راهکارهایی عملیاتی برای مقابله با فرارهای مالیاتی - بخش پایانی
بیماری مزمن گریز از مالیات بر پیکره اقتصاد (گزارش روز)
گالیا توانگر
داود آرضایی دادستان سازمان امور مالیاتی با اشاره به موضوع فرار مالیاتی و راههای پیشگیری از آن میگوید:« اخیرا یک مورد فرار مالیاتی به مبلغ 900 میلیارد تومان در یکی از استانهای کشور کشف شد. در این راستا پروندهای در دادسرای عمومی و انقلاب اسلامی استان تشکیل و متهمان تحت پیگرد قرار گرفتند و پرونده مذکور در مرحله مقدماتی است.» این مقام مسئول با اشاره به فرمایشات اخیر مقام معظم رهبری، فرار مالیاتی را جرم دانست که طبق ماده 274 اصلاحی قانون مالیاتهای مستقیم که هم اکنون در مرحله اظهارنظر شورای نگهبان قرار دارد،فراریان از پرداخت مالیات تحت پیگرد قانونی قرار خواهند گرفت.(این خبر در نیمه خرداد 94 بر روی سایتها منتشر شد.)
مالیات طبق تعریف سازمان همکاری و توسعه اقتصادی، یک نوع هزینه اجتماعی است که مردم در جهت بهرهوری از امکانات و منابع کشور موظفند آن را پرداخت نمایند تا تواناییهای جایگزینی این امکانات و منابع فراهم شود. حال، کشورهای توسعهیافته سعی در عملیاتیکردن این مسئله دارند و سهم مالیات در تامین بودجه عمومی این کشورها به حدی بالا است که بخش عمده درآمدهای این دولتها از این محل تامین میشود. دولتها نیز در قبال دریافت انواع مالیات، امکانات رفاهی و اجتماعی موردنیاز مردم را تامین میکنند و به مطالبات آنها در ایجاد اشتغال، دستیابی به خدمات بهداشتی، بازنشستگی و غیره پاسخ میدهند. پرداخت مالیات موضوعی پذیرفتهشده است و مردم این کشورها مخالفتی با آن ندارند.اما در کشورهای در حال توسعه تنظیم یک نظام مالیاتی کارآمد و منصفانه ساده به نظر نمیرسد؛چرا که به عقیده کارشناسان اقتصادی اصلیترین دلیل این قضیه، عدم توزیع متوازن درآمدها است و همینطور وجود رانتجویان، رباخواران و دلالانی است که به سهولت میتوانند از پرداخت مالیات طفره بروند. بنابراین در این کشورها دو گروه عملا مجبور به پرداخت مالیات هستند یکی حقوقبگیران ثابت و عامه مردم و دیگری تولیدکنندگان.
درمان نظام مالیاتی به شیوه مالیات بر ارزش افزوده
از جمله مباحث چالشبرانگیز لایحه بودجه سال ۹۴، افزایش یک درصدی مالیات بر ارزش افزوده بود که به موجب آن، رقم حاصل از درآمدهای مالیاتی در سال جاری افزایش ۲۷ درصدی داشته است.گروهی از اقتصاددانها دائما بر اصطلاح نظام مالیاتی کشور بر پایه اصل ارزش افزوده تاکید فراوان دارند و این شیوه را شیوهای موثر در روند اصلاح نظام مالیاتی میدانند.
اما تعریف آسان و واضح مالیات بر ارزش افزوده کدام است؟ زهرا قربانی کارشناس ارشد رشته اقتصاد برایمان این تعریف را ارائه میدهد: «ماليات بر ارزش افزوده نه تنها ماليات نسبتا سادهای است بلكه رايجترين ماليات در دنيای امروز نيز محسوب میشود.از ديدگاه اقتصادی، ارزش افزوده ما به التفاوت ارزش ستانده و ارزش داده است،اما در تدوين قانون به لحاظ ارائه نگرش مطلوب اجرايی، اين تعريف براساس استانداردهای حسابداری و با تكيه بر روش صورتحساب ارائه میگردد. بر اين اساس، ارزش افزوده را تفاوت بين ارزش كالاها و خدمات عرضه شده با ارزش كالاها و خدمات خريداری شده يك شخص در يك دوره معين تعريف میكنند.با توجه به تعريف مذكور، ماليات بر ارزش افزوده نوعی ماليات چند مرحلهای است كه در مراحل مختلف زنجيره توليد و يا خدمات ارائه شده اخذ میگردد. اين ماليات در واقع نوعي ماليات بر فروش چند مرحله اي است كه خريد كالاها و خدمات واسطهای را از پرداخت ماليات معاف میكند.»
