پژواک شخصیت امام علی(ع) در شعر معاصر
علی خوشه چرخ آرانی
حضرت امیرالمؤمنین علیبن ابیطالب(ع) به عنوان نخستین امام شیعیان و وصی و ولی برحق پیامبر اعظم(ص) با آن زندگانی پر فراز و نشیب خویش، همواره ذهن، قلم و زبان شاعران گذشته و معاصر را به سوی خویش معطوف و متبرک نموده است.
با عنایت به شخصیت جامع و مانع امام علی(ع) و عشق و ارادت شاعران فارسیزبان به ایشان و فضایل برجسته و ممتاز او از جمله، اولین مومن به رسولخدا(ص)؛ مقام امامت و ولایت و... بسیاری از زوایا و دقایق زندگانی ایشان مورد توجه شاعران و نویسندگان قرار گرفته است. در شعر معاصر چند موضوع و مضمون برجسته از زندگانی امام علی(ع) بروز و تجلی بیشتری دارد که نخستین موضوع «تنهایی و غربت» ایشان است. راز همکلامی مولا علی(ع) با چاه تصویر بارزی از تنهایی اوست.
... کجاست آن که بخواند برای غربت عشق
شبانه گریه شود دردهای مردم را
درون چاه بنالد از این همه اضداد
دوباره نقش زند در زمین، تفاهم را
* فاطمه تفقدی
هرگز نشد که کوفه بفهمد چرا گریست
مردی که لابلای همین نخلها گریست
او که غرور کوه هم از هیبتش شکست
در کوچههای خسته شب بیصدا گریست
خشکید هر چه چشمه و خشکید چشم ابر
هفت آسمان به وسعت این ماجرا گریست
محراب خم شده است ببوسد نماز را
خون خدا چکید که خشم خدا گریست
*راضیه رجایی
و یا ابیات
تنهایی از این بیش که دیده است که دریا
در غم بگرید غم تنها شدنش را
یا غربت از این بیش که خورشید، شبانه
بر دوش کشد نیمه خاموش تنش را
مولای گل و آینه حیف است بیند
در سیطره شوم کلاغان چمنش را
که بیت دوم به تنهایی و غربت حضرت امیر اشاره دارد که با نامردی کوفیان ناگزیر بود پیکر مطهر و مظلوم برترین زنان جهان حضرت فاطمه زهرا(س) را شبانه و دور از چشم مردم به خاک سپارد.
دیگر واژه و موضوعی که در اشعار پیرامون زندگی و شخصیت امام علی(ع) در دوره معاصر به کار رفته واژه «کوفه» است که نشانه و نماد نامردی و نمکنشناسی است که یکی از شعارهای آشنای انقلاب اسلامی ما نیز هست که «ما اهل کوفه نیستیم علی(ع) تنها بماند»!
کوفه یعنی این طرفها مرد نیست
یا اگر هم هست صاحب درد نیست
کوفه شهری خفته و بیدرد بود
کوفه از روز ازل نامرد بود
یا علی، کوفه سزاوار تو نیست
کوفه و کوفی طرفدار تو نیست
* محمود اکرامی
و یا در دو بیت:
... با ماه کهکشان محمد چه کرده است
این شهر ذکر بر لب و شیطان در آستین
آخر کجای غربت این خاک شبزده
در بر کشیده پیکر یاس تو را زمین
* محبوبه بزمآرا
ترکیبهای شهر ذکر بر لب، شیطان در آستین، خاک شبزده و... تصاویری از نامردی و نامردمی کوفیان را ارائه میدهد.
یتیمنوازی و مهرورزی حضرت امیر(ع) به ایتام از دیگر مضامین ویژه شعر علوی معاصر است که در نکوداشت و یادکرد امام علی(ع) در قالب شعر بسیار دیده میشود.
