نگاهی به کمیت و کیفیت محافل قرآنی خانگی و تاثیرات آن (بخش نخست)
پرواز در حریم ملکوتی یار(گزارش روز)
گالیا توانگر
عطر تلاوت قرآن که در فضای خانه بپیچد، همه مستمعین را مسحور خود میسازد. خاصه اینکه این جلسات پر برکت از با همنشینی همسایگان و هم محلیها شکل گرفته باشد. با همنشینیهایی که با نیت غوطه خوردن در فضای معنوی قرآن شکل میگیرد،جلسات پر برکت،سازنده و گره گشایی هستند.به شرط آنکه توسط فردی کار آزموده و آگاه به مسائل قرآنی اداره شده و ازآسیب هایی چون ارائه آموزشهای غلط که امروزه متاسفانه در برخی محافل سیطره دارند، دور بمانند و به اصل قرآن آموزی، تفحص در معانی و تربیت قرآنی ختم شوند. چهبسا از دل همین محافل قرآنی بسیاری از شخصیتهای تاثیرگذار جامعهمان برخاستهاند وبا پژوهشهای صورت گرفته مشخص شده که اغلب شهدای ما با چنین محافلی عجین بوده و با قرآن کریم اُنسی دیرینه داشته اند.
امروزه انسان در معرض آماج حملات روحی و روانی قرار دارد و نگرانیهای فراوانی او را احاطه کرده، وحشتِ تنهایی در همه حال انسان را تنها نمیگذارد. او به شدت نیازمند انیس و مونس است که در کنار او آرامش یابد. نگرانی شدید او از تنهایی و بیکسی، در همه حوادث دوران زندگی، روح و روان او را میآزارد. قرآن کریم مونسی است که در شرایط عادی و نیز در بحرانها و سختیهای زندگی میتواند بهترین همدم انسان باشد؛ امام سجّاد(ع) میفرماید: «اگر همه مردم ما بین مشرق و مغرب بمیرند و هیچ موجودی بر روی زمین زنده نماند و من تنها باشم، وقتی قرآن با من باشد، هرگز از تنهایی وحشت نمیکنم./ کافی (ط - الإسلامیة)، ج 2، ص 602».
رسول خدا(ص) درمان همه مشکلات را در قرآن میداند ومی فرماید:«هر گاه کارها چون شب ظلمانی برایتان مشتبه و تاریک گردید به قرآن پناه ببرید؛ چون او شفیعی است که شفاعتش پذیرفته و شاهدی است که تصدیق شده است. هرکس او را رهبر خویش گرداند، وی را به بهشت رهنمون میسازد و هرکس بدان پشت پا زند، به جهنّم سوقش میدهد. قرآن روشن ترین راهنما به سوی بهترین راههاست./ حلّی، عدة الداعی، ص 286».
آری، قرآن بهترین مونسهای زندگی است که جلوهای از علم و حکمت پروردگار و نشانگر عظمت خداوند متعال است.اُنس با قرآن، همراه شدن با گنجینه بیپایان و در اختیار داشتن برنامه جامع و کامل یک زندگی سعادتمندانه است که همه در پی آنند. ولی نمیدانند که در کنارشان قرار دارد. به قول معروف یار در خانه و ما گرد جهان میگردیم.
شناسنامهدار شدن 120خانه قرآنی شهری و 100 خانه قرآنی روستایی در تهران
مریم لشکری بانوی 60 ساله ساکن منطقه 18 شهر تهران منزل خود را برای برپایی کلاسهای آموزش قرآن در اختیار کانون مهد قرآن امام حسن مجتبی(ع) قرار داده است. همه روزه کلاسهایی چون حفظ، روخوانی و فصیحخوانی قرآن با حضور مربیان مهد قرآن و تعداد قابل توجه قرآنآموز در واحد مسکونی این بانو که خود یکی از این قرآن یاوران مهد قرآن است و در مساحت 80 متر مربع تشکیل میشود.
روشن است که مردم ما مردمی هستند که همیشه پناه خود را قرآن قرار داده و از هیچ تلاش و کار خیری در مسیر نشان دادن ارادت خود به کلام الله فروگذار نیستند. از این دست وقف کردن منازل برای اختصاص یافتن به برگزاری محافل قرآنی کار خیری ست که نه تنها در محلات پایتخت مرسوم بوده بلکه در اقصی نقاط ایران اسلامی همواره دیده شده است. گذشته از این شور و شوق جمعی باید منبعی نظارتی وجود داشته باشد که بر جلسهگردانها و نیز مدرسین این محافل نظارت در خور توجهی ارائه دهد؛ چرا که کوچکترین قصوری در این جلسات و آموزش نادرست، جمعی از اذهان را خدای نکرده به بیراهه میکشاند.
