تحریف امام(ره) در دوره پسا فتنه 88(نگاه)
مسعود اکبری
«هنری فراید» مسئول امور ایران در وزارت امور خارجه آمریکا در دوره فعالیت دولت مدعی اصلاحات میگوید: «اگر موجی که در مطبوعات ایران با اندیشه امکان ارتباط ایران با آمریکا شروع شده و اکنون به ایجاد تردید در ارکان انقلاب اسلامی مشغول است، از طریق روحانیت به این مسئله بپردازد و از این طریق بتواند ولایتفقیه را بر کشتی تردید سوار کند، بار سنگینی را از دوش آمریکا خواهد برداشت».
در دهه 70، روزنامههای زنجیرهای به مثابه تریبون مدعیان اصلاحات به تقسیم کاری آشکار با رسانههای بیگانه روی آوردند. در این تقسیم کار با تأکید بر غیربدیهی بودن و غیرعقلی بودن اصل ولایت فقیه! و مقایسه مع الفارق آن با الگوهای حکومتی غربی- که عموماً نتیجه از قبل گرفته میشد- همه با هم بر یک نکته اتکا داشتند و آن خدشه بر اصل ولایت فقیه بود. پس از انتشار اظهارات مدعیان اصلاحات، رسانههای بیگانه در فاز دوم با آب و تاب به بازنشر این اظهارات میپرداختند.
پیمایش اصلاحطلبان بر مسیر اندیشه لیبرالیستی و سکولاریستی،لحظه به لحظه بر زاویه این جماعت با اصول انقلاب اسلامی و اندیشههای ناب امام خمینی(ره) میافزود. هرچه این زاویه با اصول و آرمانهای انقلاب اسلامی بیشتر میشد، مواجهه این جریان با این اصول و آرمانها جدّیت بیشتری مییافت. این مواجهه با توهین «خشونت گرا بودن امام راحل» و «ضد مردمی بودن جامعه ولایی» در سالهای بعد سیر صعودی خود را به نحوی طی نمود که در نهایت به فتنه 88 منجر شد.
اقدامات ددمنشانه اوباش آشوبطلب و پیادهنظام فتنهگران در توهین به سید الشهدا(ع) و به آتش کشیدن عکس مبارک حضرت امام و سردادن شعار «انتخابات بهانه است،اصل نظام نشانه است» صبر قاطبه مردم را لبریز کرد و این فتنه همه جانبه در یوم الله 9 دی با حضور حماسی ملت ایران به نحو احسن پاسخ داده شد.
دشمنان نظام جمهوری اسلامی که از این واکنش قاطع متحیر شده بودند و مواجهه مستقیم با اصل ولایت فقیه را شکست خورده دیدند تصمیم گرفتند که از نسخهای تعدیل شده برای نیل به اهداف شوم خود بهره ببرند. بنابراین «تحریف امام راحل با هدف نافرمانی از امام حاضر» پروژهای بود که با جدیت از سوی اتاق فکر معاندین نظام آغاز شد.
همانگونه که در فتنه 88، مدعیان اصلاحات و برخی از خواص با بیبصیرتی به پیاده نظام دشمن تبدیل شدند، در این مرحله نیز به ایفای نقش در راستای اهداف دشمن پرداختند. یکی از اهداف نسخه جدید، تحریف مکتب امام و ارائه قرائتهای غلط و حساسیت زدایی از عموم مردم بود.
در همین راستا، در اسفندماه سال گذشته «دبیر کل سابق حزب منحله مشارکت» در مصاحبه با سایت «جماران» در تبیین دروغین اصول امام راحل گفت: «حکومت دینی در منطق امام خمینی حکومت فقیهان نیست، حکومت فقه هم نیست».
بیان این ادعا با هدف تعریض به شرایط بعد از امام در حالی است که بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران به صراحت در این خصوص موضعگیری کردهاند: « هدف اساسی این است که ما چگونه میخواهیم اصول محکم فقه را در عمل فرد و جامعه پیاده کنیم و بتوانیم برای معضلات جواب داشته باشیم و همه ترس استکبار از همین مسئله است که فقه و اجتهاد جنبه عینی و عملی پیدا کند و قدرت برخورد در مسلمانان به وجود آورد. (صحیفه امام، مجموعه آثار امام خمینی، جلد21، ص289)
حضرت امام خمینی(ره) در فرازی دیگر میفرمایند: «خلاصه کلام اینکه ما باید بدون توجه به غرب حیلهگر و شرق متجاوز و فارغ از دیپلماسی حاکم بر جهان در صدد تحقق فقه عملی اسلام برآییم و الا مادامی که فقه در کتابها و سینه علما مستور بماند ضرری متوجه جهانخواران نیست». (همان، ص292)
این جریان در موارد متعدد مشابه نیز این خط را دنبال میکرد که با قرائت انحرافی از امام، یک پارادوکس میان اندیشههای امام راحل و عملکرد امام حاضر ایجاد کند و در نهایت این تفاوت دروغین را به مطالبهای عمومی بدل کند.