این کارشناس اهل فن در باب مزایای شیوه مالیات بر ارزش افزوده توضیح میدهد:« ماليات بر ارزش افزوده متد و تفكری است كه چندين دهه از تجربه مثبت آن در ساير كشورها گذشته و مورد تاكيد اكثر صاحبنظران و كارشناسان اقتصادی و مالياتی جهان مي باشد. اين ماليات در بسياری از كشورها ضمن تامين بيشتر عدالت اجتماعی نسبت به سايرمالياتها، و بدون از بين بردن انگيزه سرمايه گذاری و توليد، به عنوان منبع درآمد جديدی درجهت افزايش درآمدهای دولت بكار برده شده است.از آنجايی كه سيستم ماليات بر ارزش افزوده يك سيستم خود اجراست و همه موديان نقش مامور مالياتی را ايفا میکنند، هزينه وصول آن پایين است.»
وی ادامه میدهد:«با توجه به اين كه در اين ماليات، موديان برای استفاده از اعتبار مالياتی ملزم به ارائه فاكتور خواهند بود، زمينه براي شناسايی خود به خود ميزان معاملات موديان فراهم میشود. در نتيجه يك سيستم اطلاعاتی كامل از معاملات و مبادلات تجاری ايجاد میشود كه علاوه بر شفافسازی مبادلات و فعاليتهای اقتصادی موجب سهولت اعمال مالياتهای ديگر از قبيل ماليات بر درآمد و ماليات بر مشاغل میگردد.ماليات بر ارزش افزوده يك منبع درآمد باثبات و درعين حال انعطاف پذير است. به دليل مقطوع بودن نرخ اين ماليات، زمان قطعيت آن بسيار كوتاه بوده و مشكلات طولانی بودن قطعيت ماليات بر درآمد و ماليات بر ثروت را ندارد. بنابراين، تاخير در وصول درآمدهای مالياتی به حداقل میرسد.ماليات برارزش افزوده يك ماليات مدرن است، اجراي آن به بهبود فن آوري و بهره وري از طريق اتوماسيون اداری در سيستم مالياتی و حسابداری مالياتی كمك شايانی خواهد كرد.»
این کارشناس اقتصادی در باب کالاهایی که مشمول معافیت از مالیات بر ارزش افزوده میشوند میگوید: « قانون مالیات بر ارزش افزوده شامل همه کالاها و خدماتی میشود که در بازار ایران به فروش میرسند؛ به جز 17 قلم کالای ذکر شده در ماده 12 قانون مالیات بر ارزش افزوده و 2 کالای خاص بنزین و سوخت هواپیما هم که از این قانون استثنا دارد که از سیگار 12 درصد واز سوخت هواپیما 20 درصد مالیات برارزش افزوده دریافت میشود.دراین قانون معافیتهای مربوط به بخش کشاورزی شامل دام وطیورزنده،آبزیان،زنبورعسل ونوغان ،انواع دارو،لوازم مصرفی درمانی وخدمات درمانی(حیوانی و گیاهی)،خوراک دام وطیوروانواع کود،سم،بذر ونهال است.معافیتهای مرتبط با عموم نیزدربرگیرنده انواع محصولات کشاورزی فرآوری نشده مانند آردخبازی، نان،گوشت، قند، شکر، برنج، حبوبات وسویا، شیر، پنیر، روغن نباتی و شیر خشک مخصوص تغذیه کودکان، کتاب، مطبوعات، دفاتر تحریروهمچنین انواع کاغذ چاپ، تحریر و مطبوعات، انواع دارو لوازم مصرفی درمانی، خدمات درمانی وخدمات توانبخشی و حمایتی است. خدمات بانکی و اعتباری بانکها، موسسات و تعاونیهای اعتباری و صندوقهای قرض الحسنه مجاز و صندوق تعاون نیز از پرداخت مالیات معاف اند.»
ضرورت برخورد با تبعیضهای مالیاتی
افزایش یک واحد درصدی مالیات بر ارزش افزوده در بودجه ۹۴، با واکنشهای مثبت و منفی تحلیلگران مسائل اقتصادی مواجه شد. گروهی بر این باورند که درآمدها با سرعت خیلی خوبی در حال حرکت است و این اتفاق باعث افزایش رونق اقتصادی میشود،اما برخی دیگر معتقدند که هرچند یکی از راههای جبران کاهش درآمدهای نفتی، افزایش پایههای مالیاتی است، ولی در حال حاضر نه تنها پایههای جدید مالیاتی معرفی نشده، بلکه نرخها نیز اصلاح نشدهاند.