علی حیدری مسئول تشکیلات قرآنی مردمی تبلیغات اسلامی استان تهران در گفت و گو با گزارشگر کیهان از شناسنامهدار شدن محافل قرآنی خانگی خبر داده و میگوید: «ما شناسایی محافل قرآنی خانگی را دو سال است که آغاز کردهایم. در طی دو سال 120 خانه قرآن شهری و 100 خانه روستایی بهعلاوه 500 موسسه قرآنی در استان تهران مشغول به فعالیت شناسایی و مجوزدار شدهاند. جواز به دو صورت صادر میشود؛ در برخی موارد یک طبقه از آپارتمان کاملا به فعالیت قرآنی اختصاص پیدا کرده وآن طبقه مسکونی نیست. در حالت دوم خانه مسکونی بوده و یک تا دو روز در هفته در آن محفل قرآنی برگزار میگردد. نظارت بر کمیت و کیفیت این محافل به دو صورت از طریق کارشناسان دایره استانی و یا ادارات تابعه ما در مناطق مختلف صورت میگیرد.»
ازوی سوال میکنم: آیا ازسوی شما اعزام مدرس هم صورت میگیرد؟ این مسئول پاسخ میدهد: «برای مثال مدیر یک خانه قرآنی به ما زنگ میزند و اطلاع میدهد که برای 20 نفر قرآن آموز نیاز به یک معلم روخوانی دارد. ما برای این خانه قرآنی در اسرع وقت مربی میفرستیم. هر چند برنامهریزی دراز مدتمان حول این محور ریخته شده که مدیران قرآنی-صاحبان محافل قرآنی خانگی- را طوری آموزش دهیم و برایشان دورههایی بگذاریم که کمکم خودشان به مربی قرآنی تبدیل شوند و خودکفا باشند.»
مسئول تشکیلات قرآنی مردمی تبلیغات اسلامی استان تهران در ادامه توضیح میدهد: «ما بازرسی دائمی از خانههای قرآنی داریم. میتوانیم به جرئت بگوییم که این محافل شناسنامه دار عاری از هر گونه بدعتها هستند. ورود افراد غیر را تحت عنوان مربی به این محافل قدغن کردهایم و هر کسی نمیتواند تحت عنوان مربی وارد این حیطه شده، از فرصتها سوء استفاده کرده و بتواند آموزشهایی را که ما تایید نمیکنیم، ارائه دهد. مربیان فارغالتحصیلان سطح 2 و سطح 3 حوزه هستند و در زمینه احکام و تفسیر آیات تبحر دارند. مشکل مربیان غیر بیشتر در محافل خواهران که جلساتی به صورت برگزاری سفرهها دارند، دیده میشود. یکی دیگر از چالشهای رایج این است که معمولا شرکتکنندگان محافل خانگی قرآنی نمیدانند هر کدام از سوالات مذهبی خود را باید از اهل فن خاص خودش بپرسند. برای مثال از مدرسی که آموزش رو خوانی را بر عهده دارد نمیتوانند احکام شرعی بپرسند و هر کدام از این شاخهها متخصص اهل فن خود را دارد. ضمنا سوالات را باید تنها با مدرسین با تجربه و تایید شده از طرف ما مطرح کنند.»
وی درمورد پرداخت هزینه مربیان محافل قرآنی خانگی توضیح میدهد: «اصل بر این است که هزینه توسط سازمان پرداخت شود هر چند در موسسات و محافل خودگردان هزینه را در راستای خود کفاییشان خودشان تقبل میکنند.»
حیدری در تکمیل صحبتهایش با اعلام شماره تماس 77536526 از مردم میخواهد که نقطه نظرات و احیانا تخلفاتی را که میبینند به سازمان تبلیغات اسلامی استان تهران انتقال دهند. ضمن اینکه مردم از طریق همین شماره میتوانند به ادارات تابعه در مناطق خود وصل شده و مسئله خود را در منطقه محل سکونتشان پیگیری کنند.
جلسات خانگی قرآنی
محلی برای شکل دادن هویت
کنترل اجتماعی و هویت افراد در جلسات قرآن شکل میگیرد و برای نظام اسلامی ما جلسات خانگی قرآنی اهمیت زیادی دارد.
