عدالت محوری درسیره و حکومت عدل علی(ع)( بخش نخست)
عزم علوی در توازن عادلانه بین مردم(گزارش روز)
گالیا توانگر
اگر خداوند از عالمان پیمان سخت نگرفته بود که در برابر شکم بارگی ستمگر و گرسنگی ستم دیده آرام و قرار نگیرند بیدرنگ رشته حکومت را از دست میگذاشتم و پایانش را چون آغازش میانگاشتم و چون گذشته خود را به کناری میکشیدم. (نهجالبلاغه خطبه 3) همانا برترین چشم روشنی زمامداران برقراری عدل در شهرها و آشکارشدن محبت مردم به رهبر است که محبت دلهای رعیت جز با پاکی قلبها پدید نمیآید و خیرخواهی آنان زمانی است که با رغبت و شوق پیرامون رهبر را بگیرند و حکومت بار سنگینی را بر دوش رعیت نگذاشته باشد و طولانی شدن مدت زمامداری بر مردم ناگوار نباشد. ( نهج البلاغه نامه 53 ) تاکید دیگری در سخنان حضرت امیرالمؤمنین علی (ع) که حکومت را فقط و فقط برای برقراری عدل میخواست تا در سایه آن جامعه به کمال دست یابد، از قضیه برخورد ایشان با عبدالله بن عباس به خوبی مشخص میشود. عبدالله بن عباس هنگامی که کفش خود را پینه میزد، حضرت (ع) ازوی میپرسد: «قیمت این کفش چقدر است؟» و ابن عباس پاسخ میدهد: «قیمتی ندارد.» از پاسخ ابن عباس معلوم میشود که کفش بسیار کهنه بوده است؛ ولی امام (ع) بیانی دارد که ارزش حکومت عادلانه را در برابر حکومت بدون عدالت به همه میفهماند: «سوگند به خدا که همین کفش کهنه و پاره بیارزش نزد من از حکومت بر شما محبوبتر است، مگر اینکه حقی را با آن به پا دارم یا باطلی را دفع کنم.» (نهجالبلاغه خطبه33 )
نگاه به تاریخ حکومتها گواه بر این مدعا است که صدها نوع آن در شرق و غرب این عالم آمدند و رفتند و تمدنهای مختلف را پایهگذاری کردند و این تمدنها مسیر صعود و نزول خود را پشت سرگذاشتند و با داشتن پیشرفتهایی در زمینههای مادی هنوز تمدن بشری دارای علم بدون اخلاق، قدرت منهای عدالت و مادیت فاقد معنویت است. امام علی (ع) حکومت را وسیلهای برای تحقق عدالت، امنیت، رفاه و تربیت جامعه امری ضروری میداند و اگر به این پیام امام المتقین (ع) عمل میشد تاریخ شاهد انحراف انسان از مسیر هدایت الهی نبود و تمدن امروز بشری با شاخصه علم همراه با اخلاق، مادیت عجین با معنویت و قدرت آمیخته با عدالت شناخته میشد.
عدالت، امنیت، رفاه و آسایش و تربیت ازمهمترین اهداف حکومت از دیدگاه نهجالبلاغه است که اهداف دیگر را پوشش میدهد. محوریترین اصلی که امام علی (ع) آن را مبنای قبول حکومت معرفی میکند و آن را برای هر حکومتی لازم میداند عدالت است.
نکته قابل توجه دیگر اینکه از کلام امام (ع) این طور درک میشود که عدالت یک نمود درونی دارد و یک نمود بیرونی. کسی میتواند عدالت را در نمود بیرونی آن یعنی جامعه به خوبی تحقق بخشد که در اجرای آن در درون خود موفق شده باشد. عدالت در دیدگاه امام (ع) آن قدر ارزش دارد که بهایی همچون جان مولا را میطلبد و مولا این بها را برای بیان ارزش عدالت میپردازد. (منبع: خطمشیهای سیاسی نهجالبلاغه محمد مهدی ماندگار دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم).