دکتر سعید شیرکوند استاد دانشگاه و اقتصاددان با بیان اینکه «مالیات یکی از بخشهای مهم اقتصاد است»، میگوید: «اگرهم اکنون گزارش رئیس کل بانک مرکزی را مشاهده کنیم، درمییابیم که حدود ۱۵ درصد از بخش پولی- بانکی در اختیار و تحت نظارت بانک مرکزی قرار ندارد و در کنار آن بسیاری از نهادهای غیردولتی وجود دارند که در عرصه تجارت خارجی و سرمایهگذاری، هتلداری، کارخانهداری و ساخت و ساز مسکن، جدا از قوه مجریه فعالیت میکنند و دولت نمیتواند دستورات خود را بر آنها اعمال کند.»
شیرکوند در پاسخ به این سوال که آیا از لحاظ قانونی برای برخورد با افراد و ارگانهایی که از پرداخت مالیات طفره میروند، دچار کمبود هستیم، میگوید: «صرفنظر از اینکه قوانین مکتوب ما چقدر توانایی مقابله با متخلفین را دارد، باید ارادهای برای مبارزه با این نهادها وجود داشته باشد، یعنی ارادهای شکل بگیرد که با تبعیضهایی که درخصوص پرداخت مالیات در جامعه شکل گرفته است، برخورد کند یا اینکه با بسیاری از این موسسات مالی و اعتباری یا نهادهای بازرگانی غیردولتی که در کشور دچار فرار مالیاتی هستند، مقابله صورت گیرد.»
نقش فرهنگسازی در رغبت عمومی
به پرداخت مالیات
فرهنگ نقش مهمي را در سيستم مالياتي ايفا ميکند وعامل مهمي براي موفقيت نظام مالياتي و جهتگيري هاي سازماني به شمار مي رود، چرا که بر مردم و گروه هايي که با اين نظام در ارتباطند اثر مستقيم مي گذارد. يکي از عوامل موثر بر ارتقاء فرهنگ مالياتي، آگاهي مردم از ضرورت پرداخت ماليات و آشنايي با آثار پرداخت آن در جامعه مي باشد. نهادينه شدن فرهنگ در ميان هر ملتي در اثر آموزش و يادگيري به وجود خواهد آمد که اين امر مستلزم برنامه هاي مدون و طولاني مدت است. فرهنگسازی مالیاتی مي تواند رويکرد مردم را نسبت به مقوله ماليات تغيير دهد که تبديل اين ذهن به رفتار، نيازمند اين است که مردم به يک باور برسند، يعني باور کنند که ماليات هاي پرداختي آنها در جهت توسعه و رفاه خودشان هزينه مي شود که اگر اين امر محقق شود با اشتياق نسبت به انجام وظايف خود اقدام ميکنند .
میثم استاد منش یک دانش آموخته علم اقتصاد در باب اهمیت و ضرورت فرهنگسازی مالیاتی و میزان تاثیر آن بر رغبت عمومی در پرداخت مالیات توضیح میدهد: «شفافسازی اقتصادی وجلب اعتماد آحاد مردم برای پرداخت مالیات در صورتی محقق خواهد شد که فعالیتهای ترویج فرهنگ مالیاتی در سراسر کشور انجام گیرد.برقراری فرهنگ مالیاتی در کشور امری مهم در بهبود روند مالی و مالیاتی در کشور محسوب میشود. با ایجاد زمینههای مناسب درخصوص فرهنگسازی مالیاتی میتوان بیش ازپیش به منابع مالیاتی دسترسی پیدا کرد چرا که اکثریت مردم با امر مالیات آشنا شده و اقدام به پرداخت مالیات به بهترین شکل میکنند. با ایجاد زمینههای مناسب در خصوص فرهنگسازی مالیاتی میتوان بیش از پیش به منابع مالیاتی دسترسی پیدا کرد چرا که اکثریت مردم با امر مالیات آشنا شده و اقدام به پرداخت مالیات به بهترین شکل میکنند.»
وی ادامه میدهد:«فرهنگسازي درخصوص ماليات یک استراتژی حياتي و جدی است. اگر مودي مالياتي و افراد جامعه بدانند پولي که به عنوان ماليات به دولت ميپردازند صرف آباداني کشور و ايجاد امکانات رفاهي براي خودشان ميشود با ميل و رغبت بیشتر حاضر به مشارکت هستند. درمقابل عدم توجه به ایجاد زمینه فرهنگسازی و نپرداختن به موقع مالیات خسارات جدی را به بدنه اقتصاد وارد میکند. استفاده از راهکارها و بازوهای مهم فرهنگسازی چون صداوسيما و تبليغات شهري و محيطي فاکتورهاي مهمي در این امر ميباشند.»