اگر چه زخم به فرقش سه روز منزل داشت
علی جراحت سر را همیشه در دل داشت
نه پنج سال خلافت که پیش از آن هم نیز
دلی به سینه چنان مرغ نیم بسمل داشت
اگر شبانه به اطعام سائلان میرفت
به جان فاطمه - شرم از نگاه سائل داشت
پس از شهادت زهرا، علی ز عمق وجود
همیشه در دل خود انتظار قاتل داشت
* غلامرضا شکوهی
قیصر امینپور از دیگر شاعران برجسته شعر آيینی، یتیمنوازی امام علی(ع) را اینسان توصیف میکند:
امشب سر مهربان نخلی خم شد
مهتاب گرفت، شهر در ماتم شد
در خانه دور بیوهای شیون کرد
همبازی کودک یتیمی کم شد
سیدابوطالب مظفری در ابیات زیر یتیمنوازی امیرمومنان علی(ع) را اینگونه شرح میدهد:
کوفه دیده است خلیفه، گل و نان در دستش
ناشناس آمده انگشت به این در زده است
کودک از خواب سراسیمه دویده دم در
که ببیند چه کسی از شب او سر زده است
تا رسیده است،کبوتر چه سبکبار، اما
دانه را ریخته آرام، ولی پر زده است
از دیگر موضوعات شعر معاصر در خصوص شخصیت و زندگانی امام علی(ع) سوگسرودهها و مرثیههای سروده شده در ماتم اوست که به نوعی برجستهترین و گستردهترین ابعاد شخصیت ایشان است. در شعر معاصر، سوگ و اندوه شاعر، سوگ ظاهری و صوری نیست، بلکه بینش و هدفمندی خاصی در متن نهفته است و آن راهنمایی و به حرکت واداشتن مخاطب به منظور خاص با توجه به نکات مشخص و معین است:
جاری است در حوالی شب دشنههای کین
سجاده را نشانه سرخی است بر زمین
مولای من بمان که غم زینبات بس است
اصرار و خواهش در و دیوار را ببین
از نخلهای کوفه بپرسم غم تو را
یا از کبود درد به گلبرگ یاسمین
* محبوبه بزمآرا
افتادهای کجای دعا بر زمین علی؟
دستی بیار و گریه ما را بچین علی
پشت در تو، در سحر کودکان شهر
صف بسته گریههای گریباننشین علی
نان جوین منتظرانت تمام شد
وز هیزمی بپرس، تنوری ببین علی
آری، خدا شهادت آشفته یال را
امشب برای تو کردهست زین، علی
* عباس چشامی
و در پایان و به عنوان نتیجه باید گفت که شعر علوی معاصر، شعر شهادت، عدالت و امامت است؛ شعری پویا و ماندگار که انسان را به مبارزه با تمامی مظاهر ظلم و ستم فرا میخواند و قصد آن دارد که انسان را به سعادت هرچه بیشتر رهنمون سازد.
حضرت امیرالمؤمنین علیبن ابیطالب(ع) به عنوان نخستین امام شیعیان و وصی و ولی برحق پیامبر اعظم(ص) با آن زندگانی پر فراز و نشیب خویش، همواره ذهن، قلم و زبان شاعران گذشته و معاصر را به سوی خویش معطوف و متبرک نموده است.
با عنایت به شخصیت جامع و مانع امام علی(ع) و عشق و ارادت شاعران فارسیزبان به ایشان و فضایل برجسته و ممتاز او از جمله، اولین مومن به رسولخدا(ص)؛ مقام امامت و ولایت و... بسیاری از زوایا و دقایق زندگانی ایشان مورد توجه شاعران و نویسندگان قرار گرفته است. در شعر معاصر چند موضوع و مضمون برجسته از زندگانی امام علی(ع) بروز و تجلی بیشتری دارد که نخستین موضوع «تنهایی و غربت» ایشان است. راز همکلامی مولا علی(ع) با چاه تصویر بارزی از تنهایی اوست.
... کجاست آن که بخواند برای غربت عشق
شبانه گریه شود دردهای مردم را
درون چاه بنالد از این همه اضداد
دوباره نقش زند در زمین، تفاهم را
* فاطمه تفقدی
هرگز نشد که کوفه بفهمد چرا گریست
مردی که لابلای همین نخلها گریست
او که غرور کوه هم از هیبتش شکست
در کوچههای خسته شب بیصدا گریست
خشکید هر چه چشمه و خشکید چشم ابر
هفت آسمان به وسعت این ماجرا گریست
محراب خم شده است ببوسد نماز را
خون خدا چکید که خشم خدا گریست
*راضیه رجایی
و یا ابیات
تنهایی از این بیش که دیده است که دریا
در غم بگرید غم تنها شدنش را
یا غربت از این بیش که خورشید، شبانه
بر دوش کشد نیمه خاموش تنش را
مولای گل و آینه حیف است بیند
در سیطره شوم کلاغان چمنش را
که بیت دوم به تنهایی و غربت حضرت امیر اشاره دارد که با نامردی کوفیان ناگزیر بود پیکر مطهر و مظلوم برترین زنان جهان حضرت فاطمه زهرا(س) را شبانه و دور از چشم مردم به خاک سپارد.