تیتر شدن عدالت محوری در کارنامه مسئولین
مهمترین عرصههای عدالت در اداره حکومت از دیدگاه حضرت علی(ع) متشکل از این موارد است: متصف بودن زمامداران و مدیران به صفت عدالت، قراردادن هرکسی در جایگاه مناسب خودش براساس شایستگی هایش، عدالتمحور سیاست گذاریها، حفظ ارزشها با تحقق عدالتها، اصلاح امور با تحقق عدالت اقتصادی، تضمین سلامت امور با عدالت حقوقی و قضایی، عدالت در نظارت و ارزشیابی در مدیریت. پیشوای عدالتخواهان هرگاه در پی نظارت و بازرسی خود به مشکلی برخورد میکرد، با صلابت و دقت و براساس موازین حق و عدل بدون هیچ ملاحظهای با کارگزاران خود برخورد میکرد. کمترین کوتاهی را مایه تباهی ابدی میدانست و در این امر بسیار دقیق و شدید بود و اجازه نمیداد که کسی از جایگاه و موقعیت خود به سود خویش و زیان مردمان توشه برگیرد.
اسماعیل کوثری نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی و عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی در گفت و گو با گزارشگر روزنامه کیهان در باب عدالتمحوری از ارکان حکومت اسلامی میگوید: «در مبارزات امام راحل(ره) برای به ثمر رساندن حکومت اسلامی یکی از ارکان و شعارهای مبارزاتی ایشان با طاغوت همین برقراری و پیاده کردن عدالت در جامعه بود. در اصل چون الگوی نظام اسلامی، اسلام ناب محمدی است، مردم انتظار دارند که مسئولین در حکومت اسلامی آنچنان که آقاعلیبن ابیطالب(ع) براساس عدالت رفتار میکردند-ودر جای جای نهجالبلاغه و سخنان خویش به مقوله مهم عدالت محوری در اداره حکومت اسلامی اشاره داشته اند- به اجرای مسئولیتهای خویش بپردازند. امروز در جامعه اسلامی ما نیز امام راحل(ره) و مقام معظم رهبری برهمین اساس عمل کرده و میکنند.»
وی ادامه میدهد: «مسئولین در درجه اول باید عدالت را در خود و اطرافیانشان پیاده کنند. باید عدالت به واسطه اجرای مسئولیتهای ایشان سرلوحه قرار گرفته وتیترشود تا مردم وقتی در روزنامهها صحبتهای مسئولین را میخوانند، از دل و جان اعتقاد پیدا کنند که در جامعه هم عدالت به معنای واقعی اش به اجرا در میآید. مثال عینی این مهم در جبهههای حق علیه باطل به اجرا در آمد. در جنگ تحمیلی فرماندهان آنچنان براساس عدالت عمل میکردند که رزمندگان الگو میگرفتند و فدایی میشدند.»
نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی و عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی تاکید دارد: «حتی اگر برخی از مردم نسبت به پایبندی به عدالت بیتوجه باشند، نباید مسئولین به خود اجازه نادیده گرفتن عدالت را در اجرای مسئولیت هایشان بدهند. باید تمام و کمال به عدالت عمل کنند.»
کوثری در مورد ضرورت به مساوات عمل کردن جناحهای سیاسی در نظام اسلامی میگوید: «باید در بین جناحهای سیاسی جانب انصاف گرفته شود. برای اینکه در صحنه سیاست پیروز شویم نباید طرف مقابل را مشکلدار نشان دهیم تا توجه مردم به ما بیشتر شود، خدایی و انسانی نیست. مسئولیت خواهناخواه یکروز تمام میشود و رو سیاهی برای کسی میماند که از این شیوههای نادرست به دور از عدالت محوری برای کسب قدرت استفاده کرده است.»
پایداری در مسیرعدالت با شهادت در محراب
روايت شده درهنگام ضربت زدن ابنملجم برسر مطهر حضرت علي(ع)، زمين به لرزه درآمد و درياها مواج و آسمانها متزلزل شدند و درهاي مسجد به هم خوردند و خروش از فرشتگان آسمانها بلند شد و باد سياهي وزيد، به طوري كه جهان را تيره و تاريك ساخت و جبرئيل امين در ميان آسمان و زمين ندا داد و همگان ندايش را شنيدند. وي مي گفت: «سوگند به خدا كه اركان هدايت درهم شكست و ستارههای دانش نبوت تاريك و نشانههای پرهيزكاري بر طرف گرديد و عروه الوثقي الهي گسيخته شد. زيرا پسر عموي رسول خدا(ص) شهيد شد، سيدالاوصيا و علي مرتضي به شهادت رسيد. وي را سياهبختترين اشقياء، ابنملجم مرادي به شهادت رسانيد. (منتهيالآمال، ج1، ص174).