این دانش آموخته علم اقتصاد در تکمیل صحبتهایش متذکر میشود:« به عقیده کارشناسان اقتصادی دولت مردان باید در تلاش باشند ضمن افزایش آگاهی خود نسبت به درآمدهای مالیاتی و تاثیر مثبت آن در اقتصاد، برای ایجاد بستری مناسب جهت آگاهی مردم نسبت به این مقوله تلاش کنند.دستيابي به اقتصادي سالم و متکي بر منابع مالياتي و بهره گيري موثر از ثروت ملي، بخشي از شاخصههاي موثر در توسعه و پويايي نظام هاي اقتصادي به شمار مي رود. در اين ميان، بهره گيري موثر از عنصر فرهنگ شاخصهاي است که توسعه اقتصادي بدون آن امکان پذير نيست و با تغيير فرهنگ مالياتي مي توان کشور را با تکيه بر درآمدهاي مالياتي اداره کرد.از دیگر سو، روشن کردن زواياي مثبت قوانين مالياتي همچون نظام ماليات بر ارزش افزوده، نقشي تعيينکننده در تحقق اهداف بلند برنامههاي کلان اقتصادي و رسیدن به افق اقتصادي مورد انتظار دارد. اگر مردم پرداخت ماليات را وظيفه خود در کمک به رشد و توسعه کشور تلقي کنند، بدون شک بسياري از مشکلات دولت برطرف مي شود و هزينههاي وصول کاهش مي يابد.»
اهمیت و نقش مالیاتها در توسعه اقتصادی
یاسر حاتمیان کارشناس ارشد رشته علوم اقتصادی، مدرس دانشگاه دلایلی را برای درک بهتر نقش مالیاتهای وصولی توسط دولتها در توسعه اقتصادی ارائه میکند و میگوید:« در یک کشور در حال توسعه، مالیاتها مؤثرترین وسیله برای انتقال منابع به بخش دولتی و هدایت آنها به سمت طرحهای مولد است. به منظور شکستن دورهای باطل فقر، افزایش درآمدهای نازل و پس اندازهای اندک و سرمایه گذاریهای ناچیز در اقتصاد، لازم است که سرمایه گذاریهای دولتی افزایش یابد. در اغلب کشورهای کمتر توسعه یافته، بنگاههای خصوصی بسیار کوچک هستند(حجم کوچک اقتصاد بخش خصوصی) و تنها تعداد محدودی از بنگاههای بزرگتر اقتصادی درگیر تولید کالاهای مصرفیاند. دلیل اصلی محدود بودن فعالیتهای اقتصاد بخش خصوصی در این کشورها، کمبود سرمایه است که از کمی پس انداز نشأت میگیرد. اگر سرمایهای نیز وجود داشته باشد، به دلیل پایین بودن کارایی سرمایه در بلند مدت، اکثر آنها در کانالهای غیرمولد و کوتاه مدت مانند سفته بازی و بورس بازی قرار میگیرند. در این حالت، دولت میتواند با اعمال مالیاتهای مستقیم بر املاک، درآمد، زمین، دارایی، طلا، سود، ثروت، ارث و … درآمدهای اضافی را جذب کند و در پروژههای مولد سرمایه گذاری به جریان بیندازد؛ بنابراین، مالیاتها وسیله مؤثری برای انتقال منابع از کانالهای غیرمولد به کانالهای مولد، از طریق سرمایهگذاریهای عمومی است.»
وی ادامه میدهد: « مالیاتها باید بتواند روند سرمایه گذاری در اقتصاد را اصلاح کند. یکی از وظایف مالیاتها در کشورهای در حال توسعه انتقال منابع از بخش خصوصی به بخش دولتی است. اما این به آن معنی نیست که مالیاتها به منظور ریشه کن کردن سرمایه گذاریهای خصوصی اعمال میشود، بلکه بر عکس مالیاتها باید سرمایه گذاریها را تشویق و در مسیر مناسب هدایت کند. دولتها باید بتوانند انگیزههای لازم را برای بنگاههای اقتصادی خصوصی ایجاد کنند، تا صنایع تولیدکننده کالاهای مصرفی و سرمایهای فعالیتهای خود را بسط و گسترش دهند. این امر موجب میشود که سود این واحدها افزایش یابد و مجددا صرف سرمایه گذاری شود. مالیاتها نباید حجم سرمایه گذاری تعیین شده برای سرمایه گذاری مجدد را کاهش دهد.»
