رشته تحریر درآمده به موضوع «مدیریت» در ورزش اشاره کرده بودیم و شیوه‌های اعمال در بعضی مدیریت‌ها که بوی «خودکامگی» و دیکتاتوری می‌داد. در آن مطلب یادآور شده بودیم که طاغوت اسم یک فرد یا یک رژیم نیست که با پیروزی انقلاب و قیام مردم و سرنگون شدن آن فرد و جمع شدن بساط آن رژیم دیگر از صحنه تاریخ در روزگار محو شود. بلکه طاغوت یک خصلت و مرام است، یک شیوه و روش است. از ازل تا ابد با انسان و حیات جمعی سرکار دارد. خصلت و مرامی که صاحب آن از یاد خدا و خدمت به مردم غفلت کرده باشد و شیوه‌ای که در آن خودکامگی و رابطه بازی به جای شایسته‌سالاری حاکم شود. امروز هم عرض ما این است که چه کسانی به خود حق داده یا می‌دهند که ورزش را به دست نااهل غیرمتخصص بسپارند. آیا پاسخ جز این است که کسانی خود به ناحق و بدون داشتن صلاحیت‌های لازم مسئولیتی در سطح کلان ورزش برعهده گرفته‌اند! و آنها نیز به طریق اولی کسانی از جنس و صنف خودشان را در زیرمجموعه‌ها به کار می‌گیرند. و چون کار ورزش به دست نااهل غیرمتخصص که نه از ورزش شناخت فنی دارد، نه به فرهنگ و روانشناسی و تاریخ و جامعه‌شناسی و... آن آگاه است و نه بدتر از همه «مدیر» است، می‌افتد، طبیعی است که آنجا که کار دست شایستگان صاحب صلاحیت نیست، دلال‌ها و زالوها و منفعت‌پرست‌ها و کارشناس‌های قلابی و رسانه‌های زرد و باج‌گیر و... از سر و کول آن بالا بروند. به وضعیت ورزش- سرتاسر و کلیات آن نگاه کنید، ببینید واقعیات ورزش با آنچه که بالاتر ذکرش رفت، مطابقت دارد یا ندارد. ببینید در آنجا که کار دست «اهلش» قرار دارد و یا درست مدیریت می‌شود، آیا جز موفقیت و رضایت و شادی دل مردم، نتیجه دیگری داشته است؟!
والیبال را نگاه کنید، بسکتبال را بنگرید، تکواندو را تماشا کنید و... همین کشتی را نظاره کنید. چند روز پیش در کشور برزیل بود که جوانان کشتی‌گیر ایرانی، بالاتر از همه رقیبان از جمله روس‌ها برای دومین سال پیاپی عنوان قهرمانی جهان را به خود اختصاص دادند و پرچم پرافتخار کشورمان را به اهتزاز درآوردند و سرود مقدس جمهوری اسلامی ایران را در سالن محل برگزاری مسابقات جهانی، طنین افکندند و... حالا به فوتبال نگاه کنید. سرنوشت تیم بزرگی مثل پرسپولیس را بنگرید که چگونه چند سال است به دست نااهلان و فرصت‌طلبان، تأسف‌بار و ناراحت کننده شده، تیم ملی فوتبال را نگاه کنید، که چگونه مربی گران‌قیمت و حرفه‌ای‌اش! با آن رفتار غیر حرفه‌ای کار می‌کند و بر خلاف تعهدات رسمی  به خودکامگی روی آورده است. به وضعیت فوتبال نگاه کنید که چگونه دلالی بی‌امان و مهار و شارلاتان مسلک‌های روشنفکرنما! و باج‌گیرهایی که به سبک باباشمل‌های قدیم از قلم و میکروفون قداره ساخته‌اند تا از قبل فوتبال و از برکت مدیران ضعیف، مرعوب، واداده و یا ناآشنا و گیج و منگ، برای خود نام و نانی به هم بزنند. همین چند ماه پیش بود که از طریق رادیو شاهد درگیری لفظی یکی از مدیران ورزشی، که از مدیران با سابقه ورزش هم هست- و سوابق ورزشی هم دارد- با یکی از افراد شاغل در روزنامه‌ای زرد بودیم، درگیری که در آخر شنیدیم آن مدیر، آن فرد مثلاً مطبوعاتی را به شکایت و دادگاه کشانده و... تهدید می‌کرد و... همین چند روز پیش بود که شنیدیم همان مدیر، آن فرد را به مدیر رسانه‌ای مجموعه خودش منصوب کرده است!!
