kayhan.ir

کد خبر: ۵۱۱۰۹
تاریخ انتشار : ۰۷ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۹:۰۱
به بهانه آغاز پانزدهمین دوره رقابت‌های لیگ برتر

کاری کنید لیگ تماشاگر محور باشد

تماشاگر از لیگ ما در حال فاصله گرفتن است چون ما و همه مان بیش از توجه به لیگ و تماشاگر و... به خودمان، منافع و پرستیژ خودمان فکر می‌کنیم.

سرویس ورزشی-

پانزدهمین دوره لیگ برتر ایران با نام جام خلیج فارس از امروز (پنجشنبه) آغاز خواهد شد. شروع لیگ و رقابت‌های باشگاهی در کشور ما و همه جای دنیا که صاحب فوتبال و لیگ هستند، روحیه نشاط و هیجان را بر فضای فوتبال آن کشور حاکم می‌کند و هفته‌ها و ماه‌ها توجه علاقه‌مندان این رشته را به آن معطوف می‌سازد. در کشور ما هم ماجرا غیراز این نمی‌تواند باشد و از آخر این هفته که مسابقات شروع می‌شود، تا پایان آن که طبق روال هر سال اواسط اردیبهشت، سال آینده (95) خواهد بود، دوستداران فوتبال به شکل و شیوه‌های مختلف پیگیر این مسابقات شده و اخبار و نتایج آن و وضعیت تیم‌های مورد علاقه خود را تعقیب می‌کنند. تردیدی نیست که حضور علاقه‌مندان در کنار مسابقات، هر چقدر نزدیکتر و به قول فوتبالی‌ها «من تو من» باشد، بهتر است، چرا که این اتفاق هم بر گرمی مسابقات می‌افزاید و هم از اعتبار و کیفیت لیگ حکایت می‌کند.
اعلام خطر
متأسفانه در سال‌های اخیر این نوع حضور درباره لیگ ما کمرنگ شده و این اتفاق کمتر دیده می‌شود. درباره این پدیده نامبارک که در نوع خود برای فوتبال ما «اعلام خطر» به حساب می‌آید، نظرات و دلایل مختلفی مطرح است که هر یک به جای خود، قابل تأمل و بررسی است، اما ما معتقدیم دلیل اصلی رخ دادن این اتفاق و عدم حضور مورد انتظار تماشاگر در ورزشگاه‌ها (به ویژه در تهران) را باید بیش از هر چیز در «کیفیت» لیگ و سطح کیفی تیم‌های حاضر در  آن دانست. هر چقدر کیفیت مسابقات بالاتر برود، حضور تماشاگر هم پررنگ‌تر می‌شود و دوری راه و مشکلات مردم و گرانی بلیت و پخش تلویزیونی و... هم نمی‌تواند مانع از حضور تماشاگر برای دیدن مسابقات و تیم‌ها و بازیکنانی باشد که با نمایش خود بیش از هر چیز از احترام خود نسبت به تماشاگر و قدرشناسی آنها نسبت به حضور او در ورزشگاه حکایت می‌کند. مگر ما همین چند سال پیش پخش مستقیم تلویزیونی نداشتیم، مگر راه همین راه نبود و قیمت بلیت هم کم و بیش به نسبت رشد قیمت‌ها در هر جا، همین نبود و مگر ... پس چرا تماشاگر در ورزشگاه‌ها حضوری پررنگ و پرتعداد داشت؟ همان طور که بارها گفته‌ایم، اینجا هم تکرار می‌کنیم که مراقب باشیم در بررسی مسائل ورزش و فوتبال، تحلیل‌های غلط و علت‌های دست چندم، جای تحلیل و تشخیص درست و دلایل واقعی را نگیرد چرا که معتقدیم این «عوضی‌گیری‌ها» و آدرس‌های غلط دادن‌ها و بحث‌های انحرافی که گاه از روی عدم شناخت کافی و گاه کاملاً با غرض و سازماندهی شده صورت می‌گیرد، در عدم حل مسائل فوتبال و اضافه شدن بر مشکلات آن بسیار مؤثر بوده است.
لیگ فدای ما
مسئولان محترم فوتبال و مجریان لیگ با کمک تیم‌ها و مربیان و باشگاه‌ها برای حل معضلات و موانع شکوفایی و نشاط لیگ، باید سعی کنند با اقدامات و ابتکارات و برنامه‌های خود بر کیفیت لیگ هر چه بیشتر بیفزایند تا مسائلی مثل «حضور تماشاگر» و... یکی‌یکی حل شود. برای این کار هدف اصلی و کلی لیگ و دست‌اندرکاران آن باید جلب رضایت تماشاگر باشد. یعنی به عبارت دیگر، «تماشاگر محوری» باید مثل همه کشورهای صاحب فوتبال، در رأس همه برنامه‌ها و اقدامات باشد. لیگ را طوری برگزار کنیم، تیم‌ها طوری بسته و به میدان روانه شوند، ورزشگاه‌های محل برگزاری به گونه‌ای تجهیز و مدیریت شوند و رسانه‌ها به گونه‌ای