همانگونه که «هنری فراید» در تحلیل خود اشاره کرد، ورود روحانیت به این پروژه بسیار حیاتی بود.بنابراین در کنار قرائتهای انحرافی به جهت تاثیرگذاری بیشتر در عموم مردم، نقل خاطرات از امام راحل نیز رنگ و بوی دیگری به خود گرفت. جالب اینجاست که رابطه با آمریکا در رأس خاطره گویی از امام قرار گرفت.
جریان فوق در کنار قبح زدایی رابطه با آمریکا با ایجاد غفلت نسبت به «استحکام ساخت درونی»- که به مثابه تیغ بران در قطع رگ حیاتی جریان معاند عمل میکرد- با پیوندزدن مشکلات معیشتی مردم به جهت گیریهای سیاست خارجی نظام، لزوم تغییر در سیاست خارجی به بهانه حل مشکلات معیشتی جامعه را پایه ریزی کرد.
رهبر فرزانه انقلاب در اجتماع عظیم زائران و مجاوران حرم رضوی در نوروز 1394 در واکنش به تمرکز بدخواهان نظام به موضوع اقتصاد و معیشت مردم و ارتباط آن با مسئله سیاست خارجی فرمودند: «یکی از اصلیترین چالشهای کنونی کشور، موضوع اقتصاد ملی و حل مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم است که این مسئله، نیازمند یک حرکت جدی و کاری بزرگ است. بدخواهان ملت ایران صریحاً گفتهاند که هدف آنها از فشار اقتصادی، یک هدف سیاسی یعنی ایجاد نارضایتی در مردم و برهم زدن امنیت کشور با قرار دادن مردم در مقابل دولت و نظام است... یک دیدگاه در کشور معتقد است که پیشرفت و رونق اقتصادی را باید با استفاده از ظرفیتها و تواناییهای درونی کشور که تا به حال کمتر به آنها توجه شده و یا اصلاً مورد استفاده قرار نگرفتهاند، تأمین کرد. دیدگاه دوم در نقطه مقابل، معتقد است رونق و پیشرفت اقتصادی با نگاه به بیرون از مرزها امکان پذیر است، بنابراین باید سیاست خارجی را تغییر دهیم و با مستکبر کنار بیاییم و زورگوییهای اورا بپذیریم تا مشکلات اقتصادی حل شوند! این نگاه دوم، کاملاً غلط، عقیم و بیفایده است».
در شرایط کنونی دشمنان پیشرفت و عزت ملت ایران با استفاده از رسانههای متعدد سعى ميكنند مردم ايران را خسته و ناامید نشان دهند. در حالیکه در قاطبه ملت ایران چنین رفتاری مشاهده نمیشود. البته برخی از انقلابیهای خسته و بعضا پشیمان، آب در آسیاب دشمن ریخته و خستگی خود را به عموم مردم نسبت میدهند.این جماعت به مانند کسانى هستند که در تابستان روزه گرفتهاند و تا اواخر روز، روزه را حفظ مىکنند، اما یک ساعت مانده به غروب طاقتشان تمام مىشود و افطار مىکنند. این شخص همانند کسى است که از اولِ روز، روزه نگرفته است.
در حال حاضر نظام سلطه با بهره گیری از منحرفین مکتب امام خمینی(ره) و یا به عبارتی همان انقلابیهای خسته و با تمرکز بر موضوع اقتصاد و پیوند آن با سیاست خارجی در حال طراحی نقشهای دیگر برای ضربه بر پیکره نظام مقدس جمهوری اسلامی است.
اما همانگونه که نقشههای پیشین دشمن یکی پس از دیگری نقش بر آب شد، با بصیرت مردم انقلابی کشورمان و با درایت رهبر معظم انقلاب، «تحریف امام راحل با هدف نافرمانی از امام حاضر» و « تمرکز بر موضوع اقتصاد و پیوند آن با سیاست خارجی» و «به فراموشی سپردن استحکام ساخت درونی» نیز نقش بر آب خواهد شد.
به حول و قوه الهی اکنون راه روشن بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران با صلابت هر چه تمامتر توسط خلف صالح ایشان، حضرت آیتالله العظمی خامنهای دنبال میشود. صلابتی که به دفعات موجب حیرت اندیشکدههای غربی شده است. «ری تکیه» عضو ارشد اندیشکده شورای روابط خارجی و کارشناس سابق وزارت خارجه آمریکا در امور ایران، اواخر سال گذشته در یادداشتی در «واشنگتنپست» نوشت: ایران دستاوردهای فعلی خود را مرهون نبوغ آیتالله خامنهای است.
