kayhan.ir

کد خبر: ۴۹۳۹۱
تاریخ انتشار : ۱۷ تير ۱۳۹۴ - ۱۹:۴۱

رابطه اراده اخروی انسان با تعلقات دنیوی

وقتی در خواب هستیم و رویا می‌بینیم، گاهی می‌شود که سگی و گرگی به ما حمله می‌کند و یا مار و کژدم می‌خواهد ما را نیش بزند ولی ما قدرت حرکت نداریم و با آنکه بسیار تلاش می‌کنیم نمی‌توانیم فرار کنیم. همچنین یکی از بستگان و دوستان مرده خود را در خواب می‌بینیم و می‌دانیم مرده است ولی تنها چند کلام ساده و پیش پا افتاده با او مطرح می‌کنیم و وقتی از خواب بیدار می‌شویم افسوس می‌خوریم که چرا فلان سوال مهم را نکردم و چرا چنین نکردم و چنین نگفتم.


انسان در خواب اختیاردار خودش نیست؛ البته اختیاردار خودش است، ولی نیست؛ زیرا خواب انسان براساس اعمال روزانه ما شکل می‌گیرد. پس اگر دغدغه چیزی را داشتیم همان چیز را می‌پرسیم و اگر نداشته باشیم اصلا به ذهن ما نمی‌آید تا پرسشی را مطرح کنیم.
اگر بخواهیم آخرت را با خواب مقایسه کنیم، داستان آخرت ما نیز همین گونه است؛ زیرا رویا در عالم برزخی اتفاق می‌افتد که مثال منفصل ما است؛ یعنی همان طوری که ما یک خیال و مثال متصل داریم، در بیرون یک خیال و مثال منفصل از ما وجود دارد که از آن به عالم مثال منفصل تعبیر می‌کنند. لذا آخرت ما همانند خواب ماست؛ یعنی هر چه در خواب اختیار و اراده داشته باشیم در آخرت همان میزان اراده و اختیار داریم؛ زیرا خداوند همان طوری که در هنگام مرگ، نفس آدمی را توفی می‌کند و به تمام و کمال می‌گیرد، در هنگام خواب نیز چنین اتفاقی می‌افتد، با این تفاوت که در هنگام مرگ دیگر نفس به بدن باز نمی‌گردد، ولی در هنگام خواب بازگشت به بدن صورت می‌گیرد.(زمر، آیه 42)
رابطه اراده اخروی با گسستن تعلقات دنیوی
 براساس آیات قرآن، انسان وقتی می‌میرد به همان میزان دارای اراده و اختیار است که خودش را از قید تعلقات آزاد کرده و صفت خدایی پیدا کرده باشد. عده‌ای قوای ارادی و تحریکی خودشان را بسته‌اند و تعلقات، به آنان اجازه نمی‌دهد تا حرکتی داشته باشند، برخی دیگر کمی آزادی عمل دارند و برخی دیگر در آزادی مطلق به سر می‌برند.
از آنجا که آخرت تجسم اعمال ماست، هر آنچه انسان در دنیا انجام می‌دهد در آخرت می‌بیند و همان کشته هایش را درو می‌کند. اگر انسانی آزاد شد و از بند تعلقات رها شد (آل عمران، آیه 35؛ اعراف، آیه 157) در آن زمان در آخرت نیز دستش آزاد است. در دنیا انسان با هستی شناسی، جهان بینی و فلسفه و عقاید خویش نگرش‌ها و رفتارها و اعمالش را سامان می‌دهد و سبک زندگی هر کسی به فلسفه زندگی او بستگی دارد. این امور شاکله شخصیتی و هویتی او را شکل می‌دهد و اعمالش را می‌سازد.(اسراء، آیه 84) همین امور که در آغاز، حال و سپس ملکه و در نهایت قوام و مقام او شده، او را مدیریت و مهار می‌کند. از همین رو گفته می‌شود: از کوزه همان برون تراود که در اوست؛ یعنی رفتار، تابع ملکات و مقامات شخص است.
در آخرت هر کسی تابع همین ملکات و مقامات دنیوی خودش عمل می‌کند. پس اراده او محدود به همان میزان اراده‌ای است که با خود همراه دارد. اگر کسی اراده خودش را در دنیا با تعلق بسته و محدود کرده باشد، در آخرت نیز به همان میزان محدود خواهد بود. این گونه است که در آخرت مار و عقرب را می‌بیند ولی توان فرار از آنها را ندارد؛ زیرا در دنیا ازگناهان فرار نکرده و با گناه زندگی مسالمت آمیز داشته است. این همان  الزام و چسبندگی است که ملکات و مقامات ما با ما خواهند داشت. عقاید ما اعمال ما را ساخته و اعمال ما ملکات و مقامات ما را ساخته و اکنون ما با همان ملکات و مقامات در آخرت محشور می‌شویم. این گونه است که خداوند می‌فرماید: وَکُلَّ إِنسَانٍ أَلْزَمْنَاهُ طَآئِرَهُ فِی عُنُقِهِ وَنُخْرِجُ لَهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ کِتَابًا یَلْقَاهُ مَنشُورًا؛ و کارنامه هر انسانى را به گردن او بسته‏ایم، و روز قیامت براى او نامه‏اى که آن را گشاده مى‏بیند بیرون مى‏آوریم.(اسراء، آیه 13)
پس همان طوری که برنامه‌های روزانه ما خواب‌های ما را سامان می‌دهد و میزان اراده ما را مشخص می‌کند، همچنین دنیای ما، آخرت ما و میزان و سطح آزادی و اختیار و اراده ما را مشخص می‌کند. پس اراده ما در آخرت بسته به ملکات  ومقاماتی دارد که انسان در دنیا کسب کرده است. از این رو امیرمومنان امام علی(ع) می‌فرماید: إنّ الْیَوْمَ عَمَلٌ وَلا حِسابَ، وَغَداً حِسابٌ وَ لا عَمَل؛ امروز دنیا محل عمل بدون حساب و فردای قیامت، محل حساب بدون عمل است.( شرح نهج البلاغه ابن عبده: ج 1، ک 41)