مطالب، نوشته‌ها و گزارش‌های خود راتنظیم کنند که درعین جذابیت لیگ برای تماشاگر، به طور ظریف انتقادات ذکر و کاستی‌ها برشمرده شوند. تماشاگر از لیگ ما در حال فاصله گرفتن است چون «ما» و همه ما بیش از توجه به لیگ و تماشاگر و... به خودمان و منافع و پرستیژ خودمان فکر می‌کنیم، که ذکر موارد و نمونه‌های آن خارج از حوصله این نوشته است. در یک کلام هر یک از ما، فوتبال را و لیگ را فدای خود کرده و در خدمت خود می‌خواهیم نه تماشاگر و.... «تماشاگر محوری» جایی در سیاستگذاری‌های اغلب برنامه‌ریزان، تیم‌ها، مربیان، مدیران ورزشگاه‌ها، رسانه‌ها و... ندارد و...
لزوم تغییر نگرش
همه اینها موجب شده تا لیگ ما علی‌رغم سابقه‌ای بیش از 40 سال (اگر جام اول تخت جمشید را در سال 52 مبدأ لیگ باشگاهی به شیوه مدرن آن در کشورمان بدانیم) هنوز لیگی «استاندارد» نباشد و در مواردی در بند مقدمات و رعایت بدیهی‌ترین موارد و نکته‌ها، گرفتار و در تردید باشد. این مسائل هم حل نمی‌شود و لیگ ما استاندارد و کار و بار فوتبال ما هم رو به راه نخواهد شد، مگر آنکه بینش و نگرش ما در فوتبال و درباره فوتبال تغییر کند. این تغییر بیش از هر جا باید در ذهنیت و باور ما رخ دهد. باید باور کنیم و با تمام وجود بپذیریم فوتبال مال مردم است و خدمتگزاری برای مردم را که خداوند بزرگ آنها را «عیال خویش» خوانده (الناس عیالی...) و بارها همه را از اولیاء و انبیاء (علیهم‌السلام) گرفته تا امثال بنده معمولی را به خدمت به آنها توصیه فرموده است و در پاره‌ای موارد دستور داده است، افتخار و مایه سرفرازی و سعادت دنیا و رستگاری آخرت خود بدانیم. چون این باور در ما و اغلب ما وجود ندارد، فوتبال ما هم «مردم محور» نیست، و مردم این را بهتر از هر کسی درک و حس می‌کنند و به فوتبالی که به اسم آنها برپا می‌شود، میلیارد میلیارد هزینه می‌کند، اما به کام دیگران تمام می‌شود، وقعی نمی‌نهند و از آن فاصله گرفته به سوی رشته‌هایی می‌روند که چون «شاد کردن دل مردم» را هدف قرار داده  در این مسیرهم حرکت شتابدنده و پیشتازی در پیش گرفته‌اند و... ما که کاری جز نوشتن از دستمان ساخته نیست، فقط امیدواریم این اتفاق فرخنده از رأس تا قاعده فوتبال رخ دهد و... که تا این اتفاق و تغییر در نگرش حاصل نشود، حرف از رفع موانع و پیشرفت فوتبال، حرفی مفت و بی‌ارزش است.
علت توجه به فوتبال
این توضیح را هم که برای خوانندگان تکراری است، در اینجا و در آستانه آغاز فصل 95-94 فوتبال ایران باز تکرار می‌کنیم. آن اینکه، توجه ما به رشته فوتبال از سر فوتبال‌زدگی و القائات جریانات منفعت‌جو نیست، بلکه به دو علت است، اول آنکه سخت معتقدیم توان و ظرفیت بالقوه فوتبال ایران از لحاظ سرمایه‌های غنی که در بعد انسانی و غیر انسانی دارد، آن‌قدر هست که این رشته بتواند در صورت به کار افتادن اراده‌ای پولادین و مصمم و مدیریتی قاطع و جهادی، بزرگی و حرکت رو به رشد خود را آغاز کند و باز معتقدیم فوتبال ما در چنین وضع و شرایطی گرفتار آمده، چون با آن خوب «تا» نمی‌کنیم. هفته پیش نوشتیم، اینجا باز تکرار می‌کنیم فوتبال در کشور ما زمینه رشد دارد و این را پیش از این و جلوتر از رشته‌هایی مثل والیبال عملاً به اثبات رسانده است و اگر درباره آن وقت، دلسوزی و مدیریتی لازم، کارساز، علمی و در یک کلام جهادی و ضد پلشتی و سوء استفاده اعمال شود، بدون شک وضع این رشته از این که هست، به مراتب بهتر خواهد شد و...
پروژه، نه اتفاق!