ببینید امروز چگونه به برکت مدیریتی منفعل در فوتبال، جریانات منفعت‌جو در آن شلتاق می‌کنند و به ضرب و زور و وسایل در اختیار به ویژه «بعضی رسانه‌ها» - در انواع آن، و ارائه تحلیل‌های غلط،  سیاه را سفید و سفید را سیاه جلوه می‌دهند و افکار عمومی را به بازی می‌گیرند. به قول یکی از پیشکسوتان فوتبال «اگر یک مربی ایرانی به جای کی‌روش بود، و با ترکمنستان مساوی می‌کردیم، بیچاره‌اش می‌کردند، کی‌روش حقوق می‌گیرد که در ایران باشد...» اما ملاحظه می‌کنید که چگونه بعضی کارشناسان!! در رسانه‌های مختلف، از جمله و علی‌الخصوص تلویزیون این مملکت- که می‌خواهد و باید مدافع و مروج فرهنگ خودی باشد- به صراحت اجنبی‌پرستی می‌کنند و زیر علم این گونه مربیان سینه می‌زنند و برای کی‌روش و برانکو و... یقه می‌درانند و ما و همه فوتبال ما و اصلاً کل ایران سرفراز و شهید داده را بدهکار این غریبه‌های پرمدعی می‌کنند... و البته همه اینها نه برای این که این جماعت طرفدار مربی خارجی و دلسوز فوتبال ایران و مدافع گسترش علم روز فوتبال و... هستند، بلکه آنها از راه ورود این عناصر خارجی، نام و نان خود  را تأمین و بساط دلالی خود را گرم که چه عرض کنیم، داغ می‌کنند!
خوشبختانه امروز بسیاری از مسائلی که تا چند وقت پیش مبهم بود، روشن و آشکار شده است. به ویژه حالا که مسئولیت مدیریت کلان ورزش نه بر عهده غریبه‌های نا‌آشنا با ورزش، بلکه بر دوش کسانی است که خود از خانواده ورزش و تحصیلکرده و متخصص ورزش هستند. آنها همه چیز را خوب می‌دانند و جریانات و افراد و سیاهکاری‌ها و صداقت‌ها را می‌شناسند. آنها برای اینکه بدانند که ورزش، به ویژه در چند بخش و رشته حساس- مثل فوتبال- با چه گرفتاری‌ها و دردسرهایی دست به گریبان است، عذر و بهانه‌ای ندارند. این خود وزیر محترم ورزش است که چند روز پیش گفت: «طی دوره‌های مختلف افرادی سکان‌دار هدایت بخش‌هایی از  ورزش ایران شدند که تجربه کافی را در این عرصه نداشتند یا به واسطه داشتن لابی‌های قوی و یا سرمایه خود را به ورزش ایران تحمیل کردند...»
و ما اضافه می‌کنیم که بدین ترتیب در اکثر مقاطع ورزش ایران خود موضوعیت نداشت، بلکه عملاً ابزاری شد برای کسانی که به بهانه‌ها و ژست‌ها و دلایل مختلف خود را به آن تحمیل کردند، تا شیره جانش را بمکند و بر گرده آن سواری کنند و از آن سکویی بسازند برای رسیدن به مناصب و مقام‌های بالاتر. حرف و توقع ما و اهالی ورزش این است که آقایان مسئول امروز ورزش! که خیلی مسائل را بهتر از ما می‌دانید، برای بر هم زدن «وضع موجود» و سپردن کار به دست اهل و متخصص و مدیران شایسته، هر کاری که می‌دانید و می‌توانید، مثلاً به قول خودتان فرستادن هر چه زودتر لایحه «سازمان نظام تخصصی ورزش» به مجلس، انجام دهید و لحظه‌ای هم درنگ نکنید و...