حجت الاسلام سید محمد واعظ موسوی نماینده مردم آذربایجان شرقی در مجلس خبرگان رهبری با بیان اینکه امام علی(ع) برای اجرای قوانین دین و برپایی عدالت سر از پا نمیشناخت، میگوید: «حکومت کوتاه مدت ایشان بهترین نمونه عدالتورزی در تاریخ است. حضرت علی(ع) حاضر میشود برای حفظ کیان اسلام و قوانین و آیین جاودانه اسلام ۲۵ سال خون دل بخورد. بعد از خلیفه سوم، مردم با فشار و اصرار از حضرت علی (ع) تقاضا میکنند که رهبری جامعه را بر عهده گیرند. امیرالمومنین (ع) به مردم میگوید اگر قرار است من خلافت را بپذیرم براساس سنت نبی مکرم اسلام حکومت میکنم و اجازه نمیدهم کسی حقی را ناحق کند و قومیت و نژاد را در برابر حق زیر پا میگذارم.»
عضو مجلس خبرگان رهبری ادامه میدهد: «امام علی(ع) از هر کسی که تحت حکومت ایشان بود حتی غیرمسلمان دفاع میکرد و دفاع از مظلومان و ستمدیدگان را وظیفه خویش میدانست. حضرت علی(ع) ازغصه بیپناهان جامعه خواب نداشت. ایشان شبانه و مخفیانه به محرومان و یتیمان کمکهای مادی و معنوی میکرد تا با فقرزدایی عدالت را در حکومت خویش اجرایی کند و فاصله طبقاتی را از میان بردارد. مولا در مدت کوتاه خلافت خویش با مخالفان عمده و بزرگی مواجه بود و در مدت کوتاه خلافت درگیر مبارزه با دشمنان بودند. دشمنان و بدخواهان حضرت عدالتگستری ایشان را برنمیتابند و به دنبال ضربه زدن به ایشان بودند و این زمینه انجام خدمات بیشتر را برای حضرت علی(ع) از بین میبرد. امیرالمومنین(ع) برای اجرای قوانین دین و برپایی عدالت سر از پا نمیشناخت و حکومت کوتاه ایشان بهترین نمونه عدالتورزی در طول تاریخ است.»
وی در تکمیل صحبت هایش میگوید: «حضرت علی (ع) حتی برای استمرار و دوام حکومت خویش حاضر نبودند حق کسی را پایمال کنند و سرانجام در مسیر حق توسط جاهلان درمحراب عبادت به شهادت رسیدند. جامعه شیعه و علوی باید لحظه لحظه زندگی حضرت علی(ع) را الگو و اسوه خویش قرار دهند و به عنوان چراغ راه از ایشان بهره گیرند.»
حذف امتیازخواهی از زندگی خود و اطرافیان
در اندیشه سیاسی امیرمؤمنان(ع) بنابر آموزشهای قرآن کریم ملاک برتری مردمان تقواپیشگی و فضیلتهای حقیقی بود. با چنین نگرشی به مردم، زمینه لازم برای تحقق اصل مساوات در مدیریت فراهم میشود. حضرت علی(ع) خود بیش ازهرکس اصل مساوات را دراداره حکومت خود پاس میداشت و اجازه هیچگونه امتیازخواهی به کسی حتی به نزدیکان و خاندان خود نمیداد. پرهیز از هرگونه تبعیض و بیعدالتی در اندیشه و سیره امیر مؤمنان(ع) چنان اهمیت داشت که اندکی دورشدن از آن امکان نداشت. امیرمؤمنان(ع) میفرمایند: «من حکومت را نمیخواهم مگر اینکه احقاق حقی کنم یا دفع باطلی.»
مهدی کوچکزاده نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی و عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات در گفت و گو با گزارشگر کیهان میگوید: «به نظر میرسد اولین گام در مسیر تاسی مسئولین جامعه اسلامی از عدالتمحوری حضرت علی (ع) این باشد که در بهرهبرداری از منابعی که در اختیارشان است نه تنها خود را در اولویت قرار ندهند، بلکه خود را در آخر صف بنشانند. اختیارات و امتیازاتی را که به واسطه مقام میتوانند از آنها بهره ببرند، نه تنها بر خود حلال ندانسته بلکه بر خود حرام بدانند. در واقع خود را در صف زیردستان خود قرار دهند. یکی از شیوهها در تحقق این مهم این است که امکاناتی که برای انجام وظیفه خود اختصاص میدهند، حداقل ممکن باشد.»