مرحوم استاد مولایی- استاد ابراهیم پورفرزیب معروف به مولایی فوت مهر 1393 - در زمره بزرگان قرآنی کشور بود که به گواهی پیشکسوتان عرصه قرآن در دوران قبل از انقلاب اسلامی هدایت جامعه قرآنی و تربیت اساتید قرآنی کشور را با بهرهگیری از جلسات مردمی برعهده گرفت و آغازکننده نهضت جدید قرائت قرآن در کشور شد. وی از این رهگذر در مراودات با اساتید و بزرگان قرآنی کشور برای کسب رهنمود در دهه ۵۰ در مسجد کرامت مشهد به محضر رهبر معظم انقلاب مشرف میشد. ایشان از سوی حضرت آیتالله خامنهای ملقب به اکبر القرّاء ایران شده است. حجتالاسلام شهاب مرادی کارشناس فرهنگی و مذهبی با اشاره به نقل قول از این استاد عالیقدر قرآنی میگوید: «در جلسات خانگی استاد و شاگرد هر دو تربیت میشوند. استمرار این جلسات خانگی و این جلسه در مسجد هم استاد و هم شاگرد را عاقبت بخیر میکند و انسان را مقیم قرآن میکند.»
وی با تأکید بر اینکه ریشههای قرآن باید در توده مردم باشد و باید قرآن برای عموم مردم در دسترس باشد، میافزاید: «قرآن صرفا برای بالای سر درگذاشتن، بالای طاقچه و برای گرفتن بالای سر مسافرنیست. متاسفانه فرهنگ قرآن از زندگی افراد دور شده است و حال آنکه قرآن باید در زندگی افراد باشد تا با آن انس گرفته و فرزندان با آن مأنوس شوند. اگر کودکی به قرآن دست زد او را نترسانید و تصویر خداوند رئوف، رحیم، غفور و حلیم و ... را در ذهن او به خدایی لجباز و اهل تلافی تبدیل نکنید. جلسات قرآن مهمترین پایگاه است که انسان برای سالم ماندن به آن نیاز دارد و جلسات خانگی قرآن تقوا را برای شاگردان و استاد ذخیره میکند. امیدوارم به فرمایش مقام معظم رهبری (دامت برکاته) مبنی بر تربیت 10 میلیون حافظ قرآن نایل شویم.»
30 سال شهید حاضر در محفل قرآنی
دراین روزهای ماه مبارک رمضان کلا حال و هوای محلات قرآنی است، به طوری که برای ورود به این جلسات معنوی قرآنی لازم نیست از قشر خاصی باشید و یا برایتان کارت دعوتی ارسال کرده باشند. حتی با هر سطح سوادی و با هر میزان اُنس با قرآن میتوانید در یکی از محافل قرآنی محله تان شرکت کرده و از برکات نامتناهی دوستی با قرآن بهرمند شوید.
مادر شهید شاهین باقری(که نامش را به حمید تغییر داده بود) بانوی ساکن منطقه2 شهر تهران یکی از بانوانی است که تربیت مذهبی و قرآنی خود را مدیون جلسات قرآنی که معمولا در برخی منازل همسایگان به طور ثابت در طول هفته برگزار میگردد، میداند. وی که لیسانسه علوم آزمایشگاهی هم هست بنا به گفته خودش بعد از شهادت پسرش شاهین توانسته از لحاظ مذهبی خودش را تقویت کند و از یک خودشناسی به افقهای خداشناسی صعود کند. در همه مصاحبهها این جمله را تکرار میکند که شهادت فرزندم باعث شد خودم را پیدا کنم زیرا تا آن زمان نمازم را دست و پا شکسته میخواندم و این اتفاق من را متحول کرد.
وی در باب شهادت و مفقود الاثری فرزندش در گفتوگو با گزارشگر کیهان توضیح میدهد: «فرزندم 12 اسفند 62 در جزیره مجنون مفقودالاثر شد و یازده سال بعد پیدایش کردند. من در روزهای برفی در حالی که عکس شاهین را در آغوش میگرفتم، در پی کاروان شهدای گمنام میرفتم تا بلکه بچه ام شناسایی شود .در یکی از همین رفت و آمدها بود که- بیآنکه بدانم – محسن برهمایی (خودش هم فرزند شهید بود) عکسی از من گرفت که بعدها در میان عکسهای دفاع مقدس اثر برجستهای شد و در میادین مهم شهر –از جمله بلوار کشاورز- نصبش کردند. مدتها خبر نداشتم تا اینکه از بس اطرافیان گفتند: خانم باقری عکستان را همه جا گذاشتهاند. اطلاع پیدا کردم و بعدها متوجه شدم عکاس این عکس مدتها دنبالم میگشت. عکس جوایز زیادی از جمله رتبه اول کشور و رتبه سوم جهان راهم گرفت.»
