آستانه تحمل علامه کاشفالغطاء در برابر همسرش
22 رجب سال 1228 هجری قمری سالروز وفات بزرگ مردی از تبار ابراهیم پسر مالک اشتر نخعی، شیخ جعفر بن خضر مالکی، معروف به «شیخ اکبر» و «کاشفالغطاء» یکی از بزرگترین علما و مراجع اوایل قرن سیزدهم هجری در جهان تشیع است، وی شاگرد وحید بهبهانی و سید مهدی بحرالعلوم بود.
این مجاهد و فقیه نستوه پس از گذراندن عمری سرشار از خدمت به مکتب و امت اسلام در روز چهارشنبه 22 یا 27 رجب سال 1228 هجری قمری پس از 74 سال زیستن پر برکت در دنیا، به لقای خدا شتافت و زندگی جاودان خود را آغاز کرد، در ادامه حکایتی از زندگانی این مرجع عالیقدر میآید:
***
اهل علم و اصحاب سرّش فهمیدند که همسر علامه کاشفالغطاء در خانه بداخلاقى مىکند، ولى خیلى هم خبر از داستان نداشتند، اینقدر در مقام جستوجو برآمدند تا به این نتیجه رسیدند که این مرد بزرگ الهى، این فقیه عالیقدر گاهى که به داخل خانه مىرود، همسرش حسابى او را کتک مىزند. یک روز چهار پنج نفر جمع شدند و خدمتش آمدند، گفتند: آقا ما داستانى شنیدهایم از خودتان باید بپرسیم، آیا همسر شما گاهى شما را مىزند؟!
فرمود: بله! عرب است، قدرتمند هم هست، قوى البنیه هم هست، گاهى که عصبانى مىشود، حسابى مرا مىزند. من هم زورم به او نمىرسد، گفتند: او را طلاق بدهید، گفت: نمىدهم، گفتند: اجازه بدهید ما زنهایمان را بفرستیم، ادبش کنند.
گفت: این کار را هم اجازه نمىدهم، گفتند: چرا؟ گفت: این زن در این خانه براى من از اعظم نعمتهاى خداست، چون وقتى بیرون مىآیم و در صحن امیرالمؤمنین(ع) مىایستم و تمام صحن، پشت سر من نماز مىخوانند، مردم در برابر من تعظیم مىکنند، گاهى در برابر این مقاماتى که خدا به من داده، یک ذرّه هوای(نفس) مرا برمىدارد، همان وقت مىآیم در خانه کتک مىخورم، هوای نفسم بیرون مىرود، این چوب الهى است، این باید باشد.(1)
از: فارس
_______________
1.انصاریان، حسین، نفس، ص 328