وی با دیدی انتقادی نسبت به عملکرد و تشکیلات وزارتخانهای ادامه میدهد: «متاسفانه بسیاری از دستگاهها در قوههای مختلف مثل زمان قبل انقلاب - با کمال شرمندگی عرض میکنم- صاحب ساختمانهایی که بیشباهت به کاخ نیست، شدهاند. در زمان سابق معروف بود میگفتند کاخ دادگستری، کاخ وزارت مالی و ... پس از پیروزی انقلاب اسلامی دستگاههای مختلف یک حرکت ارتجاعی را به مرور پیش گرفتند و دوباره به ساختمانهای آنچنانی بازگشتند. این وزارتخانهها برگشتند به نقاط بالای شهر ودر ساختمانهای آنچنانی و اتاقهای تو در تو سکنی گزیدند. این قبیل روشها بیشک با شیوه و روش زمامداری حضرت علی (ع) منافات دارد. کمکم روحیات مسئولین را تجملگرا بار میآورد و از مردم دور میسازد. ممکن است گفته شود که مسئولین به دفتر کار خود و ساختمان محل کارشان تعلق قلبی ندارند اما به یاد داشته باشیم که امام راحل فرمود: این کاخنشینی خویاش را هم میآورد.»
وی در باب رعایت کردن جانب انصاف و عدالت در مراودات جناحهای سیاسی میگوید: «منکر کار حزبی و تشکل یافته نیستم. در اسلام ید الله مع الجماعه هست. اگر اینها مبنای تشکیل حزب قرارگیرد و برای گسترش بِرّ و تقوا متشکل شویم خیلی هم خوب است و به برقراری عدالت در جامعه اسلامی کمک کردهایم. اما اگر برای کسب قدرت و ثروت تشکل درست کنیم ولو اینکه مقدسترین نامها را بر این حزب بگذاریم، به بیراهه قدم گذاشتهایم.»
بالاترین مرتبهایمان انصاف ورزیدن و پاسداری از آن
دولت اسلامی همه برنامههایش را معتدل و به دور از افراط و تفریط بنا نهاده که جز بر ایناساس نمیتوان مردمان را به درستی رهبری کرد و به عاقبت نیکو هدایت نمود. دور شدن از اعتدال عین ستم و بیداد است و زمامدارانی که خواهان برپایی عدالت و هدایت مردمانند باید همه برنامههای خود را بر اعتدال استوار سازند. علی(ع) در این باره توصیه میفرمایند: «بر تو باد به میانهروی در کارها، زیرا هر که از میانهروی، روی برتابد ستم کند، و هر که به آن پایبند گردد به عدالت رفتار کند.»
سمیرا روزبهانی دانشجوی کارشناسی ارشد تاریخ اسلام توضیح میدهد: «در اندیشه توحیدی و حکومتی حضرت علی(ع) بالاترین مرتبهایمان به خدا انصاف ورزیدن و پاسداری از آن است. ایشان خود در پاسداری از انصاف نیز چون دیگر فضائل و کمالات والاترین نمونه مدرسه پیامبر(ص) بود و چنان حقوق مردمان را حفظ میکرد که مایه شگفتی میشد. حضرت همواره تاکید داشتند؛زمامداران در اداره امور باید اصل انصاف را رعایت کنند.»
وی در ادامه میگوید: «سیره و روش امام علی(ع) حساسیت و نگرانی نسبت به بیتالمال است. این حساسیت و اهتمام در حدی است که آن حضرت را رنج میدهد و هیچگاه حتی دم مرگ وی را رها نمیکند. از جمله مطالبی که از دستورات علی(ع) درباره بیتالمال به چشم میخورد و بر آن تأکید شده، عبارت است از اینکه اجرای عدالت، از وظایف اصلی و اساسی حاکم اسلامی است و در هیچ شرایطی نباید از آن چشم پوشی کند. از این رو امام(ع) استانداران را امانتداران مال میدانست که باید از آن نگهداری میکردند و اگر یکی از آنان در سیاست اقتصادی، کار نامشروع و غیرقانونی انجام میداد این کار او عامل خشم پروردگار و خیانت در امانت محسوب میشد.»