این مادر شهید ادامه میدهد: «فرزندم در جلسات قرآن استاد موسویبلده در دارالتحفیظ شرکت میکرد و هنوز پس از گذشت بیش از 30 سال از شهادتش هرهفته نامش در جلسه قرآن قرائت میشود و همه حاضران در جلسه استاد موسوی به جای شهید حاضر میگویند. شاهین قاری قرآن بود و در مسجد محل در جلسات شرکت میکرد، او به همراه برادرش و یکی از اقوام به نام بیژن نوباوه – نماینده فعلی مجلس شورای اسلامی - در منزل مسابقه قرآنی برگزار میکردند و حتی صوت تلاوتشان را هم ضبط میکردند اما متأسفانه هیچ کدام از این نوارها اکنون وجود ندارد. پیش از پیروزی انقلاب در مسجد بسیار فعالیت میکرد من از ترس جان او همواره با اتومبیل به دنبالش میرفتم. حتی قبل از انقلاب به فضای مسجد بدبین بودم و با فعالیت وی مخالفت میکردم تا اینکه آقای مزینانی(معلم شاهین) با توضیحاتش نظرم را درباره مسجد عوض کرد. شاهین بعد از انقلاب هم فعالیتهایش را ادامه داد و سال 1360 قصد رفتن به جبهه را کرد.چون فرزند دیگرم هم در جبهه سرباز بود، ابتدا موافقت نکردم که اوهم راهی شود. به شاهین گفتم: مگر امام(ره) بر درس خواندن تاکید ندارد؟اول دیپلمت را بگیر و بعد راهی شو. اما او راهی شد.»
با بالهای شاهین در پناه قرآن اوج گرفتم
مادر شهید شاهین باقری که در اوایل جنگ در بیمارستان شهید بهرامی مشغول به کار بوده و خود 124 شهید را کفن پوشانده میگوید: «به یاد دارم قبل از آخرین اعزامش برای خداحافظی به بیمارستان آمد. چهره زیبایش بسیار زیباتر و نورانیتر شده بود از من حلالیت طلبید و رفت. آن روز همه همکارانم در بیمارستان اشک میریختند.پرسیدم :«چرا گریه میکنید؟!» گفتند: «جدایی مادر از فرزند سخت است دیگر!» پس از شهادت شاهین گفتند: «ما احساس میکردیم که این آخرین خداحافظی فرزندت است برای همین همگی گریه میکردیم.» معلمش آقای مزینانی میگفت: «هنگامی که برای اولین بار به مسجد میآمدند روی تلاوت و خواندن در جلسه را نداشتند، اما کمکم کار را شروع میکردند و قرآن کریم با گوشت و پوستشان آمیخته میشد و همین امر بود که رزمندگان ما زیر حجم سنگین آتش دشمن ایستادگی میکردند.»
بانو باقری در تکمیل صحبت هایش میگوید: «من بعد از شهادت شاهین تازه متوجه فعالیتهای قرآنی او در مسجد شدم. همیشه میگفتم: درستان واجب تر است. بعد ازشهادت پسرم در من تحول عظیمی ایجاد شد. الان یک پای ثابت محافل قرآنی شدهام. اوایل در جلسات تفسیر دکتر میرباقری شرکت داشتم. بعد به جلسات هفتگی منزل همسایهمان جذب شدم. ده سال است به این جلسات میروم و بسیار هم برایم پر بار بوده است. در این جلسات احکام، قرائت و تفسیر با هم تدریس میشود. من قبل انقلاب تا این حد با قرآن و احکام آشنایی نداشتم. در مدارس هم از این جور مسائل تدریس نمیشد. بعد از شهادت شاهین دنبال این مسائل رفتم و بحمدالله با جلسات و محافل قرآنی خوب و پرباری هم آشنا شدم. الان با این که بعد از فوت همسرم و شهادت فرزندم تنها زندگی میکنم، احساس ترس و تنهایی ندارم. احساس میکنم در محضر خدا هستم و با یاد و نام امام عصر(عج) زندگی میکنم. اگر جوانها به این درک برسند از خیلی آسیبها مصون میمانند و دلشان همواره به یاد خدا گرم خواهد بود.»