قهر دیپلماتیک فاصله عربستان- آمریکا جدی نیست(نگاه)
سبحان محقق
در پی جدی شدن امضای توافقنامه هستهای میان ایران و غرب، چرخشی محسوسی را در سیاست خارجی عربستان به ویژه طی یک ماه گذشته شاهد بودهایم؛ چرخی که نهایتا تحرکات دیپلماتیک بیسابقهای را در خاورمیانه رقم زد که نمونه آن، دیدار سرتیپ «علی المملوک» رئیس دفتر امنیت ملی سوریه با شاهزاده «محمدبن سلمان» جانشین ولیعهد عربستان در ریاض بود.
البته، پیشنیاز این دیدار، گرم شدن روابط ریاض و مسکو بود که هیچکس فکر نمیکرد پس از مشارکت عربستان در تحریمهای روسیه با ابزار نفت، روابط دو کشور به این زودیها ترمیم و گرم شود.
طی دو ماه گذشته اتفاقات مهمی در روابط دو کشور رخ داده است؛ در نشست اقتصادی شهر «سنت پترزبورگ» (28 تا 30 خرداد) روسیه، چیزی که این نشست را از لحاظ سیاسی تحتالشعاع قرار داده بود، حضور «محمدبن سلمان» جانشین ولیعهد و وزیر دفاع عربستان در آن بود. در حاشیه نشست بنسلمان دعوتنامهای را از جانب پدرش (شاه عربستان) تقدیم «ولادیمیر پوتین» رئیسجمهور روسیه برای دیدار از عربستان کرد که پوتین نیز آن را فورا پذیرفت. گفتوگوی پوتین با فرستاده شاه عربستان بر سر قیمت نفت، امضای توافقنامه همکاری گسترده میان وزرای نفت دو کشور، امضای شش توافقنامه هستهای، و امضای قرارداد خرید سلاح از جمله اتفاقات مهم دیگر در روابط دو کشور است.
این خانه تکانی دیپلماسی متحد نزدیک آمریکا در منطقه، با اظهارات «عادل بن احمد الجبیر» وزیر خارجه عربستان، همه شکها به یقین تبدیل شدند. الجبیر که کشورش طی دهههای اخیر بزرگترین خریدار سلاح از آمریکا بوده است، اظهار داشت: من نکتهای را روشن کنم، هیچکس نمیتواند جلوی ما را از خرید سیستمهای دفاعی روسی بگیرد. وی گفت که ریاض به توسعه روابط با روسیه در دراز مدت میاندیشد.
پیامدهای این خانه تکانی دیپلماتیک خیلی زود در منطقه نیز خودش را نشان داد که علاوه بر دیدار اشاره شده مقام امنیتی سوری از ریاض، به دیدار وزرای خارجه سوریه و عربستان در پایتخت عمان نیز میتوان اشاره کرد.
این تحرکات که کم و بیش هنوز ادامه دارد، اگر واقعا به نتیجه برسد، بحران سوریه خیلی زود به پایانش نزدیک میشود، چون 80 درصد گروههایی که هماکنون در خاک سوریه سرگرم جنگ با ارتش هستند، از بین میروند.
اما، چنین اتفاقی نخواهد افتاد و واقعیت این است که عربستان به طفلی میماند که مدتی با پدر قهر کرده است و چارهای ندارد که باز به آغوش او برگردد.
رژیم آلسعود به دلایل ساختاری، از این پس نمیتواند مسیرش را عوض کند؛ ساختار حکومتی این کشور سالهاست که از لحاظ سیاسی، اقتصادی و امنیتی تا اعماق خود، وابسته به آمریکاست. از لحاظ ایدئولوژی نیز رژیم سعودی موجودیت خود را مرهون اندیشههای وهابی است و نمیتواند با این جریان در داخل و خارج خداحافظی کند، مگر اینکه تحولات ساختاری را به جان بخرد. روسیه نیز احتمالا نسبت به این مسئله آگاه است و از تقویت روابط با ریاض، به منافع تاکتیکی و کوتاهمدت خود میاندیشد و به نظر میرسد که روابط راهبردی با سوریه را به این روابط نیمبند نخواهد فروخت.