اگر خداوند از عالمان پیمان سخت نگرفته بود که در برابر شکم بارگی ستمگر و گرسنگی ستم دیده آرام و قرار نگیرند بیدرنگ رشته حکومت را از دست میگذاشتم و پایانش را چون آغازش میانگاشتم و چون گذشته خود را به کناری میکشیدم. (نهجالبلاغه خطبه 3) همانا برترین چشم روشنی زمامداران برقراری عدل در شهرها و آشکارشدن محبت مردم به رهبر است که محبت دلهای رعیت جز با پاکی قلبها پدید نمیآید و خیرخواهی آنان زمانی است که با رغبت و شوق پیرامون رهبر را بگیرند و حکومت بار سنگینی را بر دوش رعیت نگذاشته باشد و طولانی شدن مدت زمامداری بر مردم ناگوار نباشد. ( نهج البلاغه نامه 53 ) تاکید دیگری در سخنان حضرت امیرالمؤمنین علی (ع) که حکومت را فقط و فقط برای برقراری عدل میخواست تا در سایه آن جامعه به کمال دست یابد، از قضیه برخورد ایشان با عبدالله بن عباس به خوبی مشخص میشود. عبدالله بن عباس هنگامی که کفش خود را پینه میزد، حضرت (ع) ازوی میپرسد: «قیمت این کفش چقدر است؟» و ابن عباس پاسخ میدهد: «قیمتی ندارد.» از پاسخ ابن عباس معلوم میشود که کفش بسیار کهنه بوده است؛ ولی امام (ع) بیانی دارد که ارزش حکومت عادلانه را در برابر حکومت بدون عدالت به همه میفهماند: «سوگند به خدا که همین کفش کهنه و پاره بیارزش نزد من از حکومت بر شما محبوبتر است، مگر اینکه حقی را با آن به پا دارم یا باطلی را دفع کنم.» (نهجالبلاغه خطبه33 )
نگاه به تاریخ حکومتها گواه بر این مدعا است که صدها نوع آن در شرق و غرب این عالم آمدند و رفتند و تمدنهای مختلف را پایهگذاری کردند و این تمدنها مسیر صعود و نزول خود را پشت سرگذاشتند و با داشتن پیشرفتهایی در زمینههای مادی هنوز تمدن بشری دارای علم بدون اخلاق، قدرت منهای عدالت و مادیت فاقد معنویت است. امام علی (ع) حکومت را وسیلهای برای تحقق عدالت، امنیت، رفاه و تربیت جامعه امری ضروری میداند و اگر به این پیام امام المتقین (ع) عمل میشد تاریخ شاهد انحراف انسان از مسیر هدایت الهی نبود و تمدن امروز بشری با شاخصه علم همراه با اخلاق، مادیت عجین با معنویت و قدرت آمیخته با عدالت شناخته میشد.
عدالت، امنیت، رفاه و آسایش و تربیت ازمهمترین اهداف حکومت از دیدگاه نهجالبلاغه است که اهداف دیگر را پوشش میدهد. محوریترین اصلی که امام علی (ع) آن را مبنای قبول حکومت معرفی میکند و آن را برای هر حکومتی لازم میداند عدالت است.
نکته قابل توجه دیگر اینکه از کلام امام (ع) این طور درک میشود که عدالت یک نمود درونی دارد و یک نمود بیرونی. کسی میتواند عدالت را در نمود بیرونی آن یعنی جامعه به خوبی تحقق بخشد که در اجرای آن در درون خود موفق شده باشد. عدالت در دیدگاه امام (ع) آن قدر ارزش دارد که بهایی همچون جان مولا را میطلبد و مولا این بها را برای بیان ارزش عدالت میپردازد. (منبع: خطمشیهای سیاسی نهجالبلاغه محمد مهدی ماندگار دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم).