داود آرضایی دادستان سازمان امور مالیاتی با اشاره به موضوع فرار مالیاتی و راههای پیشگیری از آن میگوید:« اخیرا یک مورد فرار مالیاتی به مبلغ 900 میلیارد تومان در یکی از استانهای کشور کشف شد. در این راستا پروندهای در دادسرای عمومی و انقلاب اسلامی استان تشکیل و متهمان تحت پیگرد قرار گرفتند و پرونده مذکور در مرحله مقدماتی است.» این مقام مسئول با اشاره به فرمایشات اخیر مقام معظم رهبری، فرار مالیاتی را جرم دانست که طبق ماده 274 اصلاحی قانون مالیاتهای مستقیم که هم اکنون در مرحله اظهارنظر شورای نگهبان قرار دارد،فراریان از پرداخت مالیات تحت پیگرد قانونی قرار خواهند گرفت.(این خبر در نیمه خرداد 94 بر روی سایتها منتشر شد.)
مالیات طبق تعریف سازمان همکاری و توسعه اقتصادی، یک نوع هزینه اجتماعی است که مردم در جهت بهرهوری از امکانات و منابع کشور موظفند آن را پرداخت نمایند تا تواناییهای جایگزینی این امکانات و منابع فراهم شود. حال، کشورهای توسعهیافته سعی در عملیاتیکردن این مسئله دارند و سهم مالیات در تامین بودجه عمومی این کشورها به حدی بالا است که بخش عمده درآمدهای این دولتها از این محل تامین میشود. دولتها نیز در قبال دریافت انواع مالیات، امکانات رفاهی و اجتماعی موردنیاز مردم را تامین میکنند و به مطالبات آنها در ایجاد اشتغال، دستیابی به خدمات بهداشتی، بازنشستگی و غیره پاسخ میدهند. پرداخت مالیات موضوعی پذیرفتهشده است و مردم این کشورها مخالفتی با آن ندارند.اما در کشورهای در حال توسعه تنظیم یک نظام مالیاتی کارآمد و منصفانه ساده به نظر نمیرسد؛چرا که به عقیده کارشناسان اقتصادی اصلیترین دلیل این قضیه، عدم توزیع متوازن درآمدها است و همینطور وجود رانتجویان، رباخواران و دلالانی است که به سهولت میتوانند از پرداخت مالیات طفره بروند. بنابراین در این کشورها دو گروه عملا مجبور به پرداخت مالیات هستند یکی حقوقبگیران ثابت و عامه مردم و دیگری تولیدکنندگان.
درمان نظام مالیاتی به شیوه مالیات بر ارزش افزوده
از جمله مباحث چالشبرانگیز لایحه بودجه سال ۹۴، افزایش یک درصدی مالیات بر ارزش افزوده بود که به موجب آن، رقم حاصل از درآمدهای مالیاتی در سال جاری افزایش ۲۷ درصدی داشته است.گروهی از اقتصاددانها دائما بر اصطلاح نظام مالیاتی کشور بر پایه اصل ارزش افزوده تاکید فراوان دارند و این شیوه را شیوهای موثر در روند اصلاح نظام مالیاتی میدانند.
اما تعریف آسان و واضح مالیات بر ارزش افزوده کدام است؟ زهرا قربانی کارشناس ارشد رشته اقتصاد برایمان این تعریف را ارائه میدهد: «ماليات بر ارزش افزوده نه تنها ماليات نسبتا سادهای است بلكه رايجترين ماليات در دنيای امروز نيز محسوب میشود.از ديدگاه اقتصادی، ارزش افزوده ما به التفاوت ارزش ستانده و ارزش داده است،اما در تدوين قانون به لحاظ ارائه نگرش مطلوب اجرايی، اين تعريف براساس استانداردهای حسابداری و با تكيه بر روش صورتحساب ارائه میگردد. بر اين اساس، ارزش افزوده را تفاوت بين ارزش كالاها و خدمات عرضه شده با ارزش كالاها و خدمات خريداری شده يك شخص در يك دوره معين تعريف میكنند.با توجه به تعريف مذكور، ماليات بر ارزش افزوده نوعی ماليات چند مرحلهای است كه در مراحل مختلف زنجيره توليد و يا خدمات ارائه شده اخذ میگردد. اين ماليات در واقع نوعي ماليات بر فروش چند مرحله اي است كه خريد كالاها و خدمات واسطهای را از پرداخت ماليات معاف میكند.»