در پی جدی شدن امضای توافقنامه هستهای میان ایران و غرب، چرخشی محسوسی را در سیاست خارجی عربستان به ویژه طی یک ماه گذشته شاهد بودهایم؛ چرخی که نهایتا تحرکات دیپلماتیک بیسابقهای را در خاورمیانه رقم زد که نمونه آن، دیدار سرتیپ «علی المملوک» رئیس دفتر امنیت ملی سوریه با شاهزاده «محمدبن سلمان» جانشین ولیعهد عربستان در ریاض بود.
البته، پیشنیاز این دیدار، گرم شدن روابط ریاض و مسکو بود که هیچکس فکر نمیکرد پس از مشارکت عربستان در تحریمهای روسیه با ابزار نفت، روابط دو کشور به این زودیها ترمیم و گرم شود.
طی دو ماه گذشته اتفاقات مهمی در روابط دو کشور رخ داده است؛ در نشست اقتصادی شهر «سنت پترزبورگ» (28 تا 30 خرداد) روسیه، چیزی که این نشست را از لحاظ سیاسی تحتالشعاع قرار داده بود، حضور «محمدبن سلمان» جانشین ولیعهد و وزیر دفاع عربستان در آن بود. در حاشیه نشست بنسلمان دعوتنامهای را از جانب پدرش (شاه عربستان) تقدیم «ولادیمیر پوتین» رئیسجمهور روسیه برای دیدار از عربستان کرد که پوتین نیز آن را فورا پذیرفت. گفتوگوی پوتین با فرستاده شاه عربستان بر سر قیمت نفت، امضای توافقنامه همکاری گسترده میان وزرای نفت دو کشور، امضای شش توافقنامه هستهای، و امضای قرارداد خرید سلاح از جمله اتفاقات مهم دیگر در روابط دو کشور است.
این خانه تکانی دیپلماسی متحد نزدیک آمریکا در منطقه، با اظهارات «عادل بن احمد الجبیر» وزیر خارجه عربستان، همه شکها به یقین تبدیل شدند. الجبیر که کشورش طی دهههای اخیر بزرگترین خریدار سلاح از آمریکا بوده است، اظهار داشت: من نکتهای را روشن کنم، هیچکس نمیتواند جلوی ما را از خرید سیستمهای دفاعی روسی بگیرد. وی گفت که ریاض به توسعه روابط با روسیه در دراز مدت میاندیشد.
پیامدهای این خانه تکانی دیپلماتیک خیلی زود در منطقه نیز خودش را نشان داد که علاوه بر دیدار اشاره شده مقام امنیتی سوری از ریاض، به دیدار وزرای خارجه سوریه و عربستان در پایتخت عمان نیز میتوان اشاره کرد.
این تحرکات که کم و بیش هنوز ادامه دارد، اگر واقعا به نتیجه برسد، بحران سوریه خیلی زود به پایانش نزدیک میشود، چون 80 درصد گروههایی که هماکنون در خاک سوریه سرگرم جنگ با ارتش هستند، از بین میروند.
اما، چنین اتفاقی نخواهد افتاد و واقعیت این است که عربستان به طفلی میماند که مدتی با پدر قهر کرده است و چارهای ندارد که باز به آغوش او برگردد.
رژیم آلسعود به دلایل ساختاری، از این پس نمیتواند مسیرش را عوض کند؛ ساختار حکومتی این کشور سالهاست که از لحاظ سیاسی، اقتصادی و امنیتی تا اعماق خود، وابسته به آمریکاست. از لحاظ ایدئولوژی نیز رژیم سعودی موجودیت خود را مرهون اندیشههای وهابی است و نمیتواند با این جریان در داخل و خارج خداحافظی کند، مگر اینکه تحولات ساختاری را به جان بخرد. روسیه نیز احتمالا نسبت به این مسئله آگاه است و از تقویت روابط با ریاض، به منافع تاکتیکی و کوتاهمدت خود میاندیشد و به نظر میرسد که روابط راهبردی با سوریه را به این روابط نیمبند نخواهد فروخت.