تیتر شدن عدالت محوری در کارنامه مسئولین
مهمترین عرصههای عدالت در اداره حکومت از دیدگاه حضرت علی(ع) متشکل از این موارد است: متصف بودن زمامداران و مدیران به صفت عدالت، قراردادن هرکسی در جایگاه مناسب خودش براساس شایستگی هایش، عدالتمحور سیاست گذاریها، حفظ ارزشها با تحقق عدالتها، اصلاح امور با تحقق عدالت اقتصادی، تضمین سلامت امور با عدالت حقوقی و قضایی، عدالت در نظارت و ارزشیابی در مدیریت. پیشوای عدالتخواهان هرگاه در پی نظارت و بازرسی خود به مشکلی برخورد میکرد، با صلابت و دقت و براساس موازین حق و عدل بدون هیچ ملاحظهای با کارگزاران خود برخورد میکرد. کمترین کوتاهی را مایه تباهی ابدی میدانست و در این امر بسیار دقیق و شدید بود و اجازه نمیداد که کسی از جایگاه و موقعیت خود به سود خویش و زیان مردمان توشه برگیرد.
اسماعیل کوثری نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی و عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی در گفت و گو با گزارشگر روزنامه کیهان در باب عدالتمحوری از ارکان حکومت اسلامی میگوید: «در مبارزات امام راحل(ره) برای به ثمر رساندن حکومت اسلامی یکی از ارکان و شعارهای مبارزاتی ایشان با طاغوت همین برقراری و پیاده کردن عدالت در جامعه بود. در اصل چون الگوی نظام اسلامی، اسلام ناب محمدی است، مردم انتظار دارند که مسئولین در حکومت اسلامی آنچنان که آقاعلیبن ابیطالب(ع) براساس عدالت رفتار میکردند-ودر جای جای نهجالبلاغه و سخنان خویش به مقوله مهم عدالت محوری در اداره حکومت اسلامی اشاره داشته اند- به اجرای مسئولیتهای خویش بپردازند. امروز در جامعه اسلامی ما نیز امام راحل(ره) و مقام معظم رهبری برهمین اساس عمل کرده و میکنند.»
وی ادامه میدهد: «مسئولین در درجه اول باید عدالت را در خود و اطرافیانشان پیاده کنند. باید عدالت به واسطه اجرای مسئولیتهای ایشان سرلوحه قرار گرفته وتیترشود تا مردم وقتی در روزنامهها صحبتهای مسئولین را میخوانند، از دل و جان اعتقاد پیدا کنند که در جامعه هم عدالت به معنای واقعی اش به اجرا در میآید. مثال عینی این مهم در جبهههای حق علیه باطل به اجرا در آمد. در جنگ تحمیلی فرماندهان آنچنان براساس عدالت عمل میکردند که رزمندگان الگو میگرفتند و فدایی میشدند.»
نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی و عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی تاکید دارد: «حتی اگر برخی از مردم نسبت به پایبندی به عدالت بیتوجه باشند، نباید مسئولین به خود اجازه نادیده گرفتن عدالت را در اجرای مسئولیت هایشان بدهند. باید تمام و کمال به عدالت عمل کنند.»
کوثری در مورد ضرورت به مساوات عمل کردن جناحهای سیاسی در نظام اسلامی میگوید: «باید در بین جناحهای سیاسی جانب انصاف گرفته شود. برای اینکه در صحنه سیاست پیروز شویم نباید طرف مقابل را مشکلدار نشان دهیم تا توجه مردم به ما بیشتر شود، خدایی و انسانی نیست. مسئولیت خواهناخواه یکروز تمام میشود و رو سیاهی برای کسی میماند که از این شیوههای نادرست به دور از عدالت محوری برای کسب قدرت استفاده کرده است.»
پایداری در مسیرعدالت با شهادت در محراب
روايت شده درهنگام ضربت زدن ابنملجم برسر مطهر حضرت علي(ع)، زمين به لرزه درآمد و درياها مواج و آسمانها متزلزل شدند و درهاي مسجد به هم خوردند و خروش از فرشتگان آسمانها بلند شد و باد سياهي وزيد، به طوري كه جهان را تيره و تاريك ساخت و جبرئيل امين در ميان آسمان و زمين ندا داد و همگان ندايش را شنيدند. وي مي گفت: «سوگند به خدا كه اركان هدايت درهم شكست و ستارههای دانش نبوت تاريك و نشانههای پرهيزكاري بر طرف گرديد و عروه الوثقي الهي گسيخته شد. زيرا پسر عموي رسول خدا(ص) شهيد شد، سيدالاوصيا و علي مرتضي به شهادت رسيد. وي را سياهبختترين اشقياء، ابنملجم مرادي به شهادت رسانيد. (منتهيالآمال، ج1، ص174).