این کارشناس اهل فن در باب مزایای شیوه مالیات بر ارزش افزوده توضیح میدهد:« ماليات بر ارزش افزوده متد و تفكری است كه چندين دهه از تجربه مثبت آن در ساير كشورها گذشته و مورد تاكيد اكثر صاحبنظران و كارشناسان اقتصادی و مالياتی جهان مي باشد. اين ماليات در بسياری از كشورها ضمن تامين بيشتر عدالت اجتماعی نسبت به سايرمالياتها، و بدون از بين بردن انگيزه سرمايه گذاری و توليد، به عنوان منبع درآمد جديدی درجهت افزايش درآمدهای دولت بكار برده شده است.از آنجايی كه سيستم ماليات بر ارزش افزوده يك سيستم خود اجراست و همه موديان نقش مامور مالياتی را ايفا میکنند، هزينه وصول آن پایين است.»
وی ادامه میدهد:«با توجه به اين كه در اين ماليات، موديان برای استفاده از اعتبار مالياتی ملزم به ارائه فاكتور خواهند بود، زمينه براي شناسايی خود به خود ميزان معاملات موديان فراهم میشود. در نتيجه يك سيستم اطلاعاتی كامل از معاملات و مبادلات تجاری ايجاد میشود كه علاوه بر شفافسازی مبادلات و فعاليتهای اقتصادی موجب سهولت اعمال مالياتهای ديگر از قبيل ماليات بر درآمد و ماليات بر مشاغل میگردد.ماليات بر ارزش افزوده يك منبع درآمد باثبات و درعين حال انعطاف پذير است. به دليل مقطوع بودن نرخ اين ماليات، زمان قطعيت آن بسيار كوتاه بوده و مشكلات طولانی بودن قطعيت ماليات بر درآمد و ماليات بر ثروت را ندارد. بنابراين، تاخير در وصول درآمدهای مالياتی به حداقل میرسد.ماليات برارزش افزوده يك ماليات مدرن است، اجراي آن به بهبود فن آوري و بهره وري از طريق اتوماسيون اداری در سيستم مالياتی و حسابداری مالياتی كمك شايانی خواهد كرد.»
این کارشناس اقتصادی در باب کالاهایی که مشمول معافیت از مالیات بر ارزش افزوده میشوند میگوید: « قانون مالیات بر ارزش افزوده شامل همه کالاها و خدماتی میشود که در بازار ایران به فروش میرسند؛ به جز 17 قلم کالای ذکر شده در ماده 12 قانون مالیات بر ارزش افزوده و 2 کالای خاص بنزین و سوخت هواپیما هم که از این قانون استثنا دارد که از سیگار 12 درصد واز سوخت هواپیما 20 درصد مالیات برارزش افزوده دریافت میشود.دراین قانون معافیتهای مربوط به بخش کشاورزی شامل دام وطیورزنده،آبزیان،زنبورعسل ونوغان ،انواع دارو،لوازم مصرفی درمانی وخدمات درمانی(حیوانی و گیاهی)،خوراک دام وطیوروانواع کود،سم،بذر ونهال است.معافیتهای مرتبط با عموم نیزدربرگیرنده انواع محصولات کشاورزی فرآوری نشده مانند آردخبازی، نان،گوشت، قند، شکر، برنج، حبوبات وسویا، شیر، پنیر، روغن نباتی و شیر خشک مخصوص تغذیه کودکان، کتاب، مطبوعات، دفاتر تحریروهمچنین انواع کاغذ چاپ، تحریر و مطبوعات، انواع دارو لوازم مصرفی درمانی، خدمات درمانی وخدمات توانبخشی و حمایتی است. خدمات بانکی و اعتباری بانکها، موسسات و تعاونیهای اعتباری و صندوقهای قرض الحسنه مجاز و صندوق تعاون نیز از پرداخت مالیات معاف اند.»
ضرورت برخورد با تبعیضهای مالیاتی
افزایش یک واحد درصدی مالیات بر ارزش افزوده در بودجه ۹۴، با واکنشهای مثبت و منفی تحلیلگران مسائل اقتصادی مواجه شد. گروهی بر این باورند که درآمدها با سرعت خیلی خوبی در حال حرکت است و این اتفاق باعث افزایش رونق اقتصادی میشود،اما برخی دیگر معتقدند که هرچند یکی از راههای جبران کاهش درآمدهای نفتی، افزایش پایههای مالیاتی است، ولی در حال حاضر نه تنها پایههای جدید مالیاتی معرفی نشده، بلکه نرخها نیز اصلاح نشدهاند.
