به یاد شهیده «فوزیه شیردل»
قهرمان ۱۶ ساله پاوه(حدیث دشت عشق)
شهیده «فوزیه شیردل» سال 1338 در کرمانشاه به دنیا آمد. وی پس از گذشت 3 سال از خدمت در بهداری کرمانشاه و کسب تجربیات فراوان، به پاوه منتقل و در بیمارستان آنجا به عنوان بهیار مشغول به خدمت شد.
روایت شهید دکتر «چمران»: هلیکوپتر ساعت ۴ بعدازظهر در محل معین بر زمین نشست. رگبار گلوله دشمن از هر طرف باریدن گرفت و ما به سرعت مشغول تخلیه آب و نان و خرما و مهمات مختلفی شدیم که تیمسار فلاحی برای ما فرستاده بود. هرکس هر کاری میکرد، عدهای به تیراندازی دشمن پاسخ میگفتند و عدهای مجروحین و شهدا از جمله شهید فوزیه شیردل را سوار هلیکوپتر میکردند. همه چیز آماده شد و هلیکوپتر صعود کرد. اما از روی اضطراب رگبار گلولهها، خلبان که میخواست هرچه زودتر اوج بگیرد، کنترل خود را از دست داد و پروانه هلیکوپتر با تپه جنوبی تصادف کرد و شکست و هلیکوپتر تعادل خود را از دست داد. پرههای شکسته شده همچنان به دیوار عمارت بهداری اصابت میکردند و کابین خلبان متلاشی شده بود و جسد نیمهجان دو خلبان آن به بیرون آویزان شده بود. مجروحین داخل هلیکوپتر همه شهید شده بودند و از همه غمانگیزتر جسد همان دختر پرستاری بود که گلوله پهلویش را شکافته بود و سرانجام او در روز 25 مرداد 1358 در جریان حمله گروهک ضدانقلاب دموکرات به بهداری پاوه و محاصره بهداری و در حالی که مشغول کمک به یاران شهید دکتر «مصطفی چمران» در راهنمایی هلیکوپتر برای فرود در بهداری پاوه بود، مورد اصابت گلوله دموکراتها قرار گرفت و پس از گذشت 16 ساعت و خونریزی فراوان به درجه رفیع شهادت نائل گشت و در گلزار شهدای باغ فردوس استان کرمانشاه آرام گرفت .
روایت شهید دکتر «چمران»: هلیکوپتر ساعت ۴ بعدازظهر در محل معین بر زمین نشست. رگبار گلوله دشمن از هر طرف باریدن گرفت و ما به سرعت مشغول تخلیه آب و نان و خرما و مهمات مختلفی شدیم که تیمسار فلاحی برای ما فرستاده بود. هرکس هر کاری میکرد، عدهای به تیراندازی دشمن پاسخ میگفتند و عدهای مجروحین و شهدا از جمله شهید فوزیه شیردل را سوار هلیکوپتر میکردند. همه چیز آماده شد و هلیکوپتر صعود کرد. اما از روی اضطراب رگبار گلولهها، خلبان که میخواست هرچه زودتر اوج بگیرد، کنترل خود را از دست داد و پروانه هلیکوپتر با تپه جنوبی تصادف کرد و شکست و هلیکوپتر تعادل خود را از دست داد. پرههای شکسته شده همچنان به دیوار عمارت بهداری اصابت میکردند و کابین خلبان متلاشی شده بود و جسد نیمهجان دو خلبان آن به بیرون آویزان شده بود. مجروحین داخل هلیکوپتر همه شهید شده بودند و از همه غمانگیزتر جسد همان دختر پرستاری بود که گلوله پهلویش را شکافته بود و سرانجام او در روز 25 مرداد 1358 در جریان حمله گروهک ضدانقلاب دموکرات به بهداری پاوه و محاصره بهداری و در حالی که مشغول کمک به یاران شهید دکتر «مصطفی چمران» در راهنمایی هلیکوپتر برای فرود در بهداری پاوه بود، مورد اصابت گلوله دموکراتها قرار گرفت و پس از گذشت 16 ساعت و خونریزی فراوان به درجه رفیع شهادت نائل گشت و در گلزار شهدای باغ فردوس استان کرمانشاه آرام گرفت .