ادعای بازگشتپذیری تعهدات ایران چه قدر عملی است؟!(خبر ویژه)
ادعای امکان بازگشت ایران به شرایط قبل از توافق، ادعایی است که مسئولین مذاکرهکننده بارها و بارها در دفاع از عملکرد خود و در پاسخ به منتقدان پذیرش مکانیزم فاجعهبار ماشه بیان کردهاند، براساس این استدلال ادعا میشود در صورت نقض عهد طرف مقابل، ایران نیز بلافاصله به شرایط قبل از مذاکرات باز خواهد گشت، اما این ادعا در واقعیت عملی و شدنی است!؟ سخنگوی کاخ سفید در گفتوگویی که با خبرنگاران داشته با چند استدلال ساده و کوتاه، میگوید ایران در عمل امکان بازگشت به شرایط قبل از مذاکرات را نخواهد داشت.
به گزارش رجانیوز، سیدعباس عراقچی در گفتوگوی ویژه خبری و درباره بند 11 و 12 که همان بحث برگشتپذیری تحریمها یا همان «مکانیزم ماشهای» و اثرات غیرقابل جبران آن برای ایران است، گفت: بازگشتپذیری یک امر طبیعی و متقابل است. اگر طرف مقابل در لغو تحریمها هم نقضی صورت دهد ما هم به شرایط قبل از توافق بازمیگردیم. وقتی ساختار تحریم شکسته شود تصویب و اجرای آن زمانبر است بنابراین هم برای آنها و هم برای ما بازگشت زمانبر است اما مثلا در فردو غنیسازی سریعا فعال میشود.
اما اینکه در عمل نیز امکان این بازگشت به شرایط سابق برای ایران وجود خواهد داشت یا خیر، موضوع قابل تأملی است.
در کنفرانس خبری سخنگوی کاخ سفید، خبرنگاری از جاش ارنست درباره ضمانت اجرایی این توافق و اینکه آیا ایران میتواند زیر تعهدات خود بزند پرسید اگر ایران حاضر به صدور اجازه بازرسی از مراکز نظامی نشود، در حالی که توافق هنوز اجرا نشده، شکست خواهد خورد. پس چطور شما معتقدید که مکانیزم توافق ضمانت اجرایی داشته و موثر خواهد بود!؟
جاش ارنست در پاسخ به این خبرنگار، ضمانت اجرای توافق را نه مصوبات شورای امنیت و ساز و کارهای حقوقی، بلکه داشتههای از دست داده ایران پس از اجرای توافق دانست که از سویی پیششرط کاهش تحریمهاست و از سوی دیگر موجب میشود ایران دیگر پس از اجرای توافق نتواند همچون قبل پای میز مذاکره نشسته و چانهزنی کند.
ارنست در اینباره میگوید: در ساز و کار در نظر گرفته شده، ما زمانی تحریمها را کاهش میدهیم که ایران همه اقدامات خود را انجام دهد (اعمال محدودیتهای گسترده در برنامه هستهای). بنابراین حتی اگر ایران اجازه بازرسی را هم صادر نکند، در آن زمان ایران به خانه اول یعنی روز آغاز مذاکرات باز خواهد گشت، و باید دوباره برای مذاکره تلاش کند اما در شرایطی که دیگر 98 درصد ذخایر خود را از دست داده، اراک را بازطراحی کرده و سانتریفیوژهای خود را نیز برچیده است.
در واقع اگر ایران بخواهد اجازه بازرسی ندهد، دیگر امتیازهای قبلی برای مذاکره بعدی را نخواهد داشت. شاید اکنون و پس از آنکه دولت با اصرار خود، توافقی را که متضمن خطوط قرمز ترسیم شده از سوی رهبر انقلاب نیست، برای بررسی به کشور آورده است، با بررسی این سخنان مسئولین آمریکایی، بتوان به حکمت ترسیم خطوط قرمز مذکور از سوی رهبر انقلاب پی برد، که ترسیم این خطوط علتی جز تامین حداکثری منافع ملت ایران نداشته است. چرا که رهبر انقلاب در بحبوحه مذاکرات لوزان و در اعلام مواضع خود در قبل و بعد از توافق صورت گرفته در آن مذاکرات، به صراحت اعلام کردند، مذاکرهکنندگان باید توافقی را بپذیرند که در آن انجام تعهدات طرف مقابل منوط به اجرای تعهدات ایران نبوده باشد و این دو به صورت همزمان و متناظر اجرایی شود.
ایشان چند روز قبل از حضور مذاکرهکنندگان در دور نهایی مذاکرات فرمودند: در این جزئیات مذاکرات - که خیلی هم این چند ماه آینده مهم است- اتفاقی که باید بیفتد این است که تحریمها به طور کامل و یکجا بایستی لغو بشود. تحریمها بایستی - اگر چنانچه حالا خدای متعال مقدر فرموده بود و توانستند به یک توافقی برسند- در همان روز توافق به طور کامل لغو بشود؛ این باید اتفاق بیفتد.
اما اکنون و با خلق عباراتی چون روز توافق، روز اجرا و روز عملیات که عملا زمینهسازی برای دور زدن این خط قرمز مهم و تامینکننده منافع ملی است، ایران ابتدا داشتههای خود را نابود میکند یا به خارج میفرستد و بعد در صف تایید آژانس مینشیند، تا پس از آن اگر طرف مقابل خواست تعهداتش را انجام دهد و گرنه ایران به خانه اول بازگشته است، البته با این تفاوت که دیگر داشتهای ندارد که بخواهد بر سر آن مذاکره کند.