دکتر سعید شیرکوند استاد دانشگاه و اقتصاددان با بیان اینکه «مالیات یکی از بخشهای مهم اقتصاد است»، میگوید: «اگرهم اکنون گزارش رئیس کل بانک مرکزی را مشاهده کنیم، درمییابیم که حدود ۱۵ درصد از بخش پولی- بانکی در اختیار و تحت نظارت بانک مرکزی قرار ندارد و در کنار آن بسیاری از نهادهای غیردولتی وجود دارند که در عرصه تجارت خارجی و سرمایهگذاری، هتلداری، کارخانهداری و ساخت و ساز مسکن، جدا از قوه مجریه فعالیت میکنند و دولت نمیتواند دستورات خود را بر آنها اعمال کند.»
شیرکوند در پاسخ به این سوال که آیا از لحاظ قانونی برای برخورد با افراد و ارگانهایی که از پرداخت مالیات طفره میروند، دچار کمبود هستیم، میگوید: «صرفنظر از اینکه قوانین مکتوب ما چقدر توانایی مقابله با متخلفین را دارد، باید ارادهای برای مبارزه با این نهادها وجود داشته باشد، یعنی ارادهای شکل بگیرد که با تبعیضهایی که درخصوص پرداخت مالیات در جامعه شکل گرفته است، برخورد کند یا اینکه با بسیاری از این موسسات مالی و اعتباری یا نهادهای بازرگانی غیردولتی که در کشور دچار فرار مالیاتی هستند، مقابله صورت گیرد.»
نقش فرهنگسازی در رغبت عمومی
به پرداخت مالیات
فرهنگ نقش مهمي را در سيستم مالياتي ايفا ميکند وعامل مهمي براي موفقيت نظام مالياتي و جهتگيري هاي سازماني به شمار مي رود، چرا که بر مردم و گروه هايي که با اين نظام در ارتباطند اثر مستقيم مي گذارد. يکي از عوامل موثر بر ارتقاء فرهنگ مالياتي، آگاهي مردم از ضرورت پرداخت ماليات و آشنايي با آثار پرداخت آن در جامعه مي باشد. نهادينه شدن فرهنگ در ميان هر ملتي در اثر آموزش و يادگيري به وجود خواهد آمد که اين امر مستلزم برنامه هاي مدون و طولاني مدت است. فرهنگسازی مالیاتی مي تواند رويکرد مردم را نسبت به مقوله ماليات تغيير دهد که تبديل اين ذهن به رفتار، نيازمند اين است که مردم به يک باور برسند، يعني باور کنند که ماليات هاي پرداختي آنها در جهت توسعه و رفاه خودشان هزينه مي شود که اگر اين امر محقق شود با اشتياق نسبت به انجام وظايف خود اقدام ميکنند .
میثم استاد منش یک دانش آموخته علم اقتصاد در باب اهمیت و ضرورت فرهنگسازی مالیاتی و میزان تاثیر آن بر رغبت عمومی در پرداخت مالیات توضیح میدهد: «شفافسازی اقتصادی وجلب اعتماد آحاد مردم برای پرداخت مالیات در صورتی محقق خواهد شد که فعالیتهای ترویج فرهنگ مالیاتی در سراسر کشور انجام گیرد.برقراری فرهنگ مالیاتی در کشور امری مهم در بهبود روند مالی و مالیاتی در کشور محسوب میشود. با ایجاد زمینههای مناسب درخصوص فرهنگسازی مالیاتی میتوان بیش ازپیش به منابع مالیاتی دسترسی پیدا کرد چرا که اکثریت مردم با امر مالیات آشنا شده و اقدام به پرداخت مالیات به بهترین شکل میکنند. با ایجاد زمینههای مناسب در خصوص فرهنگسازی مالیاتی میتوان بیش از پیش به منابع مالیاتی دسترسی پیدا کرد چرا که اکثریت مردم با امر مالیات آشنا شده و اقدام به پرداخت مالیات به بهترین شکل میکنند.»
وی ادامه میدهد:«فرهنگسازي درخصوص ماليات یک استراتژی حياتي و جدی است. اگر مودي مالياتي و افراد جامعه بدانند پولي که به عنوان ماليات به دولت ميپردازند صرف آباداني کشور و ايجاد امکانات رفاهي براي خودشان ميشود با ميل و رغبت بیشتر حاضر به مشارکت هستند. درمقابل عدم توجه به ایجاد زمینه فرهنگسازی و نپرداختن به موقع مالیات خسارات جدی را به بدنه اقتصاد وارد میکند. استفاده از راهکارها و بازوهای مهم فرهنگسازی چون صداوسيما و تبليغات شهري و محيطي فاکتورهاي مهمي در این امر ميباشند.»