حجت الاسلام سید محمد واعظ موسوی نماینده مردم آذربایجان شرقی در مجلس خبرگان رهبری با بیان اینکه امام علی(ع) برای اجرای قوانین دین و برپایی عدالت سر از پا نمیشناخت، میگوید: «حکومت کوتاه مدت ایشان بهترین نمونه عدالتورزی در تاریخ است. حضرت علی(ع) حاضر میشود برای حفظ کیان اسلام و قوانین و آیین جاودانه اسلام ۲۵ سال خون دل بخورد. بعد از خلیفه سوم، مردم با فشار و اصرار از حضرت علی (ع) تقاضا میکنند که رهبری جامعه را بر عهده گیرند. امیرالمومنین (ع) به مردم میگوید اگر قرار است من خلافت را بپذیرم براساس سنت نبی مکرم اسلام حکومت میکنم و اجازه نمیدهم کسی حقی را ناحق کند و قومیت و نژاد را در برابر حق زیر پا میگذارم.»
عضو مجلس خبرگان رهبری ادامه میدهد: «امام علی(ع) از هر کسی که تحت حکومت ایشان بود حتی غیرمسلمان دفاع میکرد و دفاع از مظلومان و ستمدیدگان را وظیفه خویش میدانست. حضرت علی(ع) ازغصه بیپناهان جامعه خواب نداشت. ایشان شبانه و مخفیانه به محرومان و یتیمان کمکهای مادی و معنوی میکرد تا با فقرزدایی عدالت را در حکومت خویش اجرایی کند و فاصله طبقاتی را از میان بردارد. مولا در مدت کوتاه خلافت خویش با مخالفان عمده و بزرگی مواجه بود و در مدت کوتاه خلافت درگیر مبارزه با دشمنان بودند. دشمنان و بدخواهان حضرت عدالتگستری ایشان را برنمیتابند و به دنبال ضربه زدن به ایشان بودند و این زمینه انجام خدمات بیشتر را برای حضرت علی(ع) از بین میبرد. امیرالمومنین(ع) برای اجرای قوانین دین و برپایی عدالت سر از پا نمیشناخت و حکومت کوتاه ایشان بهترین نمونه عدالتورزی در طول تاریخ است.»
وی در تکمیل صحبت هایش میگوید: «حضرت علی (ع) حتی برای استمرار و دوام حکومت خویش حاضر نبودند حق کسی را پایمال کنند و سرانجام در مسیر حق توسط جاهلان درمحراب عبادت به شهادت رسیدند. جامعه شیعه و علوی باید لحظه لحظه زندگی حضرت علی(ع) را الگو و اسوه خویش قرار دهند و به عنوان چراغ راه از ایشان بهره گیرند.»
حذف امتیازخواهی از زندگی خود و اطرافیان
در اندیشه سیاسی امیرمؤمنان(ع) بنابر آموزشهای قرآن کریم ملاک برتری مردمان تقواپیشگی و فضیلتهای حقیقی بود. با چنین نگرشی به مردم، زمینه لازم برای تحقق اصل مساوات در مدیریت فراهم میشود. حضرت علی(ع) خود بیش ازهرکس اصل مساوات را دراداره حکومت خود پاس میداشت و اجازه هیچگونه امتیازخواهی به کسی حتی به نزدیکان و خاندان خود نمیداد. پرهیز از هرگونه تبعیض و بیعدالتی در اندیشه و سیره امیر مؤمنان(ع) چنان اهمیت داشت که اندکی دورشدن از آن امکان نداشت. امیرمؤمنان(ع) میفرمایند: «من حکومت را نمیخواهم مگر اینکه احقاق حقی کنم یا دفع باطلی.»
مهدی کوچکزاده نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی و عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات در گفت و گو با گزارشگر کیهان میگوید: «به نظر میرسد اولین گام در مسیر تاسی مسئولین جامعه اسلامی از عدالتمحوری حضرت علی (ع) این باشد که در بهرهبرداری از منابعی که در اختیارشان است نه تنها خود را در اولویت قرار ندهند، بلکه خود را در آخر صف بنشانند. اختیارات و امتیازاتی را که به واسطه مقام میتوانند از آنها بهره ببرند، نه تنها بر خود حلال ندانسته بلکه بر خود حرام بدانند. در واقع خود را در صف زیردستان خود قرار دهند. یکی از شیوهها در تحقق این مهم این است که امکاناتی که برای انجام وظیفه خود اختصاص میدهند، حداقل ممکن باشد.»