دیگر واژه و موضوعی که در اشعار پیرامون زندگی و شخصیت امام علی(ع) در دوره معاصر به کار رفته واژه «کوفه» است که نشانه و نماد نامردی و نمکنشناسی است که یکی از شعارهای آشنای انقلاب اسلامی ما نیز هست که «ما اهل کوفه نیستیم علی(ع) تنها بماند»!
کوفه یعنی این طرفها مرد نیست
یا اگر هم هست صاحب درد نیست
کوفه شهری خفته و بیدرد بود
کوفه از روز ازل نامرد بود
یا علی، کوفه سزاوار تو نیست
کوفه و کوفی طرفدار تو نیست
* محمود اکرامی
و یا در دو بیت:
... با ماه کهکشان محمد چه کرده است
این شهر ذکر بر لب و شیطان در آستین
آخر کجای غربت این خاک شبزده
در بر کشیده پیکر یاس تو را زمین
* محبوبه بزمآرا
ترکیبهای شهر ذکر بر لب، شیطان در آستین، خاک شبزده و... تصاویری از نامردی و نامردمی کوفیان را ارائه میدهد.
یتیمنوازی و مهرورزی حضرت امیر(ع) به ایتام از دیگر مضامین ویژه شعر علوی معاصر است که در نکوداشت و یادکرد امام علی(ع) در قالب شعر بسیار دیده میشود.
اگر چه زخم به فرقش سه روز منزل داشت
علی جراحت سر را همیشه در دل داشت
نه پنج سال خلافت که پیش از آن هم نیز
دلی به سینه چنان مرغ نیم بسمل داشت
اگر شبانه به اطعام سائلان میرفت
به جان فاطمه - شرم از نگاه سائل داشت
پس از شهادت زهرا، علی ز عمق وجود
همیشه در دل خود انتظار قاتل داشت
* غلامرضا شکوهی
قیصر امینپور از دیگر شاعران برجسته شعر آيینی، یتیمنوازی امام علی(ع) را اینسان توصیف میکند:
امشب سر مهربان نخلی خم شد
مهتاب گرفت، شهر در ماتم شد
در خانه دور بیوهای شیون کرد
همبازی کودک یتیمی کم شد
سیدابوطالب مظفری در ابیات زیر یتیمنوازی امیرمومنان علی(ع) را اینگونه شرح میدهد:
کوفه دیده است خلیفه، گل و نان در دستش
ناشناس آمده انگشت به این در زده است
کودک از خواب سراسیمه دویده دم در
که ببیند چه کسی از شب او سر زده است
تا رسیده است،کبوتر چه سبکبار، اما
دانه را ریخته آرام، ولی پر زده است
از دیگر موضوعات شعر معاصر در خصوص شخصیت و زندگانی امام علی(ع) سوگسرودهها و مرثیههای سروده شده در ماتم اوست که به نوعی برجستهترین و گستردهترین ابعاد شخصیت ایشان است. در شعر معاصر، سوگ و اندوه شاعر، سوگ ظاهری و صوری نیست، بلکه بینش و هدفمندی خاصی در متن نهفته است و آن راهنمایی و به حرکت واداشتن مخاطب به منظور خاص با توجه به نکات مشخص و معین است:
جاری است در حوالی شب دشنههای کین
سجاده را نشانه سرخی است بر زمین
مولای من بمان که غم زینبات بس است
اصرار و خواهش در و دیوار را ببین
از نخلهای کوفه بپرسم غم تو را
یا از کبود درد به گلبرگ یاسمین
* محبوبه بزمآرا
افتادهای کجای دعا بر زمین علی؟
دستی بیار و گریه ما را بچین علی
پشت در تو، در سحر کودکان شهر
صف بسته گریههای گریباننشین علی
نان جوین منتظرانت تمام شد
وز هیزمی بپرس، تنوری ببین علی
آری، خدا شهادت آشفته یال را
امشب برای تو کردهست زین، علی
* عباس چشامی
و در پایان و به عنوان نتیجه باید گفت که شعر علوی معاصر، شعر شهادت، عدالت و امامت است؛ شعری پویا و ماندگار که انسان را به مبارزه با تمامی مظاهر ظلم و ستم فرا میخواند و قصد آن دارد که انسان را به سعادت هرچه بیشتر رهنمون سازد.