این دانش آموخته علم اقتصاد در تکمیل صحبتهایش متذکر میشود:« به عقیده کارشناسان اقتصادی دولت مردان باید در تلاش باشند ضمن افزایش آگاهی خود نسبت به درآمدهای مالیاتی و تاثیر مثبت آن در اقتصاد، برای ایجاد بستری مناسب جهت آگاهی مردم نسبت به این مقوله تلاش کنند.دستيابي به اقتصادي سالم و متکي بر منابع مالياتي و بهره گيري موثر از ثروت ملي، بخشي از شاخصههاي موثر در توسعه و پويايي نظام هاي اقتصادي به شمار مي رود. در اين ميان، بهره گيري موثر از عنصر فرهنگ شاخصهاي است که توسعه اقتصادي بدون آن امکان پذير نيست و با تغيير فرهنگ مالياتي مي توان کشور را با تکيه بر درآمدهاي مالياتي اداره کرد.از دیگر سو، روشن کردن زواياي مثبت قوانين مالياتي همچون نظام ماليات بر ارزش افزوده، نقشي تعيينکننده در تحقق اهداف بلند برنامههاي کلان اقتصادي و رسیدن به افق اقتصادي مورد انتظار دارد. اگر مردم پرداخت ماليات را وظيفه خود در کمک به رشد و توسعه کشور تلقي کنند، بدون شک بسياري از مشکلات دولت برطرف مي شود و هزينههاي وصول کاهش مي يابد.»
اهمیت و نقش مالیاتها در توسعه اقتصادی
یاسر حاتمیان کارشناس ارشد رشته علوم اقتصادی، مدرس دانشگاه دلایلی را برای درک بهتر نقش مالیاتهای وصولی توسط دولتها در توسعه اقتصادی ارائه میکند و میگوید:« در یک کشور در حال توسعه، مالیاتها مؤثرترین وسیله برای انتقال منابع به بخش دولتی و هدایت آنها به سمت طرحهای مولد است. به منظور شکستن دورهای باطل فقر، افزایش درآمدهای نازل و پس اندازهای اندک و سرمایه گذاریهای ناچیز در اقتصاد، لازم است که سرمایه گذاریهای دولتی افزایش یابد. در اغلب کشورهای کمتر توسعه یافته، بنگاههای خصوصی بسیار کوچک هستند(حجم کوچک اقتصاد بخش خصوصی) و تنها تعداد محدودی از بنگاههای بزرگتر اقتصادی درگیر تولید کالاهای مصرفیاند. دلیل اصلی محدود بودن فعالیتهای اقتصاد بخش خصوصی در این کشورها، کمبود سرمایه است که از کمی پس انداز نشأت میگیرد. اگر سرمایهای نیز وجود داشته باشد، به دلیل پایین بودن کارایی سرمایه در بلند مدت، اکثر آنها در کانالهای غیرمولد و کوتاه مدت مانند سفته بازی و بورس بازی قرار میگیرند. در این حالت، دولت میتواند با اعمال مالیاتهای مستقیم بر املاک، درآمد، زمین، دارایی، طلا، سود، ثروت، ارث و … درآمدهای اضافی را جذب کند و در پروژههای مولد سرمایه گذاری به جریان بیندازد؛ بنابراین، مالیاتها وسیله مؤثری برای انتقال منابع از کانالهای غیرمولد به کانالهای مولد، از طریق سرمایهگذاریهای عمومی است.»
وی ادامه میدهد: « مالیاتها باید بتواند روند سرمایه گذاری در اقتصاد را اصلاح کند. یکی از وظایف مالیاتها در کشورهای در حال توسعه انتقال منابع از بخش خصوصی به بخش دولتی است. اما این به آن معنی نیست که مالیاتها به منظور ریشه کن کردن سرمایه گذاریهای خصوصی اعمال میشود، بلکه بر عکس مالیاتها باید سرمایه گذاریها را تشویق و در مسیر مناسب هدایت کند. دولتها باید بتوانند انگیزههای لازم را برای بنگاههای اقتصادی خصوصی ایجاد کنند، تا صنایع تولیدکننده کالاهای مصرفی و سرمایهای فعالیتهای خود را بسط و گسترش دهند. این امر موجب میشود که سود این واحدها افزایش یابد و مجددا صرف سرمایه گذاری شود. مالیاتها نباید حجم سرمایه گذاری تعیین شده برای سرمایه گذاری مجدد را کاهش دهد.»