«هنری فراید» مسئول امور ایران در وزارت امور خارجه آمریکا در دوره فعالیت دولت مدعی اصلاحات میگوید: «اگر موجی که در مطبوعات ایران با اندیشه امکان ارتباط ایران با آمریکا شروع شده و اکنون به ایجاد تردید در ارکان انقلاب اسلامی مشغول است، از طریق روحانیت به این مسئله بپردازد و از این طریق بتواند ولایتفقیه را بر کشتی تردید سوار کند، بار سنگینی را از دوش آمریکا خواهد برداشت».
در دهه 70، روزنامههای زنجیرهای به مثابه تریبون مدعیان اصلاحات به تقسیم کاری آشکار با رسانههای بیگانه روی آوردند. در این تقسیم کار با تأکید بر غیربدیهی بودن و غیرعقلی بودن اصل ولایت فقیه! و مقایسه مع الفارق آن با الگوهای حکومتی غربی- که عموماً نتیجه از قبل گرفته میشد- همه با هم بر یک نکته اتکا داشتند و آن خدشه بر اصل ولایت فقیه بود. پس از انتشار اظهارات مدعیان اصلاحات، رسانههای بیگانه در فاز دوم با آب و تاب به بازنشر این اظهارات میپرداختند.
پیمایش اصلاحطلبان بر مسیر اندیشه لیبرالیستی و سکولاریستی،لحظه به لحظه بر زاویه این جماعت با اصول انقلاب اسلامی و اندیشههای ناب امام خمینی(ره) میافزود. هرچه این زاویه با اصول و آرمانهای انقلاب اسلامی بیشتر میشد، مواجهه این جریان با این اصول و آرمانها جدّیت بیشتری مییافت. این مواجهه با توهین «خشونت گرا بودن امام راحل» و «ضد مردمی بودن جامعه ولایی» در سالهای بعد سیر صعودی خود را به نحوی طی نمود که در نهایت به فتنه 88 منجر شد.
اقدامات ددمنشانه اوباش آشوبطلب و پیادهنظام فتنهگران در توهین به سید الشهدا(ع) و به آتش کشیدن عکس مبارک حضرت امام و سردادن شعار «انتخابات بهانه است،اصل نظام نشانه است» صبر قاطبه مردم را لبریز کرد و این فتنه همه جانبه در یوم الله 9 دی با حضور حماسی ملت ایران به نحو احسن پاسخ داده شد.
دشمنان نظام جمهوری اسلامی که از این واکنش قاطع متحیر شده بودند و مواجهه مستقیم با اصل ولایت فقیه را شکست خورده دیدند تصمیم گرفتند که از نسخهای تعدیل شده برای نیل به اهداف شوم خود بهره ببرند. بنابراین «تحریف امام راحل با هدف نافرمانی از امام حاضر» پروژهای بود که با جدیت از سوی اتاق فکر معاندین نظام آغاز شد.
همانگونه که در فتنه 88، مدعیان اصلاحات و برخی از خواص با بیبصیرتی به پیاده نظام دشمن تبدیل شدند، در این مرحله نیز به ایفای نقش در راستای اهداف دشمن پرداختند. یکی از اهداف نسخه جدید، تحریف مکتب امام و ارائه قرائتهای غلط و حساسیت زدایی از عموم مردم بود.
در همین راستا، در اسفندماه سال گذشته «دبیر کل سابق حزب منحله مشارکت» در مصاحبه با سایت «جماران» در تبیین دروغین اصول امام راحل گفت: «حکومت دینی در منطق امام خمینی حکومت فقیهان نیست، حکومت فقه هم نیست».
بیان این ادعا با هدف تعریض به شرایط بعد از امام در حالی است که بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران به صراحت در این خصوص موضعگیری کردهاند: « هدف اساسی این است که ما چگونه میخواهیم اصول محکم فقه را در عمل فرد و جامعه پیاده کنیم و بتوانیم برای معضلات جواب داشته باشیم و همه ترس استکبار از همین مسئله است که فقه و اجتهاد جنبه عینی و عملی پیدا کند و قدرت برخورد در مسلمانان به وجود آورد. (صحیفه امام، مجموعه آثار امام خمینی، جلد21، ص289)
حضرت امام خمینی(ره) در فرازی دیگر میفرمایند: «خلاصه کلام اینکه ما باید بدون توجه به غرب حیلهگر و شرق متجاوز و فارغ از دیپلماسی حاکم بر جهان در صدد تحقق فقه عملی اسلام برآییم و الا مادامی که فقه در کتابها و سینه علما مستور بماند ضرری متوجه جهانخواران نیست». (همان، ص292)
این جریان در موارد متعدد مشابه نیز این خط را دنبال میکرد که با قرائت انحرافی از امام، یک پارادوکس میان اندیشههای امام راحل و عملکرد امام حاضر ایجاد کند و در نهایت این تفاوت دروغین را به مطالبهای عمومی بدل کند.