وی با دیدی انتقادی نسبت به عملکرد و تشکیلات وزارتخانهای ادامه میدهد: «متاسفانه بسیاری از دستگاهها در قوههای مختلف مثل زمان قبل انقلاب - با کمال شرمندگی عرض میکنم- صاحب ساختمانهایی که بیشباهت به کاخ نیست، شدهاند. در زمان سابق معروف بود میگفتند کاخ دادگستری، کاخ وزارت مالی و ... پس از پیروزی انقلاب اسلامی دستگاههای مختلف یک حرکت ارتجاعی را به مرور پیش گرفتند و دوباره به ساختمانهای آنچنانی بازگشتند. این وزارتخانهها برگشتند به نقاط بالای شهر ودر ساختمانهای آنچنانی و اتاقهای تو در تو سکنی گزیدند. این قبیل روشها بیشک با شیوه و روش زمامداری حضرت علی (ع) منافات دارد. کمکم روحیات مسئولین را تجملگرا بار میآورد و از مردم دور میسازد. ممکن است گفته شود که مسئولین به دفتر کار خود و ساختمان محل کارشان تعلق قلبی ندارند اما به یاد داشته باشیم که امام راحل فرمود: این کاخنشینی خویاش را هم میآورد.»
وی در باب رعایت کردن جانب انصاف و عدالت در مراودات جناحهای سیاسی میگوید: «منکر کار حزبی و تشکل یافته نیستم. در اسلام ید الله مع الجماعه هست. اگر اینها مبنای تشکیل حزب قرارگیرد و برای گسترش بِرّ و تقوا متشکل شویم خیلی هم خوب است و به برقراری عدالت در جامعه اسلامی کمک کردهایم. اما اگر برای کسب قدرت و ثروت تشکل درست کنیم ولو اینکه مقدسترین نامها را بر این حزب بگذاریم، به بیراهه قدم گذاشتهایم.»
بالاترین مرتبهایمان انصاف ورزیدن و پاسداری از آن
دولت اسلامی همه برنامههایش را معتدل و به دور از افراط و تفریط بنا نهاده که جز بر ایناساس نمیتوان مردمان را به درستی رهبری کرد و به عاقبت نیکو هدایت نمود. دور شدن از اعتدال عین ستم و بیداد است و زمامدارانی که خواهان برپایی عدالت و هدایت مردمانند باید همه برنامههای خود را بر اعتدال استوار سازند. علی(ع) در این باره توصیه میفرمایند: «بر تو باد به میانهروی در کارها، زیرا هر که از میانهروی، روی برتابد ستم کند، و هر که به آن پایبند گردد به عدالت رفتار کند.»
سمیرا روزبهانی دانشجوی کارشناسی ارشد تاریخ اسلام توضیح میدهد: «در اندیشه توحیدی و حکومتی حضرت علی(ع) بالاترین مرتبهایمان به خدا انصاف ورزیدن و پاسداری از آن است. ایشان خود در پاسداری از انصاف نیز چون دیگر فضائل و کمالات والاترین نمونه مدرسه پیامبر(ص) بود و چنان حقوق مردمان را حفظ میکرد که مایه شگفتی میشد. حضرت همواره تاکید داشتند؛زمامداران در اداره امور باید اصل انصاف را رعایت کنند.»
وی در ادامه میگوید: «سیره و روش امام علی(ع) حساسیت و نگرانی نسبت به بیتالمال است. این حساسیت و اهتمام در حدی است که آن حضرت را رنج میدهد و هیچگاه حتی دم مرگ وی را رها نمیکند. از جمله مطالبی که از دستورات علی(ع) درباره بیتالمال به چشم میخورد و بر آن تأکید شده، عبارت است از اینکه اجرای عدالت، از وظایف اصلی و اساسی حاکم اسلامی است و در هیچ شرایطی نباید از آن چشم پوشی کند. از این رو امام(ع) استانداران را امانتداران مال میدانست که باید از آن نگهداری میکردند و اگر یکی از آنان در سیاست اقتصادی، کار نامشروع و غیرقانونی انجام میداد این کار او عامل خشم پروردگار و خیانت در امانت محسوب میشد.»