علت دوم اینکه ما یقین و باور داریم با توجه به جایگاه جهانی فوتبال و محبوبیت آن در سراسر جهان، هستند دست‌ها و جریاناتی در داخل که با واسطه یا بی‌واسطه نمی‌خواهند بگذارند، فوتبال این دیار انقلابی، ضد ظلم و نظام سلطه، اوضاع رو به راه داشته باشد و در میادین بین‌المللی و جهانی بدرخشد و در خدمت جوانان، نشاط جامعه، افزایش غرور ملی و... باشد، بزرگ‌ترین نشانه‌ای که این باور را تقویت می‌کند همین بحث «تحلیل‌های عوضی» و «بحث‌های انحرافی» است که با فریب افکار عمومی و مسئولان، سال‌هاست اجازه نمی‌دهند مشکلی از مشکلات فوتبال حل شود و بلکه بر آن اضافه هم می‌کنند. به گمان ما این اتفاقات و این حرکت‌ها تصادفی و صرفاً از سر ناآگاهی و بلد نبودن مسببان آن نیست، بلکه معتقدیم این «پروژه‌»ای است که بخشی از آن از طریق بعضی رسانه‌های تأثیرگذار و رسانه‌ای‌های اجیر شده یا ناوارد، اجرا می‌شود. در این باره تحلیل‌های عوضی و بحث‌های انحرافی و شلوغ کاری راه انداختن و به جای بررسی و شناساندن دلایل اصلی مشکلات به مسائل فرعی و عوامل دست چندم و معلول‌ها پرداختن، که بارها و بارها تکرار شده و بعضی رسانه‌ها به ویژه بعضی برنامه‌های تلویزیونی در آن بسیار نقش پررنگ دارند، بارها مثال زده و نمونه آورده‌ایم. مثلاً آنجا که گفتیم برنامه و کارشناسی در تحلیل ناکامی تیم ملی، به علت «ادبیات سرمربی»! رسید و از طریق رسانه ملی سعی کرد آن را به خورد بینندگان عزیز و ارجمند! بدهد و... اما چهار سال بعد مربی دیگری با ادبیات دیگری همان باخت را برای فوتبال ما تکرار کرد و...! تا بیش از پیش معلوم شود تحلیل‌های عوضی و پرداختن به معلول‌ها به جای علت‌ها که بعضی‌ها به ویژه بعضی رسانه‌ها و برنامه‌ها به آن اصرار دارند، چگونه کلکسیون ناکامی‌های تکراری را تکرار می‌کند و چگونه عمر و وقت فوتبال و علاقه‌مندان به آن را با حرف‌های غیر علمی و بی‌ارزش هدر می‌دهد و... و ما اینها را «اتفاقی» نمی‌دانیم!
هشیاری مسئولان
براین اساس است که عرض می‌کنیم، فوتبال ما از طرف بدخواهان ما و این کشور، به حال خود رها نشده و در حد امکان برایش برنامه دارند بنابراین مسئولان و دست‌اندرکاران فوتبال هم باید از این نظر هشیار باشند و فوتبال را به حال خود رها نکنند، تا بدخواهان که از هر چیزی علیه مملکت استفاده می‌کنند، نتوانند علیه ما، دلسردی جوانان و نومیدی مردم و اثبات ناکارآمدی جمهوری اسلامی، سوء استفاده کنند و نتوانند از این رشته پرطرفدار، زیبا و جذاب به نفع اهداف سیاسی و ضد ایرانی خود استفاده کنند.
البته بعید نیست فردا همین جریانات مغرض و از مرحله پرت‌هایی که نوکر بی‌جیره و مواجب این مغرضان باشند، علیه ما هو و جنجال راه بیندازند که فلانی دچار توهم است- اما ما بدون هراس از این جوسازی‌ها و تهمت‌پراکنی‌ها- که اصلاً یکی از اصلی‌ترین حربه‌های آنهاست و به وسیله آن خیلی از چهره‌های مصمم و موفق فوتبال ما و مدیران در آغاز متعهد را خانه‌نشین یاهمرنگ خود کرده‌اند اصولاً اینان مخالف کسی هستند که در این فوتبال متعهدانه و موفق عمل کند! و... بار دیگر تکرار می‌کنیم و به مسئولان محترم فوتبال و ورزش هشدار می‌دهیم از این زاویه هم به مسائل حوزه تحت اختیار خود نگاه کنند و برنامه‌های لازم و تمهیدات کافی را به کار ببندند. مجال ما به پایان آمد، در حالی که نکات و مسائل دیگری درباره فوتبال و لیگ برای گفتن باقی مانده است از جمله خواستیم بار دیگر بر توجه بایسته به تیم‌های مردمی استقلال و پرسپولیس تأکید کنیم و بگوییم هرچقدر به این تیم با برنامه و اصولی توجه بیشتر می‌شود، ضرر نکرده‌ایم، نمی‌گوییم درباره آنها خدای ناکرده «دوستی خاله‌خرسه» شود و یا چون بچه سر راهی به آنها نگاه کنیم، بلکه همان طور که گفتیم توجه «با برنامه و اصولی» در این صورت، به ورزش و فوتبال ما کمک می‌شود و شاهد اقبال بیشتر تماشاگر به لیگ خواهیم بود و... که بماند برای فرصتی دیگر.