همانگونه که «هنری فراید» در تحلیل خود اشاره کرد، ورود روحانیت به این پروژه بسیار حیاتی بود.بنابراین در کنار قرائتهای انحرافی به جهت تاثیرگذاری بیشتر در عموم مردم، نقل خاطرات از امام راحل نیز رنگ و بوی دیگری به خود گرفت. جالب اینجاست که رابطه با آمریکا در رأس خاطره گویی از امام قرار گرفت.
جریان فوق در کنار قبح زدایی رابطه با آمریکا با ایجاد غفلت نسبت به «استحکام ساخت درونی»- که به مثابه تیغ بران در قطع رگ حیاتی جریان معاند عمل میکرد- با پیوندزدن مشکلات معیشتی مردم به جهت گیریهای سیاست خارجی نظام، لزوم تغییر در سیاست خارجی به بهانه حل مشکلات معیشتی جامعه را پایه ریزی کرد.
رهبر فرزانه انقلاب در اجتماع عظیم زائران و مجاوران حرم رضوی در نوروز 1394 در واکنش به تمرکز بدخواهان نظام به موضوع اقتصاد و معیشت مردم و ارتباط آن با مسئله سیاست خارجی فرمودند: «یکی از اصلیترین چالشهای کنونی کشور، موضوع اقتصاد ملی و حل مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم است که این مسئله، نیازمند یک حرکت جدی و کاری بزرگ است. بدخواهان ملت ایران صریحاً گفتهاند که هدف آنها از فشار اقتصادی، یک هدف سیاسی یعنی ایجاد نارضایتی در مردم و برهم زدن امنیت کشور با قرار دادن مردم در مقابل دولت و نظام است... یک دیدگاه در کشور معتقد است که پیشرفت و رونق اقتصادی را باید با استفاده از ظرفیتها و تواناییهای درونی کشور که تا به حال کمتر به آنها توجه شده و یا اصلاً مورد استفاده قرار نگرفتهاند، تأمین کرد. دیدگاه دوم در نقطه مقابل، معتقد است رونق و پیشرفت اقتصادی با نگاه به بیرون از مرزها امکان پذیر است، بنابراین باید سیاست خارجی را تغییر دهیم و با مستکبر کنار بیاییم و زورگوییهای اورا بپذیریم تا مشکلات اقتصادی حل شوند! این نگاه دوم، کاملاً غلط، عقیم و بیفایده است».
در شرایط کنونی دشمنان پیشرفت و عزت ملت ایران با استفاده از رسانههای متعدد سعى ميكنند مردم ايران را خسته و ناامید نشان دهند. در حالیکه در قاطبه ملت ایران چنین رفتاری مشاهده نمیشود. البته برخی از انقلابیهای خسته و بعضا پشیمان، آب در آسیاب دشمن ریخته و خستگی خود را به عموم مردم نسبت میدهند.این جماعت به مانند کسانى هستند که در تابستان روزه گرفتهاند و تا اواخر روز، روزه را حفظ مىکنند، اما یک ساعت مانده به غروب طاقتشان تمام مىشود و افطار مىکنند. این شخص همانند کسى است که از اولِ روز، روزه نگرفته است.
در حال حاضر نظام سلطه با بهره گیری از منحرفین مکتب امام خمینی(ره) و یا به عبارتی همان انقلابیهای خسته و با تمرکز بر موضوع اقتصاد و پیوند آن با سیاست خارجی در حال طراحی نقشهای دیگر برای ضربه بر پیکره نظام مقدس جمهوری اسلامی است.
اما همانگونه که نقشههای پیشین دشمن یکی پس از دیگری نقش بر آب شد، با بصیرت مردم انقلابی کشورمان و با درایت رهبر معظم انقلاب، «تحریف امام راحل با هدف نافرمانی از امام حاضر» و « تمرکز بر موضوع اقتصاد و پیوند آن با سیاست خارجی» و «به فراموشی سپردن استحکام ساخت درونی» نیز نقش بر آب خواهد شد.
به حول و قوه الهی اکنون راه روشن بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران با صلابت هر چه تمامتر توسط خلف صالح ایشان، حضرت آیتالله العظمی خامنهای دنبال میشود. صلابتی که به دفعات موجب حیرت اندیشکدههای غربی شده است. «ری تکیه» عضو ارشد اندیشکده شورای روابط خارجی و کارشناس سابق وزارت خارجه آمریکا در امور ایران، اواخر سال گذشته در یادداشتی در «واشنگتنپست» نوشت: ایران دستاوردهای فعلی خود را مرهون نبوغ آیتالله خامنهای است.