سنگینی وحی مستقیم
وحی اقسامی دارد که در آیه 51 سوره شوری بیان شده است. خداوند میفرماید: «هیچ بشرى را نرسد که خدا با او سخن گوید جز از راه وحى یا از فراسوى حجابى، یا فرستادهاى بفرستد و به اذن او هر چه بخواهد وحى نماید. آرى، اوست بلندمرتبه سنجیدهکار».
وحی مستقیم بسیار سنگین و ثقیل است؛ چنان که خداوند میفرماید: إِنَّا سَنُلْقی عَلَیْکَ قَوْلاً ثَقیلاً؛ به راستی که بر تو قول سنگین القا میکنیم. (مزمل، آیه 5) اصولا قول حق سنگین است اما قول باطل وزنی ندارد و سبک است؛ از این رو عمل مومن سنگین و عمل کافر سبک است و وزنی ندارد. (قارعه، آیات 6 و 8).
در روایت است که زاره از امام صادق(ع) سؤال کرد:آن حالتی که به پیغمبر هنگام نزول وحی دست میداد چطور بود؟ چطور حضرت بیتاب میشد؟ امام فرمود: این حالت غشیه زمانی بود که میان پیامبر(ص) و خدا واسطهای نبود و هنگامی بود که خداوند بر ایشان تجلی میکرد. آن همان نبوت است ای زاره! آنگاه نزدیک بود که امام به خشوع دچار شود و حالتش دگرگون گردد.( التوحید، شیخ صدوق، ص115)
عظمت وحی چنان است که آسمان با آنکه نوع رقیق وحی را از خود عبور میدهد نزدیک است که فرو بپاشد و سقفش فروریزد:.تَکادُ السَّماواتُ یَتَفَطَّرْنَ مِنْ فَوْقِهِنَّ(شوری، آیه 5)؛ چنانکه در باره کوههای با اقتدار و عظمت آمده که تحمل نخواهند داشت و فرو میپاشند: لَوْ أَنْزَلْنا هذَا الْقُرْآنَ عَلی جَبَلٍ لَرَأَیْتَهُ خاشِعاً متصدعا، اگر این قرآن بر کوه نازل میشد میدیدی که به خشوع افتاده و متلاشی میشد (حشر، آیه 21)؛ همان طوری که یک تجلی خداوند، کوهی را متلاشی کرد و حضرت موسی(ع) مدهوش شده و به صعق افتاد: فَلَمَّا تَجَلَّی رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَکًّا وَ خَرَّ مُوسی صَعِقاً(اعراف، آیه 143).
وحی مستقیم بسیار سنگین و ثقیل است؛ چنان که خداوند میفرماید: إِنَّا سَنُلْقی عَلَیْکَ قَوْلاً ثَقیلاً؛ به راستی که بر تو قول سنگین القا میکنیم. (مزمل، آیه 5) اصولا قول حق سنگین است اما قول باطل وزنی ندارد و سبک است؛ از این رو عمل مومن سنگین و عمل کافر سبک است و وزنی ندارد. (قارعه، آیات 6 و 8).
در روایت است که زاره از امام صادق(ع) سؤال کرد:آن حالتی که به پیغمبر هنگام نزول وحی دست میداد چطور بود؟ چطور حضرت بیتاب میشد؟ امام فرمود: این حالت غشیه زمانی بود که میان پیامبر(ص) و خدا واسطهای نبود و هنگامی بود که خداوند بر ایشان تجلی میکرد. آن همان نبوت است ای زاره! آنگاه نزدیک بود که امام به خشوع دچار شود و حالتش دگرگون گردد.( التوحید، شیخ صدوق، ص115)
عظمت وحی چنان است که آسمان با آنکه نوع رقیق وحی را از خود عبور میدهد نزدیک است که فرو بپاشد و سقفش فروریزد:.تَکادُ السَّماواتُ یَتَفَطَّرْنَ مِنْ فَوْقِهِنَّ(شوری، آیه 5)؛ چنانکه در باره کوههای با اقتدار و عظمت آمده که تحمل نخواهند داشت و فرو میپاشند: لَوْ أَنْزَلْنا هذَا الْقُرْآنَ عَلی جَبَلٍ لَرَأَیْتَهُ خاشِعاً متصدعا، اگر این قرآن بر کوه نازل میشد میدیدی که به خشوع افتاده و متلاشی میشد (حشر، آیه 21)؛ همان طوری که یک تجلی خداوند، کوهی را متلاشی کرد و حضرت موسی(ع) مدهوش شده و به صعق افتاد: فَلَمَّا تَجَلَّی رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَکًّا وَ خَرَّ مُوسی صَعِقاً(اعراف، آیه 143).